دلم خیلی شکسته ازیه نفرکه تویک سال زندگی من ازصداقت وسادگی من سواستفاده کرد هربلایی ودروغی که دوست داشت به سرمن داد هرچی دلخوشی داشتم ازمن گرفت منومثل یه مرده متحرک کرد منم واگذارکردمش بخدا وازشما میخوام توروخدا دعا کنیدیه دل خوش نصیبم بشه
امروز که عاشوراست چند نفر دلم رو شکوندند چند ساله که مسخره ام می کنند من از اونا راضی نیستم امشب دیگه گریم انداختند خدا رو به امام حسین قسم میدم که حداقل کاری بکنه که تقاص اون همه رنج کشیدن من رو تو این دنیا هم پس بدن
کلا جلوی همه از بچگی تحقیر شدم امروزم یه روز دیگه بود واسه تحقیر شدنم یه دختر جلوی جمع مسخرم کرد گفت شبیه این سومالی های افریقایی که بهت غذا ندادن چجوری روت میشه تا سر کوچه بری
کاش دل شکستن انقدر راحت نبود
خیلی بد شکستم
امروز روز تاسوعاست دو نفر دل من و همسرم رو شکستن توی این روز عزیز اشکمون رو درآوردن... من شکایت به کسی جز خدا نبردم... با دل شکسته به خدا واگذارشون کردم... فریادرسی جز خدا ندارم... خدایا من اونارو به تو واگذار میکنم زنده بمونم و ببینن تقاص کاراشون رو توی همین دنیا پس دادن.. خدایا اشکامونو بی جواب نذار
سلام منم تازه چند روزه دلم رو شما و رفت. ۸ سال پیش اومد سرباز بود براش کار دادم. اختلاف سنی ۲ سال داشتیم. بعدش بهم علاقه مند شدیم. بعد از اینکه کلی حمایتش کردم و کمک کردم کار و بار شخصی اش رو راه بندازه. در عرض دو سه سال خوب ترقی کرد. بعد من رو معرفی کرد خانوادش ادا در آوردن. من دکتری نی خوندم اون لیسانس داشت کمک اش کردم فوق گرفت. پایان نامه اش رو خودم نوشتم. ۵ سال بعد اومدن خواستگاری گفتن فردا میاییم بله برون بعد زنگ زدن گفتن پسره نخواست. پسره هم گفت خانوادم نزاشت ولی من پیش خانوادم خورد شدم گریه کردم زاری کردم دلداریم دادن. ولی مس خواستم فراموشش کنم اومد گفت قول می دم راضی کنم خانوادم رو بمون. موندم یکسال نیومد. د سال نیومد. رفتم خارج فرصت مطالعاتی بدون اینکه نظرم بهش عوض بشه برگشتم و باز عاشقش بودم. بگذریم که این چند سال سالی دو بار خیانت هاش رو می شد و دوباره من می بخشیدم و اون معذرت می خواست و فلان. بعد امسال گفت بهم خانواده گفتن باید بعد محرم صفر ازدواج کنی. رفتم واسه یه همایش جایی دیدم کیلومترها پاشد اومد گفت به خاطر تو اومدم. با هم گشتیم و اون قبل تر از من برگشت. بعد من گفتم بعد صفر مال هم می شیم. یک روز بعد از برگشتم از سفر درسی و علمی بهم گفت تموم می کنم. همون حرفا که موقع جدایی می زنن. تو خوبی تو الی تو آدم علمی هستی من جلو پیشرفت ات رو می گیرم. و اینا رو کفت رفت. گفت من نمی تونم خوشبخت ات کنم. ولیمن می دونستم تازگی ها با یکیآشنا شده. بدجور دلم شکسته. الان تو خودم ریختم خانوادم هم نمی دونن. شبها یواشکی گریه می کنم. وقت هایی که تنهام گریه می کنم. دلم ر شکسته با وجود اینکه می دونست خیلی دوستش دارم. کلی موقعیت های زندگی رو به خاطرش از دست دادم. الان یه دختر ۳۶ ساله بیچاره و دل شکسته هستم.
منم 34 سالمه با کسی هم دوست نشدم خیالم واقعا راحته با این پرهای این زمونه نمیشه ریسک کرد زندگیتو از سر بگیر عشق چرته واقعا
سپیده
۰۸:۰۶ ۰۲ خرداد ۱۴۰۲
قربونت دل شکستت بشم
منم دقیقا همین اتفاقا رو پشت سر گذاشتم
حیف ک این خاطرات لعنتی فراموش نمیشه
ناشناس
۲۱:۱۵ ۱۴ شهريور ۱۳۹۸
دلم خيلي شكست خيلي، وقتي يه نفر شب خواستگاريت بزار بره، وقتي پيامت بخونه و ج نده، وقتي بهت پيام بده اجازه بده خودم بهت پيام ميدم ولي بعد شش ماه هنوز پيام نداده، وقتي توي يه انتظار محال و نشدني رهات كرده وقتي غروت له كرد ولي هنوز چشم انتظاري و.... قلبم بد شكست، بد شكوند، برام دعا كنيد حال دلم خوب شه
سلام.بنده پیش خدا فقط این افتخار را دارم که در طول 43 سال عمرم،دل هیچ کسی را نشکستم.خیلی وقتها از حقم گذشتم.خیلی وقتها،زیر سوال رفتم و حتی در سربازی که افسروظیفه بود،من را تبعید کردند.البته در چهارچوب انسانیت،دل دیگران را نشکستم.
من بابام داعم به ما که پنجتا بچه بودیم دستاشا میبرد بالا از ته دل نفرین میکرد به خاطر یه چیز ساده هیچوقت بهش بی احترامی نکردیم با این نفریناش ۵تا بچه زندگیاشون تباه شد بخاطر یه بابای بداخلاق کتک زنه روانی
کاش دل شکستن انقدر راحت نبود
خیلی بد شکستم
منم دقیقا همین اتفاقا رو پشت سر گذاشتم
حیف ک این خاطرات لعنتی فراموش نمیشه