بابای منم یه بار خواب دید که بچه ی همسایه شون مرده و مامانش پشت سر جنازه راه میره و گریه میکنه و چند روز بعد دقیقا همین اتفاق افتاد
به نظرم این چیزا بیشتر به بُعد روحی انسان مرتبط میشه و غیر ممکن نیست اما اگه اتفاق خاصی برای ما افتاد باید به فردی که اطلاع داره مثل عالِم دینی بگیم
این ها خواب نبوده بلکه این دنیای دیگری است که ما به آن میگوییم سفر در زمان وقتی که ما خواب این ها را میبینیم یعنی اینکه روح ما دارد در آن زمان سفر میکند و بعضی از وقت ها جاهایی که روح ما میرود را به یاد می آوریم البته تعداد خواب و واضح بودن خواب به اعمال خوب شما بستگی دارد
من شب ها هر خوابی میبینم صبح که بلند میشم تمام روز موضوع همه چیز مثل تلوزیون کتاب درسی و غیر درسی مکالمه با همکلاسی هام فیلم هایی که از موضوعش خبر ندارم و میخوام نگاهشون کنم و اتفاقات روزمره موضوعش با خوابم مطابقت داره
برای منم از این اتفاقا زیاد افتاده..من وقتی که بعضی شبا پیش مامانم میخوابم صبح وقتی پا میشم بهم با لهن تعجب میگه چرا هی از خواب پا میشی حرف میزنی؟
یا بلند بلند داد میزنی.مامان مامان؟من خداوکیلی نه متوجه داد زدنام میشم نه بلند میشم از خواب.
ولی میترسم واقعا من داد نمیزنم
به. های زمان وقتی در یک مکان به هم میرسند و روح شما در خواب هم در آن قسمت هست باعث این اتفاق میشود شما اصلا نگران نباشید این اتفاقی علمی و جالب میباشد
ناشناس
۱۰:۴۳ ۰۱ دی ۱۴۰۰
سلام من معمولا وقتی خواب میبینم ک دندونم افتاده صبح ک ب مامانم میگم مامانم میگه همین خواب رو دیده اما ب شکل دیگ ای و یکی دو نفر دیگ هم اون خواب رو ب شکل های مختلف دیدن و بد تر از این اینه ک چند وقت بعد خبر مرگ یکی از اشنایان یا فامیل های نزدیک و دور ب دستمون میرسه...
عزیزم شما اگه یه تعبیر خواب مراجعه کنید راجب دندان افتادن درخواست توضیح کامل داده که چه کسانی از از اقوام فوت میکنند ،،البته این بستگی به اینکه کدوم دندون افتاده داره ،،،درواقع ارتباط مستقیم داره ،پیشنهاد میکنم به تعبیر خواب مراجعه کنید این خواب شما میشه رویای صادقه ،یعنی اینکه خوابی میبینید تعبیر میشه
من ۱۳ سالمه یادمه ۷ سال پیش قبل از مرگ مادر بزرگم خواب دیدم که با برادرم با یه آدم ناشناس زندگی میکنیم و جالب ترش اینجاس که من تو خواب اعضای خانوادم رو نمیشناختم ولی اومدیم به خونه ی پدر بزرگم اولش همه چیز خوب بود تا اینکه من خودمو رو قبر مادر بزرگم که هنوز زنده بود دیدم بعد که بلند شدم خیلی ناراحت بود خلاصه بعد یک هفته مادربزرگم فوت شد و بعد از اون ماجرا با خوابام میتونم آینده ی خیلی نزدیک رو ببینم و این یه ترسه برای من چون بعد از هر خواب پاهام پر از زخم میشن
شما در میاد بعد های زمان گیر کرده اید و این باعث صدمه دیدن شما میشود ولی ترسی ندارد برای آن راه کار وجود دارد و آن هم کارهای خوب انجام دادن
ساپرینا
۱۳:۰۳ ۱۴ مرداد ۱۴۰۱
بهش میگن رویای صادقه ،،،یعنی خوابت به واقعیت میپیونده
رضوانه پشتوار
۱۵:۲۱ ۲۸ آذر ۱۴۰۰
من یه بار ۴ سالم بود و خواب بودم و تقریبا سافت چهار صبح بود. تشنم شده بود و رفتم سمت اشپز خوبه که اب بخورم
یه دفعه دیدم که یه کسی شبیه انابل بهم زل زده و هی داره میخنده
بعد یه دفعه من ترسیدم و با گریه دوییدم تو رخت خوابم
بعد رفتم تو بغل مامانم و انقدر گریه کردم تا خوابم برد
واقعا خاطره ی بدی بود
شما دچار توهم شدید یعنی در واقع شما چیزی را که در ذهنتان بوده است را چند لحظه یکجا آنرا با چشمانتان مانند یک دوربین که روی یک صفحه پخش میشود و میبینید ، دیده اید
من 11 سال پیش حین عبادت گردنم از پشت توسط کسی یا نیرویی شکست اما بدون اینکه دردی احساس کنم یا حتی چشمم لحظه ای سیاهی بره بلند شدم و برگشتم خونه فقط گاهی صداهای توهمی صدای یه دختر و میشنوم
سلام
من 12 سالمه و توانایی عجیبی دارم
من خیلی خواب میبینم
ولی همیشه خوابام درست از آب در میاد
یه بار تو خواب اسم یه بازیکن والیبال رو تصور کردم که چند روز بعدش اون بازیکن برای اولین بار بازی کرد
اون روز داشتم سکته میکردم
چنتا خواب دیگه هم دیدم که همش واقعیت شده
یه توانایی دیگه ای هم دارم نمیدونم چرا ولی همیشه با اولین حدس جوابم درست در میاد
خیلی برام پیش اومده
این توانایی تو من رو یاد مارتین از فیلم صلح بانان میندازه
حسین
۰۱:۰۳ ۰۶ بهمن ۱۴۰۰
شما در درون بعد ها در هر لحظه در حال سفر هستید و این ویژگی شما فوق العاده عالی است و اگر همین طور به کارهای خوب تان بی افزایید شاید توانستید آینده را پیش بینی کنید
یه نفری
۲۳:۵۹ ۲۴ آذر ۱۴۰۰
سلام من ۱۴ سالمه داییم تازه فوت کرده و مامان بابام رفتن تهران و منو دوتا داداشام که یکی دوسال یکی دیگه ۴سال ازم کوچیکترن خونه تنها ایم داداشم ازم ۴ سال کوچیک تره داداشم امشب ساعت۲۳:۰۱ دقیقه چهارشنبه ۲۴ آذرعه داداشم لقمه غذا تو دهنش بود به شوخی هلش دادم افتاد رو زمین لقمه پرید تو گلوش من تو سالن بودم که داداشم سریع رفت تو آشپزخونه منم رو مبل ها نشستم فکر کردم به دروغ این کارو کرد که یه دفعه دوید سمتم فک کردم می خواد منو بزنه تعجب کردم یهو اومد بغلم کرد گفت ترو خدا بغلم کن هم خندم گرفته هم تعجب کرده بودم گفتم چیشده چند دفعه سرفه کرد بعد گفت پشت یخچالمون یه چیز کامل سیاه دیده که چشماش قرمزه و ناخوناش بلندددددبا دندونای تیز سرشو کج کرده بود بهش نگاه میکرد بخدا راسته یه جوری گریه میکرد و تعریف میکرد که منم ترسیدم
به نظرم این چیزا بیشتر به بُعد روحی انسان مرتبط میشه و غیر ممکن نیست اما اگه اتفاق خاصی برای ما افتاد باید به فردی که اطلاع داره مثل عالِم دینی بگیم
من شب ها هر خوابی میبینم صبح که بلند میشم تمام روز موضوع همه چیز مثل تلوزیون کتاب درسی و غیر درسی مکالمه با همکلاسی هام فیلم هایی که از موضوعش خبر ندارم و میخوام نگاهشون کنم و اتفاقات روزمره موضوعش با خوابم مطابقت داره
یا بلند بلند داد میزنی.مامان مامان؟من خداوکیلی نه متوجه داد زدنام میشم نه بلند میشم از خواب.
ولی میترسم واقعا من داد نمیزنم
یه دفعه دیدم که یه کسی شبیه انابل بهم زل زده و هی داره میخنده
بعد یه دفعه من ترسیدم و با گریه دوییدم تو رخت خوابم
بعد رفتم تو بغل مامانم و انقدر گریه کردم تا خوابم برد
واقعا خاطره ی بدی بود
من 12 سالمه و توانایی عجیبی دارم
من خیلی خواب میبینم
ولی همیشه خوابام درست از آب در میاد
یه بار تو خواب اسم یه بازیکن والیبال رو تصور کردم که چند روز بعدش اون بازیکن برای اولین بار بازی کرد
اون روز داشتم سکته میکردم
چنتا خواب دیگه هم دیدم که همش واقعیت شده
یه توانایی دیگه ای هم دارم نمیدونم چرا ولی همیشه با اولین حدس جوابم درست در میاد
خیلی برام پیش اومده
مواظب برادرت باش برای منم همچین اتفاقایی رخ داده
خیلییی هم مواظبش باش
نماز هم بخونین
با تشکر