سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان‌ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اعتراف به برادرکشی بر سر تقسیم ارثیه

مرد میانسال که به خاطر اختلافات خانوادگی و تقسیم ارثیه ۴۰۰ میلیون تومانی برادرش را خفه کرده بود با پای خود به اداره پلیس رفت.

باشگاه خبرنگاران جوان- صبح دیروز مردی ۵۸ ساله و معتاد قدم به کلانتری در جنوب تهران گذاشت و گفت: «من برادرم را با سیم برق خفه کرده‌ام.» وقتی تیم جنایی به خانه مورد نظر در حوالی خیابان هرندی رفت با جسد مردی ۵۰ ساله روبه‌رو شدند که سیم برق دور گردنش پیچیده شده و مرده بود.

متهم که بشدت ناراحت بود، گفت: «این خانه به نام برادرم بود وقتی مادرم فوت کرد من و برادرم با هم تنها در این خانه زندگی می‌کردیم هر دو معتاد بودیم، اما برادرم همیشه مرا اذیت می‌کرد و با هم اختلاف داشتیم. او سر هر موضوعی به من گیر می‌داد و از من ایراد می‌گرفت. هر کاری می‌خواستم بکنم با من دعوا می‌کرد نه حق داشتم تلویزیون نگاه کنم و نه بیرون بروم. در تمام مسائل و کار‌های خصوصی‌ام اظهارنظر و با من مخالفت می‌کرد. حتی شوخی‌هایش هم ناراحت کننده بود. دیگر از دستش خسته شده بودم بر سر حق و حقوقم از ارثیه پدر و مادری هم با او اختلاف داشتم تا اینکه دیشب باز هم دعوایمان شد و من هم وقتی خواب بود با سیم برق سه‌راهی خفه‌اش کردم، اما خیلی زود پشیمان شدم. چند ساعتی بالای سر جسدش گریه کردم و بعد هم تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم تا مرا مجازات کنند.» با اعترافات متهم وی بازداشت شد و برای تحقیقات بیشتر در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت.

منبع: روزنامه ایران

برچسب ها: قتل ، دستگیری
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۳:۲۱ ۳۰ مهر ۱۴۰۴
زحمت کشیدی
ناشناس
۱۳:۱۵ ۳۰ مهر ۱۴۰۴
آخه چرا بعضی برادر ها به حق خودشون قانع نیستند ؟؟؟ حرس و طمع شون اینقدر زیاد هست مال بقیه را بخورند با پرویی انگار فقط اونها. بچه پدرومادرشون هستند
ناشناس
۱۳:۰۱ ۳۰ مهر ۱۴۰۴
خدا آنی ما را به حال خودمون وا نزاره این شامل همه ماست وقتی نتونیم خشم خودمون کنترل کنیم
ناشناس
۱۲:۴۱ ۳۰ مهر ۱۴۰۴
مال دنیا ببین چکارا می‌کنه تف به ذات پلید دنیا
ناشناس
۱۲:۲۸ ۳۰ مهر ۱۴۰۴
ای خدا چقدر صبر تحمل برادر داشت که صبر لبريز شده دست به قتل شده این آقا تمام حرفش درست است که هم با پای خودش به اداره پلیس رفته
ناشناس
۱۲:۰۳ ۳۰ مهر ۱۴۰۴
مرد نیست خودشو پرت نکنه ته یه دره ۵۰۰ متری
ناشناس
۱۳:۲۴ ۳۰ مهر ۱۴۰۴
دیگه خواسته خودش را ازدست برادر نامزدش آزاد بکنه اگرقرار خودشه بکشه برادرش می‌کشت تازه اونی زور می‌گفت کوچکه بوده نه بزرگتر
ناشناس
۱۱:۴۷ ۳۰ مهر ۱۴۰۴
باید خودکشی میکرد
ناشناس
۱۳:۰۷ ۳۰ مهر ۱۴۰۴
نبایس خودکشی میکرد و نه بزادرشو میکشت ویا از راه قانونی اقدام میکرد اگر هم پول دادگاه و وکیل را نداشته ویا حوصله دادگاه رفت و آمد را نداشت فوقش گذشت میکرد می‌گذشت برای قیامت
ناشناس
۱۳:۳۱ ۳۰ مهر ۱۴۰۴
13/07یکی بزه یکی دزدیده بود نفر دیگه ای اورا نصیحت میکرد می‌گفت روز قیامت بزمی آید بازبانش شهادت میدهد که تو منو دزدی بردی فلانجا کشتی ویا فروختی چه جواب داری به این شهادت بدهی جواب داد همانجا بزو میگیرم تحویلش میدهم الان تو میگویی ازحقش بگذرد تنها دارائیشان چهار صد بود برود کارتون خوابی بکند برادرش خودش ازپول او نعشه بشود نقد ول بکند بچسبد به نسیه چون هر دو معتاد بودند نمی توانستند به پاسگاه و ادکلن مراجعه بکنندمیترسد بفرستند بکمپ