سلام چهل روز هست که خانم مهربانم را از دست دادم خیلی فداکار بود خودشو فدای بچه ها کرد ایثار کرد بچه ام شیرخواره الان تمام تلاشم اینه که نگذارم بچه ها اسیب ببینند از همه التماس دعا دارم
سلام منم 5سال پيش همسر مهربانم راکه کاملاهم سالم وشاداب بود در کمال ناباوري بر اثر ايست قلبي از دست دادم اونموقع دختر بزرگم 3سال ونيمه بود ودومي راسه ماهه بارداربودم روزهاي سختي راسپري کردم ومي کنم ..از خداميخوام به همه مان صبرجميل وبراي آن سفرکردگان هم جايگاهي عالي دربهشت عطاکنه
سلام 25خرداد 96همسرم رو توی تصادف از دست دادم عاشقانه همدیگه رو دوست داشتیم .هنوز باورم نمیشه الان یک سال گذشته ولی برای من صدسال گذشت.با عقد 3سال و 4ماه بود ک پیش هم بودیم تحمل یک روز دوریس رو نداشتم الان یک ساله نمیدونم چجوری دوام آوردم.خودم ناراحتی قلبی دارم آرزوی هر روزم مرگ.خیلی در کنارش آروم بودم خیلی دوسش دارم چیکار کنم نمیدونم تاکی زنده ام باقی عمرم رو چطور زندگی کنم دعا کنید منم بمیرم تعجب میکنم با ناراحتی قلبی چطور مصیبت رو تحمل کردم و اتفاقی برام نیافتاد.
پدر بزرگم مادریم رو چند روزه از دست دادم.
بازم خدارو شکر میکنم بعد چند سال دوری تونستم قبل عیدی ببینمش ولی حال و وضعش خیلی خراب بود و میدونستیم روزای آخرشه... تنها چیزی رو اعصابمه اینه که چرا بیشتر وقت نزاشتم که ببینمش چرا وقت بیشتری نزاشتم خدا چراااااا... کاشکی قدر عزیزانمو تا وقتی زندن بیشتر بدونیم و بیشتر وقت بزاریم باهاشون که اینجوری خودمونو سرزنش نکنیم. خیلی مهربون بود خیلی دوسش داشتم
من نامزد عزیزتر از جانم رو 17 مهر 96 در اثر تصادف از دست دادم. خیلی سخته درونم آشوبه. دلم برا صورت ماهش یه ذره شده. روزای سختی رو سپری میکنم ولی هیچ وقت ناامید زندگی نمیکنم.
با سلام وتشکر از عوامل برنامه من هم دو ساله یکی یه دونه خواهرم رو از دست دادم خیلی برام سخته اون خیلی خوب بود بچه هام افسرده شدند ومن هم مثل مرده ای متحرک بعضی وقتا دوست دارم قلبمو از سینه ام دربیارم فکر میکنم قلبم تکه تکه شده وقلبی برام نمونده برا اینکه خواهرم خودکشی کرد وعلتشو نفهمیدیم بیصدا رفت وما رو تنها گداشت
يك هفته است همسرم و از دست دادم. ٥سال دوست بوديم با سختي ازدواج كرديم. باورم نميشه عاشق هم بوديم. اگه كسي چيزي بلده بهم كمك كنه حالم بده دارم نابود ميشم
سلام من پدرم تمام زندگیم تمام وجودمو سه هفتس ازدست دادم ب طور ناگهانی کاملا سسالم بود تواداره محل کارش سکته کرد وما هیچ کاری نتونستیم بکنیم من وخواهرم ک دانشجو هستش ومادرم تنها موندیم خییییلی وحشتناکه مامانم عاشقه بابام بود ما خیلی خوشبخت بودیم همه ب ما حسادت میکردن پدر من ی فرشته بود من خیلی بابایی بودم اصلا نمی تونم باور کنم همه چی یهویی شد من هجده سالمه کنکور دارم دیگ نمیتونم درس بخونم بدبخت شدم من توتیزهوشان درس خوندم عاشق پزشکی بودم اما الان هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم برتمون دعا کنید....
سلام من پدرم تمام زندگیم تمام وجودمو سه هفتس ازدست دادم ب طور ناگهانی کاملا سسالم بود تواداره محل کارش سکته کرد وما هیچ کاری نتونستیم بکنیم من وخواهرم ک دانشجو هستش ومادرم تنها موندیم خییییلی وحشتناکه مامانم عاشقه بابام بود ما خیلی خوشبخت بودیم همه ب ما حسادت میکردن پدر من ی فرشته بود من خیلی بابایی بودم اصلا نمی تونم باور کنم همه چی یهویی شد من هجده سالمه کنکور دارم دیگ نمیتونم درس بخونم بدبخت شدم من توتیزهوشان درس خوندم عاشق پزشکی بودم اما الان هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم برتمون دعا کنید....
به این فکر کنیم که همه ماهم روزی رفتنی هستیم
بازم خدارو شکر میکنم بعد چند سال دوری تونستم قبل عیدی ببینمش ولی حال و وضعش خیلی خراب بود و میدونستیم روزای آخرشه... تنها چیزی رو اعصابمه اینه که چرا بیشتر وقت نزاشتم که ببینمش چرا وقت بیشتری نزاشتم خدا چراااااا... کاشکی قدر عزیزانمو تا وقتی زندن بیشتر بدونیم و بیشتر وقت بزاریم باهاشون که اینجوری خودمونو سرزنش نکنیم. خیلی مهربون بود خیلی دوسش داشتم