نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲۹۷
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۵:۵۷ ۱۱ آذر ۱۴۰۲
من خاب دیدم با پدرم و مردم رفتیم خرید به یه مرده انگار منو با نوه ش اشتباه گرفته بود منو گرفت تو بغلش ولم نمیکرد بابا برا اینکه منو از مرده دور کنه دوتا مار سبز رنگ پلاستیکی از جیبش در آورد یه عقربه همراشون نمیدونم چی خوند بهشون مارا انگار یخشون آب شده حرکت کردن رفتن داخل عقرب انگار بابام قصد داشت مارا رو بفرست خونه همون مرده
سلام لطفا اگه میشه تعبیرشو بهم بگین
Iran (Islamic Republic of)
Navid
۱۶:۴۲ ۲۰ آبان ۱۴۰۲
سلام لطفا اگه میشه تعبیرش کنید (من خواب دیدم یک مار سیاه مریض احوال در خانه مان بود ک من اذییتش میکردم تا ک یک جفت برای او پیدا شد ک مار سفیدی بود و به دنبال من گذاشت ک من فرار کردم و در خانه را باز کردم و ب سمت بیرون رفتم ک در صحرا با سرعت زیاد بدنبال من بود ک ناگهان مردی غریب مار را گرفت و داخل ی چرخ گوشتی انداخت.)
اگه میشه تعبیرش را برام بگید ممنون.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۰۱ ۲۴ مهر ۱۴۰۲
سلام من خواب دیدم دو عدد مار سفید وسیاه با هم جنگ میکنن .و هم دیگر رو هم نیش میزنن .
لطفا تعبیرش رو واسم بگین.
Iran (Islamic Republic of)
میناازمازندران
۱۵:۳۴ ۰۲ مهر ۱۴۰۲
من خواب دیدم که چنتاماربزرگ توخونمن که هرچی میکشمشون بزرگترمیشن تعبیرش چیه لطفابهم بگید
Iran (Islamic Republic of)
احسان
۰۱:۳۹ ۳۱ مرداد ۱۴۰۲
با سلام
خواب دیدم‌چند مار بلند ی یکی از آنها افعی بود و بعد داشتم با مار افعی ه میجنگیدم‌ و اون دو تا مار بلند دیگه کمک هم می‌کردند و بقیه خواب خیلی یادم‌نمیاد چی شد
ولی در مجموع اگه کسی میدونه منو راهنمایی کنه ممنون میشم
Iran (Islamic Republic of)
Marzieh
۱۴:۱۶ ۰۳ مرداد ۱۴۰۲
سلام من خواب دیدم ی مار کوچیک مشکی افتاده بود دنبالم بعد کم کم بزرگ تر میشد چند رنگ شد بعد مادرم اونو گرفت انداخت تو اب ولی اون باز قصد داشت بیاد بیرون اگ میشه تعبیرش کنین ممنون میشم
Germany
ناشناس
۰۰:۳۳ ۱۴ تير ۱۴۰۲
سلام دخترم خواب دیده که یک مار سفید پای من را گاز گرفته که گوشته پای من را از جا بیرون آورده اگر زحمت نمیشه تعبیرش را بفرمایید و مار هم از خواهرم بوده مادرم در خواب خواهرم را دعوا میکرده که مار خود را بگیر
Iran (Islamic Republic of)
ملیحه
۰۷:۱۰ ۲۳ خرداد ۱۴۰۲
سلام من درخواب مارسیاه باخال های سفید میخوام تعبیر شوبدونم ممنون میشم
United States of America
ناشناس
۰۳:۲۵ ۰۱ خرداد ۱۴۰۲
سلام من خواب دیدم مار سیاه بزرگی دنبالم کرده بود رفت توسوراخ اینقدر زیر اب بود خواست ازسوراخ بیرون بیاید سوراخ بستم اونم امدبیرون دنبالم کرد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۳۲ ۰۲ خرداد ۱۴۰۱
سلام من خواب دیدم یک ماربزرگ توی حیاط خونه مادربزرگم همش دنبالم بودهرجایی فرارمیکردم منوپیدامیکردبهم خیره میشدانگاراحساس میکردم بامن دوسته ولی هرجایی میرفتم پیدام میکردفرارکردم بدون اینکه بفهمه رفتم خونه مادربزرگ دیگم بازهم منوپیداکردپشت درخونه بودتااینکه داداشم اونوکشت میشه بگین تعبیرش چیه؟؟
Iran (Islamic Republic of)
محمد
۰۶:۰۹ ۲۸ فروردين ۱۴۰۱
سلام
خواب دیدم درگندمزارمشغول چیدن گندم هستم ماری داخل لانه گنجشک خوابیده بایک ضربه داس مارراازوسط قطعه قطعه کردم ولی سربریده شده ماربه سویم حمله کردوازخواب پریدم
لطفاتعبیرش رابیان فرمایید
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۴۱ ۱۳ اسفند ۱۴۰۰
سلام من در خواب دیدم یک مار بزرگ در بالای درختی لانه ساخته و من رفتم بالای درخت هم لانه اش رو خراب کردم و هم خودش رو انداختم پایین لطفا تعبیرش رو بگیت
Iran (Islamic Republic of)
النا
۱۴:۲۳ ۲۶ بهمن ۱۴۰۰
من خواب دیدن وارد یک بازی عجیب و غریب شدم یک دختر و یک پسر که دو قلو بودن و چشم های گنده ای هم داشتن هم بود بعد یک مثلث تک چشم وارد شد بعد از خواب پریدم
و فرداش آبشار جاذبه ساخته شد انگار که انیمیشن آبشار جاذبه را از روی خواب من ساختن
لطفا اینو تعبیر کنین
Afghanistan
آرنیکا
۰۵:۵۶ ۲۴ بهمن ۱۴۰۰
سلام من خواب دیدم از کوه ها پرواز میکردم ولی پایین خیلی مار زیاد بود بعضی ها در کوه فرو رفته بودن و فقط دم شان معلوم بود و بعضی ها به خود پیچیده بود وقتی از بالای دریا پرواز میکردم هم دریا پر از مار بود مار ها زیاد شان به رنگ سفید بود
Iran (Islamic Republic of)
M.V
۱۱:۱۰ ۲۰ دی ۱۴۰۰
سلام روز خوش
خواب عجیبی بود تاحالا همچین خوابی ندیده بودم.البته خواب های عجیب و غریب زیاد میبینم اما این خواب با همشون فرق داشت.من وارد مدرسه شدم و رفتم امتحانمو دادم و مث همیشه اولین نفر امتحانمو تموم کردم و دراومدم بیرون.با دوستم داشتیم نزدیک خونمون میشدیم ک یادم اومد کاپشنم رو جا گذاشتم و اونیکی دوستم نیست بلکه یک نفر دیگست که الان یادم نمیاد کیه!باهم وارد مدرسه شدیم و نشستیم درم در تا امتحانات بقیه ام تموم بشه تا ما بریم.تا اینجا کاملا عادی هستش.البته باید بگم ک دوستم به یک نفر پیام میداد و با اونیکی حرف میزد اما من جلوتر از همشون راه میرفتم و فکر میکردم ک منو میگن تا اینجاش عادی بود!!

اما زمانی ک وارد شدیم من کاپشن رو برداشتم ولی کل مدرسه شروع با تغییر کرده و دو ادم ک یکیش زن و دیگریش مرد بودن اومدن و نزاشتن ازونجا خارج بشم.و بعد بهم گفتن ک اینجاشو یادم نمیاد ک چرا ولی بعدش رو مار بلند سیاه رنگ از نوک پا تا کل بدن رد شدن و بعد وارد قلبم شدن جوری بود ک حتی زمانی ک بیدار شدمم حسشون میکردم!!

میشه لطفا تعبیرش رو بهم بگید!!