سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چرا نقش خانواده در نسل‌های تازه کمرنگ‌تر از گذشته شده‌است؟

هر دوره‌ای از عمر فراز و نشیب‌های خاص خودش را دارد اما نباید از نوجوانی و چالش‌های این دوره غافل شد، برهه‌ای که در شرایط کنونی خانواده در آن حاشیه‌ای کمرنگ محسوب می‌شود.

در چرخه عمر، نوجوانی پلی میان ناتوانی دوران کودکی و آمادگی برای ورود به کارزار اجتماع و انواع و اقسام چالش‌هاست؛ دورانی که فرد نه کودک است تا تابع هر تصمیم و عملی باشد و نه بزرگسال که افعال و رفتارش بی‌کم و کاست در چارچوب عقل و عرف و چارچوب‌های ذهنی بگنجد. با این اوصاف، آنچه در این دوران خودنمایی می‌کند، بحران‌های شخصیتی دوران گذار عمر و احساساتی است که می‌تواند نوجوان را به هر سویی خواه بد و خواه نیک هدایت کند و شاکله شخصیتش در بزرگسالی شود.

​​​​​​​دوران نوجوانی دورانی است که با غلیان احساسات و تغییرات خلقی و جسمی سپری و ارتباط با خانواده در این برهه در عین حال که موضوعی پر اهمیت محسوب می‌شود، اما معمولا با فراز و فرود‌هایی در نوع تعاملات با والدین و خواهر و برادر‌ها همراه است. آنچه امروز این موضوع را به یک چالش و نگرانی تبدیل کرده، به حاشیه رفتن نقش خانواده در دهه هشتادی‌هایی است که به نسلی با رفتار‌های ساختارشکنانه و بسیار متفاوت‌تر از دیگر نسل‌ها معروف شده‌اند.

چالشی جهانی

چالش‌های دوره نوجوانی از یک سو ساختار خانواده به عنوان یک جامعه کوچک و تاثیرگذار را تحت‌الشعاع قرار داده و از سوی دیگر بنیان این نهاد کوچک و ریشه‌ای آن هم در جامعه ایرانی با تفکرات خانواده‌دوستی را زیرسؤال می‌برد. در همین مورد سعیده واحدی، روان‌شناس در گفت‌وگویی با خبرنگار جام‌جم می‌گوید: «با توجه به شرایط کنونی در کل دنیا نقش خانواده کمرنگ‌تر از گذشته شده و ریشه آن را نیز می‌بایست در انقلاب صنعتی جست‌وجو کرد؛ اما این‌که چرا ایرانی‌ها به این موضوع توجه دارند، جالب است شاید بتوان دلیل آن را به ساختار جامعه سنتی و مذهبی ما مربوط دانست.» به گفته این روان‌شناس، در چند سال اخیر با روند ورود سریع انواع فناوری‌ها و ابزار‌های این حوزه به جامعه و نبود بسترسازی مناسب برای ورود این فناوری‌ها، چنین مشکلاتی را شاهد هستیم و بعد از آن‌که این فناوری‌ها وارد جامعه شد، درباره تبعات منفی آن صحبت می‌شود و همین شناخت ناصحیح آن هم در عصر جهانی شدن فضای مجازی، موجب گارد گرفتن نسل جدید و ایجاد فاصله میان خانواده و نوجوان و حتی کودکان می‌شود. واحدی با اشاره به این‌که هر فناوری و تحولی معایب و محاسنی دارد، می‌افزاید: «این موضوع درباره فضای مجازی هم صدق می‌کند و باید اطلاع‌رسانی در این مورد صحیح باشد تا فضاسازی و هجمه علیه آن موجب نشود خانواده و نوجوان در دو جبهه مقابل هم قرار گیرند.»

طرح‌واره‌هایی حل نشده از کودکی پدر و مادر

عصر دیجیتال را شاید بتوان یکی از علل کمرنگ شدن نقش خانواده در دوران کنونی دانست، اما این موضوع همه ماجرا نیست و گاه باید ریشه و کنه موضوع را در والدین هم جست‌وجو کرد؛ اگر یک گام عقب‌تر از خانواده دارای فرزند را بررسی کنیم، نوع ارتباطات زوجین و رفتار‌های آن‌ها را زیر ذره‌بین ببریم، به مسائلی می‌رسیم که شاید بتوان پاسخ سوالات درباره نوع رفتار‌های فرزند آن‌ها را بیابیم. پدر و مادری که تعهدی به وظایف والد بودن خود ندارند و همچنان در مبنای کار با مشکل مواجه هستند، طبیعتا با مشکلاتی در تعامل با فرزند خود هم مواجه‌اند که ناگزیر فرزند در چنین شرایطی قرار می‌گیرد. واحدی در این باره معتقد است دو فرد پیش از آن‌که وارد زندگی مشترک شوند و نام همسر را یدک بکشند، نیازمند الزاماتی هستند و باید طرح‌واره‌های مربوط به دوران کودکی و نوجوانی خود را حل کنند. وی اضافه می‌کند: «اغلب چنین زوجینی ناآگاهانه به فرزندآوری هم اقدام می‌کنند و تا زمانی که طرح‌واره‌های خود را حل و فصل نکردند بنابراین نمی‌توانند در پرورش فرزند خود و ارتباط نزدیک با او موفق شوند و حتی خود ممکن است با طلاق عاطفی یا کمرنگ بودن ارتباطات در زندگی مشترک دست و پنجه نرم کنند.»

دوندگی‌های عصر دیجیتال و فشار‌های اقتصادی، پدر و مادر را در خانواده دو محور برای تامین معاش زندگی تبدیل کرده است؛ در این میانه پدر یا مادر هر کدام که مشغله کمتری داشته، یا احساس مسئولیت بیشتری در قبال فرزند داشته باشد، تربیت او را جدی‌تر دنبال می‌کند و در واقع تربیت بر عهده پدر یا مادر است و هر دو پا به پای یکدیگر برای این موضوع وقت نمی‌گذارند. واحدی در این باره معتقد است وقتی فرزند چیزی به نام آموزش و کتاب را نمی‌بیند، تمام مسئولیت فرزندپروری بر عهده یک نفر است و حتی پدر یا مادر همدیگر را درباره تربیت کودک زیر سؤال می‌برند. فرزند تمام این تناقض‌ها را لمس می‌کند و بعد از این مرحله در نوجوانی و فعل و انفعالات این دوره اطمینان و ناسازگاری به خانواده ندارد. وی بیان می‌کند: «در این شرایط حتی ممکن است ترس از والد داشته‌باشد و مسائل خود را به جای خانواده با گروه همسالان مطرح کند یا حتی جذب گروه‌ها و احزابی شود که آینده چندان مشخصی نمی‌توان برای آن متصور شد؛ نمونه بارز این مدعا هم اقدامات اخیر گروه‌های نوجوان در شبکه‌های اجتماعی است که گاه آوازه آن چندان هم خوش نیست و خارج از عرف جامعه ظاهر می‌شود.»

منبع: روزنامه جام جم

برچسب ها: خانواده ، نسل جدید
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۹
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۲:۱۲ ۱۴ فروردين ۱۴۰۲
چون همیشه گفته میشه در دنیا سه خانواده داریم خانه مدرسه جامعه وقتی در یکیشون احترام وشخصیت نباشه همه پازل خانواده میریزه وخانواده مدرسه واجتماع بدترین نوع خانواده هست فعلا پس اموزش وپرورش خوبی برای تربیت نداریم اینو در اخلاق ورفتار بزرگتر ها ومسولین ومدیران ومعاونین وحتی مردم عادی هم میتونید در خاتمه میشه یک خانواده کمرنگ محبت عشق دوست داشتن مهربانی نیکی اینا اساس پر رنگ شدن کانون خانواده ست پس دیگه دنبالش نباشید نیست
ناشناس
۱۴:۴۷ ۱۴ فروردين ۱۴۰۲
چون شماها بودی گرانی به بار آوردی خودت نمی‌تواند سیر کنه چه برسه که خانواده تشکیل بده
ناشناس
۱۴:۳۸ ۱۴ فروردين ۱۴۰۲
چون شما چیزی از خانواده باقی نگذاشتید.کمر خانواده رو شکستید.
ناشناس
۱۴:۳۶ ۱۴ فروردين ۱۴۰۲
ممنون
ناشناس
۱۴:۳۶ ۱۴ فروردين ۱۴۰۲
سپاس
ناشناس
۱۴:۳۵ ۱۴ فروردين ۱۴۰۲
ممنون از مطلبتون
ناشناس
۱۴:۳۵ ۱۴ فروردين ۱۴۰۲
خيلي بده که اين طوري شده
ناشناس
۱۴:۳۲ ۱۴ فروردين ۱۴۰۲
کدوم خانواده وقتی دولت بی اعتماد چشمش دنبال جیب ملت باشه و سرمایه مردم تو بورس رو به فنا داد مردم افسرده و نامید شدند دیگه کسی ازدواج نمیکنه که بچه دار بشه تورم گرونی فقر و غیره
ناشناس
۱۴:۳۱ ۱۴ فروردين ۱۴۰۲
عجب