سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ویژه‌برنامه «تن‌های تنها»/ قسمت چهارم

زندانی که با یاد امام حسین (ع) متحول شد/ ناگفته‌هایی از قشنگ‌ترین مدال زندگی‌ پیشکسوت کشتی

محمد محمودی قهرمان اسبق کشتی در ویژه‌برنامه «تن‌های تنها»، از تحول درونی‌اش با عنایت امام حسین (ع) گفت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، همزمان با ماه محرم، باشگاه خبرنگاران جوان برنامه‌ای گفت و گو محور با نام «تن‌های تنها» را تدارک دیده است که در حدود ۳۰ دقیقه به زندگی افرادی می‌پردازد که کارشان به گونه‌ای متفاوت با محرم گره خورده است.

برنامه «تن‌های تنها» که در ایام محرم از سایت باشگاه خبرنگاران جوان تقدیم شما می‌شود، در چهارمین قسمت خود میزبان محمد محمودی قهرمان اسبق کشتی کشورمان است که در ادامه می‌توانید این برنامه را ببینید.

 

پدر معنوی دوازده هزار یتیم بودن چه حسی دارد و بچه‌هایی که اطراف شما هستند، شما را چه صدا می‌کنند؟

مولا علی، کَنَنده در خیبر، عدالتش، خداشناسی‌اش، مردمداری‌اش در جهان زبانزد بود. اگر یتیم نوازی هم نمی‌کرد، باز خدا دوستش داشت. اما ببینید چقدر برای خدا یتیم نوازی عزیز بود، که این ویژگی را هم به مولا علی داد و لقب پدر یتیم‌ها را گرفت.

خداوند به من و خیریه من هم لطف کرد و توانستیم سرپرستی ایتام را که اسمشان را «بچه‌های خدا» گذاشتم، انجام دهیم. فکر می‌کنم قشنگ‌ترین مدالی که در ورزش گرفتم، مدال نوکری این بچه یتیم‌هاست. آنها به من عمو، عمو پهلوان، پدر و ... می‌گویند.

قهرمان بودن یا پدر بودن؛ کدام لذت بخش‌تر است؟

وقتی شما پدر خانواده، ورزشکار، قهرمان، کارمند و ... هستید، وظیفه‌ای بر گردن دارید و باید انجامش بدهید؛ ولی وقتی خدا کادویی مانند سرپرستی ایتام را به شما می‌دهد، دیگر فرق می کند. خودم برای موفقیت در ورزش زیاد تلاش کردم، قهرمان هم بودم و مدال‌های زیادی هم گرفتم و المپیک هم رفتم؛ اما زیاد دیده نشدم. ولی یک بچه یک ماه و ده روزه من را اسمی کرد. کاری کرد که به خاطر او و پرچم امام حسین (ع) شما من را دعوت به مصاحبه کردید.

تأمین هزینه دوازده هزار نفر کم نیست؟

من شریک خیلی خوبی دارم؛ شاید سوال کنید چرا او را با خود نیاوردی؟! ولی او همینجاست؛ شریک من خداست. شما هرجا شریک خوب داشته باشید، زمین نمی‌خورید. برای خدایی که دنیا را می‌چرخاند، تأمین هزینه زندگی این بچه ها چیزی نیست.

خیریه ما از ابتدا با ده نفر و به دست پدرم و یکی از برادرانم، حدود ۲۲ سال پیش آغاز به کار کرد. می‌خواستم پدر و مادرم را به مکه بفرستم، اما نرفتند. پدرم گفت پولش را به من بده و دادم و آن را خرج ده خانواده یتیم کرد و کلید کار خیر ما زده شد.

قشنگ ترین جمله یا سخنی که در این سال‌ها از فرزندان خدا شنیدند، چیست؟

این جمله که «یتیم آمد تا به انسان‌ها عزت بدهد»؛ ما فکر می‌کنیم اگر به یتیمان کمک کنیم، به آنها عزت داده ایم. در صورتی که این طور نیست، آن‌ها به ما عزت می‌دهند.

محرم امسال به خاطر کرونا، هیئت خود را تعطیل کردید. الان حال دلتان چطور است؟

تا حدودی ناراحت هستم؛ اوایل فکر می‌کردم امام حسین (ع) با ما قهر کرده است. اما بعد فهمیدم شیوع کرونا پیام بزرگی بود که خدا به انسان‌ها داد؛ ولی بعضی آن را نمی‌فهمند. زمانی به دلیل موفقیت در مسابقات المپیک، به عنوان جایزه من را به مکه فرستادند. آنجا ساخت و ساز بود، اما مکه تعطیل نبود. در هیچ شرایطی در کشور ما نماز جمعه، حرم‌ها و... تعطیل نمی‌شد، اما خدا در زمان کرونا به همه پیام داد که صاحب این‌ها من هستم و همه را بست.

خود شما در زندگی یک تغییر مسیر مهم داشتید. در مورد آن توضیح می‌دهید؟

من زندان رفتم البته برخی به آن دانشگاه هم می‌گویند؛ امام جعفر صادق (ع) و امام خمینی (ره) هم زندان رفته‌اند؛ پس هر جایی می‌روید، قرار نیست جای بدی باشد. مدتی در زندان بودم؛ البته دزد ناموس و قاچاق فروش نبودم.

وقتی به دار و دسته و محفل امام حسین (ع) پا می‌گذارید، باید سلوک آن‌ها را یاد بگیرید. اولین جوانمرد و پهلوان دنیا مولا علی (ع) است. شما فکر می‌کنید در این هیئت‌ها و دسته‌ها همه آقازاده، وزیر، دکتر و مهندس‌ هستند؟ خیر؛ همه یقه چرکی‌ها، ورزشکار و داش مشتی هستند. داعش و آمریکا در محرم از همین پیراهن مشکی‌ها می‌ترسند. همه پیراهن مشکی‌ها مانند تختی، طیب و حاج قاسم حسینی هستند.

هنوز جواب تغییر مسیر را نگرفتیم.

یکی از روز‌های محرم بود که به خاطر ناموس یکی از رفیق هایم درگیر شدم. شش ماه به انفرادی اوین رفتم که جرقه امام حسینی شدنم آنجا زده شد. همان جا به خدا نزدیک شدم و نقطه تحولم بود. پس از آزادی، برخی‌ می‌گفتند این‌ها لات و عرق‌خور هستند و زندان رفته‌اند؛ اما نمازشان را هم می‌خوانند و در خیریه سبد‌های کالا را دست بچه یتیم‌ها می‌دهند. اگر آقایان قلمشان را به خدا وصل کنند، می‌توانند حرّسازی کنند.

شما دستکم چهار مرتبه نشان پهلوانی گرفته اید. یک ورزشکار باید چه کند که پهلوان شود؟

هر که جسمش سالم باشد، غذای خوب بخورد و فکرش کار کند، می‌تواند برود و قهرمان شود. ولی عمر قهرمانی کوتاه است، اما عمر پهلوانی دراز. این شب‌ها، شب‌های ائمه است و عشق همه مردم امام حسین (ع) است. شمر امام حسین (ع) را شهید کرد، اما کسی او را دوست ندارد. خود سنّی‌ها هم اسمشان شمر نیست؛ اما نام بچه‌های خود را حسین، علی، حسن و ابوالفضل می‌گذارند. نمی‌شود با واقعیت دست و پنجه نرم کرد چون می‌بازی. این ماندگاری، همان پهلوانی است. شمر همان ورزشکاری است که یک لحظه برنده شد؛ اما به مرور زمان معلوم شد که بازنده اصلی است.

چه می‌کنید که این دوازده هزار فرزند خدا (ایتام) آزاده تربیت شوند؟

می‌گویند «حسین سرور شهیدان قدرت طلب نبود بلکه قدرت شکن بود». ما در مملکتی زندگی می‌کنیم که مردم چهل سال پای کار ایستاده اند و زن و مرد پهلوان هستند. در هشت سال جنگ همه پای کار ایستادند. آمدیم جلوتر سیل و زلزله شد و باز هم مردم کمک کردند. این نشان می‌دهد مردم ایران و انقلاب را دوست دارند؛ عزیزترین هایشان را هدیه کردند و شهید شدند.

ما شهید زیاد داریم؛ اما سلطان معرفت حاج قاسم سلیمانی است. حضرت زینب (س) شاهد بریده شدن دست حضرت ابوالفضل (ع) و بریده شدن سر امام حسین (ع) بود و بالای سرشان بود، اما حاج قاسم سلیمانی دور ایران گشت و هیچکس بالا سرش نبود. او به خاطر ایران شهید شد و برخی گفتند، پول گرفته است! حاج قاسم بی نیاز بود و اگر بدین نحو شهید نمی‌شد، دیگر حاج قاسم نبود. خیلی‌ها به شهادتش هم حسادت می‌کنند. وقتی خدا بخواهد به کسی عزت دهد، می دهد؛ فرقی نمی‌کند در ورزش باشد یا در لباس رزم و شهادت یا کمک به یک بچه یتیم.

حاج قاسم و امثال او دور ایران گشتند تا ما هر کاری دلمان می‌خواهد انجام دهیم؟! دزدی و اختلاس کنیم؟! باید کاری کنیم خدا خوشش بیاید. ما نباید دنبال آدم‌ها باشیم بلکه باید دنبال خدا باشیم. بازار خدا روی زمین کساد شده و رنگ واقعی او را کسی نمی‌بیند.

انتهای پیام/

 

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
احمد
۲۳:۲۵ ۲۱ اسفند ۱۴۰۰
یا امام حسین دست ما را هم بگیر.
ناشناس
۰۸:۳۶ ۰۳ شهريور ۱۳۹۹
درود...
الف
۲۱:۴۰ ۰۲ شهريور ۱۳۹۹
چقدر تکراری شده این روضه ها, قصه ها, حرفها....
خیلی وقته به جای گریه فقط میخندیم....
اگر هم گریه کنیم به حال و روز خودمون زار میزنیم...
تنها چیزی که هیچوقت اتفاق نیفتاده و فقط تو قصه هاست راه حسین هست که سالهاست گم شده....
ستوده
۱۷:۵۸ ۲۱ مرداد ۱۴۰۰
راه امام حسین ع گم شدنی نیست فقط باید دل بدی تا دستت بگیر