سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

در گزارش باشگاه خبرنگاران جوان بخوانید؛

کودکان متوقع، دنیا را از بالا به پایین می بینند

برآورده ساختن خواسته های بجا و بیجای کودکان، در آینده از آن ها انسان هایی متوقع می سازد.

به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، "از بچگی این طور بودم که هر چی میخواستم باید برام فراهم می شد و نمیشه و نمیتونم و ندارم برام هیچ معنی نداشت. حرف، حرفِ من بوده و الآنم که به این سن رسیدم همین طوره.‌ مامان و بابام رو حرفِ من حرف نمی‌زنن." این صحبت‌های پسر جوانی است که به گفته خودش، پدر و مادرش، از کودکی او، حتی با وجود نداشتن هایشان، به اغلب خواسته های او جامه عمل پوشانده اند، چراکه بر این باور بوده و هستند که نه گفتن به خواسته های فرزندشان یعنی فراهم کردن بستری برای تخریب و تحقیر او و خودشان که بسیاری از افراد و کارشناسان حوزه روانشناسی و جامعه شناسی، مخالف این عقیده هستند، زیرا آن‌ها بر این باوند که همیشه نمی توان طبق خواسته های فرزندان پیش رفت و همین تفکرات و عقاید آسیب زای والدین این چنینی، می توانند در بزرگسالی، پیامدهای منفی را برای فرد و جامعه به همراه داشته باشند.
 
حالا سوال اینجاست، کودکانی که هرگز واژه‌های " ندارم"، " نمی‌توانم" و "نمی‌شود" را نمی‌شنوند، در بزرگسالی چگونه با زندگی و اتفاق های تلخ و شیرین آن روبرو می‌شوند؟ که رویا نوری جامعه شناس در گفت و گو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، در این رابطه اظهار کرد: برخی از والدین معتقد هستند که تحت هر شرایطی باید نیاز‌های کودکان خود را برآورده کنند، به طوری که از نظر آن‌ها، نه گفتن مترادف با تخریب است و آن ها با دنبال کردن این سبک تربیتی، زمینه را برای شکل گیری یک الگویی به نام نقص و یا استحقاق فراهم می‌کنند.

وی بیان کرد:در حقیقت، اگر کودک بدین صورت بزرگ شود و هیچ محدودیتی برای ارضای نیازهایش نداشته باشد، به یک باور غیرمنطقی نسبت به خودش می‌رسد که بر مبنای آن، خود را بزرگ و سزاوار همه چیز می‌داند تا جایی که گویی همه افراد، مسئول برآورده کردن خواسته‌های او هستند.


بیشتر بخوانید


این جامعه شناس تصریح کرد: این کودکان با ورود به جامعه بزرگتر و مواجه شدن با واقعیت، به شدت آسیب می بینند، چراکه واکنش دنیای واقعی به این افراد براساس استحقاق واقعی آن هاست. برای نمونه، اگرچه اخلاق و رفتار اجتماعی پسندیده یک انسان می‌تواند جاذبه او را افزایش دهد و همین موضوع می تواند کلیدی برای گشودن بسیاری از در‌ها باشد، امّا به دلیل اینکه کودکان این چنینی، به گونه‌ای بزرگ شده اند که در جهت تقویت مهارت‌های فردی برای زندگی کردن در میان مردم نبوده اند، با تأمین فوری نیازهایشان توسط دیگری، تنها جهانی را می‌شناسند که باید پاسخگوی خواسته‌های آن‌ها باشد، لذا نگاه آن‌ها به دیگران از بالا به پایین است.

نوری با ذکر مثالی گفت: به عنوان مثال، اگر این افراد در فضای مدرسه، از جانب همکلاسی‌ها یا مسئولان مدرسه خود مورد توجه قرار نگیرند، آرام آرام در مورد خود به یک باوری می‌رسند که یا در برابر حل مشکلات ناتوان هستند و یا دیگران آن ها را نادیده می‌گیرند.

این جامعه شناس ادامه داد: این‌ موضوع برای این قبیل افراد تا جایی پیش می رود که روزی می‌رسد که با مواجهه مکرر ناتوانی خود مجبور می‌شوند مکانیسم‌های رفتاری ناسالم را به کار گیرند و در واقع، این افراد احساس محرومیت را تجربه می‌کنند و برای آرام کردن درون پریشان خود، یا دیگران را آزار می‌دهند و یا خودشان را به دردسر می‌اندازند.

نوری در پایان خاطرنشان کرد: فراموش نکنید جهان هستی هرگز اتاقی مملو از بسته‌های کادویی رنگارنگ برای هیچکس نبوده و نخواهد بود.


بیشتر بخوانید

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۹
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۷:۲۸ ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۰
ایرانی جماعت درهرکاری یابایدازاین طرف بام بیفتیم وسقوط کنیم یاازآن طرف بام ازجمله تربیت فرزندیاافراطه یاتفریط درهر دوره ای مسیرثابت ویکسانی نداریم ودائمادرحال فرازوفرودیم الان شده نازپروردگی وفرزندسالاری درتقابل پدرسالاری قدیما امانظرم اینه که ضررفرزندسالاری الان ودودی که به چشم ماو جامعه آینده ایران خواهدرفت زیانش خیلی بیشترازپدرسالاری قدیم خواهدبود.
ناشناس
۰۷:۵۸ ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰
مردم هم متوقع هستن زیاد گوشت خوردن باید گرون تر بشه تا نتونن
یه مدت نون خشک بخورن توقعشون میاد پایین
ناهید
۰۲:۳۱ ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰
این چیزا مال قدیما بود الان شرمنده بچه هامون هستیم که حتی ابتدایی ترین نیازهاشون رونمیتونیم برآورده کنیم به لطف گرونی و دست اندرکاران
ناشناس
۰۷:۴۱ ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۰
به خدازمان ماکه خیلی هم دیرنیست شایدسه دهه قبل تو هرمحله یک ماشین هم نبود،حالاهرخونه دوسه تاماشین و خودروپارک شده!ماحسرت یه جعبه مدادرنگی داشتیم،اماالان طبق آمار بیشتر از نیمی یاشصت درصدبچه هازیرپانزده سال اضافه وزن دارندعلتش بخوروبخواب وبی تحرکی هست که مربوط به قبل ازآمدن ویروس کروناوخانه نشینی هست،زمان مابرای بیست وپنج صدم یک نمره امتحان اگرلازم بودبایددوباره ردمی شدیم و مقطع تحصیل کلاس رابرای یک سال دیگه تلاش وکوشش می کردیم،نتیجه این شدکه مانسلی به نسبت خودساخته و پرتلاش بودیم علیرغم تمام مشکلات دهه شصت وهفتاد
ناشناس
۱۹:۰۹ ۲۸ خرداد ۱۴۰۰
نمونه بارزصحبتتون که رفاه زدگی ونازپروردگی وراحت طلبی که این نسل راآینده بی چاره می کنه،خاطرات دکتر حسابی ودکترخدادوست هست که به خاطرآموزش های سختگیرانه درکنارکارکردن درکارگاه های تولیدی وخیاطی وکسب درآمددر سنین کودکی ونوجوانی به این همه ترقی وپیشرفت دست پیداکردندنه مثل الان تربیت کردن اکثرپدرومادرهانسبت به تک فرزندانشون براساس دوستی های خاله خرسه هست به قول معروف که خدابه دادشون برسه بااین روش تربیت کردن
ناشناس
۰۱:۵۵ ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰
پول و رفاه هم الزاما" خوب و مفید نیست ها...
به خدا که یک موی کودکان کار ، به این ناز پرورده های ، از خود راضی ، طلبکار ، سربارهای جامعه آینده ، می ارزه . ( یک مشت رفاه زده ، متوقع ، بی دست و پا )
که آخرشم یا افسرده اند یا معتاد ، لوس بی خاصیت
خدا به داد برسه..
خیلی از بزرگان جامعه امروز ما ( علمی ، ورزشی ، هنری ، ادبی ، و.. و.. . ) ، از رفاه خاصی هم برخوردار نبودن
و در واقع ، درس انسانیت رونق بیشتری داشته
یا حق
ناشناس
۰۱:۵۳ ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰
بله واقعا دیگه نمیشه مثل قبلنا هردمبیلی 3تا 4تا 10تا بچه اورد انداخت توی کوچه خودشون بزرگ شن نیازهای بچه ها از کودکی تا جوانی بسیار تغییر کرده و خانواده ها باید آموزش ببینند در رفتار با فرزندان و نحوه تامین نیازهای آنان متاسفانه کودکان به دلیل رفتارهای نامناسب خانواده تا بزرگسالی هم مشکلات روحی متعددی به همراه خود دارند
ناشناس
۰۳:۰۷ ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰
همان هایی که به قول شمایابه نظرتون۳تا۴بچه یاتعدادده فرزندآوری کردندسالم فرزندشون روبانان حلال هرچندکم بود وقانع بودندبه دنیامی آوردنددرقبال فرزندوخانواده احساس مسئولیت خیلی بیشترداشتندوقت خودشون راصرف تربیت فرزندشون می کردندبه جای اینکه صبح تاشام سرشون توی گوشی باشه
ناشناس
۰۱:۱۸ ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰
خواسته های کودک باید معقول باشد و به او کم کم یاد داد که در چه دیاری زندگی میکند. دیاری که یا باید بخوری یا خورده شوی و باید حقایق زندگی را هرچه زودتر به او آموخت.باید بداند اجتماعی که در آن زندگی میکند از طرف هیچ نهادی حمایت نمیشود و خلاقیت اوست که در آینده به کمکش می آید.
البته همسو با تربیت فرزندمان باید مسوولان را نیز تربیت کنیم که اینگونه مردم را مجبور به فرار از واقعیت خود نکنند و فراتر از قدرت. توانشان وانمود نکنند.
اما سوال اینجاست که چرا همه کارشناسان وروانپزشکان فقط مردم را هدف قرار داده اند و مسوولان حکومتی را دخیل نمیدانند؟؟ آیا پدران این مسوولان همگی قدرت نه گفتن به فرزند خود را نداشته اند؟؟ آیا این فرزندان دیروز و مسوولان امروز لوس و ننر شده اند و خوب تربیت نشده اند؟؟؟