سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چطور گذشته تلخ خودمان را فراموش کنیم؟ + دستورالعمل

هر انسانی در طول زندگی خود فراز و نشیب هایی را طی می کند، مسیری که شاید تلخ و بغض آلود بوده باشد و اگر بخواهد به پشت سر نگاه کند چیزی جز سیاهی نمایان نخواهد بود.

به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ هر انسانی در طول زندگی خود فراز و نشیب هایی را طی می کند، مسیری که شاید تلخ و بغض آلود بوده باشد و اگر بخواهد به پشت سر نگاه کند چیزی جز سیاهی نمایان نخواهد بود.

اما نکته ای که باید در نظر داشت این است، زندگی از همین سیاه و سفیدهایی تشکیل شده است که ما آن ها را تجربه می کنیم و اگر این تجربیات ما نباشد نمی توانیم با برخی از مشکلاتمان دست و پنجه نرم کنیم.

مسئله دیگری که مطرح می شود نحوه فراموشی و از یاد بردن آن خاطرات سیاه و زجرآور است، که بعضا بسیار سخت و آزاردهنده بوده و افراد را به سمت نابودی سوق می دهد.

در همین راستا باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا راه حل هایی برای فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته به شما ارائه دهد، پس پیشنهاد می کنیم با ما همراه باشید.

فراموش کردن گذشته‌های تلخ از ذهن

قبل از هرچیز باید با خودتان شفاف باشید و در مورد این موضوع به نتیجه‌ای روشن برسید كه فكر كردن در مورد گذشته و مرور تجربه‌های تلخ برای‌تان آزار‌دهنده است و مثل یک سم كشنده در دراز مدت شما را از پا خواهد انداخت.

با جرات می توان گفت در همه جای دنیا كسی وجود ندارد كه تا به حال اتفاق و خاطره‌ای بد را تجربه نكرده باشد.


بیشتر بخوانید: چند روش ساده برای از یاد بردن خاطرات بد!/کارهایی که فراموش کردن خاطرات بد کمک نمی‌کنند 


همه ما تجربه‌های ناخوشایندی داشته‌ایم كه در گوشه‌ای از ذهن ما ثبت شده و هر ازگاهی مرور آن برای‌مان عذاب آور است.

عده‌ای آن را به سرنوشت نسبت می‌دهند و عده‌ای همه اتفاقات را بازتاب رفتار خود انسان‌ها می‌دانند اما چیزی كه مهم است نحوه نگرش و برخورد ما با خاطره‌های تلخ است.

یادآوری و تفكر در مورد خاطرات ناگوار گاهی تا آنجا پیش می‌رود كه انرژی و توانایی ادامه زندگی را از انسان سلب می‌كند و اینجاست كه بالاخره همه مان با این سوال روبه‌رو می‌شویم كه با این خاطرات تلخ چه باید كرد؟

توصیه‌هایی برای فراموش کردن گذشته

دردل کنید با خودتان یا دیگران

قبل از رها شدن از گذشته و افکار مزاحم و ناراحت کننده، باید منشا اصلی آن را بدانید و آن را در ذهن‌تان تداعی کنید.

سرکوب کردن یک خاطره راه مناسبی برای فراموشی آن نیست. درباره آن خاطره تلخ‌تان با یک نفر صحبت کنید. اگر این کار برایتان خیلی سخت است، یک دفتر خاطرات بردارید و همه را در آن بنویسید.

نوشتن بسیار موثر باشد. در حقیقت شما تنها نیاز دارید که این احساسات ناراحت کننده را از درون خود بیرون بریزید.

از غصه خوردن خسته شوید

با خودتان صادق باشید و به نتیجه‌ای روشن برسید که فکر کردن در مورد گذشته در دراز مدت شما را از پا خواهد انداخت.


بیشتر بخوانید: ترس و راهکار‌های مقابله با آن + توصیه امام علی (ع) پیرامون مقابله با ترس 


باید از این وضعیت خسته شوید، خسته از غصه خوردن و حسرت در مورد گذشته و بعد باید همه توانتان را برای مقابله با این حس یک جا جمع کنید.

تنها به این فکر کنید که همین الان درست همین الان دیگر نمی‌خواهید حسرت گذشته را خورده و از داشتن حس ناراحتی به اندازه کافی خسته شده‌اید.

نگرش خود را تغییر دهید

مهمترین قدم در فراموش کردن گذشته جایگزین کردن افکار مثبت به جای افکار منفی است. به یاد داشته باشید که زندگی شما در جهتی حرکت می‌کند که افکارتان آن را تعیین کند.

به جای اینکه تمامی تمرکز خود را بر روی افکار منفی قرار دهید که در گذشته رخ داده است، بهتر است موقعیت جدیدی برای خود بسازید.


بیشتر بخوانید: رمز فراموش شده گوشی خود را با این روش ساده باز کنید 


سعی کنید هر روز روزتان را با تکرار جملات مثبتی همچون "من توانمند هستم" ، گذشته‌ها گذشته" ، "آینده‌ای روشن پیش روخواهم داشت" آغاز کنید.

ببخشید

کینه‌ها و افکار منفی راجع به دیگران همچون زباله زندگیمان را کثیف می‌کند و بخشش، این زباله‌ها را پاک خواهد کرد.

بهترین راه برای فراموش کردن گذشته، بخشیدن کسی است که اشتباه و ظلمی در حق شما انجام داده است.

به خاطر خودتان روحیه نفرت را با روحیه دوست داشتن عوض کنید. خواهید دید اولین نفری که از این عشق نفع می‌برد خود شما هستید.

روابط اجتماعیتان را تصحیح کنید

برای فراموش کردن گذشته و رهایی از افکار منفی رابطه با دوستان منفی را قطع کنید.

همیشه در زندگی ما افرادی وجود دارند که هیچ نقش مثبتی ایفا نمی‌کنند و تنها باعث کند شدن جریان زندگیمان می‌شوند.


بیشتر بخوانید: حقایق جالب روانشناسی که علت رفتار‌های عجیب انسان را مشخص می‌کند! 


باید خودتان را از این افراد دور نگه دارید. اگرچه انجام اینکار در ابتدا کمی دشوار است اما ارزشش را دارد.

برای خودتان هدف تعیین کنید

تجارب بد در گذشته به معنای رسیدن به آخر خط نیست.

شما پتانسیل کافی برای دسترسی به نقاط بزرگ در زندگی را دارید. همیشه به تصورات و رویاهای مثبت خود بها دهید و به فکر رشد و پرورش آن‌ها باشید.

اهداف کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشید و برای رسیدن به آن‌ها از برنامه‌ریزی‌های درست و مشورت افراد با تجربه کمک بگیرید.

برای خودتان زندگی کنید

نیاز نیست برای هر تصمیمی که می‌گیرید از دیگران اجازه بگیرید و نظر آن‌ها را نیز بدانید.


بیشتر بخوانید: ماجرای آنانی که از برزخ بازگشتند 


سعی کنید تایید گرفتن از دیگران را فراموش کنید و به خودتان حق زندگی کردن بدهید. شما نمی‌توانید همه مردم روی زمین را راضی نگه دارید این کار غیر ممکن است و نتیجه آن ناامیدی است. اصلا مهم نیست که شما چقدر انسان خوب و دوست داشتنی هستید، همیشه افرادی در اطرافتان خواهند بود که شما را دوست ندارند و کارهایتان را نیز تایید نمی‌کنند. این نیز بخشی از زندگی است.

گذشته معلم شماست

همیشه در هر اتفاقی، درسی نهفته است. وقتی این درس را دریافتید، آن وقت یک جمله حکیمانه در رابطه با آن بسازید و روی کاغذ بنویسید.

حال سعی کنید این جمله را به یاد بسپارید. این جمله باید در برگیرنده آن تجربه و درسی که از آن گرفته‌اید، باشد.

مثلاً اگر خاطره شما درباره آزار و اذیت است، بنویسید: با خاطره آن آزار روحی، یاد گرفتم که قوی‌تر باشم و دیگر به هیچ کس اجازه نخواهم داد که از من سوء استفاده کند. این جمله را بارها با خود تکرار کنید.

تکنیکی عملی برای فراموش کردن گذشته

یک مکان دنج و راحت را انتخاب کرده و آنجا بنشینید. چشم‌های‌تان را ببندید و چند نفس عمیق بکشید. به تاریکی پشت پلک‌تان توجه کنید و سعی کنید فضای تاریک را در مقیاسی بزرگ‌تر تصور کنید آنقدر که سیاهی همه اطراف شما را احاطه کند.

حالا یک تلویزیون را تصور کنید که در مقابلتان قرار گرفته است و حتی‌الامکان این تلویزیون را قدیمی در نظرتان تجسم کنید چون شما در حال بازسازی اتفاقات گذشته‌تان هستید. بعد از این کار حادثه‌ای که باعث دلخوری شما شده است را در صفحه تلویزیون خلق کنید و با دقت به آن نگاه کنید.

اتفاقات و شخصیت‌هایی که هنگام به‌وجود آمدن آن حادثه تلخ وجود داشته‌اند را با جزئیات تصویرسازی کنید.

سعی کنید صداها را با پیچ یا دکمه روی کم و زیاد کنید.

صداهایی که باعث رنجش‌تان شده را کم و آن‌هایی که حس خوبی به شما می‌دهد را زیاد کنید.

می‌توانید رنگ صورت یا لباس شخصیت‌هایی که در این فیلم سینمایی خودساخته، باعث آزارتان شده است را کمرنگ تصویرسازی کنید.

به‌تدریج شخصیت‌ها را حذف کنید و حتی می‌توانید نوع جملات آن‌ها را با سلیقه خود تغییر دهید.


بیشتر بدانید: اتفاقات باورنکردنی در زمان جنگ جهانی دوم+تصاویر 


بعد از این‌که تصاویر کمرنگ و کمرنگ‌تر شد دست‌تان را روی دکمه خاموش تلویزیون بگذارید و تمام صحنه مربوط به آن تجربه تلخ را برای همیشه محو کنید.

انجام این تمرین را اگر برای چند بار انجام دهید، می‌تواند کمک زیادی به فراموشی اتفاق تلخ گذشته تان کند.

هنگام مرور و تصویرسازی یک حادثه تلخ، اگر خودتان را در صحنه نمی‌بینید این نشان می‌دهد که شما هنوز غرق در احساسات باقی مانده از خاطرات گذشته‌ هستید.

اما وقتی در تصویرسازی تجربه‌های تلخ گذشته‌ خود را هم تجسم کنید، این نشانه خوبی است چون شما به‌عنوان یک تماشاچی به آن اتفاق نگاه می‌کنید و آن صحنه تلخ را از زمان و مکانی که اکنون هستید می‌نگرید.

یادتان باشد گذشته تنها یک خاطره است و این ما هستیم که آن‌ها را زنده می‌کنیم.

در این تصویر‌سازی‌ و احیای دوباره زمان حال را از دست ندهید. با کمک تکنیک ریلکسیشن با آرامش نفس بکشید.

وقتی احساس آسایش کردید به یک جای شاد یا چیزی که خیلی دوست دارید فکر کنید. در آخر برای آرامش بیشتر می‌توانید به یک موسیقی کلاسیک گوش دهید.

برای فراموش کردن گذشته در زمان حال زندگی کنید

همیشه در زمان حال و بدون ترس از آینده زندگی کنید، خاطرات بد را شناسایی کرده و بدون فرار از آن‌ها خاطر خود را آرام کنید. تمامی حواس خود را بر روی کارها و وقایع امروز خود قرار دهید و از لحظه‌ای که در آن هستید لذت ببرید.

خود را در میان رودخانه‌ای و استاده رو به سرچشمه تصور کنید. گذشته آبی است که پشت سر شماست و دارد از شما دور می‌شود و هرگز بازنمی‌گردد.

آینده آب‌های تمیزی است که از سرچشمه به سمت شما جاریست. بگذارید شرمندگی‌ها، پشیمانی‌ها، ناخرسندی‌ها، اشتباهات، شکست‌ها، کینه‌ها و هر آنچه آزارتان می‌دهد با آب رودخانه شسته شود و نگاهتان را به آب‌های تمیزی که در پیش رو دارید بیاندازید.

6 گام کوتاه تا فراموشی خاطرات گذشته

اگــــــر با اشتباهات خود دست و پنجه نرم می کنید، باید مسئولیت اعمالتان را بپذیرید و سعی کنید تا با خودتان صادق باشید. گام های کوتاهی که می تواند شما را در این امر یاری کند به شرح زیر است:

1 - درمورد افکار و خاطراتتان بنویسید، نقاشی بکشید و درموردشان حرف بزنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید به خاطراتتان احترام بگذارید.


بیشتر بخوانید: ترفندهای علمی برای یادگیری سریعتر مطالب و به یاد آوردن آن‌ها 


2 - با دور ریختن احساسات و عواطف مربوط به خاطرات دردناکتان ، آنها را فراموش کنید. خواهید دید که بعد از آن چقدر احساس آرامش می کنید.

3 - درصورت امکان به عقب برگردید و با کسانیکه در آن خاطرات دخیل بوده اند حرف بزنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید به عقب برگردید.

4 - احساسات واقعیتان را با کسی در میان بگذارید. اگر صلاح است به آنها اعتراف کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید احساساتتان را بروز دهید. اگر باید با اشتباهاتتان کنار بیایید، باید تقصیر یا گناهتان را گردن بگیرید.

5 - معذرت خواهی کرده و طلب بخشش کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید آسیب پذیر باشید.

6 - برای کنترل پرخوری ها، اعتیاد یا آسیب رساندن به خودتان به خاطر گذشته دردناکتان کمک بگیرید. برای فراموش کردن گذشته باید غرور را کنار بگذارید.

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۶۶
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۸:۲۲ ۲۹ خرداد ۱۴۰۲
سلام منم یه اشتباه ناخواسته کردم من باعث شدم همه ناراحت شوند در عروسی برادرم خودمو زدم به مریضی بسیار عذاب وجدان دارم ناراحتم که چرا ای کار کردم و در عروسی نبودم همه از من بدش میاد چرا ای دروغ میگوید
زهرا
۲۱:۰۳ ۲۰ آبان ۱۴۰۱
تو ی بازی کودکانه مآدر یکی از بچه ها فردای همون روز دم در منزل ما جلوی دخترمو گرفت و حسابی کتکش زد فردای اون روز رفتیم شکایت کردیم ولی دستمون ب هیچ جا بند نشد و ن خانم چون شغلش نو دادگستری بود خودشون حل کردن تموم شد رفت..... ب خدا واگذارش کردم وهمشه میگم امیدوارم ی روزی همون کاری رو ک با بچه من کرد یکی با بچه خودش بکنه..... داغونم داغون ینی خدا وجود داره ک صدای منو بشنوه
زخمی
۱۹:۵۷ ۰۱ شهريور ۱۴۰۱
وقتی عزیزترین و نزدیکترین کست بهت خیانت میکنه چطور میشه فراموشش کنی؟اعتمادمو کلا از دست دادم دائم قرصای ضد افسردگی میخورم .دیگه قرص و دکتر و....هیچی نمیتونه آرومم کنه همش پیش خودم فکر میکنم مگه من چی کم داشتم که اون رفت با یه نفر دیگه الانم هر چی میگه اشتباه کردم یه فرصت دیگه بهم بده نمیدونم باید چکار کنم اگه به خاطر یه سری مسائل نبود حتما ازش جدا میشدم ولی بچه هامو ک میبینم دلم آتیش میگیره هر چی میخوام به این گذشته لعنتی فکر نکنم نمیشه لطفا اگه کسی تجربه ای داره در این زمینه ممنون میشم کمکم کنه
سمیه
۱۸:۲۸ ۲۹ فروردين ۱۴۰۱
سلام یه تصادف باماشین داشتم باسرعت خیلی کم به یک بچه برخوردکردم ولی خداروشکرمشکلی پیش نیومدولی احساس گناه وتصورصحنه هرلحظه درذهنم واینکه اون افرادالان درموردم چی گفتن همش دروجودمه ونمیتونم خودمواروم کنم چکارکنم
تنهاترین
۱۱:۱۹ ۲۷ فروردين ۱۴۰۱
از خدا میخوام در حضور همه اونای که دارن نظر منو میخونن تا اخر سال همه چیز دست بشه 20 سال سن دارم 20 ساله دارم زجر میکشم بخدا تا فردا بگم چقدر بدبختم چقدر اسیب دیدم کم گفتم شاید باورش سخت باشه ولی تو عمر خاطره خوشی از زندگی ندارم اگه یک ساعت تو شادی بودم چند سال تو غم و استرس زندگی کردم وقتی میشنوم دیگران دارن از بدبختیاشون میگن تازه میفهم چقدر بدبختم چقدرسختی کشیدم چون حاظرم قسم بخورم از همه اونای که اینجا کامنت گزاشتن بیشتر سختی کشیدم تجربه های تلخ زندگیم انقدر زیادن که هرکی جایه من بود تو 10 سالگی خودکشی میکرد کاش منم همون سن خودکشی میکردم فوقش کمتر سختی میکشیمدم چون نابود شدم هر مریضی بدی که وجود داره گرفتم تمام بدنمو تیک عصبی و لرزشو تشنج برداشته لکنت زبان شدم 3 سال شبا نخوابیدم ساعت 12 ظهر میخوابم چشامو دارم از دست میدم پول ندارم برم دکتر چشم از 7 سالگی کم شنوا شدم تو خانواده پدری ومادریم از همه خوش قیافته تر بودم ولی حالا عکسایه خودمو میبینم حالم بهم مبخوره از بس غذا وخوابم جایه خودش نیست از بس استرس دارم از بس گزشتم ازارم میده بخدا بازم امیدوارم درست بشه همه چیز خدایا تمومش کنم دوست ندارم خودم دست بکار بشم از ادمات متنفرم چون هرکی اومد تو زندگی من دشمنم بود همشون گرگ بودن تو پوست گوسفند حتی پدرمادرمم ولم کردن بهم پشت کردن منو فروختن دیگه چه انتظاری از بقیه داشته باشم خدایا بازم با وجود این همه گزشته تلخ این همه سختیو ازار بازم امیدم به درگاهه خودته خدا مهربانم کمکم کن از همتون میخوام واسم دعا کنید چون سال بعدی این سختی ودردا تموم نشن میرم تویه بیابون خودمو میکشم چون نمیخوام حتی کسی از وجود مرگم با خبر بشه
ناشناس
۰۹:۵۸ ۳۰ دی ۱۴۰۰
و
۰۹:۵۸ ۳۰ دی ۱۴۰۰
خیلی بده که خاطرات بد گذشته لحظه لحظه زندگیت میاد و تو رو ناراحت میکنه حتی توی لحظات خوب زندگیت . راستش من خاطرات بدی که اذیتم میکنه امتحاناتم هست.
تنها وقتی از این افکار خارج میشم که مدرسه تموم بشه.
هر سال همین بوده ولی امسال شدید تره ، تازه امسال انتخاب رشته هم دارم و این استرسم رو زیاد میکنه، انتخاب رشته برام مثل یه غول شده که سلاحش امتحاناته.
مدرسه هم چیزی نیست که بتونم کم رنگش کنم
و مطمئنم از هرکی کمک بخوام میگه فراموشش کن ، ولی نمیگه چجوری.
راستش این راهکار هایی که دادید خوب بود ولی اثر نمیکنه. چون هر روز میرم مدرسه و یاد اون اتفاقات تلخ میوفتم.
به هر حال کاریش نمیشه کرد. باید بسوزم و بسازم.
مسعود
۰۲:۰۰ ۲۲ آذر ۱۴۰۰
سلام من که خیلی تلاش کردم بتونم اتفاق بدزندگیم رو فراموش کنم ولی نشد اما هروقت به خداوند بزرگ توکل کردم حالم بهتر شد امیدوارم حال دل همتون خوب شه
صوفیا
۰۹:۰۵ ۰۶ آذر ۱۴۰۰
سلام،راستش من عاشق شدم ولی اون رفت و گفت دیگه بر نمی‌گردِ ،من امسال کنکور دارم باید بخونم ولی همش اون تو ذهنمه دیگه واقعا اعصابم خورده ،نمیخوام بهش فکر کنم حداقل امسال رو نمیخوام میشه بگید چجوری فراموشش کنم،آخه خیلی دوسش دارم،و نمیتونم به کسی بگم اینو
ناشناس
۱۴:۴۲ ۱۳ آبان ۱۴۰۰
من یکی از اونایی بودم که تونستم خاطرات تلخم رو با خوردن قرص فراموش کنم
ناشناس
۰۱:۱۶ ۲۹ شهريور ۱۴۰۰
من گذشته بدی داشتم در کار خواهرو برادرم دخالت کردم برادرم میخواست بایک دختر خوبی ازدواج کنه من نزاشتم .خواهرم رشته ی انسانی بودمجبورش کردم بره رشته تجربی وتا ده سال پشت کنکور موند من خواستم او بشه پرستار نیتم بد نبود ولی خواهرم شکست خورد ناراحتی اعصاب شدید گرفت ومدام به من حرف میزند تقصیرتو بوده .برادرمم با یک زن بدجنس وبد اخلاق ازدواج کرد.وخودمم زمان بارداری به خاطر اینکه بچه ام دختر شد کلی غصه خوردم من فرزند پسر دوست داشتم .بعد بچه ام که دنیا اومد تا دوسال روز وشب نداشتم مدام گریه میکرد دل درد شدید داشت .الانم دخترم شیش سالشه بسیار عثبی وکم حوصله است کاش زمان بر میگشت وهیچ یک از کارهای گذشته را انجام نمیدادم .مدام ناراحتمو غصه میخورم
عرفان
۱۱:۳۱ ۲۸ شهريور ۱۴۰۰
سلام من تو یه ماه زندگیم از این رو به اون رو شد کل خوانواده ترکم کردن ما خوانواده شلوغی داشتیم ولی وقتا مامان بزرگم مرد کم کم بقیه فامیلم هم مثل زن دایی و... مردن واقعا هنوز تو شکم از اون خوانواده شلوغ فقد چهارتا خوانواده سر داشت من واقعا نمیتونم اون خاطرات رو فراموش کنم الان به ندرت همو میبینیم من همش عکسای اون وقت رو نگاه میکنم و گریه میکنم نمیدونم چیکار کنممم
عرفان
۱۱:۲۴ ۲۸ شهريور ۱۴۰۰
من
الف
۱۸:۴۱ ۰۷ فروردين ۱۴۰۰
امیدوارم در سال جدید حال دل همه خوب باشه و همگی قلب و ذهنی آرام داشته باشیم. ان شا الله.
ناشناس
۲۲:۴۳ ۰۱ فروردين ۱۴۰۰
سلام.گدشته رومیشه فراموش کرد اگ تصمیم بگیریم ک بخواهیم فراموشش کنیم.دراین راه باید برنامه ریزی کنیم وبخودمون تلقین کنیم ک ب گذشته فکرنمیکنیم و هرروز تکرارس کنیم و دوقطبیش کنیم بگیم اگ من ب گذشته فکرکنم چی میشه واگربه گذشته فکرنکنم چی میشه دوبعد ینی کارای مثبت وکارای منفیشو براخودمون رویه کاغذ بنویسیم .مثلا اگ من ب فلان چیز توگذشته فکرکنم وقتم تلف میشه اگ فکرنکنم میتونم بجاش مثلا یه زبانی رو تمرین کنم وهمینجوری تااخربنویسیم.بعدش توزندگی برنامه ریزی کنیم برابدست اوردن هرچیزی ولو اینک کوچیک باشه خیلی کوچیک براشون تلاش کنیم مسیر تلاش شیرینترازهدفه ب نظرمن.به سرگذشت دیگران درگدشته هم کمی دقت کنیم ک چ رنجهایی کشیدن وچ کارهایی کردن ک بعدازچندین سال ماثمرشونو میبینیم اینم درک کنیم ک زندگی هامتفاوته وادماش باهم فرق دارن بیشتر ب اعمالی ک درحال انجام خواهیم داد بابرنامه ریزی بریم جلو براهرلحظمون برنامه داشته باشیم و همیشه ریلکسیشن ونفس عمیق بکشیم ورزش کنیم 24ساعت طول روز وقت داریم ورزش کنیم روزی ده دقیقه ازاون 24ساعتو ورزش کنیم روزنامه حوادث و اخبار حوادث تلخو نخونیم وگوش نکنیم بیشتر فیلمای شاد ببینیم و همیشه ب خدا توکل کنیم .ای خدا تمام فکرو دلم رو ب تومیسپارم تویاورم باش توحامیم باش و مراازخودت دور مکن.خدا خالق همه موجودات عالم است .دلتان راب خدا بسپارید باحرکت بسوی بهترینها درزندگیتون براتون ارزوی خوشبختی و شادی نمیکنم چون شماخودخوشبختی هستین.
علی
۰۲:۱۱ ۲۹ اسفند ۱۳۹۹
بجایه این که خودت را به فراموشی بزنی رحایش کن تا تا آخر خودش را نشان دهد و احساس آرامی خواهی کرد
پویا
۱۶:۰۳ ۲۲ اسفند ۱۳۹۹
تو این ۴ سال جوری تو باتلاق مصیبت بودم که فاجعه بار به روانم اثر کرده..... قبلنا میتونستم گریه کنم و یکم خالی کنم خودمرو.
اما دیگه از همه چی بیخیال شدم ، از گریه از شادی از زندگی ، فقط دنبال چیزاییم که فکرم رو منحرف کنه . خواب و فیلم و مطالعه .... اما دیگر خسته شدم لعنتی این خاطرات مثل چکش میکوبن تو روحیه ام ،

ادمین این هیپنوتیزم جواب میده یا نه ؟
خودمو خلاص کنم ؟؟
متنفر از خاطرات
۰۱:۰۵ ۲۹ بهمن ۱۳۹۹
گذشته ای تلخ و سیاه که تمام زندگی آدمو تحت تاثیر میذاره ، هیچ وقت فراموش شدنی نیستن..همیشه مثل یه خوره ، روحتو میخورن و عذابت میدن...مگه میشه رها شد از خاطراتی که داغونت کردن
غفور
۱۴:۲۳ ۲۱ آذر ۱۳۹۹
سلام ۲سال پیش
ناشناس
۰۶:۴۰ ۱۳ مهر ۱۴۰۰
بیخیالی طی کن
زهرا بیرانوند
۱۹:۵۹ ۲۰ آذر ۱۳۹۹
من ازدواج کردم و 14 سال دارم.
ولی امروز با کسی ک خیلی دوسم داشته و به بهانه های مختلف ب خونمون میومد و من نمیفهمیدم واسه چی میومد.
و امروز ب مادرم گفته بود ک خیلی دخترتو دوس دارم من میخواستم خوشبختش کنم. من هرشب با خیالش میخوابیدم و صبحا ب امید دخترت از خواب بلند میشدم.
و منم واقعا بهش فکر میکردم و دوسش داشتم.
حالا هم ک مادرم اینو بهم گفته نمیتونم فراموشش کنم.
حالا چیکار کنم.
دلم بی هوا. هوای گریه داره
راهنماییم کنید
زندگی دوباره.
۱۵:۴۸ ۱۲ آبان ۱۳۹۹
سلام‌ به همگی عزیزان.
متن و مقاله تون و راهکارها عالی هست.مرسی.دستتون درد نکنه
و اینکه نظرات بقیه هم رو خوندم.
منم گذشته ی خوبی ندارم و سعی میکنم فراموش کنم اما فقط تا ۴۰درصد میتونم و تلاشمو کردم.
چون خاطرات یهویی ب سراغت میان ،در هرجا و هر موقعیتی و باعث ازارت میشه.
اما چیزی ک بهم ارامش میده اینکه بعداز اشک ریختن ب خودم یاداوری میکنم ک هیچوقت هیچوقت اون روز ها تکرار نخواهد شد و با توکل ب خدا حتما زندگی و اینده زیبایی رو شروع خواهم کرد. و مطمئنم ک کمکم خواهد کرد. نوشتن و بلند گفتن و با خود تکرار کردن خیلی کمک میکنه بهم .امیدوارم شما هم همیشه خوب و عالی باشید . باتشکر .
معصومه
۲۲:۰۷ ۲۹ مهر ۱۳۹۹
گذشته گذشته اماجاش توزندگیم مونده بیست سال دچارناراحتی روحی شدم اما هنوزهم هرکاری میکنم دست از سرم برنمیداره دیگه اون معصومه قبلی نیستم همیشه سرلوحه دیگران بودم ازخوبی اما حالادیگه
ناشناس
۰۰:۱۹ ۰۳ شهريور ۱۳۹۹
یه سوال داشتم میخواستم بپرسم کسایی آزار جنسی شدن باید چیجوری اون خاطررو فراموش کنن؟
...خسته. ..
۰۲:۳۰ ۲۸ مرداد ۱۳۹۹
راهکارهای عالی دادین
امیدوارم بتونم
FATEMEH
۱۹:۴۱ ۱۳ خرداد ۱۳۹۹
خیلی ممنون از وبسایت خودتون. پیشنهاداتتون عالی بودن خیلی چیز هارو فراموش کردم
سیدماهان
۰۵:۰۶ ۱۲ خرداد ۱۳۹۹
خیلی مفید و عالی بود
ی
۰۵:۱۶ ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۹
من تا امروز که ۲۷ سال دارم هر سال از مامانم کتک خوردم جثه من نحیف و ایشون بزرگ هرچی دق و دلی داره اینطور سرم خالی میکنه پدرم معتاده ونیست من چطور با اینا کنار بیام این متن اصلا بکار نمیاد
علی
۱۶:۰۵ ۰۸ دی ۱۴۰۰
سلام دوست عزیز.شما باید با شماره 123 اورژانس اجتماعی تماس بگیرید.با این سن دلیل نمیشه از مادرتون کتک بخورید.و ضمنا سعی کنید مهارت های مورد علاقه تونو دنبال کنید تا بتونید درامد کسب کنید و مستقل باشید
امیر
۰۰:۴۸ ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹
با سلام
این ما هستیم که برای هم مشکل درست میکنیم و باعث خاطرات بد ،پس سعی کنیم انسان های خوبی باشیم و بخاطر لحظه ای ناراحتی و عصبانیت و هوا و هوس عمری برای همدیگر خاطرات بد رقم نزنیم .چون یک کار و عملی و حرفی نسنجیده و غیر عقلی و غیر منطقی دوسر باخت هست برای هر دو طرف و باعث خاطرات تلخ و سنگین
صحرا
۱۱:۰۷ ۲۲ فروردين ۱۳۹۹
مگه میشه کسی که کلا ازش خاطرات تلخی داری و مجبوری زیر یک سقف باهاش زندگی کنی کسی که به بدبختی رسیده حالا پشیمون شده اونم.بعد از 18 سال چه جور کل خاطرات 18سال و که هر لحظه اش هر ثانیه زمان و حتی مکان برات خاطره ناگواره هرجا پا میزاری یه خاطره تداعیمیشه هر تاریخی که میاد یه خاطره ناکواره حتی اهنگ حتی رنگ و و و
هما
۱۶:۴۴ ۰۴ آذر ۱۴۰۰
چقدر شبیه من هستی یه لحظه خیال کردم خودم این کامنت و گذاشتم ..خیلی سخته که باعث تمام خاطرات تلخت کنارت باشه و وقتی باهاش صحبت میکنی خیلی خونسرد بگه خوب شد دیگه چی کار کنم ؟ کاش آدم ها یاد بگیرن وقتی کسی رو مجبور به انجام کاری میکنن باید به فکر تمام عوابقش باشن نه مثل همسر من
ناشناس
۱۳:۵۸ ۱۹ فروردين ۱۳۹۹
تفاوت مرگ پدروهمسرچقدراست
تا
۰۴:۰۰ ۱۹ فروردين ۱۳۹۹
تامرگ عزیزی فراموش شودچقدرزمان میبرد
ناشناس
۱۵:۲۲ ۱۸ فروردين ۱۳۹۹
آیامرگ شوهرفراموش شدنی است چقدرطول میکشه داغونم
ناشناس
۲۳:۵۰ ۲۵ مرداد ۱۳۹۹
شما دوره سوگ رو بخونید.باید دوره سوگ بکذره.حداکثر یکسال.حتما سرچ‌کنید خیلی کمک کننده است
مهسا
۰۴:۲۳ ۱۶ فروردين ۱۳۹۹
هیچ چیز نمیشه فراموش کرد حتی وقتی که هرروز برات اتفاق می افته اگه بخوای کم رنگشونم کنی اونوقت نه گذشته ای داری نه حالی و نه اینده ای بهتره همه ماها بجای کمرنگ کردن و فراموش کردن اشتباهات دیگران خودمونو اصلاح کنیم و انسان باشیم و سعی کنیم کنار یکدیگر آدم باشیم و همدیگرو شاد کنیم
این نظر شخصی خودمه
ناشناس
۲۰:۰۶ ۰۱ فروردين ۱۳۹۹
چطور میشه کسانی رو که ۱۳سال تمام تحقیرت کردن و آزارت دادن بخشید.در حالیکه سعی کردی بهشون محبت کنی و بهشون گفتی که این کار رو نکنن؟؟؟دلم می خواد ببخشم ولی نمیتونم هر بار که اسمی ازشون میاد و هر بار که صداشونو می‌شنوم همه چیز برام تداعی میشه.برای کسانی که مهر و محبت رو توی وجودت از بین مبرن.چیزی که صدا و اسمشون برات تداعی می‌کنه تنفره.
مهشید
۰۱:۴۴ ۲۵ بهمن ۱۳۹۸
فراموش کردن خیلی سخت میشه وقتی مربوط به کارهای پدر ومادرت باشه
وقتی الان هستن و محبت میکنند اما توی ذهنت هیچ خاطره ی خوبی از بچگیت تداعی نمیشه
خیلی تلخ هست بچگی های تلخ...
ناشناس
۱۰:۰۳ ۰۵ بهمن ۱۳۹۸
باسپاسگزازی ازخدا ونعمتهایش میشه کمی ازخاطرات تلخ رافراموش کرد
محمد
۲۱:۳۷ ۱۲ دی ۱۳۹۸
سلام
ممنون از وبسایت خوبتون.پیشنهادات عالی بودن واقعا
خیلی چیزا رو فراموش کردم
مینا
۱۴:۲۸ ۲۶ آذر ۱۳۹۸
گذشته رو مشه فراموش کردیا حداقل کمرنگش کرد ولی آدمای اطراف و گذرزمان خیلی تأثیر دارن تو ازیاد بردن خاطره،کمک خدا البته از همه چیز مؤثرتره،فقط او باید بخواد و به آدم آرامش بده
فرهاد
۰۴:۱۳ ۲۴ آذر ۱۳۹۸
درود به همه. تعدادی از پیام ها رو خوندم و مطمئنم درک خیلی از غم ها برای ما سخته و راحت نمیشه گفت این کار رو بکن یا نکن تا فراموش کنی.
ولی مطمئنا راههایی برای بهتر شدن حالمون وجود داره.
مثلا درد و دل با کسی ک مثل شما که غم دیده این باعث هم دردی و تسکین درد میشه.
یا نوشتن و بیان کردن غم های تو دل
ولی بنظرم در کنار این کارها میشه با غرق شدن تو کار و خاطرات جدید گذشته رو کمرنگ کرد.

خدا رو شکر که فراموشی امکان پذیره. و این از حکمت خداست
ناشناس
۰۵:۰۷ ۱۳ آذر ۱۳۹۸
خیلی دردناک میشه یاداوری بی اراده ی خاطرات....دل به خدا میسپارم... من مطمئنم یک روز حالم خوب میشه....
دلخسته
۰۱:۱۵ ۱۷ آبان ۱۳۹۸
سلام
منم یه اشتباه ناخواسته کردم و انگار هر روز شیطان می‌خواد با یادآوریش منو عذاب بده
من باعث گم شدن یه چیز یا ارزش شدم و شاید هم من باعثش نشدم، اما خودمو همش مقصر میدونم
خصوصا اخیرا حتی تو خواب ذهنم درگیرشه
منو از تمرکز و کار و زندگی و فکر آروم انداخته
خیلی هم از خدا خواستم کمکم کنه
و یه مشکل دیگم هم اینه که همش به خاطرات خوب و بپ بچگیم فکر می‌کنم و دلم میخواد به عقب برگردم تا همه چی رو ردیف کنم
دل شکسته
۰۷:۱۷ ۳۰ مهر ۱۳۹۸
بعد از ده سال عذاب و بدبختی تازه. یک ساله ک راحت شدم تازه یکساله ک از این همه رنج نجات پیدا کردم عذابهای روحی شدید توسط خانواده و اطرافیان الانم افسردگی شدید دارم با این ک سی سالمه ولی ب اندازه ی یه آدم هفتاد ساله تو زندگیم زجر کشیدم جهنم رو توی همین دنیا دیدم عذابها روحی توسط خواهر وبرادر و فامیل ب خاطر چی فقط ب خاطر این ک دوس نداشتن.پیشرفت من رو ببینن داغون کردن همه چیزم رو از دست دادم
زهرا
۰۷:۰۹ ۳۰ مهر ۱۳۹۸
هر کار میکنم گذشته و اتفاقات بدی ک سرم اومده رنجهای بسیار زیاد عذابهای روحی شدید آدمهایی ک. بهم عذاب روحی میدادن رو هیچ زمانی نمیتونم فراموش کنم و تا آخر عمرم ازشون متنفرم تا آخر عمر
رویا
۱۳:۱۸ ۲۷ مهر ۱۳۹۸
گذشته منو داغون کرد زندگیمو ازم گرفت . عمرم تمام شد وزندگی هیچی حالی نشدم فقط کاش گذشته برمی گشت و حتی یه روز ازعمرم مونده تا بتونم اون گذشته رو جبران کنم
Hamed
۰۱:۴۷ ۲۴ مهر ۱۳۹۸
شاید نشه همه اتفاقات بد گذشته را کلا فراموش کرد اما میشه نسبت به اونا بی تفاوت بود . باید تصمیم بگیریم که اصلا به گذشته فکر نکنیم . من خودم تا یه سال پیش همش به اتفاقات بد کودکی ام فکر می کردم و حسرت روز های گذشته رو می خوردم . تا یه روز تصمیم گرفتم ذهنم رو مثل مموری فرمت کنم و دیگه به گذشته فکر نکنم .
شایان
۱۵:۰۸ ۰۶ مهر ۱۳۹۸
سلام من چطوری خاطره بدم رو از معلم چهارمم رو فراموش کنم الآن حتی 6 سالم گذشته اما یادمه چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید
ناشناس
۰۱:۳۴ ۳۰ شهريور ۱۳۹۸
سلام. خاطره تلخ ادم رو داغون میکنه من الان دو ساله دارم دارو میخورم. به خاطر اون اتفاق لعنتی شیرم خشک شد ونتونستم به بچم شیر بدم. بچم روز به روز ضعیف شد. تازه ۳ ماهش بود که یه اتفاق منو شوکه کرد. ومن دوسال دچار تشنج و اختلال در حافظه شدم . حالا با دارو حافظم رو بدست آوردم. عزیزترین فامیلم که براش جون میدادم توی یک روز تلخ داغونم کرد .....حالا هم گریه های بی امان وقتی یادم می افته دوباره تشنج میکنم.
مهران فزونی
۰۱:۳۴ ۱۸ شهريور ۱۳۹۸
گذشته تلخ هرچی فراموش کنی باز یه چیزاییپیش میاد که یادت میندازن
محمد
۰۷:۲۷ ۳۰ مرداد ۱۳۹۸
مرور زمان و ساخت زندگیه جدید باعث کمرنگ شدن خاطرات میشه من تجربش کردم
شایان
۱۷:۴۶ ۲۹ مرداد ۱۳۹۸
به نظر منم نمیشه گذشته رو فراموش کرد من نمیتوانم خاطرات بد کلاس چهارمم را فراموش کنم و معلم بدم رو
بینام
۰۱:۳۶ ۱۷ مرداد ۱۳۹۸
گذشته ی خاطره است و مایم که میتونیم اون و زنده نگه داریم پس ولش کنیم تا بمیره
ناشناس
۱۲:۵۱ ۱۳ مرداد ۱۳۹۸
خیلی سخته خیلی خیلی نمیشود که نمیشود
محمد
۰۰:۴۵ ۰۶ مرداد ۱۳۹۸
خیلی عذاب دهندس
Kosar
۲۱:۲۴ ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
گذشته
هیچوقت تموم نمیشه همیشه کنار ادمه
بهار
۲۳:۳۴ ۰۱ مرداد ۱۳۹۸
گذشته فراموش شدنی نیست ‌نمیشه فراموش کرد هر چقدر ک سن آدم میره بالا گذشته بیشتر ب یاد میاد
دلشکسته
۰۲:۵۵ ۳۰ تير ۱۳۹۸
سلام وقتی داشتم مطلب بالا رو میخوندم خیلی گریه کردم یه جورایی این گریه باعث شد یکن دلم آروم بگیره... به نظرم اصلا نمیشه گذشته رو فراموش کرد...
امیدوارم که همیشه خدارو در زندگیتون داشته باشید...
واسه منم دعا کنید بازم خداو نماز و به دست بیارم
nazanin
۱۲:۱۵ ۲۸ خرداد ۱۳۹۸
به نظر من با توکل به خدا ونزکتر شدن به خدا میشه گذشته رو فراموش کرد یا حداقل احساس ددونیمون رو در مورد اینده بهتر کرد
علی
۲۲:۱۶ ۲۳ خرداد ۱۳۹۸
به نظرمن میشه گذشته روفراموش کردممنون ازراهنمایی های خوبتون
ناشناس
۰۰:۰۹ ۲۵ فروردين ۱۳۹۸
سلام...گذشته تا آخر عمر با انسان خواهد بود...کمرنگ میشه اما یکدفعه با یه اتفاقی حتی با شباهت بسیار ناچیزی تمام خاطرات بد جلوی ذهن انسان رژه میره و روزتون خراب میشه...
ناشناس
۱۰:۱۳ ۲۴ فروردين ۱۳۹۸
من فکر میکنم گذشته رو نمیشه فراموش کرد فقط با گذر میتوان قابل تحمل ترش کرد
سیما
۲۳:۲۷ ۰۸ فروردين ۱۳۹۸
بچه که بودم پدرم مرتب کتکم میزد
الان سی سالمه و دچار افسردگی شدید هستم
خواهش میکنم ازتون والدین محترم فرزندانتون رو کتک نزنید
اگر اعصابشو ندارید بچه دار نشید خواهشا
بچه برده نیست
بچه بزرگ میشه هم شما رو نابود میکنه هم خودشو
زندگی من تباه شد
خواهش میکنم بچه ای که به دنیا میارید رو حمایت کنید بهش عشق بدید
شما اونو به دنیا و زندگی دعوت کردید
بچه هارو کتک نزنیم :(
لیدی
۰۲:۳۸ ۲۹ اسفند ۱۳۹۸
سلام نباید به خودت انقد عداب بدی تقریبا اکثرماها این گدشته تلخرو داشتیم یکی بیشتر یکی کمتر ولی یک راهی داره واسه فراموشی اونم اینه که بخدا روی بیاری چنان ارامشی تو دلت میندازه که باورت نمیشه .از خداکمک بخاه بگو خدایا من بخاطر تو به پدرومادرم محبت میکنم احترامشونو نگه میدارم که تو دستمو بگیری. و اینکه قرآن بخون واقعا ارامش قلبهاس اینو از صمیم قلبم میگم هیچوق نشده قرانو ختم کنم و این فکرای بد از روحم دور نشه تنها کسی که میتونه کمکمون کنه خداس چون گذشته راه برگشت نداره.امیدوارم حال دلت خوب بشه
ناشناس
۲۰:۰۰ ۰۳ دی ۱۳۹۷
امکان نداره
رخساره
۲۰:۰۰ ۰۳ دی ۱۳۹۷
بنظرمن هیچ طورنمیشود «گذشته را فراموش کرد