سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان‌ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مبنای میرزای شیرازی برای ورود روحانیت به سیاست؛موضع روشنفکران چه بود؟

میرزای شیرازی با تأسیس مکتب سامرا، رویکرد حوزه علمیه را نسبت به امر سیاست دگرگون ساخت و عملاً سیاست را به عرصهٔ عمل مرجعیت وارد کرد، کاری که انتقاد برخی از روشنفکران را برانگیخت.

باشگاه خبرنگاران جوان - مهر، اول جمادی الاول سالروز صدور حکم تحریم تنباکو توسط میرزای بزرگ شیرازی است. آیت الله سید محمدحسن حسینی شیرازی مشهور به میرزای بزرگ، فقیه و مرجع تقلید بی‌نظیری بود که در شیراز متولد و در نجف پرورش یافت. میرزا پس از بهره‌گیری از محضر بزرگانی، چون صاحب جواهر، به یکی از برجسته‌ترین شاگردان و امین علمی شیخ مرتضی انصاری تبدیل شد، تا جایی که شیخ رسائل خود را برای تصحیح به او سپرد. پس از درگذشت شیخ انصاری، میرزا با اصرار فقها، مرجعیت عام شیعه را پذیرفت.

اوج تدبیر مدیریتی میرزا، هجرت استراتژیک از نجف به سامرا در سال ۱۲۹۱ ق بود. این اقدام، یک انتقال ساده نبود، بلکه تأسیس یک کانون جدید مرجعیت برای مدیریت تحولات جهان اسلام و مقابله با نفوذ استعمار و همچنین احیای جایگاه علمی-فرهنگی سامرا بود. میرزای شیرازی تا پایان عمر خود در سامرا ماند و با تربیت ده‌ها فقیه و مجتهد، بانی «مکتب سامرا» شد که نفوذ علمی و سیاسی آن بر کل دوران معاصر شیعه سایه افکند.

نهضت تنباکو و نظریه تلازم ذاتی سیاست و دیانت

میرزای شیرازی با تأسیس مکتب سامرا، رویکرد حوزه علمیه را نسبت به امر سیاست دگرگون ساخت و عملاً سیاست را به عرصهٔ عمل مرجعیت وارد کرد.

میرزا سیاست و دیانت را اموری جدا از هم نمی‌دانست، بلکه بر تلازم ذاتی این دو تأکید داشت. ایشان در رسالهٔ مشهور به تحریمیه که توسط شیخ فضل‌الله نوری منتشر شد، در مورد رابطهٔ سیاست و دیانت اینگونه موضع می‌گیرد:

«… در اعصاری که دولت و ملت در یک محل مستقر بود، چون زمان حضرت ختمی مآب تکلیف سیاست در این قسم از امور عامه در عهده همان شخص معظم بود و حال که به اقتضای حکمت‌های الهیه هر یک در محلی است در عهده هر دو است که این دین و دنیای عباد را حراست کرده و اسلام را در غیبت ولی عصر (عج) محافظت نمایند.»

این فراز موضع میرزا را روشن می‌کند. او امر سیاست و حکومت را از امور عامه می‌داند که اسلام سرپرستی آن را برعهده گرفته است و در دوران غیبت، مسئولیت آن بر عهدهٔ دولت و ملت به واسطه علما است. این مبنای فکری، پشتوانهٔ نظری ورود جدی روحانیت به سیاست در عصر معاصر شد.

فتوای تحریم تنباکو

عملی‌ترین و مهم‌ترین مصداق این نظریه، صدور فتوای تحریم تنباکو در سال ۱۳۰۹ ق بود. فتوای تحریم تنباکو، فتوای مشهوری است که میرزا، در سال ۱۳۰۹ قمری صادر کرد و در آن، هرگونه استعمال توتون و تنباکو را حرام اعلام کرد. این فتوا با هدف از بین‌بردن قرارداد رژی و قدرت انحصاری کمپانی انگلیسی رژی در تجارت تنباکوی ایران صادر شد.

بسم الله الرحمن الرحیم

الیوم استعمالُ تنباکو و تُتُن بِاَیِّ نَحوٍ کان، در حکم محاربه با امام زمان (ع) است. والسلام.

حَرَّرَهُ الأقَلُّ مُحَمَّدحَسَنِ الحُسَینِی.

این فتوا مستقیماً علیه قرارداد استعماری رژی با دولت انگلیس صادر شد تا عزت مسلمانان و استقلال اقتصادی کشور حفظ شود. حکم میرزا به سرعت و با انسجام کامل در سرتاسر ایران به اجرا درآمد. این واقعه برای اولین بار، توانایی مبارزه منفی در رویارویی با قوی‌ترین قدرت زمان (انگلیس) را به اثبات رساند و حکومت قاجار را مجبور به لغو امتیاز کرد.

فتوای تحریم تنباکو به عنوان «ایستگاه اول ورود عملی فقه سیاسی شیعه به عرصه سیاست دوران معاصر» تلقی می‌شود و آن را نخستین تکان در توده ایران نامیده‌اند.

نقش‌آفرینی معاصر روحانیت

واقعه تنباکو نه تنها یک پیروزی مقطعی بود، بلکه نقش جدید و دائمی برای روحانیت در عرصهٔ سیاسی و اجتماعی ایران معاصر تعریف کرد. البته این نقش آفرینی جدید و مؤثر مخالفان جدی در میان روشنفکران بویژه فعالان نهضت مشروطیت داشت.

همانطور که یحیی دولت‌آبادی، که یکی از مخالفان ورود روحانیت به سیاست بود، در حیات یحیی صراحتاً می‌نویسد: «دخالت میرزای شیرازی در امر سیاست… بذری در مزرعه روحانیت پاشید که معلوم نیست چه حاصلی برویاند و چه نتیجه‌ای در آینده برای سیاست و روحانیت این مملکت داشته باشد…». این تحلیل به خوبی نشان می‌دهد که حرکت میرزا شیرازی بزرگ مبدأ ورود جدی، آشکار و تشکیلاتی روحانیت به سیاست در دوران معاصر و رهبری سیاسی و اجتماعی مردم ایران و خاورمیانه بود.

پیش از میرزا، ورود روحانیت به سیاست عملی به صورت پراکنده رخ داده بود، اما مکتب سامرا با تکیه بر نظریه تلازم ذاتی سیاست و دیانت، این ورود را به یک جنبش مکتبی مدون تبدیل کرد که توسط شاگردان ایشان ادامه یافت. حرکتی که با تحریم تنباکو آغاز شد، به عنوان سرآغاز تمام جنبش‌های اصلاحی در دوران معاصر قرار گرفت و مدتی بعد در قالب نهضت عدالت‌خواهی و مشروطه خود را نشان داد و رهبری آن مستقیماً در دست شاگردان میرزا قرار گرفت.

مشروطه یا مشروعه

مکتب سامرا با تربیت صد‌ها فقیه، ظرفیت عظیمی از نخبگان مذهبی را به جامعه تحویل داد و هستهٔ مرکزی تحولات فکری بعدی را تشکیل داد. در مکتب میرزا شخصیت‌هایی مانند آیت الله میرزای نائینی تئوری‌پرداز مشروطه که کتاب تنبیه الأمة و تنزیه الملة یعنی مشهورترین رساله درباره مبانی فکری و ابعاد گوناگون حکومت مشروطه، بر اساس نگرش شیعی، و به زبان فارسی را نوشت. هدف اصلی کتاب، نفی استبداد و اقامه دلیل بر درستی حکومت مشروطه، بر اساس مکتب تشیع و پاسخ به اشکالات و شبهات مخالفان مشروطه است.

همچنین در مکتب میرزا آیت الله آخوند خراسانی از رهبران مشروطیت و آیت الله شیخ فضل‌الله نوری تربیت شدند. نکتهٔ قابل تأمل این است که اگرچه این بزرگان همگی از یک مبنای تفکری مشترک (مکتب سامرا) سیراب شده بودند، اما در مواجهه با نهضت مشروطه دچار اختلاف نظر عمیق در عمل شدند. دلیل این تفاوت فاحش در عملکرد، نه اختلاف در مبانی فکری مکتب میرزا، بلکه عمدتاً اختلاف در تحلیل شرایط زمانی و مکانی و اطلاعات واصله از تهران بود.

با وجود این اختلافات، حرکت فکری میرزا متوقف نشد. میرزا محمدتقی شیرازی (میرزای دوم) حوزه سامرا را ادامه داد و در نهایت شیخ عبدالکریم حائری یزدی که از همین مکتب برخاسته بود، با تأسیس حوزه علمیه قم، عملاً تداوم مکتب فقهی و سیاسی سامرا را رقم زد و زمینه را برای تحولات سیاسی-اجتماعی آتی از جمله نهضت اسلامی به رهبری روحانیت و سرانجام انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ شمسی فراهم آورد.

منبع: مهر

برچسب ها: روحانیت ، حوزه علمیه
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.