سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

۱۰ نشانه رابطه عاطفی مسموم که باید هرچه سریع‌تر بی‌خیال آن شوید

نشانه‌هایی که قصد صحبت از آن را داریم به شما نشان می‌دهد که درگیر یک رابطه عاطفی مسموم هستید.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اگر برایتان این سؤال پیش آمده که آیا در رابطه عاطفی و عاشقانه شما با همسرتان یک جای کار می‌لنگد و انگار یک چیزی درست سر جایش نیست، ما به شما کمک می‌کنیم تا با پرده‌برداری از این علائم در رابطه خود به سالم یا سمی بودن آن پی ببرید.

روابط عاطفی عاشقانه زیبا هستند، اما گاهی به حجم خواسته‌های طرفین از یکدیگر اضافه می‌شود و برای هر کدام از زوجین سختی‌هایی را ایجاد می‌کند که واقعا برآورده کردن آن نیاز‌ها شاید از حد و توانشان فراتر باشد.

همه عاشق شدن را دوست دارند و همه درگیر روابط عاشقانه می‌شوند. عشق ما را به اوج شادی و شعف می‌برد و آنقدر بالا می‌برد که شاید دلمان نخواهد از آن ارتفاع پایین بیایم، اما همان قلب عاشق می‌تواند برای ما سرخوشی‌های الکی ایجاد کند و ما را به ورطه یه رابطه مسموم و اشتباه بکشاند.

روابط همیشه هم عاشقانه و مملو از شمع و گل و پروانه نیستند؛ فراز و نشیب‌هایی دارند. در اینجا می‌خواهیم به شما علائمی را نشان دهیم که متوجه شوید دیگر همه چیز مثل قبل نیست و یک جای کار می‌لنگد. در ادامه، فهرستی از علائمی خواهید دید که به شما وجود یک رابطه مسموم را نشان می‌دهد.

عدم احساس امنیت
وقتی شریک احساسی‌تان شما را مدام در موقعیتی قرار می‌دهد که به وفاداری‌اش شک می‌کنید یا در آینده چنین رابطه عاشقانه‌ای دچار ابهام می‌شوید، بهتر است بار دیگر نگرش خود را نسبت به آن فرد یا کل رابطه ارزیابی کنید تا ببینید آیا ارزشش را دارد دچار این وضعیت شوید.

عدم ارتباط
فارغ از میزان عشق و جاذبه‌ای که در روابط عاشقانه شما است، وقتی رابطه تحلیل می‌رود و کم می‌شود تمام آن احساسات تند و آتشین روز‌ها و ماه‌های اول فروکش می‌کند و تب تند روابط شما به ناگاه قطع می‌شود. اینجاست که سوء تفاهم‌ها به یک امر عادی مبدل می‌شود و هر دو طرف رابطه از لحاظ احساسی از هم فاصله می‌گیرند. این یک مشکل جدی است که در نهایت می‌تواند منجر به خاتمه یک رابطه عاشقانه و داغ شود.

قدردانی نشدن و محترم نبودن
همه ما از این که ببینیم مورد توجه قرار گرفته‌ایم و محبت‌های ما جبران می‌شودلذت می‌بریم. در چنین حالتی، هم اعتماد به نفس ما بیشتر می‌شود و هم دلمان می‌خواهد توجه و عشق بیشتری از خودمان بروز دهیم. اما وقتی یک طرف رابطه عاشقانه به سختی تلاش می‌کند تا رابطه را بهتر کند، اما با تمام این‌ها تمام زحماتش نادیده گرفته می‌شود و مورد قدردانی قرار نمی‌گیرد، وقتی برای دوست داشتن شما تلاشی از خود نشان نمی‌دهد، برای با شما بودن وقت نمی‌گذارد و مسائل مهم زندگی‌اش را با شما به اشتراک نمی‌گذارد، دیگر در این رابطه خبری از داد و ستد عاشقانه نخواهد بود و دچار افراط و تفریط می‌شوید. این یک علامت واضح است و به شما می‌گوید به مرور زمان رابطه شما به ورطه نابودی می‌کشد و هر دو طرف احساس خسته شدن و بی‌ارزش بودن را خواهید داشت.

عدم اعتماد
روابط شاد و موفق بر پایه اعتماد ایجاد می‌شوند. وقتی هر کدام از طرفین پارانوئید می‌شود و به اصطلاح دیوانه‌بازی در می‌آورد، روابط به تدریج به انتهای خود می‌رسد. بهتر است خود و شریک عاطفی‌تان را به خوبی ارزیابی کنید، زیرا اگر این معضلات به مدت طولانی حل‌نشده باقی بمانند ممکن است منجر به اتمام یک رابطه عاشقانه شوند.
انرژی منفی
روابط احساسی همیشه گل و بلبل نیست که مدام لبخند روی صورت شما نقش ببندد. گاهی اوقات می‌شود که کمتر شادی می‌کنید، اما اگر این حالت به وفور پیش می‌آید، دیگر رابطه شما یک رابطه مسموم است. باید جریان هوای انرژی مثبت و احساس خوشحالی و خوشبختی در سرتاسر رابطه شما حاکم باشد. در غیر این صورت، احتمالا شما در انتخاب شریک احساسی خود اشتباه کرده‌اید و هر دوی شما با هم ناسازگار خواهید بود. به شما توصیه می‌کنیم عمیقا در مورد تصمیماتی که می‌گیرید فکر کنید.

سوء استفاده فیزیکی
قطعا در هر رابطه‌ای اوج مسمومیت وجود دارد و نباید تحت هیچ شرایطی آن را قبول کرد. وقتی نوبت به سوء استفاده فیزیکی یا جنسی می‌رسد اصلا نباید تحمل کرد و ادامه این رابطه قطعا جز ضرر چیزی ندارد و بهبود نمی‌یابد. پس بهتر است هر چه سریع‌تر به رابطه خاتمه داد، زیرا زندگی فردی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته ممکن است به خطر بیفتد. این‌ها معامله را به هم می‌زنند. بهتر است زود تمامش کنید.

درام‌های غیرضروری
بحث و جدل‌های مکرر و پارانویا یا دیوانه‌بازی‌های بی‌اساس می‌تواند منجر به افزایش استرس در رابطه شود و مثل دیگر بحث‌های معمولی زندگی که نگرانش می‌شوید، باید از چنین لحظات احساسی و درامی تا حدی که امکان دارد پرهیز کرد.

عدم رشد
اگر هیچ رشدی را در روابط خود نمی‌بینید، بهتر است بی‌خیالش شوید، زیرا احتمال دارد به تدریج بر رشد نهایی شما به عنوان یک فرد عاقل و بالغ تاثیر بگذارد. اگر کسی نمی‌خواهد برای بهتر کردن روابط قدمی بردارد، نیاز نیست شما هم وقت ارزشمند خود را با او تلف کنید.

یک‌طرفه بودن
روابط عاطفی متقابل رشد می‌کنند. بنابراین، وقتی هیچ داد و ستدی نیست، تلاش‌های شما بدون بازگشت است و شما تنها طرفی هستید که می‌خواهید رابطه را بهتر کنید، زحمات شما بی‌فایده خواهد بود. هیچ کس به تنهایی نمی‌تواند یک رابطه را حفظ کند. تمام این تلاش‌ها یک طرفه و خسته‌کننده خواهند بود و احتمال دارد هیچ آینده‌ای نداشته باشند.

بر پایه اولتیماتوم بودن
وقتی دیگر عشق در رابطه عاطفی ملاک اصلی نباشد و تهدید‌ها و اولتیماتوم‌ها تنها دلیل ادامه رابطه باشند، دیگر رابطه شما بی‌ثمر است و هر چه زودتر تمام شود به نفع هر دوی شما خواهد بود.

منبع:روزیاتو

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۳
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۰:۳۴ ۱۹ آبان ۱۳۹۸
سلام
زمانی که دبیرستان بودم یک همکلاسی داشتم دختر خیلیی مهربون وخونگرم وصمیمی بود درسش هم خوب بود دختر مقیدی هم بود همیشه باخودم میگفتم خدایا کاش این دختر رو سال های قبل میدیم تا باهاش همکلاس میشدمهمه اسرارم رو بهش میگفتم اون هم اسرار زندگیش رو با من در میون میذاشت من اون دختر رو از همه خواهرم بیشتر دوست داشتم اما سال بعد که باهاش همکلاس شدم رفتارش از زمین تا آسمون تغییر کرد خبر از خونگرمی پارسل نبود من رو روبه روی دیگران یا خودم تنها ضایع میکرد عصبانی میشد توهین میکرد اصلا باورم نمیشد معذرت خواهی میکرد میبخشیدمش دوباره توهین هاش رو شروع میکرد مدام من رو مسخره میکرد دیدم دیگه نمیتونم باهاش ادامه بدم قطع رابطه کردم الان پانزده شانزده سال از آن رابطه لعنتی میگذرد هر روز با خودم میگویم خدایا کاش هیچ وقت آن دختر را ندیده بودم آن دختر شخصیت من را بسیار زیرکانه به بازی گرفت ضربات جبران ناپذیری به زندگی شخصی من وارد کرد مسبب دیر وارد شدن من به دانشگاه شد از پیامدهای آشنایی با او بیماری گوارش من حتی ازدواج من را تحت تاثیر قرار داد او اول اعتماد من را به طور کامل جلب کرد بسیار مهربان بود ولی بعدا چهره خود را رونمایی کرد هر روز صبح که از خواب بیدار میشوم نگاه پرده اتاق میکنم نور خورشید اتاق را روشن میکند مدام با خودم میگویم خدایا کاش هیچ وقت با فلانی دوست نشده بودم که از این رابطه این همه ضربه نمیخوردم خدایا باز دوباره صبح شد ومن مدام درحسرت این هستم که چرا فلانی را دیدم که اگر نمیدیم زندگی من هم الان این نبود خواهش میکنم شما عزیزان که این مطلب را خواندید نظر بدهید وبرایم دعا کنید
دخترغمگین
۱۹:۳۹ ۱۹ آبان ۱۳۹۸
من ۲۰سالمه ومجردم اما یه آقای ۲۶ساله که قبلایه ازدواج نا موفق داشته بهم پیشنهاد ازدواج داده نمیدونم چکار کنم؟؟؟؟؟
مریم
۰۹:۳۶ ۱۳ آذر ۱۳۹۹
من با همین اشتباه زندگیم تباه شد . فکر میکردم چون اون حق زندگی دوباره داره من میتونم بهش اعتماد کنم ولی خودم رو فدا کردم
ناشناس
۱۴:۰۶ ۱۹ آبان ۱۳۹۸
بیشتر مشکلات خانواده ها البته بیشتر نه همه اش مربوط میشه به خود شیفتگی بیش از حد خانمها که متاسفانه خودشیفته دیگه به هیچ کس جیز و.. توجه نمیکنه میره جلو تا وقتی که تر و خشک باهم بسوزه بعد از خواب غفلت بیدار میشه ولی اون وقتی هست که دیگه نه دنیا داره نه اخرت باید بسازه با حرف و سختی دنیا و بسوزد دراتش جهنمی که با بی فکری و خود شیفتگی برای خود مهیا کرده
علی محرابی
۰۸:۳۵ ۱۹ آبان ۱۳۹۸
بنده 35 ساله و مجردم. دلیل نرسیدن به معشوقه ام و نداشتن همسر تا به الان ناشی از عدم توفیق در داشتن اشتغال پایدار میباشد. با وجود تمامی دلایلی که عنوان شد، می‌توان با احساس امنیت شغلی جلوی اینچنین تراژدی هایی را گرفت و دنبال حفظ و حراست از عشق و رابطه عاشقانه نبود.
ت
۰۸:۳۲ ۱۹ آبان ۱۳۹۸
معمولا" این نوع مقاله ها بر گرفته از متون خارجی است و شاید با شرایط اجتماعی وخانوادگی ما ملت ایران هم خوانی نداشته باشد.
ناشناس
۰۸:۳۰ ۱۹ آبان ۱۳۹۸
ممنون از مطالب خوبتون
منم در ازدواجم این موارد رو تجربه کردم و نتونستیم باهم ادامه بدیم و جدا شدیم واقعا زندگی در چنین شرایطی عذاب آوره با اینکه یه دختر داشتیم این رابطه رو تموم کردیم
خواهشا در انتخاب همسر با چشم باز و با مشاوره ازدواج کنید نه از روی هیجان و احساسی که بعدا خدایی نکرده پشیمانی به بار میاره جدایی بخصوص اگه بچه هم داشته باشین خیلی سخته
ن
۰۷:۵۶ ۱۹ آبان ۱۳۹۸
مطالب بسیار خوب وسود مندی است مخصوصا برای جوانها که قصد ورود به روابط احساسی را دارند یا وارد شده اند برای میانسال وپیری هم خوب است بدانند وبی شتر خرابکاری نکنند در مجموع عالی بود
پیمان اشراقی
۰۷:۵۶ ۱۹ آبان ۱۳۹۸
سلام ،

اول باید بدانی محبت کردن با عشق ورزیدن و فداکاری کردن فرق دارد ،
وقتی تو برای دوست کاری می کنی که وظیفه تو نیست ، این را فداکاری می گویند ،
حال اگر دوست ، آنچه وظیفه تو نیست را گفت وظیفه تو است و احساسی نسبت به آن نداشت
بدان این موجود دشمن و آفت زندگی تو است ،

تو کز محنت دیگران بی غمی ،
نشاید که نامت نهند آدمی .
ناشناس
۰۷:۵۴ ۱۹ آبان ۱۳۹۸
جالبه قبلها که سنتی ازدواج میکردند میزان طلاق خیلی کم بودش ولی حالا با توجه به افزایش آگاهی و سواد و...(....) میزان طلاق خیلی خیلی زیاد و میزان ازدواج کمتر شده است.
ناشناس
۰۷:۲۶ ۱۹ آبان ۱۳۹۸
بگو ده بهانه برای طلاق
اقلا راه های برخورد با آن را هم ذکرمی کردید!
ناشناس
۲۳:۳۱ ۱۸ آبان ۱۳۹۸
یعنی ترغیب به طلاق
اگرطرفین فرزند داشته باشن چی ؟؟؟؟
علی
۰۷:۴۰ ۱۹ آبان ۱۳۹۸
مطلب مربوط به قبل از ازدواج و دوره آشنایی است