ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست!

وبلاگ مشق شب نوشت:هنوز هم هستند بعضی‌ها که می‌توانند کلی برایت وقت بگذارند و لبخند بزنند و سرتاپای نسخه‌ات را دو دور برایت توضبح بدهند و باز هم توقعی به‌جا نداشته باشند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، خیلی حواسم هست که کارِ دفاع از حقوقِ پایمال‌ شده‌مان به‌عهده من نباشد. خیلی زور می‌زنم که جلوی حرص‌خوردن و بالتبع دهانم را در جاهایی که آدم‌ها برایمان پررو‌بازی و زرنگ‌بازی در می‌آورند، بگیرم. منظورم همان‌حالی است که مثلاً یک‌نفر می‌آید جلوی ماشین‌تان و می‌خواهد حالتان را بگیرد، راننده‌ای که کنار دستتان نشسته، وقعی نمی‌نهد به ماشین جلویی؛ ولی من در نقش کمک راننده، وقتی به خودم می‌آیم که می‌بینم دستم با قدرت تمام، یک‌دقیقه است که روی بوق ماشین است!

دیشب بعد از هفته‌ها مریضی و سرفه، رفتیم دکتر. یعنی در تاریکی شب خودمان را رساندیم به اورژانس یک بیمارستان در رسالت غرب. هردوتامان مریض بودیم و من از سر زرنگ‌بازی شاید، یک قبض برای ویزیت گرفتم. البته تا چند دقیقه قبلش جناب هم‌سر اصرار داشتند «تو برو، هرچی بهت داد، منم همونو می‌خورم» گفتم «شک نکن پنی‌سیلین می‌ده، در این مورد به‌شخصه نمی‌تونم جور تو رو بکشم». نمی‌دانم شاید از سر زرنگ بازی نبود و از سر همین حرف‌ها بود که یک قبض گرفتم. اما به‌هرحال هردومان رفتیم توی اتاق. وقتی خانم دکتر معاینه‌ام کرد؛ گفتم لطف کنید ایشان را هم معاینه کنید. هفته‌ها است که مریض‌اند.

گفتم اما فقط یک قبض گرفته‌ام. چیزی نگفت. هر دوتامان را معاینه کرد و مفصل برایمان توضیح داد که چه بلایی سر خودمان آورده‌ایم؛ و البته دو نسخه متفاوت برایمان نوشت. هنگام بیرون رفتن، دوباره پرسیدیم اگر لازم است قبض بیاوریم. با لبخند گفت «نه عزیزم، لازم نیست». و واضح بود که لازم است.

رفتیم قبض تزریق بگیریم، آقای مسئول صندوق اما اصرار داشت که چون دو تا نسخه داریم، باید دو تا قبض ویزیت داشته باشیم و خیلی ظریف داشت یک قبض پرداخت ویزیت دیگر برایمان صادر می‌کرد و من در نقش مدافع حقوق و اموال خانواده، عدم صدور هرگونه قبضی را از طرف خانم دکتر اعلام داشتم. صندوق‌دار دلش قرار نگرفت و رفت از خود خانم دکتر جویای ماجرا بشود. دکتر بهش گفته بود «بله، خودم گفتم لازم نیست».

بیرون که آمدیم، باید از زرنگ‌بازی آقای صندوق‌دار حرصم در می‌آمد؛ چون باعث شده بود من دوباره مدافع‌بازی دربیاورم. اما حرصم درنیامده بود؛ یعنی وجدان‌دردم کم‌رنگ بود چون یک حال خوشی از رفتار خانم دکتر اِ داشتم. ازینکه هنوز هم هستند بعضی‌ها که می‌توانند کلی برایت وقت بگذارند و لبخند بزنند و سرتاپای نسخه‌ات را دو دور برایت توضبح بدهند و باز هم توقعی به‌جا نداشته باشند.

برچسب ها: وبگردی ، معاینه ، نسخه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار