به بالگرد آمریکایی بگو "فرمانده نیروهای ویژه سپاه" حرف می زند/ مهره اصلی دستگیری تفنگداران آمریکایی که بود؟ + فیلم

سردار حاج محمد ناظری فرمانده نیروهای ویژه نیروی دریایی سپاه درگذشت.

به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی  گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، سردار حاج محمد ناظری فرمانده نیروهای ویژه نیروی دریایی سپاه و فرمانده ارشد مستند مسابقه فرمانده در ساعات پایانی شب گذشته به علت ایست قلبی به دیار حق شتافت.

این سردار فقید در سالهای خدمت خود در بخش های مختلف نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نظیر نیروهای ویژه هوابرد، یگان های ویژه نیروی دریایی و... حضور داشته و به لحاظ تخصص در جنگ های نامنظم سالها بعنوان مدرس و مربی این دوره ها فعالیت می کرد.

به بالگرد آمریکایی بگو

سردار ناظری در سال 79 در فیلم موج مرده ابراهیم حاتمی کیا در نقش فرمانده نیروهای سپاه برای حمله به ناو آمریکایی وینسنس ایفای نقش کرد.

وی از جمله فرماندهان حاضر در عملیات دستگیری متجاوزان آمریکایی و انگلیسی به آب‌های کشور در خلیج فارس بود.

به بالگرد آمریکایی بگو

پیش از این مصاحبه ای با سردار حاج محمد ناظری در رابطه با نحوه ورود ایشان به فعالیت های نظامی و نحوه آموزش نیروهای ویژه و نقش آن ها در دوران پس از انقلاب اسلامی انجام شده است که آن را در ادامه می خوانید:

ابتدا از نحوه آشناییتان با کارهای نظامی برایمان تعریف کنید. چه شد که وارد این عرصه شدید؟


بسم الله الرحمن رحیم. من بچه امامزاده حسن تهران هستم. قبل از انقلاب اکثر بچه های آن محله از نیروهای کماندوی تیپ نوهد بودند؛ نیروهای ویژه هوا برد ارتش. این بچه ها معروف به کلاه سبز ها بودند و در پادگانی قرار داشتند که معروف بود به باغ شاه. بعضی از این کلاه سبزها در جریان مبارزات انقلابی از پادگان فرار کردند و ساواک به دنبالشان بود. بعضی ها سلاح هم داشتند و زمان پیروزی انقلاب شبانه استفاده از سلاح را به ما بچه محل های انقلابی آموزش می دادند و من از آنجا بود که با مسائل اولیه نظامی آشنا شدم و کار با کلت و مسلسل یوزی و تفنگ ژ۳ و نارنجک را یاد گرفتم.

بعد از انقلاب ارتباط و همکاری ما ادامه داشت. کلاه سبزها در همان پادگان که به لاهوتی تغییر نام یافته بود فعال بودند و من عضو کمیته انقلاب اسلامی محل بودم و در مأموریت ها از کلاه سبزها استفاده می کردیم. در همان مقطع بود که به عضویت سپاه در آمدم. سردار علی سادات طوسی از نیروهای متخصص شهید چمران که در لبنان آموزش کماندویی دیده بودند به آموزش نیروهای تازه عضویت یافته سپاه می پرداختند و من چون از قبل اطلاعات نظامی و آشنایی با سلاح ها را داشتم بین بچه ها چهره شدم که باعث شد من را آنجا نگهداشتند و این زمینه ای شد که به سمت عملیات های ویژه هدایت شوم و علی سادات طوسی اولین استاد من شد.

عده ای از کلاه سبزها هم به ما پیوستند و ما به نیروهای سپاه آموزش می دادیم. اغلب آموزش ها هم از نوع جنگ های نامنظم بود. پس از یکسال توسط شهید کلاهدوز عده ای از بچه های ارتش و سپاه مشترکا به آموزش های خاصی اعزام شدیم که مبصر یا مسئول بچه ها من بودم. هیچوقت شهید کلاهدوز را ندیدم اما دائما بصورت تلفنی با من در تماس بود و پیشرفت آموزش را پیگیری و توصیه های لازم را گوشزد می کرد. مثلا می گفت که شما فقط آموزش نظامی ببینید و کاری به مسائل دیگر نداشته باشید. چون تازه انقلاب شده بود و اساتید یک سری مسائل را رعایت نمی کردند. اساتیدی بودند که در انگلیس آموزش دیده بودند یا در تهران توسط اسرائیلی ها آموزش داده شده بودند. آن ها انقلابی نبودند و در آن زمان پذیرش اینگونه افراد برای ما جوان های انقلابی خیلی مشکل بود. اما شهید کلاهدوز خیلی به من تأکید می کرد که مواظب باش بچه ها با اساتید درگیر نشوند. خیلی رک می گفت که شماها کاری به این مسائل نداشته باشید، باید این آموزش ها را بگیرید و بعدا خودتان بتوانید همین آموزش ها را ارائه دهید.

یکی از اساتیدمان آقای کرمعلی شجاعی بود که استاد بین المللی بود و برای پاسداران صلح سازمان ملل آموزش می داد. به زبان انگلیسی مسلط بود و حتی نیروهای آمریکایی را هم آموزش داده بود. خیلی قوی و مجرب بود که ما بعدا با ایشان رابطه خوبی برقرار کردیم و ایشان می گفت «ما کاری نداریم، در ایران یک انقلابی شده و یک مردی آمده به اسم امام خمینی که همه خوبی ها را دارد. من هم می خواهم دانش و تجربیان نظامی خودم را به جوان های کشورم آموزش دهم». یک درجه دار دیگری هم در همین نیروهای ویژه بود به نام ابراهیم گراور که جنوبی بود و در آموزش ها به استاد شجاعی کمک می کرد و جنگ های نامنظم را طی ۴ ماه خیلی عالی و مؤثر به ما آموزش داد. بعد از آموزش خیلی راحت به من گفت «باید عرضتو نشون بدی! ببینم میتونی یه آموزشگاه جنگ های نامنظم در سپاه راه بندازی؟» منم با حمایت سردار علی طوسی که البته آن موقع درجه سرداری نداشت اما همه کاره ما بود کمیته ای برای آموزش جنگ های نامنظم راه اندازی کردیم و همان آموزش هایی را که گرفته بودیم به دیگران منتقل کردیم.

هنوز جنگی هم شروع نشده نبود…

چرا دیگه. سال ۵۸ بود که درگیری ها زیاد بود. گنبد و خوزستان و آمل و … . آن موقع همه جای مملکت شلوغ بود. ما جوان پر شور و شیدای انقلابی بودیم که یهو با یک سری مسائل مواجه شدیم. مثلا دیدیم که جمعیت های آسیب پذیری دور تا دور کشورمان هست که طراحان ناکس استکبار هر روز سوژه ای را علم می کنند و با تحریک احساسات قومیتی و آداب و فرهنگ و … شلوغی ایجاد می کنند. جای گفتن ندارد ولی تقریبا بغیر از یکی دو تا قوم، بقیه ادعای تجزیه طلبی و خودمختاری داشتند. پس همزمان ما باید در سپاه نیرو تربیت می کردیم. پاسدارهایی که بتوانند در کوه خوب بجنگند. در دشت خوب بجنگند. بتوانند از پس بحران ها برآیند. خیلی از فرماندهان سپاه که بعدها بنام شدند همانجا پیش ما آموزش دیدند. آموزش فرمانده گردان و جنگ های نامنظم. مثل شهید محمود کاوه یا احمد متوسلیان و خیلی های دیگر.

به بالگرد آمریکایی بگو


این نیروها چه توانمندی هایی داشتند و چرا به آن ها نیروی ویژه گفته می شد؟

چون این ها در زمین های سخت قابلیت نفوذ داشتند. باید از موانع عبور کنند. از آب عبور کنند. آن موقع با توجه به اینکه امکاناتمان کم بود بطور محدود آموزش چتربازی هم داده می شد. رفته رفته گسترش پیدا کرد و چتربازهای سپاه بیشتر شدند.

البته آن زمان از عبارت نیروی ویژه استفاده نمی شد. بیشتر می گفتیم جنگ های نامنظم. کلماتی از کشورهای مختلف هست که معروف شده اند مثل چریک و پارتیزان و گریلا و کوماندو و غیره، اما همه این ها وظیفه شان یکسان است. افرادی هستند که عملیات های خاص انجام می دهند. اسپانیایی ها می گفتند گریلا، یوگوسلاوها می گفتند پارتیزان. نوع جنگ این ها همان جنگ های نامنظم است و فرقی با همدیگر ندارند.

برویم سراغ بچه های خودمان. مثلا فردی چون شهید محمود کاوه. کسی که در آموزش ها خوب بود اما برجستگی خاصی نداشت ولی علاقه و پشت کار فوق العاده ای داشت. از یک گردان شروع کرد و به فرماندهی تیپ ویژه شهدای سپاه در غرب کشور رسید و نهایتا تبدیل شد به یکی از فرماندهان ممتاز و عالی سپاه. یا مثلا در بچه های کرمان فردی بود به اسم حمید ایران منش معروف به حمید چریک…

در آن سال ها (۱۳۵۹) ما هنوز آموزش جنگ های کلاسیک را در سپاه نداشتیم؟

نه نداشتیم. از زمانی که جنگ شروع شد بچه ها آمدند گفتند این آموزش ها که شما می دهید برای کردستان خوبه ولی الان در جنوب داریم جنگ دشت می کنیم و خاکریز هست و این ها. یک سری از بچه ها را فرستادند آنجا و نوع جنگ را بررسی کردند و آموزش های لازم شروع شد.
اما اوایل جنگ ماهیت سپاه در همان جنگ های نامنظم بود. همان موقع که عراق در شوش پشت کرخه رسیده بود، اولین کارهایی که بچه های سپاه شوش انجام دادند این بود که با چندتا از بچه های تهران رفتند و به آن ها ضربه زدند. این از همان جنگ های نامنظم بود. یا بچه های خوزستان بچه های سردار بلالی بصورت گروه های نامنظم بودند. شب ها می رفتند نفوذ می کردند و چند تانک می زدند و بر می گشتند. در خرمشهر هم همینطور بود. نیروهای مردمی همینجوری می جنگیدند. تعدادی از نیروهای تکاور ارتش هم بودند که جنگ نامنظم انجام می دادند. مثلا سر راه دشمن کمین می کردند.

از اولین کارهای منظم سپاه می شود فتح بستان و باز پس گیری هویزه و سوسنگرد را نام برد. در زمان علمیات فتح المبین بود که یگان های منظم شکل گرفت. تیپ ۱۷ قم. تیپ فجر. خیلی جاها هم بصورت گردانی بودند. مثلا همین لشکر ۴۱ ثارالله که فرماندش حاج قاسم سلیمانی بود، بصورت گردان شروع کرده بودند ولی در مدت زمان کوتاهی تیپ شدند و محور دشت عباس را دادند دستشان. سریع گسترش پیدا کردند و تبدیل شدند به لشکر. نزدیک عملیات ولفجر مقدماتی نیروهای مردمی از شهرستان ها آنقدر زیاد آمده بودند که مثلا یک لشکری مثل ۲۵ کربلای ما (منطقه مازندران) همیشه بالای ۲۰ گردان نیرو داشت.

سازمان نیروهای نامنظم چقدر بود و چه تعداد نفرات داشت؟

گردان ها نهایت ۳۰۰ نفره بودند. ارتشی ها از قدیم اینجوری بودند که یگان های رزم، یگان های پشتیبان رزم، پشتیبان خدمات رزم و این ها را داشتند. اما در اوایل سپاه یک نفر همه کار می کرد، هم لجستیک بود و خودش مهماتش را می برد هم آر پی جی می زد، خوراکش را هم خودش تهیه می کرد. اوایل بود دیگر. بعدها کم کم این واحدها شکل گرفت و نفرات زیاد شدند. اوایل محدود بود. اما با این حال یک سازمان انقلابی بود. در ارتش اگر تلفات از یک حدی بیشتر می شد، یگان غیر قابل استفاده می شد و به عقب آورده می شد. اما در سپاه بارها اینطور بود که مثلا یک لشکری بود در سپاه ۸ نجف که از نجف آباد آمده بود، کلی زخمی و شهید و مفقود می شدند اما فردا صبحش با ۱۷ نفر آدم باز هم اعلام آمادگی می کردند. به تعداد گروهان می رسیدند ولی در حد یک تیپ اعلام موجودیت می کردند. این ها جنگ های انقلابی بود و نمی توان برایش واژه ای آورد و با کشور دیگری مقایسه کرد. بر اساس تعهد بود و خصلت های ویژه ای بود که این نیروها داشتند، می جنگیدند، آن موقع از این حرف ها نبود که قبل از اینکه حمله کنید آتش تهیه و آتش پشتیبانی داشته باشید. متکی به این ها نبودند. گاهی اسلحه کافی هم نداشتند و از پاکسازی عراقی ها اسلحه بدست می آوردند. در حین رزم مسلح می شدند. این ها واقعیت است. اینکه امام فرموده بودند "دشمن را باید از خانه بیرون کنید”، نیروهای مسلح و نه فقط سپاه بلکه همه نیروهای مسلح و همه ملت ایران با این چیزها بود که دشمن را بیرون کردند با گوشت و پوست و خونشان بود. و دیدید که یک وجب از خاک کشور هم دست دشمن نماند.

من هم اولین کاری که در جبهه جنوب انجام دادم در شوش دانیال بود. جایی که فرمانده ام همین آقای طوسی بود. شب ها می رفتیم شناسایی و برمی گشتیم. دو تا دهات بود؛ زغن و عنکوش. با استفاده از بچه محل های آنجا و بچه های سپاه شوش که اکثرشان شهید و زخمی شده بودند- چون با عراقی ها که می خواستند روی کرخه پل بزنند درگیر شده بودند، آن موقع فرمانده سپاه آنجا خدا رحمت کند مرحوم رضا الله یاری بود. ما شب نفوذ کردیم رفتیم زدیم به عراقی ها در این دو تا دهات. آن موقع ما چه می دانستیم لشکر ۱۰ مخصوص چیست؟! بهترین یگان صدام بود. نفوذ کردیم و برگشتیم. آن ها هم برای اینکه آسیب پذیریشان کم شود مقداری رفتند عقب. همان یک مقدار عقب رفتنشان باعث شد شهر و جاده ها از برد خمپاره هایشان خارج شود.

به بالگرد آمریکایی بگو

خب این ها عملیات های نامنظم بود. عین همین در قصرشیرین هم بود. یا در جلوگیری از سقوط آبادان که من هم بودم. یهو می گفتند ایستگاه ۷ و می دیدی که هر کس با هر وسیله ای که دارد مثلا مردم با وانت می رفتند ایستگاه ۷ و درگیر می شدند. یا مثلا به ما گفتند عراقی ها اطراف روستای خضر دیده شدند. ما هفت هشت تا بچه تهران بودیم که آن مناطق را بلد نبودیم اما تعدادی از بچه های آبادان ما را با بلم بردند آن سوی رودخانه بهمن شیر و دیدیم در روستای خضر خبری نیست. کشیدیم سمت جاده شادگان به آبادان که دیدیم هلی کوپتر عراقی آمد بالای سرمان و درگیر شدیم. حالا نگو آن ها قصد نفوذ به ذولفقاریه و آبادان را داشتند و این درگیری مانع گسترششان شد. درگیری بسیار محکمی بود و محلی ها هم خیلی به ما کمک کردند و آب و غذا می رساندند.

وقتی سپاه ساختار منظم و کلاسیک پیدا کرد جنگ های نامنظم چه شد؟ به حاشیه نرفت؟

نه! به هیچ عنوان. در کردستان همچنان تنور جنگ های نامنظم داغ بود. چون منافقین و حذب توده و سایر گروه های تروریستی و جدایی طلب همچنان بودند. ما تا آخر جنگ هم در کردستان بصورت نامنظم می جنگیدیم. و همین جنگ های نامنظم بود که کردستان را برای ما نگه داشت.

قرارگاه رمضان هم بود که با هدف جنگ های نامنظم برون مرزی ایجاد شد تا جبهه جدیدی در مقابل عراق ایجاد کند که باعث شود نیروهای جنوب عراق برای حفظ چاه های نفت خانقین و کرکوک بیایند و فشار عراق در جنوب کم تر شود. و همچنین با کمک معارضین کرد و عرب جبهه جدیدی تشکیل شود که صدام را به سقوط نزدیک تر کند. هدف دیگر هم این بود که با کمک جلالی ها و بارزانی ها می شد از تپه های خطرناک مرزی عبور کرد و در شهر های پشتی عملیات انجام داد. مثلا سلسله عملیات های فتح. که عملیات کرکوک همان فتح ۱ بود. تا فتح ۱۰ هم عملیات داشتیم. مثلا در ارتفاعات خیره که مشرف بر دشت موصل است عملیات کردیم و آنجا را آزاد کردیم. یا شهرک اتروش که شهرک نظامی ها است مورد تاخت ادواتی بچه های قرارگاه رمضان قرار گرفت. این شهرک جزء اهداف هوایی بود ولی همین کماندوها و پارتیزان ها در قالب نیروهای ویژه آنجا را هدف قرار دادند. یا عملیات مهم فتح ۸ که روی قلعه معروف کانیکا بود که گردن کلفت ترین پادگان منطقه بود و الانم از مراکز مهمی است که دست داعش است. پس آن موقع سپاه در همه این مناطق عملیات انجام داده بود. آن هم بوسیله جنگ های نامنظم.

به بالگرد آمریکایی بگو

مهمترین این جنگ ها در قالب یک سازمان را می توان به قرارگاه حمزه سیدالشهدا در غرب کشور اشاره کرد که وظیفه مقابله با گروه های اشرار و ضد انقلاب را برعهده داشت. در جنوب کشور هم که اصلا سازمان سپاه همین طوری توسعه پیدا کرد تا به یگان های منظم تبدیل شد. تا قبل از فتح المبین، به صورت محدود می رفتند چند تانک دشمن را منهدم می کردند و می آمدند. یا مواضع مستحکم دشمن را می رفتند یک تاخت می زدند و می آمدند. شهرهای کوچک و مناطق کوچک را از دست دشمن آزاد می کردند. رو توپخانه دشمن عملیات می کردند. این ها فلسفه وجودی تشکیل یگان های ویژه یا جنگ های نامنظم سپاه بود که بیشترین قدمت را همان قرارگاه حمزه سیدالشهدا دارد که در غرب و بویژه کردستان حضور داشت. اواخر سال ۶۴ هم تیپ ویژه ۶۶ هوابرد سپاه تشکیل شد. این تیپ متعلق به نیروی زمینی بود اما برای اجرای عملیات به قرارگاه رمضان مأمور شد تا در داخل مناطق کردستان عراق نفوذ کند و با همکاری گروه های دوست همچون بارزانی ها و طالبانی ها عملیات کنند. مهم ترین عملیاتش هم فتح ۱ بود؛ انهدام پالایشگاه های نفتی و گازی. حافظ اسد رئیس جمهور وقت سوریه به رفیق دوست گفته بود «این که رفتید آنجا و چهارتا گلوگه زدید کاری نداریم، همینقدر که یک نیروی نظامی توانسته به آنجا نفوذ کند و پالایشگاه را بزند و برگردد، چنین نیرویی براحتی می تواند از ارتفاعات جولان عبور کند و دستش را به دریای مدیترانه بزند و برگردد.» منظورش این بود که این نیرو توانایی عبور از عرض اسرائیل را هم دارد.

فردی که عضو یگان ویژه می شود چه تفاوت هایی با دیگران دارد؟ آیا باید روحیه و شخصیت خاصی داشته باشد؟

اولین چیز توانمندی است. حتما نباید هیکلت دو متر باشد و دور بازویت اندازه درخت چنار! بلکه باید با آن فیزیکی که داری توانمندی اجرای مأموریت محوله را داشته باشی. توانمندی حرف اول را می زند. و بعد پایداری؛ یعنی در شرایط سخت بتوانی پایدار باشی، خسته نشوی و نبری. پایداری بیشتر از نظر روحی است تا جسمی. باید آدم سخت و مقاومی باشی. افرادی که به دنبال چنین فاکتورهایی هستند کاملا مشخص هستند. این افراد جمع می شوند در یگانی به اسم نیرو ویژه و آموزش هایی می بینند در جهت اهداف سازمانی یگان که عملیات های غیر ممکن است. کارهایی که دیگران از انجام آن عاجزند را این ها می توانند انجام دهند. قدرت جسمانی که مثلا بتواند ۳۰ کیلومتر پیاده روی کند. یا بتواند ۲ کیلومتر شنا کند. در همین مسابقه فرمانده دیدید کسی که نجات غریق بود در قسمت شنا حذف شد.

بغیر از توانمندی فیزیکی، ژن جنگجویی هم هست که باید داشته باشند. نیروهای ویژه یک غرور درونی دارند که باعث می شود برای رسیدن به هدف دست به هر کاری بزنند. بگوییم ماجراجویی غلط است. ولی حس اینکه در هیجانات بخصوصی قرار بگیرند و کارهای پر هیجانی انجام دهند در این ها وجود دارد. به همین علت است که در شرایط بحرانی خیلی خونسرد هستند. راحت می توانند تصمیم گیری کنند و از توانایی هایشان استفاده کنند. شرایطی که آدم عادی و ترسو از عهده اش بر نمی آید. پس یکی از مهم ترین چیزها همین است که ترسو نباشند. از مرگ نترسند. گلیمشان را بتوانند از آب بیرون بکشند. درب هلیکوپتر که باز می شود پایین که دریاست و یک کشتی در حال حرکت یک طناب هم آویزان است، این باید نترس باشد باید مهارت داشته باشد و قدرت جسمانی لازم را داشته باشد که وقتی طناب را گرفت برود پایین.

پس اگر کسی بخواهد به جزیره آمده و عضو نیروی ویژه شود، شما چه چیزهایی را در وی محک می زنید؟

همین مواردی که گفتم؛ ۱- توانمندی جسمانی ۲- قدرت ماندگاری. افرادی هستند که این ها را ندارند واقعا. یک برنامه ای مثل همین مسابقه فرمانده را دیدند و عشق این کارها را دارند ولی واقعا توانش را ندارند. وقتی فرد به اینجا می آید باید بتواند دو سه ماه اینجا بماند. اصلا نیروی ویژه بودن نیازمند زمان بخصوصی است که طرف باید در آن زمان قید همه چیز را بزند و بتواند در آن مدت در محیط بماند. نیروهای ویژه چهار پنج سال از زندگی شان را در این یگان هستند و هر مأموریت ممکن است سه ماه طول بکشد. حتی داشتیم مأموریت هایی که چهار پنج ماه طول کشید. خانواده فرد می شود یگانش و اولویتش در زندگی می شود این کار. اگر عقبه اش آسیب پذیر باشد، نمی تواند در یگان خوب کار کند. باید فردی باشد که رها از همه چیز باشد. معمولا سنین مجردی مناسب است که پنج شش سال اینجا هستند و ما هم بیشتر از این نمی بینیم برایشان.

به بالگرد آمریکایی بگو

فرد عادی یک بار برود روی دریا ممکن است به زمین و زمان بد بگوید، اما نیروی ویژه عاشق موج است. اصلا دوست دارد با قایق برود و با امواج برخورد کند. دوست دارد در محیط های خاص خدمت کند. دائم دارد از موانع مختلف عبور می کند؛ دوری از خانواده، شرایط بد دریا، شرایط بد پیکار مثل درگیری با دزدهای دریایی. موانع بسیاری بر سر راهش وجود دارد ولی سیستم چنین فردی طوری است که وقتی آن ها را رد کرد به جای خوبی می رسد. ما در همین مسابقه فرمانده هم این ها را آموزش دادیم که شما باید این موانع را رد کنید و پس از رد موانع طعم شیرین پیروزی را می چشید. الان فصل هوای موسم است. موج دریا به ۱۰ متر می رسد. روی دریا اصلا نمی توان چیزی خورد، وحشتناک است. این افراد می توانند چهار پنج روز این دریای خراب را تحمل کنند و از آن عبور کنند. بعدش افتخار می کند که مثلا من در موسم رفتم سریلانکا و برگشتم. ما ۱۲۰ روز از اول تا آخر موسم در دریای عربی ماندیم. به صورت ثابت! وحشتناک بود! و بچه هایی که با ما بودند دوام آوردند. در دنیا این ها افتخار و رزومه است. من دیدم که در سوابق طرف می نویسند مثلا آقای جف اندرسون ۱۲۰ روز در یک تور عملیاتی برای مقابله با دزدان دریایی در خلیج عدن بود. ما هم چنین چیزهایی داریم و افرادمان باید کسانی باشند که در چنین شرایطی دوام بیاوردند، دریا زده نشوند، جا نزنند. این جور آدم ها هم مشخصند. ما بالاخره در این ۳۷ سال آنقدر تجربه داریم که طرف را ببینیم، می فهمیم این کاره هست یا نه. مثلا همین بچه های مسابقه فرمانده که خواستند اینجا بمانند گفتیم بیا. آموزش های بیشتری دیدند. البته آموزش های زمان مسابقه هم خیلی خوب بود. آموزش های واقعی بود. قبلش بلد بود با طناب بره پایین؟ ولی یاد گرفت راپل بره پایین. بلد بود سلاح بکار بگیره؟ نه. علی مولایی پدرشونو درآورد تا یاد گرفتند. شوخی نگیرید! سختی ای که بچه های مسابقه کشیدند را کامل نتوانستیم به تصویر بکشیم. مثلا همان اول که آمدند به اردوگاه ۲۰ کیلومتر راه آمدند. راهپیمایی های سنگین با کوله پشتی از تعاریف اولیه نیروهای ویژه است. افرادی هم بودند که مال این کارها نبودند و رفتند. به همین علته که پایداری لازمه این کار است. تشخیصش برای ما ساده است. مثلا داشتیم نفری را که همین مسابقه فرمانده را دیده بود و روز دوم یهو گفت می خواهم بروم روی کشتی. گفتم بابا اینجوری نیست که تو فکر می کنی و باید آموزش هایی ببینی و مراحلی را طی کنی. فکر کرد ما خودبزرگ بین هستیم و از اینجور حرفها. ولی طرف شش ماه که بماند می فهمد که اینطوری نیست و آدم های خاصی هستند که می توانند روی کشتی بروند. باید اعتماد بنفس بالا داشته باشند. یک بچه ۲۲ ساله یک کشتی را می برد تا آفریقا و می آورد. در مقابل تمام دزدهای دریایی و حوادث مختلف. این اعتماد بنفس را دارند و برای کشتی و دریانوردها امنیت ایجاد می کنند. این امنیت ایجاد شده با همین خصوصیاتی است که این بچه ها بعنوان نیروی ویژه دارند. بعنوان تیم security guard دارند.

بنابراین مواردی که اشخاص را محک می زنیم برای همین است که افرادی که تواناییش را ندارند نیایند. و در واقع جان طرف را نجات می دهیم. یک دفترچه هست که اول می دهیم مطالعه کنند. تمام این موارد در آن ذکر شده. حتی اینکه در اثر سستی ممکن است در حین آموزش دچار جرح یا فوت شوید که این بر عهده خود داوطلب است. مگر اینکه سستی و کاهلی از جانب مربی های ما باشد. این است که خیلی باید سخت گیر باشیم و فیلترها قوی باشند تا بهترین نفرات در این یگان بکار گرفته شوند.

نیروی ویژه دریایی سپاه از کی تاسیس شد؟ هدف آن چه بود؟ و الان چه کاری انجام می دهد؟
 
سردار محمد ناظری: اواخر سال ۸۶ از طرف ستاد فرماندهی کل قوا ابلاغ شد به نیروی دریایی سپاه که باید یگان ویژه ای به منظورهای خاصی تشکیل دهید. با این هدف که در مقابل نیروهای ائتلاف یا آمریکایی ها که آن موقع اینجا بودند آمادگی برخورد و انهدام داشته باشیم. بخاطر بحران هایی که در آن زمان در خلیج فارس ایجاد شده بود. حتی اگر لازم بود بصورت یکبار مصرف هم که شده باید می رفتیم بزنیم. نیروهای ویژه یعنی همین. نیروهای جان برکفی که وقتی باید عملیات کنند باید عملیات کنند و هر غیر ممکنی را ممکن کنند.
 
برای تشکیل یگان، اول تعداد محدودی از بچه های بسیج را فراخوان کردیم. یک سری از بچه های پاسدار هم بودند که ویژگی های لازم برای پرورش این نیروهای ویژه را داشتند. آغاز سال ۸۷ به جزیره فارور آمدیم. جزیره ای فاقد سکنه و فاقد امکانات لازم. اولین چالش بچه ها همین زندگی کردن در محیط ویژه اینجا بود. مخصوصا گرما. درست موقع تحویل سال صد و خرده ای نیروی بسیجی را در جزیره پیاده کردیم. همراه با ۸ پاسدار که تکاور بودند و خودم آموزششان داده بودم و از فرمانده نیرو خواستمشان برای این کار. در جزیره که پیاده شدیم فقط فرش و پتو و بطری آب ۲۰ لیتری دستمان بود. هیچ چیز دیگری اینجا نبود.
 
چرا فارور انتخاب شد؟
 
بخاطر موقعیت حساسی که داشت. هیچ کس هم توش نبود. نیروی نظامی هم نبود. یک جزیره ای که ۲۹٫۵ کیلومتر محیط دارد و ۲۶٫۵ کیلومتر مساحت. و خیلی اشراف دارد به آبراه ورودی و خروجی خلیج فارس. محلی های روستای بستانه که ۱۸ کیلومتری شمال جزیره هستند می گفتند «حاج ممد! ما شب ها نورهایی می دیدیم که از بالا می آمد به جزیره و می رفت بالا». طوری تعریف می کردند که انگار بشقاب پرنده دیدند. اما واقعیت این است که هلی کوپتر آمریکایی می آمد می نشست و می رفت. چون اینجا خالی و ول بود. همان اوایل هم که ما آمدیم یک شب با یک بالگرد بزرگ آمده بودند. پروژکتور که انداختند بچه های ما را دیدند و زود رفتند. فهمیدند که اینجا دیگر خالی نیست. آن موقع ما برق نداشتیم. ۸ ماه بعد ژنراتور گذاشتند برایمان. یعنی در تمام بهار و تابستان که اوج گرما بود ما برق نداشتیم. هیچ کس اینجا دوام نمی آورد. قبلا هم امتحان شده بود حتی با وجود امکانات هم نمی شد اینجا ماند. اما بچه های ما ۸ ماه با هیچ چیز ساختند. آب نداشتند استحمام کنند. در دریا هم که بروی باز هم باید یک ۲۰ لیتری باشد که بریزی روی خودت تا شوری دریا را بگیرد. وسیله ای نبود. برق نبود. آب نبود. از نیروی دریایی سپاه هر چند وقت می آمدند و آب می آوردند و هر یکماه هم بچه ها می ایستادند و با شلنگ بچه ها را می شستند. در همان مدت و با همه این سختی ها باز هم بچه ها مشغول آموزش بودند. ما همین که آمدیم و هنوز یگانمان کامل نشده بود، دو تا مأموریت در سومالی انجام دادیم…
 
پس این هم از اهداف تشکیل نیروی ویژه بود؟
 
بله اصلا نیروی ویژه در تمام دنیا تعاریف خاصی دارد. به منظورهای خاص ایجادش می کنند. بغیر از آن نیروی ویژه یعنی مشت پولادین فرمانده. قدرت نفوذ فرمانده. که در هر مأموریتی می تواند از آن استفاده کند. یهو آمدند گفتند جمهوری اسلامی که خودش گردن کلفت عالمه چرا هر شش ماه یک کشتی ما باید دزدیده شود و از ما باج خواهی کنند؟!! از ستاد فرماندهی کل قوا گفتند که باید یک ایستگاه در دریای عربی و یک ایستگاه در باب المندب بزنید و کشتی ها را گارد بدهید. نیروی دریایی سپاه این کار را قبول کرد و ما را فرستاد به این کار. همزمان با ما یک ناوگروه ارتش هم اعزام شد. اما گره کار با گارد امنیتی باز می شد. ناو هم هست و خیلی خدمات رسانی می کند. اما خلیج عدن مثل خلیج فارس است که ۴۹۱٫۵ مایل دریایی طول کریدور آن است. هر مایل دریایی هم حدود ۱۸۶۵ متر است. ببینید چند کیلومتر می شود! اگر به یک کشتی حمله شود، کل عملیات دزد دریایی ده تا پانزده دقیقه است. حالا تا ناو بیاید ممکن است ۲۴ ساعت یا دو روز بعد برسد که آن موقع دیگر خداحافظ شما!
 
به بالگرد آمریکایی بگو

اولین کشتی که دست دزدان سومالی بود و ما رفتیم که پس بگیریم، زیر بلیط نماینده رسمی کشور بودیم. ما طبق روش نظامی خودمان کمین گذاشتیم و کمینمان هم گرفت. از فاصله پنج متری می توانستیم رئیس و مترجم و هماهنگ کننده دزدها را بزنیم. تیم غواصی هم گذاشته بودیم که از زیر بروند سراغ کشتی و کشتی را نجات بدهند. ولی به خواست نماینده کشور اقدام نظامی نکردیم که خطری گروگان ها را تهدید نکند. در راه برگشت هم دوباره یک قبیله دیگر از دزدان دریایی حمله کردند که زدیم لت و پارشان کردیم.
 
محمد ناظری از نحوه تأسیس و استقرار نیروهای ویژه دریایی در جزیره فارور می گوید .
 
وظایف اصلی نیروی ویژه همین دو مورد است؟
 
نه دیگه! هر بحرانی که در خلیج فارس پیش آید. مثلا اخیرا یک نفتکش خارجی خسارتی به تجهیزات نفتی ما زد. دستور آمد که برای گرفتن غرامت دستگیرشان کنیم. ما هم بصورت هوایی رفتیم که اقدام کنیم. آن ها که فهمیده بودند، فرار کردند به آب های امارات. خودشان را چسباندند به لنگرگاه دبی و ما ادامه ندادیم. هرچند اگر فرمانده مان بگوید می رویم از دبی هم می آوریمش. هنوز هم آنجا مانده تا نماینده شرکتشان بیاید با وزارت نفت ما صحبت کند و خسارت ها را پرداخت کند تا به ما بگویند که کاریش نداشته باشیم. این قدرته دیگه! پس این چیزها هم هست. یا مقابله به مثل، حفاظت از سکوهای نفتی، مقابله با تروریست ها در دریاها و غیره. کشورهای مطرح دنیا از نیروهای ویژه بهره برداری می کنند. اما همه کشورها توان داشتن چنین نیرویی را ندارد.
 
نیروهای ویژه ما نسبت به نیروهای ویژه سایر کشورها در چه رتبه ای است؟
 
در عملیات هایی که انجام شده منهای تکنولوژی می توان گفت که ما رتبه اول را داریم. مثلا شما فرمانده ویژه ای مثل قاسم سلیمانی را در نظر بگیرید. خود آمریکایی ها هم به توانمندیهایش اقرار دارند.
 
تکنولوژی هایی هم که سایر کشورها از خودشان نشان می دهند خیلی فرق دارد با خصوصیات ذاتی که خود نیروها دارند. خصوصیات ذاتی که نیروهای ایرانی در انجام این کارهای ویژه دارند فراتر از سایرین است. دیگران فوق العاده آسیب پذیرند. اما نیروهای ما مثل خلبان های ما هستند که ژن بخصوصی دارند. این همان ژن ایرانی بودن است. در افسانه هایمان هم داشتیم؛ رستم، آرش کمانگیر، کاوه آهنگر. در تاریخ هم از این آدم ها زیاد داشتیم. همین امام قلی خان که پرتغالی ها را از قشم و بندرعباس بیرون کرد. رئیسعلی دلواری، میرمهنا ریگی، میرزاکوچک خان و … یا زمان جنگ خودمان که سپاه نیروهای مردمی را جذب کرد، آموزش داد و دشمن را از خانه انداختند بیرون. اینجا برای ما که از آمریکا و انگلیس نیامدند نیروی ویژه تربیت کنند. خود ماها این کار را کردیم. همین بچه هایی که برای مسابقه فرمانده آمدند، اینجا آموزش دیدند. عملا هم نشان دادیم یک آدم عادی مثل پویا مثل رضا،چه خوب آموزش دیدند و بکار گرفته شدند. ایرانی ها خیلی منحصربفرد هستند. در همه زمینه ها. این ها همه آی کیوی ایرانی است.

 * تک‌تیراندازان سپاه تمامی دزدان دریایی را تحت پوشش داشتند

سردار محمد ناظری فرمانده یگان‌ ویژه دریایی سپاه در گفتگوی دیگری با اشاره به عملکرد این یگان در خلیج عدن در مقابله با دزدان دریایی گفت: زمانی که موضوع دزدان دریایی پیش آمد، دو کشتی از جمهوری اسلامی ایران که تحت پرچم کشورهای دیگر بودند، توسط دزدان دریایی ربوده شد و دزدان دریایی یکی از این کشتی ها را به منطقه‌ای به نام "ایل" بردند.

ناظری ادامه داد: برای بازپس گیری آنها بعد از آنکه مقدمات اولیه صورت گرفت، قرار شد جهت مبادله، تیمی به آنجا برود که ما به عنوان گزینه «ب» انتخاب شدیم.

وی گفت: گزینه «الف»، تیم مذاکره با آنها بود و بخاطر اینکه سابقه این کار را نداشتند و برای اولین بار بود که به این منطقه می‌رفتند و از طرف دیگر، سواحل سومالی هم مخاطرات خود را داشت و حتی ممکن بود قبایل دیگر به تیم مذاکره‌کننده حمله کنند و پولی که برای مبادله می‌بردند را بگیرند، ما برای تامین کشتی آنها همراه شدیم.

به بالگرد آمریکایی بگو

فرمانده یگان‌ ویژه دریایی سپاه خاطرنشان کرد: دلیل دیگر حضور ما این بود که در صورتی که دزدان دریایی پول گرفته و کشتی را آزاد نکردند ما با کسب اجازه، دست به عملیات نظامی بزنیم و کشتی و پرسنل گروگان گرفته شده را آزاد کرده و به کشور بازگردانیم.

ناظری ادامه داد: در ابتدا یک مشکلاتی پیش آمد و آنها نمی‌خواستند که ما به سواحل سومالی برویم و گفتند که مذاکره 70 مایل بیرون از سواحل سومالی انجام شود و مبلغ را بگیرند و کشتی را آزاد کنند ولی ما قبول نکردیم و به آنها گفتیم وقتی می‌خواهیم پول را تحویل بدهیم، باید کشتی خودمان را به چشم ببینیم و به فاصله 3 تا 5 مایل به آن نزدیک باشیم تا در صورتی که نخواستند آن را بدهند، ما اقدام نظامی کنیم و عملیات آزادسازی را انجام دهیم.

وی تصریح کرد: وقتی به آنجا رفتیم، نماینده جمهوری اسلامی مذاکره را آغاز کرد و از ما خواست که هیچگونه درگیری نظامی نداشته باشیم و ما هم با برنامه‌ریزی که از قبل کرده بودیم، تمامی نفرات و رهبر دزدانی که کشتی ایرانی را گروگان گرفته بودند در کمین انداختیم. یعنی از فاصله 15 متری، به راحتی تک‌تیراندازان ما می‌توانستند آنها را بزنند.

فرمانده یگان‌ ویژه دریایی سپاه افزود: ما تیم غواصی و تجهیزات دیگری نیز همراه خود برده بودیم تا در صورتی که کشتی را آزاد نکردند، اقدام کنیم.

ناظری ادامه داد: در هر صورت اجازه عملیات نظامی به ما داده نشد و نماینده جمهوری اسلامی با آنها به توافق رسید و افسر دوم کشتی آمد و آخرین اطلاعات را داد و پول‌ها را برد و دزدان هم کشتی را ترک کردند و ما هم نیروهای خودمان را بوسیله 2 قایق تندرو از فاصله 5 مایلی به آنها رساندیم و بلافاصله که دزدان پیاده شدند، نیروهای گارد ما سوار آن کشتی شده و تامین آن برقرار شد.

وی در ادامه گفت: به دلیل اینکه کشتی مدتی آنجا مانده بود، سیستم سکان آن دچار مشکل شده بود که توسط نیروهای ما مشکلش رفع شد و کشتی به سمت بندر سلاله عمان حرکت کرد و آن جا کار بازسازی و ادامه تعمیرات صورت گرفت.

فرمانده یگان‌ ویژه دریایی سپاه اظهار داشت: در پایان این ماموریت، برخی پرسنل کشتی که ایرانی بودند با پرواز به کشور بازگشته و پرسنل خارجی هم به کشورهای خودشان رفتند و اولین ماموریت نیروهای ویژه دریایی سپاه در مقابله با دزدان دریایی خلیج عدن به پایان رسید. در این ماموریت نیروهای شناوری منطقه یکم و تکاوران آن همراه نیروهای ویژه بودند.

به بالگرد آمریکایی بگو

ناظری درخصوص دومین ماموریت یگان ویژه دریایی نیز گفت: 6 ماه بعد، کشتی دوم در منطقه‌ای به نام "کاراتا" ربوده شد اما با تدابیری که اتخاذ کردیم در عرض یک ساعت اقدامات صورت گرفت و آزادسازی انجام شد و کشتی به ایران بازگشت.

وی گفت: پس از این دو ماموریت، مسئولین کشور به این نتیجه رسیدند که درست نیست هر 6 ماه غرامتی بدهیم و کشتی را آزاد کنیم و این موضوع از نظر نظامی هم سؤال‌برانگیز بود. لذا تصمیم گرفته شد که یگان ویژه دریایی سپاه با برنامه ریزی منسجمی وارد عمل شود.

فرمانده یگان‌ ویژه دریایی سپاه ادامه داد: با تدبیر سردار فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه قرار شد یک کشتی به صورت ایستگاه در "باب‌المندب" و یک کشتی هم در انتهای خلیج عدن در نزدیکی کشور عمان در دریای عربی مستقر شود و تمام کشتی‌هایی که از ایران می‌آمدند از ما گارد امنیتی بگیرند و آنهایی هم که از شرق آسیا می‌‌آمدند از ایستگاه دیگرمان تیم می‌گرفتند و تامینشان برقرار بود و در ایستگاه باب‌المندب تیم را پس می‌دادند به گشت ما. پیمودن فاصله این دو ایستگاه بواسطه سرعت کشتی‌ها از 3 تا 5 روز طول می‌کشید.

به عنوان مثال یک بار که با یک کشتی غیرنظامی از سومالی می‌آمدیم، یک بالگرد "بلک‌ هاوک" آمریکایی آمد بالای سر کشتی‌ ما و من به کاپیتان گفتم از آنها سؤال کن که چه کار دارند؟ کاپیتان گفت این بالگرد نظامی است و ما نمی‌توانیم کاری کنیم. من گفتم نه اشکالی ندارد با آنها تماس بگیر و بگو که فرمانده یگان ویژه می‌گوید مطلبی پیش آمده؟ کاپیتان تماس گرفت و خلبان بالگرد هم اعلام کرد که از نیروهای تامینی پیمان CTS150 (پیمان جلوگیری از دزدی دریایی در خلیج عدن) است و این بار او از ما سؤال کرد که آیا کاری دارید؟ که من گفتم بله جلوتر برو و ببین آیا دزدان دریایی در مسیر راه ما هستند یا خیر؟ بالگرد آمریکایی هم رفت و بعد از نیم ساعت برگشت و گفت تا 50 مایلی مسیر شما را سرچ کردم و خبری نیست.

فرمانده یگان‌ ویژه دریایی سپاه تصریح کرد: این یک روش جاری برای همه است یعنی وقتی کشتی وارد کریدور خلیج عدن می‌شود، توسط نیروهای ائتلاف مانیتور می‌شود و البته خیلی از کشورها هم در این منطقه به صورت مستقل، کشتی‌های کشورشان را اسکورت می‌کنند از جمله ایران، چین، ژاپن، هند و ...

باشگاه خبرنگاران جوان در ایام متعلق به پاسداران غیور کشورمان، درگذشت سردار فقید حاج محمد ناظری را تسلیت می گوید و برای ایشان آرزوی رحمت و غفران الهی دارد.

 


برای دیدن فیلم اینجا کلیک کنید

انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۵۶
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
علی
۱۴:۳۰ ۲۷ مهر ۱۳۹۸
من میخوام تکاور شم میشه راهنمایی کنید ارتش خوبه یا سپاه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۱۷ ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۸
خدا حافظ فرمانده دلاور .مرد روزهای سخت تا ابد نمت بر دریاها جاودان وامثال تروریستهای امریکایی از نامت هراسان وسرگردان
Iran (Islamic Republic of)
محمد
۰۴:۱۷ ۰۳ شهريور ۱۳۹۷
مرد روزای سخت و دشوار حاج محمد ناظری شهادتت مبارک
Germany
محمد
۱۸:۵۲ ۲۸ فروردين ۱۳۹۷
مرد میدان بود واقعاً (راهش نور و روشن)
Iran (Islamic Republic of)
سرباز
۲۲:۳۴ ۲۳ مرداد ۱۳۹۷
نثار روح پاکش فاتحه و صلوات
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۴۶ ۰۵ دی ۱۳۹۶
آدم از رفتن بعضی ها دلش میگیره البته خداروشکر که بعد از این همه مجاهدت به حقش رسید ولی رفتنش آدم رو دلتنگ میکنه
همسفره با مولا علی باشی سردار
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۵۰ ۱۷ دی ۱۳۹۵
روحش شادویادش گرامی همه مامدیون شهداهستیم
Saudi Arabia
حامد محمودپور
۱۲:۳۹ ۰۴ دی ۱۳۹۵
راهش سبز و پاینده روحت شاد سردار وطن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۰۰ ۱۰ خرداد ۱۳۹۵
خداحافظ‌دلاور
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۰۲ ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵
فرمانده روحت شاد افتخار ایران و ایرانی بودی و هستی...
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۲:۲۰ ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحش شاد
Seychelles
ناشناس
۰۹:۵۷ ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شاد فرمانده روزهای سخت
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۰۳ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
ضایعه عروج مهاجر اای الله و مجاهد خستگی ناپذیر را به آزادگان جهان تسلیت می گویم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۵۹ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
واقعا این همه سکته قلبی چرا چطورمیشه یه سرداری بااین همه امادگی بدنی دچارسکته قلبی بشه واقعا جای تاسف داره حیف بود خدارحمتش کنه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۲۵ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شاد شیر مرد ، نمونه ی یک شیعه ی واقعی هستی سردار.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۱۴ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحش شاد ویادش زنده باد یاشاسین ایران
-
ناشناس
۱۰:۲۹ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدارحمتش کند
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۲۶ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
مهره اصلی خداوند بود والسلام
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۵۶ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
انالله وانا الیه راجعون روح بزرگ فرمانده به ملکوت اعلا پیوست والسلام علی عباد الله الصالحین والسلام علی عباد الله المخلصین اللهم صل علی محمد و آل محمد وصل علی الشهدا
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۳۷ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحش شاد
من واقعاً شوکه شدم
ام تعجب می کنم که صدا و سیما ضایعه از دست دادن این فرمانده عالی قدر را خیلی پوشش خبری آن چنانی نداد.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۰۹ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
واقعا حیف این چنین بزرگانی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۵۴ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شاد فرمانده
-
ناشناس
۰۸:۵۳ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
سرداربزگ انشالله بااربابت سیدالشدا محشور بشی.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۲۳ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شاد سردار
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۱۳ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدایا ناظری، یکه سرباز امام و سرورم بود
خدایا ناظری، نشان امنیت این کشورم بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۰۳ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شاد الگوی من بودی هستی و خواهی بود
United States of America
ناشناس
۰۷:۳۲ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
انشاءالله روحشون با سیدالشهدا محشور گردد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۷:۳۰ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
ای خدای عزیز این سردار عزیز را در بهترین مکانها جایش ده و از نعماتت متنعمش بفرما
ای خدای مهربان توفیقی عنایت بفرما که ادامه دهنده راهشان باشیم
الهی آمین
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۶:۱۴ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
سردار همیشه در قلب ما جا داری
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۴:۰۴ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
سلام برای شادی روح سردار ناظری کسانی تمایل دارند فاتحه ای بخوانند وبرای سلامتی رزمندگان اسلام صلوات
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۱:۴۸ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحش شاد
با امیرالموئمنین مهشور باد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۱:۴۰ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
از ته دلم دوستش داشتم
خدا بیامرزتش
United States of America
ناشناس
۰۱:۰۳ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
کجایند مردان بی ادعا
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۴۷ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
خداحافظ پهلوان
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۴۷ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
سردار ...با سردار کربلا محشورشوی .. عروج سرداری از هزاران سردار بی ادعا ی کشورمان که خواب را بر دشمنان این مرز پهلوان پرور حرام کرده اند وکشورایران را کشوری امن ساخته اند راتسلیت می گویم ....... روحت شاد سردار بی ادعا...بقای عمر سردار سلیمانی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۵۲ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
هست معلم پیمبری که به رتبت برتر از او نیست جز خدای معلم ارزش هرکس به کار اوست معین کیست که تعیین کند بهای معلم ، تسلیت به خانواده محترمشان و به حضرت آقا صاحب الزمان عج و حضرت آقا رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران و ملت بزرگ و رشید جمهوری اسلامی ایران و امت متحد حزب الله جهان اسلام ، خداوند رحمتشان کند روحشان شاد واقعا ایشان فرمانده و معلم و مربی و رزمنده دلاور بلند مرتبه ای بودند . یادشان همیشه زنده و راهشان همیشه پاینده باد .
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۳۸ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدا رحمتش کنه آدمی بادل شیر بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۳۰ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحش شاد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۲۲ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
دلم خيلي گرفت يكي از مردان خداي خيلي زود به ديدار معبود خيش پرگوشود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۲۰ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
آره خدارحمتش کنه
United States of America
ناشناس
۲۳:۰۹ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خداوند با همه شهیدان راه حق محشورش کند با صلوات بر محمد و آل محمد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۵۹ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شاد.سردارگمنام وطن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۵۳ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدا رحمت اش كنه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۴۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدا رحمتش نماید
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۲۳ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شاد سردار . مطمئن هستم دستانت را اقائی بی دست امشب گرفته است و سبکبار به به جوار مولایت حسین در پروازی ، اخر پرواز که دست نمیخواهد ،بال کافی است
Pakistan
ناشناس
۲۲:۱۴ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
سلام فرمانده سلام به روح بزرگت كه هميشه شاد هست .ياعلي فرمانده ياعلي
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۰۴ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
درود خدا و رسولش بر رزمندگان اسلام
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۱۳ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
ببخشید میخواستم مثبت بدم اشتباه شد
درود خدا بر رزمندگان اسلام
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۴۸ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحش شاد . واقعا حیفه از دست دادن چنین سرمایه هایی . انشالله با علم ار کربلا محشور شود .
United States of America
ناشناس
۲۱:۴۰ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
دلاور روحت شاد
ایرانمان مملو از این شیرمردان است
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۳۹ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدا رحمت کنه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۳۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
هنوزم باورم نمیشه روحش شاد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۱۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدایا رحمتش کن روحت شاد سردار
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۱۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شاد فرمانده
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۱۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدا رحمتش کنه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۰۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
درود خدا و تمام امامان و انبیاء بر سردار. تو در قلب ما زنده ای سردار
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۳۸ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
واقعآ حیف چه دسته گلی رو از دست دادیم خدا رحمتش کنه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۲۸ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
سلام یاران نمیدنم چی بگم لیاقت داشتم که در زمان جنگ در قرارگاه رمضان در رکاب ایشان باشم اینقدر بگویم که گوهر تابناکی از سپاه رفت امروز به یکی از دوستان داشتم میگفتم جای حاجی تو سوریه خیلی خالیه تا به داعش بگه ایرانی یعنی چی واقعا داغ بزرگی به دل ما گذاشت حاج محمد .
حاجی به دوستان سلام برسان بدرود فرمانده بدرود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۲۰ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدا رحمتش کنه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۰۵ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
من تاالان نمیشناختمش فقط يه برنامه ازش دیده بودم که با جوونا کنارساحل کاررزمی انجام میدادن فقط ميتونم بگم عاشق کارش بوده وکارشم ایجاد امنیت برای مابود.خدا حتما میامرزتش.خوش به حالش. انا لله وانا الیه راجعون
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۵۵ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
کاش بود
که بازم مثل این سردار داشتیم.
که همه رو در نظر میگرفت...فقط برای دوستان حزب اللهی نبود.با بقیه ام رفتارخوبی داشت.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۴۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
درود.مرد بزرگی بود.با دیدنش احساس غرورمیکردم.امیدوارم شاگرداش بتونن جای خالیش رو پر کنن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۳۸ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شاد سردارخوش تیپ و مردمی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۳۳ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
درود خدا بر سردار قلبها. سردار انشااله با ارباب بی کفن محشور شوی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۱۸ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شاد خدا رحمت کند شما را بخوانیم سوره حمد واخلاص
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۱۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
ما سینه زدیم و بی صدا باریدند
از هر چه که دم زدیم آنها دیدند

ما مدعییان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدن

روحت شاد بزرگوار
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۰۶ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
تسلیت تسلیت به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان رهبر معظم انقلاب وملت شریف ایران واقعا این افراد سرمایه ومایه عزت وشرف این کشور هستند . شادی روحش صلوات
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۵۴ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
سلام !با عرض تسلیت به اقا امام زمان وامام خامنه ای وملت شهید پرور ایران!حیف شد که این سردار بزرگ مرد!!لیاقتش شهادت بود !!!حیف شد راهش پر ره روباد!!
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۵۰ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خداوند رحمتش کند و با معصومین ع محشور ش کند.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۲۵ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
باسلام و درود خداوند به همه مردان غیور و شجاع ایران من نیز یک نظامی ارتشی نیروی دریایی هستم به نوبه خودم درگذشت این مرد شجاع را به برادرانم در سپاه تسلیت عرض میکنم ، روحش شاد باشد انشاالله
United States of America
ناشناس
۱۸:۰۶ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
لایق معنای واقعی صلواته که به روح ایمانی او ودیگران بفرستیم
Germany
ناشناس
۱۸:۰۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
واااای خدا رحمتتش کنه .....واقعآ حالم گرفته شد. خدا به خانوادش صبر بده..دوستان ما همه مدیون این عزیزان هستیم پس برای شادی روحش یه صلوات بفرستین......روحت شاد سردار
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۵۹ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
فرمانده جایت خالیست واقعا
Germany
ناشناس
۱۷:۵۰ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
چه قدر خوش تیپ هم بود... خدا رحمتش کنه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۴۳ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شد سردار غیور ایرانم..
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۳۴ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدا بیامرزه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۲۵ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدایا هیچ وقت جای این مردان غیور خای نشه.با اینان ما احساس امنیت میکنیم.م ع ع
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۲۲ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خداوند با سالار شهیدان مهشورش نماید .
United States of America
ناشناس
۱۷:۲۰ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
انشالله با سالار شهیدان محشور بشه
United States of America
ناشناس
۱۷:۱۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدا بیامرزه واقعا از ته دل غمگین شدم حیف از دست دادن چنین فرمانده ای حیف......
United States of America
ناشناس
۱۷:۰۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
شاگردانشان راهش ادامه م دهند انشاءالله
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۵۲ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
همیشه تو دل ما زنده ای سردار.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۴۸ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحش شاد،،ویادش برای تمام مردم ایران زنده و گرامی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۲۵ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
از چهرش اینو میشد فهمید که خیلی فرمانده با اخلاق و ردیفی بود ... خدا رحمتش کنه !!!
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۲۴ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
ا اینم مرد باورم نمیشه خدا رحمتش کنه خیلی فرمانده شجاعی بود من که هنوزم باورم نمیشه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۱۸ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
سلام برروح پرفتوح امام ودرودخدا بررهبر فررانه انقلاب که چنین فرزندانی فداکاری دارد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۱۵ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدا نگهدار مرد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۱۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدا حافظ ای حافظ موجهای ابی وطن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۵۸ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شاد سردار ٬ فرزند شجاع ایران
نمی دونستم که بچه محل ما بود .
همیشه بیادت خواهم بود .....
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۵۷ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
با سلام چرا رسانه ها بخصوص تلوزیون این عزیز از دست رفته رو اون طوری که لایق بوده پخش نمیکنه؟ مگه چند تا فرمانده ویژه داریم ? به خدا دشمنانمان الان خوشحالند
United States of America
ناشناس
۱۵:۵۵ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
بله فارو موج بزن موج شکن رفت افسوس و صد افسوس...
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۵۳ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
کاش من به جاش فوت می کردم.....خدا رحمتش کنه مثل کوه بود...
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۴۸ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
واقعا دلم شکست به داشتن دلیر مردانی مثل سردار ناظری وجواناني که تربیت میکنند در کشور عزیزمان افتخار میکنم ان شاءالله با شهدا و امام شهدا محشور شوند
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۳۶ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شاد به خانواده محترمشان تسلیت عرض میکنم مرد بزرگی بودند
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۳۴ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحش شاد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۲۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
سلام و درود خدا بر همه رزمندگان اسلام
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۲۰ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
خدا بیامرزد مرا
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۱۹ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
سربلندی ایران مدیون چنین افرادیست
روحش شاد یادش گرامی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۱۵ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
ایشان یکی از فرمانده هان الگو در روزه دریایی بودند درود بر فرمانده جزیره فاروق
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۱۲ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
سلام روحت شاد فرمانده
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۱۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
حيف شد آدم بزرگي مثل شما زود بره روحت شاد سردار
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۵۶ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
روحت شاد دلاور یکه تاز
۱۲
آخرین اخبار