سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

شرایط پذیرش اعسار در پرداخت مهریه

اعسار از پرداخت مهریه یک نوع اعسار از پرداخت «محکوم‌به» است که اصولا توسط خوانده دعوا مطرح می‌شود. در این خصوص دو نکته را نباید از نظر دور داشت: بسیاری از محکومان با یادگیری روش‌های اخذ اعسار از دادگاه و عدم پرداخت یک‌جای محکوم‌به، با وجود توانایی مالی، بدون وکیل وارد دعوای مالی می‌شوند.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در توضیح این مطلب باید اذعان کرد که هر چند اخذ وکیل لزوما به معنای توانایی مالی محکوم به پرداخت آنچه که محکوم شده است، نیست، اصولا با توجه به اینکه حق‌الزحمه‌ای بابت پیگیری دعوا توسط وکیل به وی داده می‌شود، در اغلب اوقات قضات محترم این موضوع را دلیلی بر تمکن مالی محکوم می‌دانند.

به این ترتیب شخص محکوم با وجود استفاده از وکیل در سایر دعاوی خود نظیر طلاق یا تمکین ممکن است به قصد فریب دادگاه محترم در دعوای مطالبه مهریه، از وکیل استفاده نکند. در این موارد باید طرف مقابل به این موضوع در جلسه رسیدگی به اعسار اشاره کند؛ یعنی به قاضی دادگاه اطلاع دهد که محکوم‌علیه در پرونده‌های دیگری مبادرت به اخذ وکیل کرده است.

نکته دوم این است که ممکن است پرونده‌ای دارای بار مالی بالا باشد و  در این موارد شخصی که اقامه‌کننده دعواست، ممکن است اعسار خود را از پرداخت هزینه دادرسی کلان اعلام کند. در این موارد بسیاری از قضات عدم توانایی مالی خواهان را نمی‌پذیرند، زیرا معتقدند طرح چنین دعوای با بار مالی فراوان خود حکایت از تمکن و توانایی مالی خواهان دعوا در پرداخت هزینه دادرسی دارد. در قالب بازخوانی یک پرونده به بررسی موضوع پرداخته‌ایم.
 
    آغاز اختلاف

خواهان آقای کریم… توسط دادگاه محكوم به پرداخت مهريه زوجه، خانم زهرا... شده است. عنوان دادخواست تقاضاي اعسار از پرداخت مهريه است. وي براي اثبات صحت ادعاي خود فتوكپي مصدق استشهاديه تنظيمي توسط اطرافيان خود، راي دادگاه، تحقيقات محلي و قباله رسمي نكاحيه را ضميمه دادخواست كرده است. وي در دادخواست اظهار كرده است که اینجانب مطابق عقدنامه رسمي با خوانده ازدواج کردم. از مدتی قبل ایشان بدون دلیل موجه قانونی مبادرت به ترک خانه كرده، به نحوی که تلاش‌های مکرر بنده برای باز گرداندن ایشان فایده‌ای نداشته است. به همین سبب اینجانب ادامه وضع موجود را به صلاح خود ندیدم و ناگزیر از تقدیم دادخواست طلاق در مراجع قضایی شدم. من و همسرم داراي يك فرزند هستيم. به موجب راي دادگاه  محکوم به پرداخت تعداد 114 سکه بهار آزادی در حق خوانده شدم. اکنون با توجه به تنگدستی خود هیچ‌گونه مالی در اختيار ندارم و توانایی پرداخت محکوم‌به را به طور یک‌جا ندارم. به اين ترتيب با تقدیم این دادخواست به استناد ماده 504 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده277 قانون مدنی، صدور حکم بر اعسار از پرداخت هزینه دادرسی از محضر دادگاه محترم را تقاضا دارم.

در ضمن استشهادیه‌ای ضمیمه پرونده است که در آن چهار نفر از مطلعین از وضع معيشتي اينجانب اظهار داشته‌اند که بنده از نظر مالی با مشکلات بسیاری مواجه بوده و توانایی پرداخت این مبلغ بابت محكوم‌به را ندارم.
 
    روند رسيدگي

با تكميل پرونده و ضمايم پيوست آن، قاضي دادگاه دستور تعيين وقت رسيدگي را به دفتر خود مي‌دهد. در ادامه مدير دفتر دادگاه زماني را به عنوان وقت جلسه رسيدگي به اين پرونده اعلام و آن را به صورت يك اخطاريه به طرفين ابلاغ مي‌كند. جلسه دادگاه در وقت مقرر تشکیل مي‌شود و دو طرف دعوا در دادگاه حضور مي‌يابند. در این جلسه خواهان مجددا درخواست خود را بر ناتوانی در پرداخت یکجای سكه‌هاي موضوع محكوم‌به را مطرح  و شهود خود را نيز براي اداي شهادت در دادگاه حاضر می‌کند، شهود در محضر دادگاه حاضر می‌شوند و در خصوص ناتوانی مالی ایشان شهادت می‌دهند. در ادامه خوانده پرونده خانم زهرا... اظهار می‌کند که وي نيز به دلیل خانه‌دار بودن توانایی پرداخت خرج و مخارج و گذراندن امور زندگی خود را ندارد و به این مبلغ به عنوان مهريه خود نیاز مبرم دارد.
 
    رای دادگاه

دادگاه با توجه به اظهارات دو طرف دعوا و نيز شهادت شهود و ديگر مستندات پرونده اقدام به صدور رای به این شرح كرد:

«در خصوص دادخواست آقای کریم.. فرزند میرمحمد به طرفیت خانم زهرا... فرزند محمدرضا به خواسته اعسار از پرداخت مهریه به عنوان محکوم‌به  دادنامه پیوست پرونده و نيز تقاضای تقسیط آن، با توجه به شهادت شهود و اظهارات خواهان و خوانده دعوا و جامع محتویات و اوراق پرونده و با توجه به اینکه فرزند مشترك خواهان و خوانده پرونده نزد پدر خود يعني خواهان دعوا زندگی می‌کند، مستندا به مواد 504 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب سال 1378 و ماده 207 قانون مدنی و قواعد لاحرج فی الدین و نفی عسر و حرج،  حکم به پرداخت ماهیانه یک عدد سکه تمام بهار آزادی در حق خوانده دعوا صادر و اعلام می‌شود. رای صادر شده حضوری بوده و ظرف مدت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدید نظر استان تهران می‌باشد.»
 
    آشنایی با اصطلاحات حقوقی

قبل از اشاره به روند دادرسي در اين پرونده، لازم است تا برخي از اصطلاحات و عبارات خاص حقوقي براي خوانندگان شرح داده شود تا آنها بهتر بتوانند از محتويات پرونده حاضر آگاهي پيدا كنند.

منقول و غيرمنقول: اصولا اموال به دو دسته كلي تقسيم مي‌شود. اموال منقول و غيرمنقول اين دو دسته هستند. اين تقسيم‌بندي از حيث امكان يا عدم امكان جابه‌جايي اموال است. مال منقول به طور كلي مالي است كه به سهولت قابل جابه‌جايي است. اين اموال در صورت جابه‌جايي خراب نمي‌شوند. اما در مقابل اموال غيرمنقول غير قابل جابه‌جايي هستند. براي نمونه ميز و صندلي جزو اموال منقول و خانه و درخت جزو اموال غيرمنقول هستند. البته به عنوان مثال شاخه يك درخت تا زماني كه قطع نشده و بر روي درخت است، غيرمنقول است و زماني كه قطع مي‌شود، تبديل به يك مال منقول مي‌شود. 

معسر: معسر از عبارت عسر و حرج گرفته شده است. كسي كه عسر و حرج دارد، يعني در سختي و تنگنا قرار دارد. يكي از موارد سختي و تنگنا مي‌تواند مالي باشد. بنابراين كسي كه از نظر اقتصادي در وضعبدي قرار دارد، دچار عسر و حرج و سختي از لحاظ مادي است. بر اين اساس اصطلاحا در دادگاه‌هاي ما شخصي را كه توانايي مالي نسبت به پرداخت وجوه قانوني ندارد، معسر است.
 
    تحلیل پرونده

نکته اول در خصوص این پرونده این است که بر طبق ماده 506 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی، در صورتی که دلیل اعسار، شهادت شهود باشد، باید شهادت کتبی حداقل دو نفر از اشخاصی که از وضع مالی و زندگانی او مطلع هستند، به دادخواست ضمیمه شود و در شهادت‌نامه نيز مشخصات، شغل و وسیله امرار معاش مدعی اعسار و عدم تمکن مالی او در پرداخت محكوم‌به باید تصریح شود. همان‌طور که مشاهده می‌شود، در پرونده فوق شهادت چهار نفر از مطلعین صحیحا استماع شده است و قبلا هم به طور کتبی تقدیم دادگاه شده است و از این جهات کامل است.

نکته دومي که در اين پرونده ديده مي‌شود، اين است كه برخلاف قانون تجارت که متعهدله، يعني شخصي كه تعهد به نفع او شده است، در خصوص قسط‌بندي شدن وجه مورد پرداخت باید رضایت داشته باشد، در قانون مدنی طبق ماده 277، حاکم می‌تواند با توجه به وضع مدیون كه در پرونده فوق زوج است، مهلت عادلانه یا قرار اقساط دهد و نیازی به رضایت متعهدله به آن مفهوم كه در حقوق تجارت آمده است، نیست. نکته بعدی در اين دعوا، اين است كه استناد قاضی پرونده فوق به قواعد فقهی لا حرج فی‌الدین و نفی عسر و حرج صحيح است. در نهایت بايد گفت ‌که با توجه به اینکه فرزند مشترك دو طرف دعوا نزد زوج زندگی می‌کند همچنین با توجه به افزایش قیمت سکه طلا و وضعیت بد معیشتی زوج و شغل كم‌درآمد وي حکم صادرشده منصفانه و بر طبق موازین قانونی به صورت صحيح صادر شده است.
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۹
در انتظار بررسی: ۰
لطف اله اصولیان
۰۳:۳۱ ۲۹ مهر ۱۳۹۷
مهریه اقساطی شد بنده هم بدون وقفه تا حال اقساطم رادادهام ورسید گرفتهام اما حالا همسرم مجهول المکان شده تکلیفم چیست
ناشناس
۱۳:۲۱ ۱۲ شهريور ۱۳۹۷
با این قانون گرفتن مهریه یعنی زن باید در طول زندگیش با زوج از همه اموال مرد که سندش هست یک کپی تهیه کنه که معمولا ۹۹ درصد مرد ها سند رو قایم میکنن و میزارن پیش مادرهاشون تا بعدا اگر در زندگیش به مشکل برخورد از کپی ها برای گرفتن حقش استفاده کنه البته مرد نباید متوجه بشه که کپی گرفته شده چون اموالش رو به اسم اقوام میزنه و زن حتی مدارک اموال رو هم داشته باشه و در زندگی سختی بکشه و آزار و اذیت ببینه نخواهد زندگی کنه یا بیرون کنن زن رو و دادخواست مهریه بده اون مدارک دیگه به درد نمیخوره من همیشه تابع قانون بودم و همیشه از قانون حمایت کردم اما حقیقت اینه که برای کسایی که در زندگی دنبال صادقانه زندگی کردن و به دور از کلک زدن و قایم موشک بازی هستن جایی در اجرای قانون به حقشان نیست برای کسی که چند سال اقساط رو نمیریزه قانونی وجود نداره که اون رو از حقش یعنی طلاق منع کنه در حالی که اگر زنی به هر دلیلی نخواهد به زندگی ادامه بده خود به خود نفقه قطع میشه و بهش تعلق نمیگیره و از حقش خود به خود منع میشه اما کسی که اقساط رو نمیریزه به زن یه برگه جلب میدن که برو کل کشور رو زیرو رو کنن ببین کجاست اما مرد رو از حقش منع نمیکنن به نظرم کسی که امضا میکنه میتونه مهریه بده اما بعدا اعسار میزنه باید حق طلاق ازش گرفته بشه تا زیر امضایش نزنه
زهرا ضیا نژاد
۲۲:۱۳ ۱۰ شهريور ۱۳۹۷
من خانمی هستم ک مهریه ام اجرا گذاشتم چون شوهرم خودش منو از زندگیش بیرون کرد و الان هم دادگاه هزینه دادرسی از من میخوان منم ک از خانود ه فقیری هستم توان پرداخت هزینه دادرسی ندارم آخرش نامه دادن به پاسگاه محلمون و با تحقیق از من و شهادت مردم دادگاه فهمید ک من نه شغلی دارم و نه درآمدی و پدر فقیری هم دارم ک تحت پوشش کمیته امداد هست حالا من مانده ام قاضی شهر مون فهمید ک من از لحاظ مالی فقیرم ولی بازم میگن نصف هزینه دادرسی باید بدی خب آخه من فقیر از کجا بیارم
مسعود افضل ز اد ه
۲۲:۳۲ ۲۹ مهر ۱۳۹۶
سلام درجلسه اول رسیدگی به مهریه شرکت نه کرده ا م و محکوم شدهام حالا چه به کنم ممنون
عسل
۱۴:۰۳ ۰۳ بهمن ۱۳۹۵
با سلام و خسته نباشید
میخاستم بدونم شهود میتوانند چه کسانی باشند می توان از خواهر و برادر نیز استفاده کرد برای شهادت دادن که نمیتوان شخص از هزینه دادرسی بر بیاید
باتشکر و سپاس
ناشناس
۱۳:۲۶ ۱۹ آبان ۱۳۹۵
سلام
آیا قسط و بدهی های بانکی که مرد دارد میتواند در روند قسط بندی کردن مهریه تاثیر داشته باشد ب این منظور که مبلغ اقساط مهریه کمتر شود؟
ناشناس
۱۰:۴۰ ۳۰ شهريور ۱۳۹۵
سلام
آیا قسط و بدهی های بانکی که مرد دارد میتواند در روند قسط بندی کردن مهریه تاثیر داشته باشد ب این منظور که مبلغ اقساط مهریه کمتر شود؟
هادی نِژاد
۱۱:۰۵ ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۴
نکته اولی که در حد نصاب شهود عرض کردید را اصلاح مینمایم:
دو نفر شاهد در مواقعی است که درخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی مطرح باشد واگر خواسته اعسار از پرداخت دفعی محکوم به باشد حتما فرد مدعی به چهار شاهد طبق شرایط مندرج احتیاج دارد.
محمدی
۱۹:۵۶ ۱۰ شهريور ۱۳۹۳
شهادت شهود برای اعسار زوج برای زمانیه که اگر زوجه با زوج زندگی مشترک نداشته شهود مطلع شهادت دهند ولی در اینجا چون زوجه با زوج زندگی مشترک داشته خود زوج می تواند شهادت دهد که مالی دارد یا نه و واگر دارد آن مال را معرفی نماید.