سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

پیدا و پنهان توافق صهیونیسم با رجوی‌ها

کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به نقش منافقین در اغتشاشات گفت: شیوه‌هایی که در درگیری‌های این مدت رخ داد متعلق به منافقان است.

کسانی که روز‌های اوایل انقلاب، با عنوان یقه بسته و جای مهر بر پیشانی در هر دستگاه و نهادی نفوذ کردند و با تظاهر به آنچه نبودند، مقامات سیاسی و چهره‌های مردمی بسیاری را ترور کردند. آن‌ها واژه «منافق» را در ادبیات سیاست رواج دادند تا با هر بار شنیدن این عنوان، مردم ایران به یاد سال‌های اوایل دهه ۶۰ بیفتند. حالا در روز‌هایی که از جمهوری اسلامی از سوی سنگر‌های مختلف مخالف خود مورد حمله قرار گرفته است، این گروه همان راه را ادامه می‌دهد و با تظاهر به آنچه که نیست یا پنهان کردن آنچه که هست، می‌کوشد فعالیت خود را ادامه دهد.


بیشتربخوانید


گرچه با جنایاتی که مرتکب شده در عرصه‌های مختلف آبرویی برایش نمانده، اما هنوز حامیان ثروتمندی دارد. گرچه این روز‌ها پرچمی از خود بالا نبرده، اما «پرچم دروغین» در دست گرفته و در صحنه حاضر است. گرچه افرادش مثل گذشته ظاهر متحدالشکلی ندارند، اما همان ادبیات و رویکرد خشونت‌طلبانه منافقان را تکرار می‌کنند؛ گرچه رو به فعالیت سایبری آورده، اما درگیری مسلحانه را کنار نگذاشته است؛ گرچه علیه جمهوری اسلامی اقدام می‌کند، اما مخالفان جمهوری اسلامی این گروه را در میان خود نمی‌پذیرند. همه این‌ها باعث شده تا هویت آن‌ها «بی‌هویتی» و خط مشی آن‌ها «پنهان شدن پشت نقاب زشت یا زیبای دیگران» باشد.

درباره نقش سازمان مجاهدین خلق در اعتراضات اخیر، سیاسیت‌های حامیان و نگاه سایر معارضان جمهوری اسلامی به این گروه، با «عباس سلیمی نمین» کارشناس مسائل سیاسی و مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، به بحث و گفت‌وگو نشستیم.

متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:

می‌خواهیم به این بپردازیم که کسانی که روز‌های اوایل انقلاب به نام مجاهدین خلق یا در گروه‌های مشابه فعالیت می‌کردند، در میدان حوادث این روز‌ها کجا ایستاده‌اند؛ اما پیش از این بهتر است بپرسم کدام ویژگی آن‌ها را از سایر جریان‌ها جدا می‌کند؟ چطور توانستند سطح خشونت را تا سطح بی‌سابقه‌ای بالا ببرند؟

همه می‌دانیم که منافقان جز نیرو‌های معارض ایران هستند، یک ویژگی آن‌ها این بود که «تظاهر» می‌کردند! یعنی در ظاهر ادعای دیگری داشتند، اما در حقیقت اهداف دیگری را دنبال می‌کردند. آن‌ها تظاهر می‌کردند با مردم هستند و رهبری امام را قبول دارند، ادعا می‌کردند آیت‌الله طالقانی را پدر معنوی خود می‌دانند، اما پشت پرده افراد خود را به درگیری مسلحانه علیه کشور و نظام دعوت می‌کردند و برای قانع کردن نیروهایشان برای آنکه دست به اسلحه ببرند به روش‌ها مختلف آن‌ها را تحریکات کردند.

آن‌ها اوایل دهه شصت، درگیری مسلحانه با انقلابی را آغاز کردند که با خیزش اکثریت جامعه به وقوع پیوسته بود و در این وادی جنایات بسیاری مرتکب شدند، حتی برای آنکه نیروهایشان را برای ارتکاب جنایت راضی کنند، خودشان به نام نیرو‌های مردمی یا «کمیته انقلاب» به نیرو‌های خودشان حمله می‌کردند تا موجب تحریک شوند. بعد هم افراد خود را برای ترور چهره‌ها و مسئولان کشوری تهییج می‌کردند و این مسیر را تا ارتکاب جنایت علیه مردم بی‌گناه هم ادامه دادند.

این گروهک تروریستی برای آنکه قدرت را به دست بگیرند، درگیری‌های مسلحانه، ترور‌های متعدد و انفجار‌های بسیاری را در کشور رقم زدند. آن‌ها حتی با کشوری که ایران با آن در حال جنگ بود همکاری کردند و به صدام کمک‌های زیادی رساندند تا رژیم بعث قدرت بگیرد و بخش‌هایی از خاک ایران تجزیه شود.

جنایت‌هایی که مرتکب آن شدند، نتیجه‌ای داشت؟

علیرغم تمام اقدامات و تلاش‌های منافقان برای ساقط کردن دولت ایران، در نهایت نتوانستند به اهداف خود برسند؛ اما با توجه به اینکه داخل کشور و بعضاً خارج از کشور جنایاتی متعددی مرتکب شده بودند، کارنامه‌ای سیاه و تیره نزد ملت ایران و سایر ملت‌ها برای خود رقم زدند.

با توجه به این کارنامه، آن‌ها علاوه بر مردم ایران و منطقه، میان مردم اروپا نیز منفور شدند؛ چرا که همواره خلاف قوانین عمل کرده و حتی منتقدان خود را با تهدیدات، ترسانده است، بنابراین مقبولیت و رسمیتی در سطوح مختلف ندارند.

منافقان در میان جریان‌های معارض و مخالف جمهوری اسلامی هم منفور هستند؟

بله. منافقان در تمام این مدت بسیار منفور بوده و هستند و حتی توسط سایر جریان‌های مخالف ایران از جمله سلطنت‌طلبان، ملی‌گرایان و ملّیون وابسته به غرب مورد پذیرش قرار نمی‌گرفتند. جریان براندازی حاضر نبود در کنار منافقان قرار بگیرد.


چهره منفور و کارنامه سیاه این گروه برای آمریکا و رژیم صهیونیستی مشکل‌ساز شده بود، بنابراین صهیونیست تلاش کرده منافقان را قانع کند تا با پرچم و عنوان خود در عرصه حاضر نشوند.

در دوره فعلی از تنش‌آفرینی‌ها نیز شاهد بودیم علیرغم آنکه منافقین نیرو‌های بسیاری در اروپا دارند در تظاهرات‌های مختلفی که در کشور‌های اروپایی صورت گرفت حتی یک پرچم هم از آن‌ها در دست گرفته نشد؛ این در حالی است که نیرو‌های آن‌ها در تجمعات حضور داشتند.

چرا؟ چه چیزی باعث شده منافقان بی نام و نشان به میدان بیایند؟

علت آن است که برخی توافقات پشت صحنه صورت گرفت، توافقاتی مبنی بر اینکه منافقان با عنوان خودشان در صحنه ظاهر نشوند و در ازای این موضوع، امتیازاتی به آنان تعلق بگیرد.

برای مثال «حامد اسماعیلیون» که به منافقان نزدیک است، جایگاهی رسمی در تحرکات اخیر پیدا می‌کند و همه این‌ها به شرط آن بود که اسم منافقان به صورت رسمی در جریان تحرکات اخیر به میان نیاید؛ چرا که اگر آن‌ها با پرچم و عنوان خود حاضر و ظاهر شوند، سایر گروه‌ها در کنار این گروه نمی‌مانند و اختلافات بین مخالفان جمهوری اسلامی اوج می‌گیرد؛ بنابراین ادامه همکاری برایشان مقدور نخواهد بود. با توجه به چنین شرایطی توافقی پشت صحنه به وجود آمد تا منافقان چهره واقعی خود را پنهان کنند.

چه کسانی از منافقان خواسته‌اند این رویکرد را در پیش بگیرند؟

اختلاف میان جریاناتی که غرب برای مقابله با جمهوری اسلامی از آن‌ها حمایت می‌کند، آنچنان اوج گرفته که نتوانستند از تمام تمهیدات و امکاناتی که در اختیارشان قرار دارد استفاده کنند و به اهداف خود برسند. به دلیل پیوند قوی و ارتباط شدیدی که میان صهیونیسم و منافقان ایجاد شده، امروز این گروه تروریستی در ازای حمایت‌های مالی هنگفت، خدمات متنوعی را به صهیونیسم ارائه می‌دهد.

کشور‌ها و دولت‌های اروپایی که پیش از این منافقان را تروریست می‌دانستند، از این گروه در جهت اهداف خود استفاده می‌کنند؛ حتی آمریکا نیز که زمانی این گروه را به عنوان تروریست معرفی کرده بود، به دلیل پیوندی که بین منافقان و صهیونیست‌ها به وجود آمده حالا با این گروه همکاری می‌کند. به طور کلی کشور‌های اروپایی و غربی به دلیل حمایت شدید رژیم صهیونیست از این گروه تروریستی به صف پشتیبانی از آن‌ها اضافه شده‌اند.

البته از آنجا که منافقان کار‌های کثیف و تخلفات متعددی از جمله اقدامات تروریستی، خرید و فروش سلاح و توزیع مواد مخدر انجام می‌دهند، حتی اروپایی‌ها دل خوشی از این گروه ندارند؛ چراکه آن‌ها پول‌های کثیف بسیاری را جابجا می‌کنند.

در شرایطی که منطقه و حتی برخی ملت‌های اروپایی، از این گروهک تروریستی نفرت دارند، این همه منابع مالی منافقان از کجا تأمین می‌شود؟

واضح است که حمایت اسرائیل، منابع مالی منافقان را تأمین می‌کند؛ اما امروز سعودی‌ها نیز در این حمایت مالی نقش پررنگ و گسترده‌ای ایفا می‌کنند.

با گذشت همه این سال‌ها چه تغییراتی در این گروهک رخ داده؟ رویکرد آن‌ها تغییری کرده است؟

ببینید؛ منافقان بر رویکرد مزدورانه خود اصرار دارند. پیش از این، مزدور صدام بودند و در ایام جنگ تحمیلی از رژیم بعث پول می‌گرفتند و علیه کشور اقدام می‌کردند و اطلاعات سری جنگی و نظامی ما را لو می‌دادند؛ امروز نیز، مزدور صهیونیسم و سعودی شده‌اند و از آن‌ها پول می‌گیرند تا علیه ایران مبارزه کنند.

این گروهک تروریستی، امروز نیز همچون سال‌ها قبل، بخش عمده‌ای از کار‌های اجرایی که رژیم صهیونیست در پی آن است را بر عهده گرفته و بسیاری از اقدامات تروریستی مورد نظر آن‌ها را در کشور پیش می‌برد.

کسانی که در وانفسای جنگ با صدام، انفجارات بسیاری در کشور را رقم زدند، امروز نیز رویکردشان تغییری نکرده و تنها در لباس دیگری ظاهر شده‌اند.

به نظر می‌رسد برای اینکه چهره منفور خود را تغییر دهند و در واقع با یقه سفید‌ها وارد کارزار می‌شوند…

منافقان بسیار منفور شده‌اند، بنابراین حامیان آن‌ها در تلاش هستند که ظاهر منفور آن‌ها را تغییر دهند. آن چنان که «مسعود رجوی» که شناخته شده بود را پنهان کردند و معلوم نیست او امروز زندان است، بازداشت شده و یا در رفاه زندگی می‌کند؛ اما مسلم است او را از صحنه اصلی به حاشیه کشانده‌اند و به جای او «مریم رجوی» را روی کار آورده‌اند.

البته با این میزان از منفور بودن آن‌ها که از سال‌ها پیش ایجاد شده و هنوز هم ادامه دارد، حتماً به زودی «مریم رجوی» را هم پنهان می‌کنند و شخص دیگری که این روز‌ها روی آن کار می‌کنند را به جای او می‌نشانند. سعی آن‌ها بر این است که در آینده همه کسانی که نقش عمده‌ای در اقدامات تروریستی و خیانت به کشور داشته‌اند را حذف کنند و به حاشیه ببرند تا به جای آن‌ها افراد جدید با چهره و کارنامه سفید جایگزین کنند.

همه این تلاش‌ها در راستای سفید کردن روسیاهی منافقان است تا بتوانند در ادامه اقدامات خود حداکثر استفاده از این گروهک تروریستی را ببرند. البته این موضوعات در گذشته نیز وجود داشته است، اما امروز صهیونیسم برای آنکه بتواند از منافقان بهره‌برداری کند باید وجهه جدیدی برای آنان بسازد.

چطور می‌خواهند روسیاهی از این همه جنایت که مرتکب شده‌اند را از بین ببرند؟

ایجاد این وجهه جدید از طرق مختلف صورت می‌گیرد. در وهله اول کار‌های تروریستی که در این روز‌ها این گروه انجام می‌دهد توسط حامیان آن‌ها پنهان می‌شود. یعنی بعضاً خود صهیونیست آن اقدامات را برعهده می‌گیرد، در حالی که منافقان مراحل اجرایی آن‌ها را انجام داده‌اند.

در حرکت‌های خیابانی اخیر نیز، منافقان نقش مهمی داشتند. گرچه به صورت رسمی به آن‌ها میدان داده نشد، اما شیوه‌هایی که در درگیری‌های این مدت رخ داد، کشتار و ترور‌هایی که اتفاق افتاد و جنس ادبیاتی که شاهد آن بودیم متعلق به منافقان است. با این حال مسئولیت این موضوعات را برعهده نمی‌گیرند.

گویا می‌خواهند ماهیت تروریستی خود را به حاشیه ببرند...

بله؛ همه این تلاش‌ها برای آن است که این گروه به عنوان یک «گروه سیاسی» شناخته شوند، در حالی که آن‌ها به هیچ عنوان سیاسی نیستند، بلکه گروهی تماماً تروریستی هستند که سابقه طولانی مدت در این زمینه دارند؛ اما بنابر توافقاتی که پشت پرده صورت گرفته، صرفاً برای آنکه حامیان آن‌ها به علت منفور بودن این گروه با مشکل مواجه نشوند، تحرکات خود را مخفیانه پیش می‌برند.

فکر می‌کنید در این شرایط براندازان از حضور منافقان در صحنه بی‌خبرند یا خبر دارند و تجاهل می‌کنند؟

براندازان و سلطنت‌طلبان به خوبی می‌دانند که منافقان در صحنه حضور دارند؛ اما تصور می‌کنند این گروه، در آینده‌ای که مد نظر آنهاست سهمی در اداره و امور کشور نخواهند داشت.

یعنی آن‌ها را جدی نمی‌گیرند؟

یعنی مخالفان جمهوری اسلامی خیال می‌کنند که غرب به منافقان سهمی نخواهد داد. در حالی که این طور نیست، آنچنانکه امروز حضور حامد اسماعیلیون و رسمیت یافتن او، سهم منافقان از حضور در صحنه است.

صهیونیست، تمهیداتی اندیشیده و بازی را به نحوی پیش می‌برد که در آن پرچم و عنوان منافقان پنهان شود و از این طریق جریان براندازی احساس کند در آینده نقشی برای منافقان وجود نخواهد داشت.

سلطنت‌طلبان تصور می‌کردند منافقان جایگاهی در عرصه و میدان ندارند، اما وقتی مشخص شد که حامد اسماعیلیون از سمپات‌های منافقین است و در پشت پرده با آنان توافقاتی دارد، اختلاف میان این دو دسته گسترش پیدا کرد و این موضوع باعث افزایش درگیری و تشدید تنش‌ها شد.

می‌توانیم بگوییم نوعی ائتلاف نانوشته میان براندازان و منافقان وجود دارد؟ ائتلافی که تا حدی آن‌ها را در کنار هم نگاه داشته است؟

ببینید؛ براندازان روی صحنه با هم توافق نکردند! بلکه حامیان آن‌ها پشت پرده به توافق رسیدند و هر کدام از این گروه‌ها را اقناع کردند تا به نوعی در صحنه حاضر شوند که اختلافی که با هم دارند بروز و ظهور پیدا نکند.

به طور قطع هیچ کدام از گروه‌های ضد انقلاب حاضر نیستند با منافقان یک جا بنشینند یا با آن‌ها همکاری کنند. سلطنت‌طلبی، خودش جریان وابسته‌ای است، اما منافقین در وابستگی گوی سبقت را از همه گروه‌ها و جریان‌ها ربوده و در این مسیر دست به هر کاری می‌زنند.

اینطور نبوده که فقط در سال‌های اوایل انقلاب از صدام پول بگیرند بلکه جنایاتی را مرتکب شدند که فاجعه‌آمیز بود، جنایاتی که هیچ گروه خائنی علیه ملت ایران دست به آن‌ها نزد؛ بنابراین مذاکره‌ای میان منافقین و براندازان صورت نگرفته است، اما قدرت‌های حامی آن‌ها پشت صحنه توانستند مشی مشخصی برای هر یک از این گروه‌ها تعریف کنند و به آن‌ها در راستای تعامل در صحنه و عدم درگیری در ملاءعام دستور می‌دهند، البته علیرغم همه این محاسبات شاهد بودیم که بعضی اوقات این گروه‌ها در تظاهرات به یکدیگر فحاشی کردند و به شدت درگیر شدند.

باید بدانیم مسائل میان این گروه‌ها حل نشده و حل نخواهد شد؛ اما صهیونیست، صحنه را به نحوی طراحی کرده است تا وحدتی حتی کوتاه‌مدت ایجاد کند و به اهداف خود نزدیک شود. البته همانطور که در میدان شاهد هستید، همه این تلاش‌ها و صحنه‌گردانی‌ها راه به جایی نبرده است.

منبع: مهر

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۲:۰۰ ۲۹ آذر ۱۴۰۱
خدایا ذلیل تر ازاینی که هستند بکن...آمین