سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مثبت اشک/گفت‌وگوی باشگاه خبرنگاران جوان با محمد کمیل مداح اهل بیت(ع)؛

محتوای شعر باید پربار باشد/ به لطف حضرت زهرا(س) روضه‌خوان شدم/ باید به کار تشکیلاتی برای تاثیرگذاری نسل جوان روی آورد

هفتمین قسمت برنامه مثبت اشک پذیرای حاج محمد کمیل، یکی از مداحان نام‌آشنای کشورمان بود.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،هفتمین قسمت‌ برنامه گفت و گو محور «مثبت اشک» با حضور  حاج محمد کمیل مداح اهل بیت(ع) برگزار شد.

کمیل در این برنامه در مورد موضوعات متعددی از جمله  لزوم توجه به محتوای اشعار،تربیت دینی نسل جوان صحبت کرد.

گفتنی است؛ برنامه «مثبت اشک» یک گفت‌وگوی رو در روست که قرار است به شفافیت فضای مذهبی کشور کمک کند و ابهامات موجود در ذهن مخاطبان در این حوزه را با حضور یک میهمان شاخص، به صورت صریح بررسی کند.

مشروح این برنامه که در باشگاه خبرنگاران جوان با اجرای وحید قاسمی تولید می‌شود، هر روز در ایام محرم ساعت ۹ صبح روی سایت این مجموعه قرار می‌گیرد؛ لذا مخاطبان می‌توانند با مراجعه به صفحه اول سایت باشگاه خبرنگاران جوان به نشانی www.yjc.ir به تماشای فیلم و بازخوانی متن آن بنشینند.

برای تماشای ویدئوی این قسمت این مجموعه  اینجا را کلیک کنید؛ در غیر این‌صورت، می‌توانید متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید.

مجری:بسم الله النور. خانم‌ها، آقایان سلام. وقت شما بخیر. عزاداری هایتان قبول باشد. مهمان عزیز و ارجمند این قسمت از برنامه ما مداح خوش صدا و خوش اخلاق آستان اهل بیت (ع) حاج محمد آقای کمیل است. حاج آقا خیلی خوش آمدید.

 کمیل: بزرگوارید. عرض ادب، احترام و سلام محضر شما و بزرگوارانی که توفیق خدمت در خدمتشان داریم.

مجری:سپاسگزارم بابت قبول دعوت ما.

 کمیل: بزرگوارید.


مجری:حاج آقا ما سوال اول برنامه را این طور شروع می‌کنیم. چه شد که روضه خوان شدید؟

کمیل: جز نظر حق و وجود نازنین حضرت زهرا (س) چیز دیگری نبود. بار‌ها عرض کردم این سیر از قرائت قرآن شروع شد و بعد به مداحی سوق پیدا کرد، علاقه خودم و لطف حضرت زهرا (س) بود.

مجری:چند سالگی خواندن را شروع کردید؟

کمیل:من از بچگی برای خودم می‌خواندم. پدرم گاهی خاطراتی از خواندن من در حیات و خلوت‌های خودم در سن۳یا۴سالگی تعریف می‌کند، ولی اینکه بتوان گفت هیات داشته باشم و خواندن را در فضای هیات شروع کرده باشم از دبیرستان بود. در اصل ما از دبیرستان هیات داری را شروع کردیم.

مجری:به خلوت اشاره کردید. الان هم آن خلوت را برای خودتان دارید؟ می‌گویند کسانی که مثل شما خوش نفس هستند و مردم از نفس و کلامشان خیلی فیض می‌برند، باید اهل خلوت باشند. شما آن خلوت را دارید؟ اگر هست، چگونه است؟ قرآن در آن نقش دارد؟ برخی از افراد می‌گویند ما در تنهایی برای خودمان روضه می‌خوانیم.

 کمیل:خوب آن خلوتی که عرض کردم از این خلوت خیلی متفاوت بود، ولی الان هم از نظر من باید انسان خودش را تقویت کند؛ بعضی مواقع با همین قرآن خواندن، برخی از مواقع با تنهایی رفتن به حرم و در گوشه‌ای نشستن. شما هم مستحضرید و در جمع خوبان هستید.

انسان وقتی به یک معروفیتی علی الظاهر بین مردم می‌رسد شاید یک زیارت رفتن و گوشه خلوت پیدا کردن برایش دردسر و سخت شود، ولی پیش آمده است که من گرما و سختی را تحمل کردم فقط به خاطر اینکه بتوانم در یک کنجی از حرم علی بن موسی الرضا (ع) تنهایی بنشینم و هیچ کس دیگری بجز من و آقایم نباشد.

من گاهی بدون آنکه به کسی خبر بدهم به امامزاده‌هایی که در اطرافمان هست می‌روم. سعی می‌کنم به بعضی از روضه‌ها که با افتخار عرض می‌کنم روضه‌های حاج آقا ارضی است هم تنها بروم و به گونه‌ای در این روضه‌ها شرکت کنم که بتوانم لا به لای جمعیت از این مجالس استفاده کنم و بهره‌ای ببرم.

مجری:نسخه این خلوت را استاد به شما داده است؟ اصلا استاد داشتید یا نه؟

کمیل:خدا را شاکرم. الحمدلله من از همان بعد از دبیرستان تا زمان دانشجویی در محضر حاج آقا سعید بودم . خدا او و همه بزرگان را حفظ کند.
من پیش او در کلاس‌ها و منزلشان می‌رفتم و او به قول معروف گذشته از نکته‌های مداحی که راه را باز می‌کند و یک آموخته است، در صحبت‌ها، کار‌ها و عمل هایش هم به من درس می‌داد. حاج آقا سعید هم اهل تقوا هستند.

چند سالی هم در محضر آقا سید مهدی موسوی بودم. صحبتهایش آدم را به این باور نزدیک می‌کرد که عظمت اهل بیت (ع) را بیشتر درک کند یعنی یادم نمی‌رود که بعضی مواقع آن چنان از حضور اهل بیت (ع) در مجلس روضه و نظارت وجود حضرت زهرا (س) به اعمال و به رفتار ذاکرین اهل بیت (ع) صحبت می‌کردند که واقعا یقینی هم که ما داشتیم بیشتر می‌شد.

احساس می‌کنم خیلی دستم کوتاه شده است


مجری:این نسل انگار یک نسل غیر قابل تکرار است؛ من چنین برداشتی می‌کنم.

کمیل:حاج آقا وحیدی، می‌گوید ویران شود این شهر که میخانه ندارد، واقعا نمی‌دانم. من احساس می‌کنم خیلی دستم کوتاه شده است و خیلی هم دسترسی به این بزرگواران که شاید اکثرا ناشناخته هستند، سخت شده است. این نه اینکه فقط نظر من باشد، با بعضی از دوستان که صحبت می‌کنم نظرشان همین است که واقعا به قول شما هم نسل آنها خیلی معدود شده است و هم دسترسی به آن‌ها سخت شده است.

وجود چنین افرادی در این دنیایی که متاسفانه سوای بحث معنوی، هر جایش را که می‌روی جز پلیدی و جز جنگ و دعوا و سر هم کلاه گذاشتن، نردبان کردن یکدیگر برای بالا رفتن نمی‌بینید و افراد کمی را پیدا می‌کنید که در این فضا‌ها نباشند، واقعا غنیمت است. خدا می‌گوید اگر تمام عمرت را مشغول این باشی که یک استادی پیدا کنی، عمرت را به هدر نگذراندی و من از خدا می‌خواهم که انشاءالله به حق اهل بیت (ع) دریچه دیگری را رو به ما باز کند بلکه بتوانیم در این زمینه استفاده‌ای کنیم.

تغییر همیشه بد نیست

مجری:انشاءالله خداوند سایه بزرگتر‌ها را روی سر ما مستدام بدارد. من ۲یا۳سال پیش در مراسم بزرگداشت استاد سازگار گفتم ماندگاری این نسل به این علت است که هم متن و هم بطن، هم شور و هم شعورشان اهل بیتی است. من در این سال‌ها توفیق دوستی با شما را داشتم و این سعادتی برای من حقیر است. شما هم اهل روضه خواندن و هم اهل شورخوانی هستید یعنی در۲مقوله توانمند هستید. یک بحثی درباره شورخوانی داریم، اما در این سال‌ها می‌بینیم که در یک بازه زمانی کوتاه شورخوانی ما در قالب فرم و محتوا به طور دائمی تغییر پیدا می‌کند. ملودی‌ها و متن‌ها تغییر پیدا می‌کنند. این تغییر و تحول را خوب می‌دانید یا نوعی آسیب می‌دانید؟ و خودتان آیا برای آن برنامه ریزی کرده اید؟ چون مثلا الان  عده معدودی می‌گویند اگزوزی خوان هستند که این واژه برای دستگاه حسینی واژه سخیفی است و مناسب نیست.

کمیل:عرض من این است تغییر واقعا همیشه بد نیست البته در این باره خیلی صحبت شده و خیلی‌ها از من واردتر و استادتر هستند.

مجری:می دانید چرا این سوال را از شما پرسیدم. کار‌های شما در این حوزه کار‌های قابل دفاعی است و در این سال‌ها ندیدم بگویند که ببینید حاج محمد کمیل چه کاری خوانده است. من می‌خواهم بدانم المان‌ها و راهکار‌های شما چیست؟

کمیل: شاید در زمانی که ما هم خواندن را شروع کردیم یعنی ۱۵سال پیش، ابتدای این شور و آمدن و پرداختن این تغییر شده بود و ما هم در این بحث وارد شدیم. درست است که این تغییر الان به گونه‌ای به چشم می‌آید که شاید خیلی‌ها معترض هستند و به آن ایراد می‌گیرند. ما هم به آن ایراد می‌گیریم، ولی این ایرادی که همه روی آن تمرکز کرده اند، شاید ایراد نحوه اجرا نباشد؛ ما کسانی را داشتیم که قبلا جنس صدایشان صدای ظریفی نبود و نوحه و روضه هم می‌خواندند و اجرا می‌کردند، ولی به نظر من چیزی که الان باید به آن پرداخت، بیشتر محتوای آن شعری است که خوانده می‌شود حالا متاسفانه بعضی از آقایان واژه‌ای که شما به کار بردید و معروف است را با محتوای شعر دخیل می‌کنند و صورت واقعا زشتی را ارائه می‌دهند.

من بسیاری را دیده ام که می‌گویند الان چنین کار‌هایی را می‌خواهند و می‌طلبند. جوان الان دنبال این است و به قول معروف مشتری دارد.

این که دلیل نمی‌شود شاید در هر مقوله دیگری مردم ذائقه‌ای را برای خودشان داشته باشند و طالب باشند. اینکه شما بخواهید در جنس و کاری که ارائه می‌کنی برای خودت حد و مرز را قائل نشوی و بخواهی بنا بر خواسته مستمع هر کاری که تقاضا می‌کند را انجام بدهی، فقط و فقط یک مجری و ارائه دهنده هستی در صورتی که اصلا به ما این طور یاد داده اند که رسالت مداحی یک چیز جدایی است.

مجری:حاج آقا شما هیات دار هستید. اگر ببینید به دلیل نپرداختن به این موضوع، شنونده را از دست می‌دهی و مخاطبانت کم می‌شوند، آیا به این موضوع ورود پیدا می‌کنید یا نه؟

کمیل:بدون رودربایستی این کار را کرده ام. من با توجه به اعتقاد خودم و باورم به اینکه مداح به هر قیمتی نباید فقط  مستمع را ببیند سعی کردم رویه خودم را داشته باشم و به آن سمت نروم. من می‌گویم اگر شعرم باری نداشته باشد، حرف اخلاقی نداشته باشد و واقعا اشعار، کلمات و حروفی که کنار هم چیده می‌شوند شانیت اهل بیت (ع) را حفظ نکنند و بخواهند فقط به بحث ظاهری و به بحث پوسته کار که همین هم برای ما غنیمتی است و اصلا منکر آن نیستم، بپردازد پس آن ماهیت و اصل کار کجا می‌رود؟

متاسفانه اگر فقط این منوالی که الان در خیلی از جلسات وجود دارد ادامه پیدا کند نتیجه اش این است که جوان ما در بحث حلال و حرام  رعایت کافی را نمی‌کند یعنی می‌گوید من هیات ام را می‌آیم، سینه ام را می‌زنم، بعضا گریه ام می‌کنم، اما از اینجا که بیرون رفتم کار دیگری هم می‌کنم. واقعا مطرح کردن این حرف برای من سخت است، اما این موضوعی است که در خیلی از جوان‌ها دیده ام.

خدا حاج آقا نریمان را حفظ کند. او می‌فرمود بین سینه زن‌هایی که در جبهه و سنگر و خیلی با عشق با ما سینه می‌زدند و گریه می‌کردند یک نفر بود که همیشه وقتی می‌خواستیم سینه بزنیم قسمت دستش را می‌پوشاند. این برای ما خیلی سوال بود و بعدا متوجه شدیم که او یک خالکوبی روی دستش دارد و حیا می‌کند که روزی این کار حرام را انجام داده و توبه هم کرده و الآن هم شرمسار است، ولی خجالت می‌کشید که این را جلوی ما نمایان کند اما الان متاسفانه از این جنس اشتباه‌ها را زیاد می‌بینیم یعنی برایشان تفاوتی ندارد.

مجری:الان اتفاقی افتاده که خیلی اتفاق خجسته و مبارکی است. ما وقتی تاریخ برگزاری مجالس عزاداری و محرم را مرور می‌کنیم متوجه می‌شویم که برگزاری اینگونه مراسم‌ها در مملکت ما سابقه چند قرنی دارند، اما اخیرا جوان‌ها و نوجوان‌ها به مجالس اهل بیت (ع) گرایش پیدا کرده اند که این برای دین و انقلابمان یک سرمایه است. حالا جوان ۲ساعت در هفته پای منبر شما است و قاعدتا در طول هفته ارتباطی با جلسه ندارد. برخی از همکاران گفتند ما برای آن‌ها برنامه داریم. شما برای اینکه انحراف پیش نیاید برنامه‌ای دارید؟

کمیل:حضرت آقا ۲سال پیش راهکاری را برای کار تشکیلاتی در هیئت  فرمودند. یکی از محاسن این کار تشکیلاتی بودن آن است که برنامه ما برای شنونده فقط در ۲ساعت جلسه خلاصه نمی‌شود یعنی تیم‌هایی که با مخاطب و خادم‌ها کار می‌کنند در طول هفته هم با جلسه ارتباط دارند مثلا ما سعی کردیم در یک سال گذشته با کاروان‌های زیارتی خانواده‌ها یا خود اشخاص را درگیر کنیم یا بحث ورزشی که در حال حاضر هفته‌ای یک بار همه باشگاه می‌روند و این اعلام شده است تا رابطه‌ خود را با شنونده حفظ کنیم. وقتی این ارتباط به صورت مستمر برقرار باشد خیلی از ارتباط‌ها به وجود می‌آید. صحبت ها، سوال ها، تربیت ها، رفتار‌ها و اخلاق‌ها شکل می‌گیرند.

مجری:همنشین تاثیر می‌گذارد.

کمیل: پرداختن به موضوع تشکیلاتی شدن هیئت و اینکه کار هیئت را به آن ۲ساعت روضه بسنده نکنیم، فوق العاده موثر است. شاید واقعا یک کلیدواژه ای است که اگر روی آن پافشاری کنیم، بتوانیم مخاطب را تربیت کنیم.

شما خودتان هم الحمدلله در متن قضیه هستید و می‌دانید اگر شنونده ۲ساعت بیاید و برود ۲ساعتش تمام شده و رفته است. خیلی از مداح‌ها می‌گویند همین که جوان۲ساعت از فضای گناه آلود شهر دور باشد، کافی است و این حرف درست است، اما واقعا کوتاه نظری است اگر انسان بخواهد به همین بسنده کند.

اینکه آقا می‌گوید بیشترین پتانسیل در اختیار شماست نشان می‌دهد که واقعا می‌توان از این پتانسیل استفاده کرد و با محتوایی که در شور خوانده می‌شود، روی ذهن مخاطب کار کرد.

باید در اجتماع اطرافمان تاثیرگذار باشیم

مجری:حاج آقا این در حوزه تعلیم بود. در حوزه مثلا بحث‌های اجتماعی ورود کرده اید؟ مردم الان مشکل اقتصادی دارند و جوانانمان مشکل ازدواج و کار دارند. برای این‌ها فکری کرده اید؟

 کمیل:برای جلسه خودمان بله. من چند باری با دوستان نشستم و به این مقوله فکر کردیم و متاسفانه با توجه به منابع مالی محدودی که بیشتر هیئت با آن درگیر هستند و فقط از طریق کمک‌های مردمی اداره می‌شود خودمان را هنوز در آن سطحی ندیده ایم که بخواهیم در اجتماع اطرافمان کار کنیم، ولی در خانواده هیئت شدیدا پیگیر این مقوله هستیم. اگر کسی در بحث ازدواج چه از لحاظ مشاوره‌ای و چه از لحاظ مالی با مشکلی مواجه شود، دوستان کمک می‌کنند. اگر جایی کم و کسری و کاستی باشد من اعلام می‌کنم و می‌گویم فرضا چنین اتفاقی افتاده و نیاز داریم یک یا علی بگویید و انجام شود و نمونه چنین کار‌هایی را کم نداشتیم.

یادم است ۲سال پیش پدر یکی از دوستانمان به دلیل دیه در زندان بود و در ماه رمضان به لطف امیرالمومنین (ع) در۳شب قدر توانستیم حرکتی بزنیم و او را آزاد کردیم.

عرض کردم فعلا در بحث خانوادگی هیئت به این مقوله پرداخته می‌شود. حالا در خصوص بحث اجتماعی مثلا در زمان وقوع سیل هم با بزرگواران هیئت جمع شدیم و به پلدختر رفتیم و در آنجا بچه‌ها هم در موکب غذا زحمت کشیدند و هم در مقوله بازسازی و تخلیه خانه‌ها فعال بودند. این تجربه با توجه به اینکه زیاد کار جهادی با هیئت انجام نداده بودیم واقعا جزو تجربه‌هایی بود که قابل توجه بود.

مجری:این فعالیت‌ها خدا را شکر چشمگیر بوده است.

 کمیل:بله این فعالیت‌ها خیلی چشمگیر بوده و گسترش هم پیدا کرده است. دوستان در هیئت‌های مختلف این کار را انجام می‌دهند.

مشارکت در چنین کار‌هایی جزو شیرین‌ترین لحظه‌های یک بچه هیئتی و یک نوکر امام حسین (ع) است. صحنه‌های جهادی پلدختر واقعا صحنه‌های جهادی خوبی بودند و برای من یکی از دلچسب‌ترین روضه ها، روضه‌هایی بود که دوستان در خستگی بعد از کار جمع می‌شدند و توسل‌ می کردیم.


مجری:حضور ذهن دارید یکی از آن‌ها را برای ما بخوانید؟

کمیل: در معمولان بعد از یک روز سخت و در زمان غذا کشیدن به وجود نازنین حضرت سیدالشهدا توسل کردیم و سلامی محضر حضرت سیدالشهدا عرض کردیم و با آن جمع عاشق همین ۲بیت را زمزمه کردیم که «هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم، نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم، به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم، شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم»اشک‌های بچه‌ها پای دیگ و با آن خستگی واقعا قشنگ بود.

مجری:حاج آقا در سبک‌هایی که طی این سال‌ها خوانده اید قطعا بعضی ها را خیلی دوست داشتید. کدام بیشتر به دلتان نشسته است؟ شاید یک، دو یا چند سال هم از خواندنش گذشته، اما مرور می‌کنید؛ آن را برای ما زمزمه کنید.

کمیل:نمی دانم کدامش را بگویم. بگذارید یکی از اول و یکی از آخرش بگویم. اولی سبک و شوری است که برای حضرت امام حسن مجتبی (ع) بود که پارسال در شب حضرت قاسم (ع) خواندم و یکی دیگر سبک و شوری است که در جوانی آن را خواندم و خیلی قشنگ بود و بعدا هم خیلی از رفقا از آن استفاده کردند.

مجری:زمزمه کنید استفاده می‌کنیم.
 کمیل:بزرگوارید.
«غسل من اشک چشامه، کفنم پیرهن سیامه
به همه میگم تو محشر، بدونید حسین آقامه
وقت تشییع جنازه روی دست سینه زن‌ها
انگاری بال ملائک می‌رسوندم به مولا
لحدم رو تا می‌چینن چشم به راه تو می‌مونم
باز دوباره توی قبرم زیارتنامه می‌خونم»

مجری:حاج آقا یک روز به شما می‌گویند مزد این همه سال نوکری این است که یک صحنه از واقعه کربلا را می‌خواهیم به شما نشان بدهیم. مایل هستید کدام صحنه را ببینید؟

 وکیل:نمی دانم که کدام صحنه را انتخاب کنم؛ عجب.
مجری:همین الان سوالش به ذهنم رسید.

کمیل:بله.

مجری:شما خواندید من یاد شهدای مسجد ارک افتادم و موضوعاتی برایم تداعی شد.

کمیل:شما که این را فی البداهه گفتید من هم به ذهنم آمد که در خیمه اصحاب حبیب آمد صدا کرد که برای چی نشسته اید.قبیله بنی هاشم دلش قرص نیست و همه آمدند در خانه حضرت زینب (س) لبیک گفتند. دوست داشتم آنجا باشم و کیف کنم.

مجری:یاد شهدای مدافع حرم را گرامی بداریم که واقعا آن‌ها نشان دادند که عاشق واقعی هستند.
محمد وکیل:خدا رحمتشان کند. بله.

قدیم خیلی خوب بود


مجری:  روضه‌ای که حالش سال‌ها با شما بوده،ما را در خاطراتش شریک می‌کنید؟

کمیل: قدیم خیلی خوب بود. همه چیزش خوب بود.

مجری:ما خیلی صحبت کردیم. چرا انقدر می‌گویند قدیم؟
کمیل:نمی دانم.
مجری:امام حسین (ع) همان است. پرچم همان پرچم است.

کمیل:تعلقات انگار خیلی کمتر بود یعنی توجه به اصل بیشتر بود. خیلی ساده‌تر بود. بی ریاتر بود.

شما فرمودید جلسه خاصی به ذهنم آمد. اتفاقا شاید۴۸ساعت نمی‌شود سراغ بنده خدایی که الآن می‌خواهم عرض کنم را گرفتم و الحمدلله متوجه شدم که در قید حیات هستند، ولی مثل خیلی از مادر‌های شهدا در سنین پیری و در بستر بیماری هستند.

ما برای روضه رفتیم گیلان و رشت؛ شهیدی به نام شهید علومی در رشت  منزلی دارند که بعد از شهادتشان برادر‌ها و مادر بزرگوار شهید پذیرایی خانه را به حسینیه تبدیل کردند.

خاطره‌ای که تعریف می‌کنم حداقل برای۱۲سال پیش است. در سالروز تخریب بقیع به دست وهابیت ملعون به آنجا رفتیم. من بار اولی بود که به منزل این شهید می‌رفتم و جماعتی هم که بودند اکثرا جوان بودند و ما هم در آن زمان جوان‌تر بودیم؛ جلسه عجیب و غریبی بود و واقعا گاهی صوتی را که از آن دارم می‌گذارم، گوش می‌دهم و غبطه می‌خورم.

تقریبا ابتدای خواندنم بود و دعا را می‌خواندم. یادم است که وقتی می‌خواندم انگار در و دیوار خانه گریه می‌کردند و خودم و مردم هم گریه می‌کردیم.یا رب الحسین را خواندم که خیلی خوب بود.

 من دعای «یا رب الحسین یا رب الحسین» را خواندم که خیلی هم قشنگ شد. بعضی مواقع دوست دارم کاش می‌شد یک بار دیگه آن را مانند آن شب بخوانم.

جلسه هم که تمام شد مادر بزرگوار شهید علومی به سر من منت گذاشتند. از من تشکر کردند و انگشتری از توی سجاده به من هدیه دادند. بدون اینکه کوچکترین تغییری در این انگشتر بدهم آن را تا الان حفظ کردم تا ببینیم به چه کسی خواهد رسید.

مجری:حقیقت بزرگی است. جلساتی که بانی آنها خانواده‌های بزرگوار شهدا هستند حال خاصی دارد و من به بارها آن را مشاهده کرده ام.

حاج آقا از شما متشکریم. خیلی لطف کردید. بزرگوارید و ممنون. خیلی بهره بردم و اشکی هم برای امام حسین(ع) ریختیم. انشاءالله وعده من و شما اربعین، کربلا.

 کمیل:انشاءالله. به حق امام حسین (ع) روزی ما بشود.

مجری:خیلی از بینندگان عزیز ما هنوز توفیق نشده که بروند. انشاءالله دعای خیر شما در این روز‌ها و شب‌ها کمک کند که به کربلا بروند.

کمیل:یک یا علی بگویند. 

مجری:بینندگان عزیز بابت همراهی شما ممنونم. در پناه خداوند باشید. التماس دعا داریم این شب ها. یا علی مدد.
انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۱:۵۹ ۱۶ شهريور ۱۳۹۸
اسلام علیک یا فاطمه زهرا
A
۱۰:۴۰ ۱۶ شهريور ۱۳۹۸
مشکل بیشتر اعتیاد به میکروفن و خودمطرحی هست.