سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

شرح و تفسير حکمت246 نهج البلاغه

شرح و تفسير حکمت 246 نهج البلاغه با موضوع ازدست رفتن نعمت‌ها را در اینجا بخوانید.

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛نهج البلاغه با مرور قرنها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزونتر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است. این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی (ع) درباره قرآن آمده است: « ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه » قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان می‎پذیرد و نه اسرار آن منقضی می‎شود. در سخن مشابهی نیز آمده است : « لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه» نه شگفتی های آن را می‎توان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی می‎شود و از بین می‎رود .

سخنان امام علی (ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بالغ بر هزار سال از عمر این کتاب شریف می‎گذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاشهایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.

شرح و تفسير حکمت246 نهج البلاغه

امام علی علیه السلام فرمودند:احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا كُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُودٍ. از فرار كردن (و رميدن) نعمت‌ها برحذر باشيد كه هر فرارى بازنمى‌گردد.

امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه درباره ازدست رفتن نعمت‌ها هشدار مى‌دهد ومى‌فرمايد: «از فرار كردن (و رميدن) نعمت‌ها برحذر باشيد كه هر فرارى بازنمى‌گردد»؛ (احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا كُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُودٍ). «نِفار» به معنى فرار كردن و «نِعَم» جمع نعمت است، بعضى آن را به فتح نون و به معنى حيوان چهارپا مانند گاو و گوسفند و شتر دانسته‌اند و «شارد» به معناى حيوان فرارى است. در اين گفتار حكيمانه، امام علیه السلام نعمت‌ها را تشبيه به حيوانات اهلى سودمند كرده كه گاه فرار مى‌كنند، فراركردنى كه هرگز به چنگ نمى‌آيند و توصيه مى‌فرمايد كه قدر نعمت‌ها را بدانيد، شكر آن را به جا آوريد، از فرصت‌ها استفاده كنيد و از نعمت‌هاى الهى بهره گيريد.

 

 

به يقين، «جوانى» از آن نعمت‌هايى است كه وقتى فرار كرد هرگز بازنمى‌گردد، بايد جوانان از آن بهره گيرند و علم و آداب و فضايل اخلاقى تحصيل كنند كه همه اين‌ها در جوانى امكان‌پذير است. به گفته شاعر عرب : فَتَراكَضُوا خَيْلَ الشَّبابِ وَبادِرُوا اَنْ تَسْتَرِدَّ فَإنَّهُنَّ عَواري بر اسب‌هاى جوانى سوار شويد و با سرعت برانيد (و خود را به مقصد برسانيد) ـ مبادا گرفته شوند و براى هميشه از دست بروند، زيرا اين مركب‌ها عاريتى هستند. سلامتى جسم، يكى ديگر از آن نعمت‌هاست كه در بسيارى از موارد هنگامى كه گرفته شد بازنمى‌گردد و يا اگر بازگردد به شكل اوّل نخواهد بود. انسان سالم قادر بر هر كار مثبتى است؛ ولى هنگامى كه سلامتى ازدست رفت عجز و ناتوانى جاى آن را خواهد گرفت به خصوص بيمارى‌هايى كه در سنين بالا انسان را مبتلا مى‌كنند، مصداق بارز همين مطلب است. امنيت نيز يكى ديگر از نعمت‌هاى بزرگ است؛ انسان در محيط امن قادر به انجام دادن هر كار خوبى است؛ امّا بسيار ديده شده با تزلزل امنيت، سال‌ها ناامنى و آثارش باقى مى‌ماند و به‌زودى بازنمى‌ گردد. كوتاه سخن اين‌كه تمام نعمت‌ها اعم از نعمت‌هاى فردى يا اجتماعى، مادى يا معنوى، همواره در معرض زوالند؛ زوالى كه گاه امكان بازگشت در آن هست وگاه زوالى است كه هرگز امكان بازگشت ندارد. البته چيزى كه باعث رميدن نعمت‌هاست در درجه اوّل، ناسپاسى است؛ همان چيزى كه در حكمت 244، امام 7 به آن اشاره فرمود كه هر نعمتى حقى دارد، كسى كه حق آن را ادا كند خداوند آن را افزون مى‌سازد و هركس در اداى حق نعمت كوتاهى نمايد آن را در معرض زوال قرار خواهد داد. بعضى از شارحان نهج‌البلاغه مسئله خارج شدن آدم و حوا را از بهشت، يكى از مصاديق همين گفتار حكيمانه مولا دانسته‌اند.

 

 

جد و جده ما براثر ترك اولى وناسپاسى براى هميشه از بهشت خارج شدند و به دنيايى كه پر از مشكلات وناراحتى‌هاست گام نهادند؛ نعمتى بود كه بعد از رميدن، به آن‌ها و فرزندانشان بازنگشت (البته حساب بهشت و آخرت حساب ديگرى است). در روايتى از امام على بن موسى‌الرضا علیه السلام خطاب به يكى از اصحابش چنين مى‌خوانيم: «إِنَّ النِّعَمَ كَالاِْبِلِ الْمُعْتَقَلَةِ فِي عَطَنِهَا عَلَى الْقَوْمِ مَا أَحْسَنُوا جِوَارَهَا فَإِذَا أَسَاءُوا مُعَامَلَتَهَا وَإِنَالَتَهَا نَفَرَتْ عَنْهُمْ؛ نعمت‌ها همچون شترى است كه مهار وبسته شده است. مادامى كه صاحبانش با آن خوش‌رفتارى كنند در جايگاه خود مى‌ماند ولى هنگامى كه بدرفتارى نمايند (اى بسا مهار خود را پاره و) از آن‌ها فرار كند». شيخ حرّ عاملى؛ در وسائل‌الشيعه در كتاب امر به معروف و نهى از منكر بابى تحت عنوان «وُجُوبُ حُسْنِ جَوارِ النِّعَمِ بِالشُّكْرِ وَأداءِ الْحُقُوقِ» نوشته وروايات متعددى در اين زمينه آورده است. در آيه شريفه «(إِنَّ اللهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ)؛ خداوند سرنوشت قومى را تغيير نمى‌دهد مگر آن‌كه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند». نيز اشاره‌اى به اين مطلب ديده مى‌شود.

 انتهای پیام/

نعمت در کلام حضرت علی(ع)

 

برچسب ها: نهج البلاغه ، حکمت ، تفسیر ، شرح
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.