محمدعلی شفیعی پژوهشگر مسائل آمریکا در مطلبی در صفحه خود در فضای مجازی نوشت: این مقاله توسط نخست‌وزیر سابق استرالیا که در سال ۲۰۱۷ و روی کار آمدن دولت اول ترامپ در این مقام قرار داشت، نوشته شده است. برای همه سیاستمداران، مطالعه متن کامل این مقاله حائز اهمیت است.
وی با تجربه‌ای که با کار کردن با سبک آدم‌هایی شبیه ترامپ داشته است و به علت سابقه‌ی فعالیت اقتصادی پیش از فعالیت سیاسی (مانند خود ترامپ) به ادعای خود موفق میشود این رابطه را مدیریت کند و در زمانی که همه دنیا حتی کشور‌های اروپایی که متحد دیرین آمریکا بوده‌اند، درگیر تعرفه‌های تجاری می‌شوند، به توافقی برای تجارت بدون تعرفه با آمریکا دست می‌یابد؛ لذا نکاتی را مطرح میکند که برای هر سیاستمداری مهم است.
در اینجا تنها گزیده‌ای از این مقاله را می‌خوانیم، اما متن کامل آن در لینک ارائه شده قابل دسترسی است. همچنین لینک دوم پادکستی است که توسط فارن افرز تهیه شده و مصاحبه‌ای است که با نویسنده‌ای مقاله انجام شده و تجربیات خود را طی این مصاحبه در اختیار قرار می‌دهد، پیشنهاد می‌کنم سیاستمداران و به ویژه مسئولین سیاست خارجی، هر دو آنها را با دقت مطالعه و گوش کنند.
لازم است دقت داشته باشیم که این متن قبل از انتخابات نوشته شده است، لذا بعضا افعال و زمان‌ها با امروز مطابقت ندارد، اما محتوای آن قابل توجه و مهم است.
ترامپ در دور اول ریاست جمهوری خود توسط افرادی احاطه شده بود که چیزی را که دوست داشت، به او می‌گفتند و در غیر این صورت، اخراج می‌شدند.
با بازگشت به کاخ سفید، او منتقدین داخلی خود را به عنوان دشمنان سیاسی شناسایی خواهد کرد.
تجربه شخصی من با ترامپ، زمانی که نخست‌وزیر استرالیا بودم، این است که او ممکن است از قدرت و صراحت دیگر رهبران خوشش نیاید، اما پس از فروکش کردن خشمش، به آنها احترام می‌گذارد.
در سراسر جهان، رهبران دوباره نگران این هستند که چگونه می‌توانند ترامپ را خوشحال کنند و از خشم او جلوگیری کنند. اما این رویکرد انعطاف‌پذیر نه تنها استراتژی نادرستی است، بلکه آخرین چیزی است که ایالات متحده به آن نیاز دارد.
چه در دفتر بیضی‌شکل کاخ سفید و چه در زمین بازی، تسلیم شدن در برابر زورگوها باعث تشویق بیشتر زورگویی میشود. تنها راه برای کسب احترام افرادی مانند ترامپ، ایستادگی در برابر آنهاست.
ترکیبی از شخصیت و شرایط باعث شد که رابطه بین ترامپ و من، به عنوان رهبران، به خوبی آغاز شود. با ایستادگی بر موضع خود، دفاع از نظرم و عقب‌نشینی نکردن، نه تنها او را متقاعد کردم که به توافقی که با اوباما کرده بودم پایبند بماند، بلکه احترام او را نیز به دست آوردم.
اگر بتوان ترامپ را متقاعد کرد که تغییر مسیر به نفع اوست، او این کار را خواهد کرد. اما برای انجام این کار، یک رهبر خارجی باید احترام ترامپ را به دست آورد و دلایل قوی ارائه دهد.
مانند اکثر زورگوها، او دیگران را به خواسته‌های خود خم میکند وقتی که می‌تواند، و وقتی نمی‌تواند، سعی میکند معامله‌ای انجام دهد. اما برای رسیدن به مرحله معامله، همتایان ترامپ باید ابتدا در برابر زورگویی ایستادگی کنند.
مابقی حرفها خزعبلات است.