سلام من مدتیه خواب های خوبی نمیبینم که زندگی م رو مختل کرده
چند شب پیش خواب دیدم یه خانه ای که قبلا داشتیم و فروخته بودیم ش یه سنگ بزرگ به اندازه عرض در ورودی و ارتفاع ۱ متر در رو مسدود کرده توی این خواب دو تا از دوستا م که کار خرید و فروش ملک میکنن هم بودن میگفتن تو خانه فروختی این نگ چیه گذاشتی دم در ورود و خروج رو مسدود کرده بعد از روی سنگ رد شدیم رفتیم داخل و میگفتن که این خانه جن داره در صورتی که واقعیت نداشت و من انکار کردم و با کوبیدن انگشت به دیوار و گفتن بسم الله حرفشون رو رد کردم وقتی آمدیم بیرون اون سنگ بزرگ تبدیل شده بود به یه سنگ کوچیک که روش سنگ های رنگی قرمز و زرد و سبز بود مثل سنگ های عقیق و قیمتی و اون دو نفرم میگفتن که اینا سنگ قیمتی هستن که ما از اینکه اون سنگ بزرگ نمانده بودش تعجب کردیم منم سنگ رو برداشتم و گذاشتم صندوق عقب ماشین که ببرم بتراشم و از اون سنگ های قیمتی روش سودی کسب کنم
چند شب بعدش مهمان داشتیم با پسر اونا رفتیم بیرون برا خرید شبش خواب دیدم که با همون پسر داشتیم مسیری رو میرفتیم با ماشین من که وایسادیم و دیدم یه سگ با سرعت به سمت ما میدوید و خودش رو انداخت بغل من و خودش رو به حالت آشنایی و محبت به من میمالید از اون پسره همراه م پرسیدم این سگ چیه گفت اینو من میشناسم خیلی سگ خوبیه خیلی با وفا س
دیشب هم خواب دیدم روی یه تخت مثل تخت های کافه نشستم و یه مار سیاه که خودش رو میخوره و حالت حلقه شده کنارم به سمت پشت افتاده و داره خودش رو میخوره منم اونو که حلقه شده بود برداشتم و پرت کردم به سمت کسی که روبروم بود
سلام من تو خواب دیدم مار سیاه بزرگی به خوانوادم حمله کرد من خواهر زادم که نوزاد رو برداشتم بقلم ولی مار وارد شکم برادر زادم شد وبرادر زادم اون رو به صورت تکه تکه بالا اورد تعبیرش رو لطف کنید لطفا
من خواب دو مار دیدم که یکی از آنها به اندازه روباه بود و مثل روباه دم داشت که تا من و پسر خواهرم را دید فرار کرد و مار دیگری بسیار بزرگ و آرام بود که پسر خواهرم سر آن را را بلند کرده و در دست گرفته بود در حالی که من خیلی میترسیدم لطفاً تعبیرش را برایم بگوئید ممنون
من یک خواب رو نزدیک به ۴ ساله تکراری میبینم
من وارد یه کوچهای میشم همه جا تاریکه تهه کوچه فنس کشیدن با اینگه بنبسته یه حالتیه که انگار یه جنگله خیلییی تاریکه یه سری درختهای بلند و پیرم اونجا هست زمینم پراز برگ های کثیفه مثل برگای پاییز که با گِل ولای قاطی شدن هر سری وارد اونجا میشم یهو کله زمین تبدیل به ۱۰۰ ها مار میشه جوری که انگار اصلا زمینی وجود نداره و کلا یه تپه ما هست که تویهم میلولن اخر سرم دورم میپیچن و منو میکشن زیره زمین ولی در کلخواب،من ازشون نمیترسم کلا مار حیوان مورد علاقهام هست ولی تکراری شدن این خواب بدونه هیچ تغییری برامنگران کننده شده
چند شب پیش خواب دیدم یه خانه ای که قبلا داشتیم و فروخته بودیم ش یه سنگ بزرگ به اندازه عرض در ورودی و ارتفاع ۱ متر در رو مسدود کرده توی این خواب دو تا از دوستا م که کار خرید و فروش ملک میکنن هم بودن میگفتن تو خانه فروختی این نگ چیه گذاشتی دم در ورود و خروج رو مسدود کرده بعد از روی سنگ رد شدیم رفتیم داخل و میگفتن که این خانه جن داره در صورتی که واقعیت نداشت و من انکار کردم و با کوبیدن انگشت به دیوار و گفتن بسم الله حرفشون رو رد کردم وقتی آمدیم بیرون اون سنگ بزرگ تبدیل شده بود به یه سنگ کوچیک که روش سنگ های رنگی قرمز و زرد و سبز بود مثل سنگ های عقیق و قیمتی و اون دو نفرم میگفتن که اینا سنگ قیمتی هستن که ما از اینکه اون سنگ بزرگ نمانده بودش تعجب کردیم منم سنگ رو برداشتم و گذاشتم صندوق عقب ماشین که ببرم بتراشم و از اون سنگ های قیمتی روش سودی کسب کنم
چند شب بعدش مهمان داشتیم با پسر اونا رفتیم بیرون برا خرید شبش خواب دیدم که با همون پسر داشتیم مسیری رو میرفتیم با ماشین من که وایسادیم و دیدم یه سگ با سرعت به سمت ما میدوید و خودش رو انداخت بغل من و خودش رو به حالت آشنایی و محبت به من میمالید از اون پسره همراه م پرسیدم این سگ چیه گفت اینو من میشناسم خیلی سگ خوبیه خیلی با وفا س
دیشب هم خواب دیدم روی یه تخت مثل تخت های کافه نشستم و یه مار سیاه که خودش رو میخوره و حالت حلقه شده کنارم به سمت پشت افتاده و داره خودش رو میخوره منم اونو که حلقه شده بود برداشتم و پرت کردم به سمت کسی که روبروم بود
من وارد یه کوچهای میشم همه جا تاریکه تهه کوچه فنس کشیدن با اینگه بنبسته یه حالتیه که انگار یه جنگله خیلییی تاریکه یه سری درختهای بلند و پیرم اونجا هست زمینم پراز برگ های کثیفه مثل برگای پاییز که با گِل ولای قاطی شدن هر سری وارد اونجا میشم یهو کله زمین تبدیل به ۱۰۰ ها مار میشه جوری که انگار اصلا زمینی وجود نداره و کلا یه تپه ما هست که تویهم میلولن اخر سرم دورم میپیچن و منو میکشن زیره زمین ولی در کلخواب،من ازشون نمیترسم کلا مار حیوان مورد علاقهام هست ولی تکراری شدن این خواب بدونه هیچ تغییری برامنگران کننده شده