سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سقوط هر دو رژیم در یک تخیل سینمائی

تیپ آقای خندان برای مخاطب شناخته شده نیست چون لفظ بازی با عبارت پدر خوانده نمی تواند حتی یک صدم درصد، به تیپ سازی کمکی بکند گذشته از خود آقای پدر خوانده، همسر او پری حتی تیپ هم پیدا نمی کند.

باشگاه خبرنگارانمهدی خندان (مهدی هاشمی) مردی میانسال و ثروتمند است که همسرش پری (مریلا زارعی) به دلایلی نامعلوم تا به حال چندین بار هنگام وضع حمل با تلف شدن کودکانش مواجه شده به خاطر همین آقای خندان با تحریک مادرش به فکر گرفتن یک زن دیگر می افتد تا برایش فرزندی به دنیا بیاورد پری هم مهریه اش را به اجرا می‌گذارد که طبق توافق عقدنامه باید معادل وزن این زن و شوهر طلای بیست و چهار عیار باشد روی همین حساب قبل از روز وزن کشی در پزشکی قانونی، آقای خندان تصمیم به لاغر شدن می گیرد و همسر او هم برای اضافه کردن وزن تلاش میکند اما عاقبت این دو از کار خودشان خسته می شوند و با نامه های جداگانه به هم تقاضای مصالحه می کنند.
خلاصه داستانی که خواندید تبدیل به یک فیلم سینمایی شده که عید امسال روی پرده رفت اما تهیه کننده آن چندی پیش درباره عدم استقبال مخاطبین از فیلمش گفته که (انتظار چنین شکستی را در گیشه نداشتم) در این نگارش به چند نکته درباره "رژیم طلایی" اشاره می شود که با توجه به آن ها اتفاقاً عدم استقبال از این فیلم چندان دور از انتظار به نظر نمی رسد.
1- تمام موزیک های مورد علاقه کارگردان که می‌شد برای گوش دادن در یک اتومبیل شخصی آن ها را گلچین کرد به بهانه های مختلف یا حتی راحت تریم که بگوییم بدون بهانه ای در طول فیلم پخش می شد و شور این قضیه تا حدی درآورده بود که از لحاظ متریک کلیپ های فیلم زمان بیشتری را از خرده ماجراهای رژیم گرفتن این دو نفر اشغال می کرد خب مسلم است هیچ کس برای گوش کردن به موزیک یا دیدن کلیپ های موسیقی بلیت نمی خرد تا به سینما برود.
2- لوکیشن های پرزرق و برق فیلم که قرار بود کار فیلم بردار را در بستن قاب های کارت پستالی راحت کند فضا را بیشتر از ایران به کشورهای اروپائی شبیه کرده بود سبک زندگی این زن و شوهر هم تا جائی که ممکن بود شبیه اشراف بسیار ثروتمند فرنگی نشان داده می شد و در این باره باید گفت دوره ای که سینما به عنوان مخدر عمل می کرد گذشته و بعید است که یک فیلم بتواند در مورد دردهای اجتماعی به عنوان داروئی مسکن و نه درمانی مخاطب دردمند را ساعاتی با تخیل آرامبخشی کند فیلمی که بخواهد در میان غوغای تمام معضلات اجتماعی امروز مردم را سرگرم تخیلات دروغین کند از طرف آن ها پس زده می شود.
3- آقای خندان شبیه دن کورلئونه گریم شده و حتی در اوایل کار یک ترانه  انگلیسی با ملودی فیلم پدر خوانده پخش شد که ظاهراً قرار بود با این کنایه آقای خندان پدر خوانده نامیده شود تا به اواخر کار که  او و همسرش تصمیم می گیرند کودکی را به فرزند خواندگی قبول کنند دلالتی طنز داشته باشد اما این کنایه کم کار کرد و نه چندان عمیق، در گنگی فیلم و لکنت بیان فیلمساز گم شد و بعید است که فیلم توانسته باشد از دو سه میلیون مخاطب که ندارد توجه یک نفر را به این قضیه جلب کند در ضمن نام فیلم معروف کاپولا god father گاد فادر، را نمی‌توان طوری معادل پدر خوانده دانست که همان معنای ناپدری را بدهد بلکه هاله معنائی آن بر پدری دلالت می کند که کسوت خداگونه ای دارد.
با این حساب تیپ آقای خندان برای مخاطب شناخته شده نیست چون لفظ بازی با عبارت پدر خوانده نمی تواند حتی یک صدم درصد، به تیپ سازی کمکی بکند گذشته از خود آقای پدر خوانده، همسر او پری حتی تیپ هم پیدا نمی کند و درباره منصور (خواهر زاده خندان) هم باید گفت او شخصیتی کاملا اضافی است که ابدا لازم نبود امین حیایی نقش آن را بازی کند و مشخص است که حضور این بازیگر صرفاً برای کمک به فروش فیلم بوده و تمام این ها در یک کلام یعنی ما شخصیت ها، اتفاقات و فضا را نمی شناسیم در حالی که بازیگرها را می شناسیم در چنین وضعی نه تنها شهرت بازیگران به جذابیت فیلم کمکی نکرده بلکه شاید حضور نه تنها شهرت بازیگران به جذابیت فیلم کمکی نکرده بلکه شاید حضور آن ها در این اثر از جذابیت خودشان هم کاسته باشد و حضور در این فیلم را نمی‌توان انتخاب درستی برای مهدی هاشمی، مریلا زارعی و امین حیایی دانست.
به این سه مورد که در بالا آمده می توان سه هزار میلیارد مورد دیگر هم اضافه کرد اما این کار به صرفه نیست و فایده ای ندارد چون تهیه کنندگان این فیلم تا بحال نشان داده اند که عموماً متوسل به هم دستی ترین کلیشه های می شوند که در سطحی ترین نگاه به نظر می رسد ممکن است باعث فروش یک فیلم شود و در سال های اخیر هر قدر که مخاطب سینما حرفه ای تر می شد تهیه کنندگان این فیلم و هم پالگی هایشان بیشتر از مردم عقب می ماندند و شکست های مالی آن ها چندی است که پی در پی تکرار می شود./ي2

يادداشت از ميلاد جليل زاده.
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.