نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۹۶
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
علیرضا زارعی
۰۶:۴۱ ۳۰ مهر ۱۳۹۶
باعرض سلام وقت به خیر وخسته نباشید...
بنده به مدت 10سال هست که دچار استرس شده‌ام بهگونه ای که در حال حاضر این استرس روی معده ام تاثیر گذاشته،طوری که من غذا میخورم تپش قلب میگیرم،ضمنا کتر گوارش گفتن شما گاستریت مضمن دارید باید اعصابتونو واسترستونو کنترل کنید،چیکار کنم که بعد از تپش قلب نگیرم یا استرسم کنترل بشه،لطفا راهنمایی بفرمایید که شدیدا تو عذابم...با تشکر...
Iran (Islamic Republic of)
جعفر
۰۳:۰۸ ۳۰ مهر ۱۳۹۶
با سلام
بنده در ارتباطات مشکل و وسواس دارم . با کسی بنای دوستی نمی ذارم وحس میکنم که بعد از دوست و صمیمی شدن از نقاظ ضعف من استفاده کرده و مرا آلت دست قرار داده ومرا استثمار خواهد کرد و یا در جمع نمی توانم براحتی صحبت کنم زبانم بند می آد و می خندند و در شوخی ها سربسرم می ذارند من کم می آرم و کلاً در ایجاد رابطه مشکل دارم و با دوستان و حتی با خانواده ام و برادرانم که تحویلم نمیگیرند. و بسیار شکاک و محتاط و بی توجه به مسائل هستم و زود باور هستم و 47 سالمه . لطفا مرا راهنمایی کنید تو را خدا. با تشکر
Iran (Islamic Republic of)
مهدی
۰۲:۴۷ ۳۰ مهر ۱۳۹۶
با سلام، جوان 32 ساله هستم
نزدیک 1 سال است با تشخیص دکتر متخصص به بیماری فوبیا،سرترالین 50 دو نوبت در روز مصرف میکنم...اما پس گذشت مدتی بر اثر تنش ها روزمره علایم فوبیا به سراغم میاید... و نزدیک به دو سال است از نفخ شدید رنج میبرم...آیا بیماری بنده درمان قطعی دارد؟
علایم جسمی بنده:تنگی نفس شبانه-نفخ دایمی شکم-گاهی آریتمی قلب-عرق سرد و...
لازم به توضیح است در معاینات قلبی از جمله نوار قلب و اکو قلب هیچگونه عارضه قلبی بجز پرولاپس خفیف نداشتم.
با تشکر
Iran (Islamic Republic of)
جلیل
۰۱:۵۲ ۳۰ مهر ۱۳۹۶
با عرض سلام .خدمت کارشناسان محترم .من تا یک سال و نیم پیش یک ادم کاملا سالم بودم یک شب در اثر یک ترس .تپش قلب شدید پیدا کردم .از فردای اون شب حالتهای احساس سرگیجه .احساس خفگی و تنگی نفس .تپش قلب.احساس مرگ و... سراغم اومد.پیش چنتا دکتر رفتم که متوجه بیماری من نشدند.همه ازمایشی در مورد قلب و ریه و نوار مغز و ...انجام دادم که هیچ مشکلی نداشتم .تا اینکه پیش متخصص اعصاب رفتم و ایشان گفتند بیماریه پانیکه .بعد یک سرس تحقیقات متوجه شدم تشخیص دکتر درست بوده .اما مصرف قرصای اسنتذا .زاناکس.پروپرانول طی مدت 6 ماه هیچ اثری نداشت.پیش متخصص دیگری رفتم که گفت بیماری شما وسواس است ولی بازهم داروها اثری نداشت.نمیدونم من پانیک دارم یا وسواس.حالتهای تپش قلب. احساس سرگیجه.احساس خفگی .حس مرگ .احساس لرزش دست و.. دارم خواهشا کمک کنید تا من بدونم علاج این درد چیه با تشکر از شما
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۲۴ ۳۰ مهر ۱۳۹۶
سلام من بعداز ۱۱سال کار کردن تو یه شرکت به دلیل تعدیل نیرو شغلمو از دست دادم و این موضوع تاثیر زیادی تو زندگی من گذاشته به طوری که باعث شده خودمو تو خونه حبس کنم و تو جامعه ظاهر نشم فکر میکنم دیگران با یه دید دیگه ای به من نگاه میکنن به همین دلیل ترجیح میدم خونه بمونم ولی کم کم دارم حس میکنم که دارم افسرده میشم شبها کابوس میبینم نمیدونم آیندم چی میشه
Iran (Islamic Republic of)
محمد
۰۰:۰۰ ۳۰ مهر ۱۳۹۶
لطفأ درمورد هواس پرتی واسترس بیشترتوضیح دهید.ممنون
Iran (Islamic Republic of)
محمد
۰۰:۰۰ ۳۰ مهر ۱۳۹۶
لطفأ درمورد هواس پرتی واسترس بیشترتوضیح دهید.ممنون
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۰۰ ۳۰ مهر ۱۳۹۶
لطفأ درمورد هواس پرتی واسترس بیشترتوضیح دهید.ممنون
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۰۰ ۳۰ مهر ۱۳۹۶
لطفأ درمورد هواس پرتی واسترس بیشترتوضیح دهید.ممنون
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۰۰ ۳۰ مهر ۱۳۹۶
لطفأ درمورد هواس پرتی واسترس بیشترتوضیح دهید.ممنون
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۰۰ ۳۰ مهر ۱۳۹۶
لطفأ درمورد هواس پرتی واسترس بیشترتوضیح دهید.ممنون
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۰۰ ۳۰ مهر ۱۳۹۶
لطفأ درمورد هواس پرتی واسترس بیشترتوضیح دهید.ممنون
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۰۰ ۳۰ مهر ۱۳۹۶
لطفأ درمورد هواس پرتی واسترس بیشترتوضیح دهید.ممنون
Iran (Islamic Republic of)
موذنی
۲۳:۵۴ ۲۹ مهر ۱۳۹۶
باسلام وخسته نباشید 49سال سن دارم بیش از چندماه است دچار یک استرس شده ام که حتی صحبت کردنم با مخاطب را هم مشکل کرده است .قبلاٌ درنماز جماعت مرکزشهر پشت میکروفون ودرمیان چندصد جمعیت حاضر ادان می گفتم ولی الان حتی وقتی درمسجد10نفرباشند صدایم گرفته ومی لرزد وپاهایم هم می لرزد انگار که همه به من توجه دارند .پزشک اعصاب وروان هم رفتم قرص ضداسترس با دز 20داده فقط کمی موثراست .لطفاً راهنمایی فرمایید .سپاسگزارم
Iran (Islamic Republic of)
ن.ع
۲۳:۵۳ ۲۹ مهر ۱۳۹۶
سلام.من خیلی وقتا خوشحال خوشحالم وخیلی وقتا غمگین غمگین.به محض اتفاق بد یا روزمرگی بیشتراحساس بدبختی و تنهایی میکنم ودلم میخاد هردلخوری وکینه ای ازکسی دارم همون موقع بهش بگم اما درواقع همیشه کارم سکوت کردن هستش. کلا همه چیزو توخودم میریزم این علامت افسردگی یا منجربه افسردگی میشه؟؟؟؟