مربیانی که قربانی لیگ برتر می‌شوند

تغییر زودهنگام مربیان لیگ برتری، همسو با سال‌های گذشته از هشتمین هفته لیگ سیزدهم آغاز شد تا معلوم شود آنچه رسانه‌ها و منتقدان در مذمت تصمیم‌های شتابزده گفتند و نوشتند چندان فایده‌ای نداشته است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، این‌که مربیان تیم‌های ناکام به دلیل کسب نتایج ضعیف و دور از انتظار یا برکنار می‌شوند یا به اجبار استعفا می‌کنند یک سوی این ماجرای تکراری است. مربیانی که گرچه در طول دوران مربیگری خود موفقیت‌هایی نیز داشته‌اند، اما اکثرا در فصول گذشته هدایت هر تیمی را که به عهده گرفتند در میانه راه ناکام بودند و خانه‌نشین یا بارها از تیمی به تیمی دیگر منتقل شدند.

در چنین شرایطی آنچه ذهن را به خود مشغول می‌کند این است، همان طور که مدیران بدون انجام کارکارشناسی برای برکناری و جایگزینی یک مربی عجولانه تصمیم می‌گیرند با همان عجله و بدون شناخت پیش از شروع فصل، یک مربی را انتخاب می‌کنند.

در طول حیات لیگ برتر بخصوص با گذشت زمان به دلیل همین تصمیم‌های اشتباه و انتخاب‌های نادرست، اولتیماتوم و آلترناتیو کلماتی بوده که مدیران عامل باشگاه‌ها برای تهدید فرصت شغلی مربیان و امنیت کاری آنها از آن بهره برده‌اند و این اواخر بیشتر به نتیجه رسیده‌اند که یک مربی در صورت نتایج ضعیف تیمش باید جای خود را به دیگری بدهد، حتی اگر در آن مقطع زمانی جانشین مناسبی برای وی وجود نداشته باشد.

پروژه تغییر و تحولات نیمکت مربیان در لیگ سیزدهم هم با استعفای پیروانی از مربیگری فجرسپاسی و برکناری یاوری از مس کرمان آغاز شده، پروژه‌ای که حتی چند هفته پیش با دادن اولتیماتوم مدیران به این مربی و چند مربی دیگر آغاز شده و بدون شک در هفته‌های آتی ادامه خواهد داشت؛ در حالی که برخی از این هشدارها کارساز می‌شود و مربیان را از لبه تیغ به منطقه آرامش می‌رساند و برخی دیگر را با استعفا یا برکناری مواجه می‌کند.

با مروری بر اولتیماتوم‌ها و هشدارهایی که بین مدیران و مربیان تیم‌های لیگی در طول هفته‌های ابتدایی لیگ گذشته است راهکارهایی را دنبال می‌کنیم که از دید مربیان و کارشناسان می‌تواند مانعی برای تغییرات کارشناسی نشده و مهم تر از آن برای جابه‌جایی مربیان در آینده ثمربخش باشد.

مجید جلالی تهدید شد، اما گریخت

مجید جلالی یکی از مربیانی بود که برای قهرمان کردن تراکتورسازی با اهداف و برنامه‌هایی منطبق بر این هدف، پای قرارداد با تبریزی‌ها را امضا کرد، اما تراکتور با شکست برابر پرسپولیس لیگ را آغاز کرد و با تساوی در شهرآورد تبریز خیلی زود با این خبر رو به رو شد که اگر در هفته سوم پیروز نشود هیات مدیره او و مدیرعامل را با هم برکنار می‌کنند. اما مجید جلالی از آن مربیانی بود که توانست تیمش را احیا کند و دو پیروزی برابر ذوب‌آهن و سپاهان و بعد از آن صبا و سایپا اوضاع او را کاملا تغییر داد. شاید جلالی توانست نشان دهد قضاوت زودهنگام در مورد مربی با 180 دقیقه بازی کار درستی نیست، چون یک تیم جدید برای هماهنگی به زمانی بیشتر از این نیاز دارد.

محمد احمدزاده که خودش بارها طعم این تصمیم‌ها را در تیم‌های مختلف لیگ چشیده است در این باره به «جام‌جم» می‌گوید: یکی از دلایل این اتفاق آشنا نبودن با کار مربیگری و مشکلات خاص آن است. در کشور ما معمولا مربی آخرین نفری است که به تیم اضافه می‌شود. حتی بازیکنان در یک موعد زمانی مقرر در اختیار مربی نیستند که بتواند تمرینات پیش از شروع فصل را کامل برنامه‌ریزی کند، آن وقت انتظار دارند با همان دو بازی اول نتیجه و امتیاز لازم را بگیرند. هر چند گاهی مربی هم مقصر است اما معمولا مسئولان باشگاه‌ها ترس و نگرانی دارند و با کار مربیگری زیاد آشنایی ندارند.



تیم‌های بی‌برنامه، مربی قربانی می‌کنند

مس کرمان سمبل یک تیم بی‌برنامه است که حاشیه‌ها و بی‌برنامگی‌هایش را از پیش از شروع فصل آغاز کرده و در چنین تیمی بعید نیست مربیان یکی پس از دیگری قربانی شوند. تازه‌ترین قربانی محمود یاوری است که چندی پیش به علت چهار تساوی و یک باخت اولتیماتوم را دریافت کرده بود. پرویز مظلومی آلترناتیو یاوری بود و حالا بعد از باخت به نفت تهران و ملوان و تساوی با تراکتورسازی که به برکناری مسن‌ترین سرمربی لیگ منجر شد، جدی‌ترین گزینه برای جایگزینی وی است. البته از صمد مرفاوی هم به عنوان یکی از گزینه‌های مورد نظر مس برای سرمربیگری نام برده می‌شود.

حمید درخشان، این موضوع را نه تنها درباره محمود یاوری بلکه درباره تمام تغییرات زودهنگام لیگ می‌گوید و تاکید دارد منظورش شخص خاصی نیست. وی می‌گوید: مشکل اینجاست که همه تغییرات کارشناسی شده نیست و برخی مدیران با نگاهی سطحی و بدون این‌که جانشینی برای فرد برکنارشده داشته باشند فقط برکنار می‌کنند تا مردم و مسئولان بالاتر را ساکت کنند، اما هیچ تضمینی نیست که مربی بعدی بتواند کاری از پیش ببرد. به نظر من تیمی که چند هفته پشت سر هم می‌بازد غیر از مربی در جاهای دیگر هم مشکل دارد. من این را تجربه کرده‌ام، به همین دلیل معمولا تیم‌هایی که زود به تغییر روی می‌آورند در پایان لیگ موفق نمی‌شوند.

انتخاب از سر اجبار

بعضی اوقات هم پیش می‌آید یک مربی از روی اجبار و ترس از بیکار ماندن، تیمی را انتخاب می‌کند. گفته می‌شود لوکا بوناچیچ سمبل این اتفاق است؛ سرمربی این فصل ذوب‌آهن که انگار همچنان دلش با کرمانی‌هاست و بدش نمی‌آید دوباره روی نیمکت مس بنشیند. او هفته چهارم لیگ حتی از این علاقه گفته است، دو باخت و سه تساوی اول لیگ باعث شد لوکا هم در معرض خطر برکناری قرار بگیرد، اما بردن نفت تهران تا حدی به سود او شد، اما ظاهرا باختن ادامه دارد، مثل شکست برابر فولاد در هفته هشتم و بعید نیست مربی برکنار شده بعدی باشد.

بیژن ذوالفقارنسب، روی انگیزه مربی برای هدایت یک تیم تاکید می‌کند و می‌گوید: تیم باید برای مربی مهم باشد، اهداف یک تیم باید زمان پذیرفتن هدایت آن توسط مربی کاملا روشن باشد. بعضی مربیان موقع عقد قرارداد بدون توجه به داشته هایشان وعده و وعیدهای رنگارنگ می‌دهند که در عمل ممکن نیست و این ممکن نبودن در همان هفته‌های اول خودش را نشان می‌دهد و مدیرعامل هم ناگزیر روی به تغییر مربی می‌آورد که البته علاج واقعه را می‌توان قبل از وقوع کرد. یعنی همان موقعی که قرار است مربی استخدام شود باید فکر کرد و انتخاب درستی داشت و در نهایت هم به او فرصت داد. ما زمانی منتقد فوتبال حوزه خلیج‌فارس بودیم اما در این زمینه الان جلوتر از آنها هستیم.

دخالت مدیران در اداره فنی تیم‌ها

دسته دیگری از تیم‌ها هستند که امور فنی‌شان با دخالت مستقیم مدیرعامل اداره می‌شود. در چنین مواقعی وقتی تیم نتیجه نمی‌گیرد مربی قربانی مستقیم این ناکامی می‌شود و مدیرعامل هم برای آن‌که بر اشتباهات خود سرپوش بگذارد فردی را انتخاب می‌کند که دوباره این ویژگی را داشته باشد که از مدیر مشاوره بگیرد. به این ترتیب عملا همان روال ادامه پیدا می‌کند و بعید نیست مربیان زیادی تا پایان لیگ بیایند و بروند و کارنامه کاری خود را بیش از پیش خدشه‌دار کنند. نزدیکان به باشگاه داماش می‌گویند می‌توان این باشگاه را برای این گروه مثال زد، داماشی که با نتایج ضعیف به دست آمده ممکن است بزودی با افشین ناظمی خداحافظی کند و باید دید عابدینی تا کی به ناظمی فرصت می‌دهد.

استعفا برای فرار از فشارها و انتقادها

فجرسپاسی هم در نوع خود جالب توجه است. غلامحسین پیروانی که سال‌هاست شناخت خوبی از این تیم دارد باز هم نتوانست مقابل انتقادها دوام بیاورد. چهار شکست اول لیگ و در نهایت تساوی با داماش و استعفای پیروانی و موافقت با آن نشان‌دهنده تسلیم شدن مربیان تحت فشار جو و انتقادهاست.

مجتبی تقوی با بیان این مطلب که گاهی باید عطای کار را به لقایش بخشید می‌گوید: بعضی اوقات آنقدر تحت فشار قرار می‌گیری که ناچار می‌شوی فکر آینده و درست شدن تیم را از سر بیرون کنی. استعفا را برای همین وقت‌ها گذاشته‌اند، مربیان می‌روند تا از فشارهای بیهوده رها شوند.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار