سلام، من چند شب پیش خواب دیدم دارم ورزش میکنم داخل باغ رفتم بالا درخت نشستم داشتم ورزش میکردم یهو مار زرد بزرگ افتاد بغلم منم بيخيال بودم فرداشب باز خواب مار دیدم بازم داشتم ورزش میکردم رفتم نشستم رو درخت مار قهویی کوچیک افتاد بغلم من پرتابش کردم. تعبیرش چیه؟
سلام من دیشب خواب دیدم ی مار بزرگ میاد بغلم مثل بچه میخواد براش شعر بخونم ک بخوابه میرم تو ی اتاق تا نیاد دنبالم ولی بعدش مجبور میشم بغلش کنم براش شعر بخونم مثل لالای نا بخوابه .دوستان نظرتون چیه
سلام،من تو خواب دوتا مار دیدم یکی صورتی یکی سیاه،صورتیه اومد نگام کرد و دورم مثل پروانه ها چرخید و بعدش رفت...ولی مار سیاه نگام کرد اومد نزدیکم و خواست نیشم بزنه با یه چوب انقد محکم میزدم سرش که سرش ترکید و مرد...تعبیرش چیه؟
با سلام
من خواب دیدم که یک کیسه فریزر در دست دارم که چهار پنج تا مار کوچولو در آن هست یکی از آنها که خیلی هم سفید بود کیسه فریزر رو سوراخ کرد و خیلی آروم زیر شکم من رو نیش زد.
کمتر از یک ماه پیش هم خواب دیدم که یک مار بزرگ فکر کنم سفید یا خاکستری روشن روی دیوار خانه کنار سر در هستش من به سمتشرفتم ابتدا نمیدونستم چیه بعد که دستم رو به سمتش بردم سرش رو بلند کرد و به چشمهام خیره شد. ممنون میشم سریع پاسخ بدید. متشکرم با احترام
سلام من خواب دیدم به مار باریک و کوچیک زرد و سفید وارد خونمون شد و مستقیم از کنار خونوادم رد شد اومد سمت من ترسیده بودم ولی گرفتمش تو دستم هیچ کاری باهام نداشت بعد من رفتم اتاقمو مرتب کنم بعد برگشتم دنبالش گشتم دیدم به یه مار خیلی بزرگ و دراز تبدیل شده داشتم از دستش فرار می کردم که این بار به زن همراش بود اون گفت این باهاتون کاری نداره ولی ابنقدر بزرگ بود خیلی ترسیده بودم می خواستم ببینم تعبیرش چیه ؟
سلام من خواب دیدم با پدر و مادرم در خانه هستیم که دو مار زرد رنگ یک شکل که یکی از آن ها بزرگ و دیگری کوچکتر هستند و رو به روی هم قرار دارند میبینم و به پدرم میگویم آن هارا بکشد ولی پدرم اصرار دارد که یک مار بیشتر نیست و در همین حال مادرم میگوید در یک اتاق خانه یک مار سیاه دیده است.
سلام من خواب دیدم که یک مار توی کوچه خونه مادربزرگم همش دنبال منه و من هرجا میرم اونم هست یعنی انگار به ۲۰ نفر دیگه حمله نمیکرد فقط به من حمله میکرد ماره کاملا سیاه بود نه خیلی کوچیک نه خیلی بزرگ متوسط بود دفعه اول تونستم شکستش بدم و دور یک سنگ گره ش زدم بعد دیدم همون مار رفته بود داخل یک سوراخی که داخل کوچمون بود تا رفتم سوراخی رو ببندم و سنگ بیارم از سوراخی در اومد من رفتم داخل خونه مادربزرگم و به بقیه گفتم ولی حتی موقعی که مار رو دیدن وحشت نکردم رفتم تو حیاط جلوی ماره داشتم باهاش میجنگیدم تا رفتم جلوی در خروجی مار پرید روم و دور سر و کمرم حلقه کرد و اونجا من از خواب پریدم
من خواب دیدم که یک کیسه فریزر در دست دارم که چهار پنج تا مار کوچولو در آن هست یکی از آنها که خیلی هم سفید بود کیسه فریزر رو سوراخ کرد و خیلی آروم زیر شکم من رو نیش زد.
کمتر از یک ماه پیش هم خواب دیدم که یک مار بزرگ فکر کنم سفید یا خاکستری روشن روی دیوار خانه کنار سر در هستش من به سمتشرفتم ابتدا نمیدونستم چیه بعد که دستم رو به سمتش بردم سرش رو بلند کرد و به چشمهام خیره شد. ممنون میشم سریع پاسخ بدید. متشکرم با احترام
تعبيررش چيه؟