سلام من یه یک ساعت پیش خواب دیدم خو نه مادربزرگم داخل اتاق مامانم از دست شویی اومد بیرون قبل از اینکه بیاد بیرون یه صدایی مثل صدای مار اومد بعد من خواستم فرار کنم اما نگران مامانم بود بعد من یه برادر خیلی کوچیک تقریبا ۳ ساله دارم وقتی مامانم اومد بیرون گفتم مامان صدای مار شنیدم که تا خواستم بگم خودش ظاهر شد و سبز رنگ بود مامانم خیلی بیخیال بود و برادرم هم همین طور فقط من هر جا فرار میکردم میومد دنبالم و قصد نیش زدن داشت ماتونستیم فرار کنیم و در اتاق رو ببندیم و اون نتونست بیاد بیرون اما من بعد از یه مدتی دوباره بی دلیل وارد اتاق شدم تا ببینم هنوز مار هست یانه وقتی رفتم مار هنوز اونجا بود در کمین بود اما متوجه این شدم که ترسم رو حس میکنه یعنی وقتی میترسیدم بیشتر میومد جلو اما وقتی نمیترسیدم اون جایی که بود وایمیستاد و به من زل میزد در همون لحظه برادرم یهو میاد اتاق خواب من بیشتر بخاطر برادرم ترسیدم و مار هم میخواست بهش صدمه بزنه و من گفتم برو اون اتاق چرا اومدی اینجا و آخرش نفهمیدم چیشد و از خواب بلند شدم
من خواب دیدم که یه مار سفید کوچک شوهرم دنبالشکرد که بگیرش و اون مار میپرید برای من فقط میخواست منو اذیت کنه یعنی کاری به شوهرم نداشت که پرید زیر پای من نیز زد که بیدار شدم تعبیر این خواب چیست
سلام.در خواب دو مار رو دیدم یکی سفید بود بالای پرده و فقط من رو نگاه میکرد و دیگری سیاه و قهوه ای بود که فقط دنبالم میکرد و من مدام فرار میکردم و هرجا که میرفتم دنبالم میومد حتی اگه اونجا راهی نداشت و اینکه خانه مادربزرگم بود. لطفا تعبیرش رو بمن بگین
ممنون میشم اگر تعبیر خواب من رو بهم بگین
من خواب دیدم توی خونه بودم روزه گرفته بودم ولی ناخواسته شکستمش و بعد بردار و پدرم توی خونه راه میرفتیم مار خیلی بزرگ و قویی هم دور خونه بود خیلی دراز بزرک پهن بود تا ما رو دید گفت برترین منم بیام و از یک بلندی افتاد پایین و بیدار شدم میتونم بدونم این خواب خیلی بده یا نه ممنون میشم کمکم کنید
من خواب دیدم که از یک بالای بام بالای دیوار می رم دوطرف من هولی است طرف راست من خیلی زمین پایان است یک مار سیاه میبینم آو خیلی پایین است من بالای دیوار هستم آوبمن آسیب نمی رساند از طرف چبم مار بسیار بزرگ حمله ورمشود زمین هم خیلی بالا است یعنی برابر دیوار همین که از پای راستم نیش بزند از خواب بیدار میشوم چی تعبیر دارد
من خواب دیدم چهار تا مار یکی مسی رنگ بود و رنگ های دیگه را یادم نیست خیلی بزرگ بودن برام تعجب آور بود که مارها بدنی ساده داشتن و معمولی و لی روشون خالکوبی گل قرمز داشتن یعنی چی
سلام من خواب دیدم یه مار بزرگ دور ریشه درخت پیچیده بود بعد من زدم با بیل تو سرش ولی هیچ چیز ش نشد بعد من هم ولش کردم امدم ازونجا اگر تعبیر شو میدانید بگید ممنون میشم
سلام من خواب دیدم یه مار کوچک روی درخته و شوهر عمم(عموم) و دخترش و دختر عمه دیگم هم هست بعد عموم اونو از رو درخت برش میدارع میندازه پایین ولی مار از دختر عمه هام رد میشه و به من میرسع هی بزرگ تر میشع و رنگش هم زرد و سفیده
جالب اینجاست میتونست حرف بزنه یعنی یه چیزی در حد حالا گیرت انداختم میگفت البته من اینجوری میشنیدم بعد هی عقب میرفتم که یه دفعه گفتم یا ابلفضل کمکم کن و یه اقایی امدن و یه چیزی مثل دست مارمولک از بدن مار داشت خارج میشد که از خواب بیدارم کردن برای نماز صبح
هر که میدونه تعبیرش کنه خیلی نگرانم
سلام.من خواب دیدم یکجایی مثل رستورانهای سرراهی غذا گرفتم بخورم.رفتم توی یک اتاق مبله دیدم یک مار بوا گوشه تاقچه بود اول ترسیدم بعد دیدم این مار وحشی نیست ولی جالبه دیدم دیس برنج دستم روباید بایک مار خیلی کوچک بوا باید بخورم یک گاز زدم حالم بد شد انداختم جلوی مار بزرگ اونم نخورد.جالبه مار بزرگ میتونست حرکاتتو تقلید کنه.
ممنون تعبیرشو بگید.
سلام من خواب دیدم با رفیقم توو اتاقم هستیم بعد ی مار نازک و بلند روی تختم حرکت میکنه میره زیر تخت. ی مار دیگه که شبیه همون بود فقط ی ذره کوتاه تر بود میاد رو تختم رفیقم میگیرتش دم مار رو محکم فشار میده و مار میمیره بعد من میام بیرون ولی رفیقم اون ماری که رفته بود زیر تخت رو هم میکشه.
سلام من خواب دیدم رفتم تو فروشگاه و یه مار یخ زده سفید خریدم ک تو پلاستیک بود ولی دهنش باز و و قیافه وحشتناکی داشت، بعد ی ماشین نگه داشت توش ادم بودن من از این ماره ترسیده بودم گذاشتمش تو ماشین اونا و همین که درو بستم ماره بلند شد و اون افراد تو ماشینم جیغ کشیدن و ماره بهشون حمله کرد منم فرار کردم سمت فروشگاه ولی دیدم دنبالمه ماره و تو همبن موقع از فروشگاه درومدم و از خواب بیدار شدم، میشه بهم بگید تعبیرش چیه؟
من خواب دیدم توی خونه بودم روزه گرفته بودم ولی ناخواسته شکستمش و بعد بردار و پدرم توی خونه راه میرفتیم مار خیلی بزرگ و قویی هم دور خونه بود خیلی دراز بزرک پهن بود تا ما رو دید گفت برترین منم بیام و از یک بلندی افتاد پایین و بیدار شدم میتونم بدونم این خواب خیلی بده یا نه ممنون میشم کمکم کنید
جالب اینجاست میتونست حرف بزنه یعنی یه چیزی در حد حالا گیرت انداختم میگفت البته من اینجوری میشنیدم بعد هی عقب میرفتم که یه دفعه گفتم یا ابلفضل کمکم کن و یه اقایی امدن و یه چیزی مثل دست مارمولک از بدن مار داشت خارج میشد که از خواب بیدارم کردن برای نماز صبح
هر که میدونه تعبیرش کنه خیلی نگرانم
ممنون تعبیرشو بگید.