باشگاه خبرنگاران جوان - در کوچههای باریک و پرپیچ و خم محلههای قدیمی کرمانشاه هنوز صدای زندگی به گوش میرسد؛ بوی نان تازه از تنور نانواییهای قدیمی آدم را به روزگاران گذشته میبرد، صدای خنده بچههایی که توپشان را در میان دیوارهای کج و ترکخورده دنبال میکنند و نگاه پیرزنی که از پشت پنجره چوبی به رفتوآمد رهگذران خیره مانده است.
اما زیر این تصویر شاعرانه واقعیتی هولناک پنهان است؛ خانههایی که هر بار باران میبارد سقفشان نم پس میدهد؛ کوچههایی که با یک بار ریزش دیوار عبور و مرورشان مختل میشود و مردمانی که سالهاست میان ماندن و رفتن بلاتکلیف ماندهاند.
روایتی سرد از دل کوچههای قدیمی
در فیضآباد، خانههای قدیمی یکییکی فرو میریزند و جای خود را به سازههای نیمهتمام میدهند؛ خانم قاسمی، زنی ۷۰ ساله که در خانهای با سقف چوبی زندگی میکند،میگوید: پدرم این خانه را سال ۱۳۴۰ با دستای خودش ساخت؛ اینجا بزرگ شدم، ازدواج و بعدش بچههامو بزرگ کردم.
این بانوی سالخورده با چشمانی نگران و درعین حال امیدوار، ادامه داد: دلم نمیخواد از اینجا برم، همه قوم آشناهام اینجان ولی هر بار باران میباره از سقف خانه آب چکه میکنه؛ چندبار آمدن گفتن وام میدن ولی تا ضامن نبریم و سند نذاریم وام نمیدن. ما که سند نداریم، خانههامان همه قولنامهایه و مجبوریم همینطور زندگی کنیم.
چند کوچه پایینتر آقای قنبری که سالهاست مغازهای کوچک دارد از سختی تامین هزینههای تعمیر خانه میگوید: یه دیوار خانمان ریخته بود، رفتیم شهرداری گفتم مجوز بدین خودم درستش کنم گفتن باید نقشه مهندسی بیاری؛ آخه منه پیرمرد از کجا مهندس بیارم؟! نه پول داریم نه وام میدن؛ هر شب با ترس میخوابیم نکنه یه زلزلهای چیزی بیاد خانه رو سَرِمان آوار بشه
وقتی دلبستگی با ناامنی گره میخورد
فیضآباد و بَرزَ دماغ جزو محلههای قدیمی و اصیل کرمانشاهاند؛ محلههایی که هنوز روابط همسایگی در آن زنده است، اما همین دلبستگی برای بسیاری از ساکنان تبدیل به معضل شده، زیرا آنان نمیخواهند از محل زندگی خود دل بکنند، اما امکانات و امنیت کافی برای ادامه زندگی نیز ندارند.
خانم نظری معلم بازنشسته و از اهالی بَرزَ دماغ گفت: محلهمان هویت داره شناسنامه داره؛ من نمیتوانم برم شهرک جدید زندگی کنم ولی کوچههامان تاریکه شبها امنیت نداریم؛ چند بار به شهرداری گفتیم چراغ بزنن میگن بودجه نیست؛ آقا نوسازی پیشکششان بیان خدمات اولیه برامان فراهم کنن.
در این محلهها،برخی خانهها دیوارهایشان با آهن و الوار مهار شده و برخی از ساکنان در و پنجرههای زنگزدهشان را با پلاستیک پوشاندهاند.
با وجود تعلق خاطر ساکنان، بافت فرسوده کرمانشاه همچنان نیازمند بازآفرینی است
کلانشهر کرمانشاه جمعیتی نزدیک به یک میلیون نفر دارد و بیش از یک سوم شهر یعنی حدود ۳۰۰ هزار نفر در بافتهای فرسوده زندگی میکنند؛ محلههایی که اغلب از نظر اقتصادی و زیرساختی در شرایط ضعیفی قرار دارند و ساکنان آنها با چالشهایی از جمله باریک بودن کوچهها، نبود خدمات رفاهی و اجتماعی و احساس ناامنی مواجه هستند، اما طرحهای نوسازی و بازآفرینی شهری هنوز نتوانستهاند به شکل ملموس به خانههای مردم برسند.
دکتر پارسا قنبری، استاد شهرسازی دانشگاه رازی کرمانشاه با تاکید بر اهمیت حفظ تعلق محلی و ارزشهای اجتماعی این محلهها گفت: ساکنان با وجود مشکلات از تَرک محله خود امتناع میکنند و به بازسازی علاقه دارند، اما پیچیدگیهای قانونی و مالی مانند نداشتن سند رسمی و نیاز به ضامن برای دریافت وام مانع تحقق این نوسازیها میشود.
وی با بیان اینکه یکی از مهمترین مشکلات بافتهای فرسوده نفوذناپذیری بالای آنها است، ادامه داد: موضوعی که مربوط به عبور خودرو است و بر امنیت محله تاثیر میگذارد؛ نبود دسترسی مناسب و نفوذناپذیری بالا موجب افزایش تخلفات و کاهش امنیت اجتماعی در بافت فرسوده شهر شده است و برای بازآفرینی موفق باید هسته مرکزی این محلهها از نظر اقتصادی و اجتماعی تقویت شود و برنامههای نوسازی تنها به شکل ساختمانها محدود نباشد.
استاد شهرسازی دانشگاه رازی افزود: بازآفرینی باید با رویکردی چندبُعدی انجام شود نه تنها بُعد کالبدی و فیزیکی بلکه شامل آموزش شهروندی، بهبود فضای عمومی، ایجاد فضاهای سبز و توسعه فعالیتهای اقتصادی پایدار از جمله گردشگری بومی شود؛ برای مثال در سفری که به شهر پاریس داشتم وقتی در مرکز شهر هتلی انتخاب کردم، گرچه اتاق کوچک و کوچههای اطراف محدودیتهایی داشت، اما به دلیل نزدیکی به مرکز و دسترسی آسان اقامت بسیار آرام و دلپذیر را تجربه کردم؛ این مثال نشان میدهد که دسترسی و امنیت از مهمترین عوامل جذب گردشگر و موفقیت بازآفرینی محلههای شهری است.
قنبری با بیان اینکه برای تحقق چنین برنامهای در کرمانشاه ایجاد امنیت، کاهش فاصلههای دسترسی به مراکز شهری و توسعه حملونقل عمومی از جمله فرودگاه و ترمینالها ضروری است، ادامه داد: اگر گردشگران به راحتی به کرمانشاه دسترسی داشته باشند و سرمایهگذاری در محلههای فرسوده جذاب شود میتوان هم ارزش فرهنگی و تاریخی محله را حفظ کرد و هم شرایط زندگی ساکنان را بهبود داد.
نوسازی در حد شعار مانده است
بیشتر طرحهای بازآفرینی در مرحله مطالعه یا تصویب ماندهاند؛ یکی از مشکلات اصلی نبود هماهنگی بین نهادهای مختلف مانند شهرداری، بانک مسکن، شرکت بازآفرینی شهری و مردم است که هرکدام ساز خودشان را میزنند؛ اگر نگاه به طرحهای بازآفرینی شهری فقط عمرانی باشد نتیجهای حاصل نمیشود؛ نوسازی باید از پایین، از خود مردم شروع شود.
تا وقتی مردم مطمئن نباشند که با مشارکت در طرح نوسازی چیزی از دست نمیدهند هیچ کاری پیش نمیرود؛ مردم از تخریب میترسند، چون نمیدانند آیندهشان چه میشود که برای فرو ریختن این ترس باید الگویی ایجاد شود که مردم خودشان داوطلبانه خانهها را بازسازی کنند.
نوسازی به سبک انسانمحور
نوسازی نباید فقط به معنی ساخت دیوارهای نو باشد؛ نوسازی یعنی بازگرداندن روح زندگی به محلههای قدیمی و فراموش شده؛ اگر فقط خانهها را خراب کنیم و آپارتمان بسازیم ولی روابط اجتماعی، امنیت، حس تعلق و خدمات را نادیده بگیریم عملا بافت انسانی محلههای قدیمی را از بین میبریم.
در بسیاری از کشورها نوسازی با مشارکت مستقیم مردم انجام میشود و دولت فقط تسهیلگر است؛ در کرمانشاه نیز باید همین اتفاق بیفتد و برای این کار دانشگاهها، شهرداری، شوراها و سازمانهای مردمنهاد میتوانند کارگاههای آموزشی برای ساکنان برگزار کنند تا مردم خودشان نقشآفرین باشند، نه صرفا تماشاگر.
علی ۲۷ ساله و اهل فیضآباد که در یک کارگاه نجاری کار میکندگفت: محله ما یک سالن ورزشی خوب ندارد، یه پارک درستوحسابی هم نیست؛ بچهها مجبورن تو کوچه بازی کنن ولی اگه نوسازی میخوان بکنن باید فکری هم برای فضای عمومی بشود نه اینکه فقط خانهها را خراب و آپارتمان بسازند.
او با نگاهی به دیوارهای فروریخته کارگاه قدیمی ادامه داد: بافت قدیمی یعنی تاریخ این شهر؛ اگه بدون برنامه خرابش کنیم، انگار حافظه کرمانشاه را پاک کردیم.
طبق بررسیها، چند عامل کلیدی باعث کُندی نوسازی در کرمانشاه شده است؛ نخست میتوان به نبود سند رسمی برای بسیاری از خانهها که گرفتن وام را دشوار کرده اشاره کرد و بعد از آن کمبود اعتماد میان مردم و نهادهای اجرایی است؛ برای برطرف شدن این ابهامات شهرداری میتواند با همکاری دانشگاه کارگاههای آموزشی رایگان برای ساکنان محلات برگزار کند.
موضوع دیگر که تاثیر مستقیمی بر کُندی نوسازی در کرمانشاه دارد پیچیدگی اداری و نبود یک نهاد واحد برای هدایت پروژهها است؛ از سوی دیگر افزایش قیمت مصالح ساختمانی و کاهش توان مالی خانوارها و در نهایت ضعف اطلاعرسانی و آموزش به مردم درباره مزایای مشارکت در نوسازی عوامل موثری هستند که چرخ نوسازی را پنچر کردهاند.
منبع: ایرنا