این فصل برای تیمت خوب گل زدی، انتظارش را داشتی؟
به حال و هوای سال اولی برگشتم که به استقلال آمده بودم. آن فصل خیلی انگیزه داشتم تا خودم را در استقلال نشان بدهم و وقتی آن مسائل انضباطی به غلط دربارهام مطرح شد و به اشتباه مدتی از شرکت در تمرینات و مسابقات استقلال منع شدم، این انگیزه مثل یک فنر جمع شده در من انرژی زیادی ایجاد کرد تا در نهایت وقتی مشکلم با تلاشهای مدیرعامل وقت برطرف شد، توانستم به مسابقات برگردم و برای تیم مرفاوی کلی گل بزنم.
در این دوره به چه دلیل فنرت جمع شد تا مثل آن سال انگیزه داشته باشی؟
خب سال، سال جام جهانی بود و من هم مثل خیلی دیگر از بازیکنان ایرانی دوست داشتم برای انتخاب شدن از سوی سرمربی تیم ملی نهایت تلاشم را انجام دهم تا در آینده اگر مثل الان انتخاب نشدم، لااقل به بچهام بگویم فلان سال که من بازی میکردم و تیم ملی به جام جهانی رفت من بهترین گلزن لیگ در جمع تمام مدافعان بودم اما سلیقه مربی تیم ملی با من یکی نبود و دیگر کاری از دستم برنمیآمد. در واقع الان پیش وجدان خودم راحت هستم که همه تلاشم را کردم.
اما کرش گفته هنوز این فهرستی که به ژوهانسبورگ برده فهرستنهایی تیم ملی ایران نیست و ممکن است در فهرست بعدی نام تو هم باشد. تمام امیدت را از دست دادهای؟
نه، به هیچوجه. من حتی در این مدت که مسابقاتمان هم تمام میشود تا قبل از اعلام فهرست نهایی اعزامی به اردوی برزیل، میخواهم تمریناتم را به شکل اختصاصی ادامه دهم تا شاید اگر در فهرست آخر شدم با آمادگی کامل و حتی بدون یک روز وقفه در تمریناتم به اردوی تیم ملی بپیوندم.
نظرت درباره مدافعان حاضر در اردوی فعلی تیم ملی چیست؟
همگی از دوستان خودم هستند. حالا یا در لیگ با هم رفیقیم یا مازندرانی هستند یا استقلالی. با بیشترشان در اردوهای قبلی تیم ملی بودهام و میدانم که انصافا همهشان جزو خوبهای ایران در پست خودشان هستند. برای تکتک آنها آرزوی موفقیت میکنم و اگر هم انتخاب نشوم برای موفقیت همه دعا خواهم کرد. چون موفقیت آنها موفقیت همه مردم ایران در جام جهانی است.
دوست داری به برزیل بروی و برابر آرژانتین بازی کنی؟
ببینید، حضور در این رقابتها برای هر بازیکنی میتواند سرنوشتش را تغییر دهد. گرچه خیلیها هم به این مسابقات رفتهاند اما کاری برای خودشان و زندگیشان نکردهاند. به نظر من رسیدن به جام جهانی چه برای بازیکن و چه مربی تیمی که به جام جهانی میرود، برند میآورد و نامش را سر زبانها میاندازد. از اینرو بازی برابر آرژانتین یا تیم دیگری مدنظر من نیست و دوست دارم بتوانم به این رقابتها بروم تا هرچه در این سالها تلاش کردهام و از خانه و خانوادهام دور ماندم... مثل آن مدتها که در انزلی بودم، مدتی در همدان زندگی میکردم و سالها در تهران برای پاس و حالا استقلال توپ زدهام، همه را با رسیدن به جایگاهی درخور اعتنا به پایان برسانم و فردای روزگار از این حضورم برای خدمت به فوتبال بهتر استفاده کنم.
یعنی بازی برابر آرژانتین و مسی و دی ماریا برایت آرزو نیست؟
آرزوی هر فوتبالیستی است که این تجربه را کسب کند اما به شرط آن که بتواند برابرشان سربلند باشد. بله من آرزو میکنم برابر این ستارههایی که نام برده شد بازی کنم اما با این تضمین که برابرشان سربلند باشم. یک درصد فکر کنید که این مهم برعکس شود و آن وقت چه شرایط روحی برای یک مدافع بهوجود میآید. گرچه معتقدم نباید خیلی هم این بازیکنان را با این قبیل حرفها در ذهن بچههای تیم ملی بزرگتر از آنچه واقعا هستند، جلوه داد. مگر ما در لیگ خودمان بازیکنان دریبل زن کم داریم. علی کریمی، خلعتبری و صادقیان یا تا همین فصل پیش فرهاد مجیدی خودمان که بودند، مگر از سد مدافعان رد نمیشدند یا همین مدافعان در کل یک بازی مانع رسیدن توپ به آنها نمیشدند که حالا بخواهیم نگران مسی و دی ماریا یا بقیه بازیکنان آرژانتینی باشیم.
پس یعنی میتوان مسی را مهار کرد؟
قطعا این کار آسانی نیست. کما اینکه بازیکنان بزرگی در خط دفاع رئال و دیگر تیمهای بزرگ اروپایی بعضا در این کار ناتوان هستند؛ اما آنچه باعث میشود کار مسی و هم تیمیهایش بیشتر به چشم بیاید تلفیق چند بازیکن مطرح در کنار هم است که برای تیم آرژانتین بازی میکنند و این موضوع سبب میشود تیمشان به شکل کلی بهتر از دیگر تیمها درون میدان حاضر شود تا آنها را به مقصودشان برساند.
با این اوصاف کارمان برابر این تیم خیلی دشوار خواهد بود.
البته که دشوار است. ما فقط برابر آرژانتین باید اعتماد به نفسمان را حفظ کنیم و با چهره یک تیم از پیش باخته به زمین نرویم.
نیجریه و بوسنی چطور؟
فکر میکنم شانس آوردیم که در بازی اول به آرژانتین نخوردیم؛ چون ممکن بود با شکست احتمالی برابر آرژانتین تا حدی روحیه تیمیمان تضعیف شود، اما برابر نیجریه هم کار سختی داریم و چون بازیمان برابر بوسنی بازی آخر است و احتمالا آنجا میخواهیم انتحاری بازی کنیم تا لااقل با یک نتیجه آبرومندانه به ایران برگردیم، شاید یک نتیجه خوب بگیریم. احتمالا مساوی!
استقلال چرا در این فصل نتیجه نگرفت؟
این مساله چند دلیل دارد که از آن جمله میتوان به شروع بد فصل بدنسازی ما در تابستان سال پیش اشاره کرد. ما بدون 7ـ6 ملیپوشمان که بازیکنان اصلی تیم بودند کار را شروع کردیم و بعد خیلی سریع به لیگ قهرمانان آسیا رفتیم و چند مصدوم روی دستمان ماند و سازمان لیگ هم بازیهای ما را در لیگ برتر با فاصله برگزار نمیکرد تا از شانسمان برای رسیدن به مرحله فینال لیگ قهرمانان بهتر استفاده کنیم. با انجام سه بازی در هشت روز در لیگ خسته شدیم و با شرایط برابر بوریرام و افسیسئول قرار گرفتیم و در نهایت در عین بدشانسی و با نبود خسرو حیدری، جواد نکونام و آندو تیموریان در تهران حذف شدیم. واقعا خیلی حیف شد. اگر مسئولان فدراسیون فوتبال کمی بیشتر به ما به چشم تیمی که در حال تلاش برای کسب آبرو برای فوتبال کل مملکت بود، نگاه میکردند، شاید حالا حداقل ما در فینال نایبقهرمان یا حتی قهرمان آسیا میشدیم. احساس میکنم مسئولان فدراسیون تصور میکردند ما هر عنوانی کسب کنیم فقط به حساب استقلال گذاشته میشود و فایدهای برای ایران و جایگاهش در فوتبال آسیا نخواهد داشت.
پس از آن هم که چند نفر از جمعتان جدا شدند؟
بله، متأسفانه مجیدی، منتظری و نکونام هریک بنا بهدلایلی از استقلال رفتند و در آن میان آسیبدیدگی بازیکنان ملیپوش ما هم مزید بر علت شد تا هرازگاهی ما خسرو یا هاشم را در اختیار نداشته باشیم و اینها همه سبب شدند تا نتوانیم آنطور که باید و شاید به هدفمان در این فصل برسیم.
فتحاللهزاده در این مدت گفته که انتشار خبر واگذاری استقلال به بخش خصوصی روی روحیه بازیکنان تأثیر سوء داشته، درست است؟
مسلما همینطور است. ما وقتی این خبر را شنیدیم بلافاصله در ادامه اش خبر خداحافظی خود حاجآقا (فتحاللهزاده) را شنیدیم و اینها همه باعث شد بچهها تا مدتی در شش و بش این باشند که چه آیندهای برای تیم در حال اتفاق افتادن است و کسی از وضع تیم خبر نداشت. در اوج مشکلات مالی و چکهایی که دست مردم داشتیم و پاس نمیشدند، باید به این هم فکر میکردیم که اگر این نفرات بروند چه کسی میخواهد بیاید و به تعهدات مالی باشگاه در قبال ما عمل کند؟ همه این افکار با ما بود، اما باز هم دیدید که تا روز آخر ما هم جزو مدعیان اصلی بودیم و در اهواز تیم قهرمان را از پا درآوردیم، اما در بازی آخر شانس با ما یار نبود و خیلی بیشتر از آنچه انتظارش را نمیکشیدیم از صدر دورافتادیم.
حالا ناراحتی؟
البته که ناراحتم. در این سالها که در استقلال بودم، هرگز چنین نتیجهای کسب نکرده بودیم. هم در آسیا حذف شدیم، هم در جام حذفی، هم در لیگ قهرمانان امسال صعود نکردیم، در لیگ هم پنجم شدیم و اصلا سهمیه آسیا را هم نگرفتیم. این برای من خیلی سخت بود و از هوادارانمان هم که با آنها ارتباط دارم، میشنوم این اتفاقات باعث ناراحتیشان شده است، اما از آنها خواهش میکنم با عینک واقعبینی به مسائل نگاه کنند و با توضیحاتی که من و امثال من مثل آقای قلعهنویی یا فتح اللهزاده درباره اتفاقات این فصل بیان میکنیم، منصفانه درباره ما قضاوت کنند، نه اینکه فقط با یک باخت کل ما را بیغیرت خطاب کنند. همین بچهها در این فصل با مینیسک پاره، عضله کش آمده یا حتی پاره و دست و صورت کبود برای استقلال بازی کردند. خود من که در این اواخر با انواع و اقسام بخیههای منگنهای و نخ و سوزنی به مداوای پارگیهای صورت و ابرویم متوسل شدم تا برای تیم به میدان بروم. پس بیانصافی است که ما را بیغیرت خطاب کنند.
فصل پیش تا آستانه عقد قرارداد با سپاهان هم پیش رفتی، اما در استقلال ماندی... این فصل برنامهات چیست؟ در استقلال میمانی یا...؟
هنوز به این مسائل فکر نمیکنم و فقط تمرکزم روی این موضوع است که آیا میتوانم به همراه تیم ملی به برزیل بروم یا نه. برای فصل نقل و انتقالات هم زود تصمیم نمیگیرم و قطعا گزینه اولم استقلال است. من از سال 88 با این تیم هستم و شاید بتوانم باز هم برای این تیم بازی کنم. امسال بیست و نه ساله میشوم و ترجیح میدهم با درست شدن اوضاع مالکیت باشگاه در همین جا به فوتبالم ادامه دهم.
تیم پدیده شاندیز با کلی پول به لیگ برتر آمده است. این احتمال هست که تو هم وسوسه شوی و به این تیم مشهدی بپیوندی؟
تجربه نشان داده که پول زیاد خرج کردن در فوتبال ثمره خوشی ندارد و باید دید این تیم با چه تفکراتی به لیگ برتر آمده است. قبلتر از این استقلال اهواز و استیلآذین مگر چه سرنوشتی داشتند که حالا دلمان را به پدیدهایها خوش کنیم. به نظرم انتخاب چنین تیمهایی مثل شرکت در مسابقه بلیت بختآزمایی ریسک خیلی زیادی دارد.