سایر زبان ها

صفحه نخست

انتخابات

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

روزشمار قیام عاشورا؛

سوم محرم الحرام : لشکر چهار هزار نفری عمر بن سعد وارد کربلا شد

در سوم محرم الحرام سال 61 هجری قمری عمر بن سعد با چهار هزار سوار وارد کربلا شد و امام حسین (ع) اراضی آن منطقه را از اهالی نینوا و غاضریه خریداری کرد.

به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران؛ از پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) نقل شده است «هر کس در این روز روزه بگیرد، خداوند دعایش را اجابت کند.» (عروه الوثقی، ج 2، ص 242؛ وسائل الشیعه، ج 7، ص 348)
در این روز عمر بن سعد با چهار هزار سوار به کربلا وارد شد و شخصی را نزد حضرت فرستاد تا از علت آمدنش به این سرزمین جویا شود. حضرت فرمود: « مردم شهر شما به من نامه نوشته و مرا دعوت کرده اند و اگر از آمدنم ناخوشنودید باز خواهم گشت!» عمر بن سعد تا از پیام امام (ع) مطلع گشت، گفت:« امیدوارم خدا مرا از جنگ با حسین برهاند!»
برخی نوشته اند بنو زهره (قبیله عمر بن سعد) نزد او آمده و گفتند: تو را به خدا سوگند مى‏دهیم از این كار درگذر و تو داوطلب جنگ با حسین مشو، زیرا این باعث دشمنى میان ما و بنى‌هاشم مى‏گردد. از طرفی یکی از دو فرزندش به نام حفص او را به مقاتله با امام حسین (ع) تشویق می نمود و دیگری او را بر حذر می داشت. لذا حفص همراه پدر برای جنگ با حسین(ع) به کربلا آمد.
عمر بن سعد نزد عبیدالله رفت و استغفا كرد، ولى عبیدالله استعفاى او را نپذیرفت و او تسلیم شد.

خریداری اراضی کربلا توسط حضرت ابا عبدالله (ع)
 
از وقایعى كه در روز سوم ذكر شده، این است كه امام علیه‏السلام قسمتى از زمین كربلا را كه قبرش در آن واقع، شده است، از اهل نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریدارى كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را براى زیارت قبرش راهنمایى نموده و زوار او را تا سه روز میهمانى نمایند.

نامه عمر بن سعد 

حسان بن فائد مى‏گوید: من نزد عبیدالله بودم كه نامه عمربن سعد را آوردند، و در آن نامه چنین آمده بود: چون من با سپاهیانم در برابر حسین و یارانش پیاده شدم، قاصدى نزد او فرستاده و از علت آمدنش جویا شدم، او در جواب گفت: اهالى این شهر براى من نامه نوشته و نمایندگان خود را نزد من فرستاده و از من دعوت كرده‏اند، اگر آمدنم را خوش نمى‏دارید، باز خواهم گشت.
عبیدالله چون نامه عمربن سعد را خواند، گفت:
"الان و قد علقت مخالبنا بهیرجو النجاة ولات حین مناص."

نامه عبیدالله به عمربن سعد

عبیدالله به عمربن سعد نوشت: نامه تو رسید و از مضمون آن اطلاع یافتم، از حسین بن على بخواه تا او و تمام یارانش با یزید بیعت كنند، اگر چنین كرد، ما نظر خود را خواهیم نوشت!
چون این نامه به دست عمربن سعد رسید، گفت: مى‏ پندارم كه عبیدالله بن زیاد خواهان عافیت و صلح نیست.
عمربن سعد، نامه عبیدالله بن زیاد را به اطلاع امام حسین نرساند، زیرا مى‏دانست كه آن حضرت با یزید هرگز بیعت نخواهد كرد.
پس از اعزام عمربن سعد به كربلا، شمربن ذى الجوشن اولین فردى بود كه با چهار هزار نفر سپاهى آزموده براى جنگ با امام حسین علیه‏السلام اعلام آمادگى كرد و بعد یزیدبن ركاب كلبى با دو هزار نفر و حصین بن نمیر با چهار هزار نفر كه جمعا بیست هزار نفر مى‏ شدند.
عبیدالله بن زیاد پس از اعزام عمربن سعد به كربلا، اندیشه اعزام سپاهى انبوه را در سر مى‏پروراند، و بعضى نوشته‏اند كه: مردم كوفه جنگ كردن با امام حسین علیه‏السلام را ناخوش مى‏ داشتند و هر كس را به جنگ آن حضرت روانه مى‏كردند، باز مى‌گشت.
عبیدالله بن زیاد شخصى را به نام سوید بن عبدالرحمن فرمان داد تا در این مسأله (فرار از جنگ) تحقیق كند و متخلفان را نزد او برد، و او یك نفر شامى را كه براى انجام امر مهمى از لشكر گاه به كوفه آمده بود، گرفته و نزد عبیدالله برد و او دستور داد سر آن مرد شامى را از تنش جدا نمایند تا كسى دیگر جرأت سرپیچى از دستورات او را نكند! نوشته‏اند كه آن مرد شامى براى طلب میراث به كوفه آمده بود!

برچسب ها: عاشورا ، محرم ، کربلا
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.