"کن لوچ" از جشنواره فیلم کن عصبانی است
"کن لوچ" از اینکه جشنواره کن به او لقب سازنده‌ی فیلم نداده، بسیار عصبانی است.
به
گزارش خبرنگار سینمای جهان باشگاه خبرنگاران به نقل از هالیوود
ریپورتر، کارگردان بریتانیایی کن لوچ رکورد جهانی بیشترین پذیرش فیلم هایش
در جشنواره کن را دارد .
جیمی هال آخرین فیلم او و همچنین بلند ترین ساخته اش دوازدهمین فیلم لوچ است که به کن راه یافته است جیمی های درباره ی مبارزی است که برای به دست آوردن آزادی بیان در ایرلند کلیسا محور 1902 می جنگد.
این فیلم دهمین همکاری لوچ با پاول لاورتی است. لوچ هفتاد و هفت ساله از جشنواره کن جایزه دریافت کرده سال 1979 برای فیلم "جک سیاه" جایزه ی ، سال 2006 برای "فیلم بادی که در کشتزار جو می وزد" جایزه ی نخل طلا، سال 2012 برای فیلم سهم فرشته جایزه ی هیئت داوران را دریافت کرد.
فیلمنامه نویس دو فیلم آخر یعنی" بادی که در کشتزارجو می ورزد" و "سهم فرشته پاول لاورتی" است.
بر خلاف شهرت غیر قابل انکارش، لوچ از این خشمگین است که وقتی فیلم اش به کن راه یافته به او لقب auteur" بانی" یا سازنده فیلم نداده اند و فقط به او عنوان کسی که چهره های نا آشنا را به ستاره تبدیل می کند دادند.
در ادامه مصاحبه ای کن لوچ در باره عصبانیت اش و همچنین کارهای دیگر اش می خوانیم: این گفته را تایید می کنید که فیلم جیمی هال آخرین داستان روایی تان خواهد بود؟
وقتی می خواستیم جیمی هال را شروع کنیم اصلا فکر نمی کردم بتوانم از پس این یکی بریایم چون لحظه ی شروع لحظه ای است که بیشترین فشار بر روی شماست بالاخره کار را شروع می کنید و مدتها تنها از خانه و خانواده دور می شوید چشم انداز ترسناکی است که باید منبع تلاش تان را از جایی پیدا کنید و جایی را برای دفع اضطراب و احساساتتان و خیلی چیز‌های دیگر داشته باشید، پس خیلی ترسناک است اما حالا از جنبه ای دیگر به موضوع نگاه کنیم، در حالی‌که مطمئن هستیم به همین مشکل فیلم بسازم اما با هم دیگر لاورتی فیلمی خواهیم ساخت که بیشتر به مستند شبیه باشد.
مستند چیزی است که علاقه به ساخت اش دارید؟
فکر می کنم این موضوع یک موضع مقیاسی باشد هر چه مقیاس تان بزرگتر باشد چشم اندازتان خسته کننده تر می شود پس یک فیلم کوچک معاصر، احتمال می شود وقتی به پایان اشتباه هفتاد سالگی می رسید همه چیز یک چالش می شود.
چرا لحن جیمی هال به فیلم های دیگری که با لاورتی ساخته اید، شبیه است؟
فیلم بادی که در کشتزار از جو می وزد را در باره ی جنگ استقلال و جنگ داخلی ایرلند ساختیم که لحظات محوری تاریخ ایرلند بود.
جیمی هال داستان کم حجم تری که مربوط به ده سال بعد از باد در گشتزار جو می وزد، می شود چند رویدادی است که باعث تغییر و تحول جامعه بعد از جنگ‌ها می شود در تمامی جریان‌ها و خیزش‌ها، ایده و نظرات زیادی وجود دارد که در مبارزه برای به دست آوردن استقلال شهود پیدا می‌کند، برخی از این ایده ها و نظرات به عمل تبدیل نمی‌شوند پس جامعه‌ی رها شده هنوز هم اساس‌اش به علاقه های تسلط یافته‌گان قبلی، قدرت کلیسا است و به یک جامعه‌ی کاملا سه کوبگر تبدیل می‌شود. پس جیمی‌هال عواقب داستان بادی که در کشتزار جو می‌وزد است.
درباره‌ی انتخاب" بری وارد" به عنوان نقش اصلی چه می‌گویید؟ به کار همیشگی‌تان که چهره‌های نا آشنا را ستاره می‌کنید، ادامه دادید؟ "کهیلن کرافورد" بازیگران این فیلم بود با هر کسی که علاقه‌مند نبود و یا علاقه داشت و فقط می‌خواست امتحانی بکند، ملاقات کردیم صدها نفر را دیدیم کسانی که در این نقش بهتر دیده می شدند را انتخاب کردیم که باز آنها هم شایستگی‌های متفاوتی داشتند "جیمی" یک شخصیت پیچیده با جنبه‌های متفاوتی دارد.
چه تعریضی از بانی یا سازنده ی فیلم دارید؟
این کلمه‌ای نیست که من استفاده کنم به این معنی که سازنده‌ی فیلم و اثر او مثل نویسنده و کتابش نیست باید فیلم را ببیند تا بفهمد که فیلم حاصل همکاری است. تصاویر، اجراها، تمامی و مسیرهای هنری، لباس، همگی همکاری و تعاون می‌خواهد باید در مقابل نوع تولید استودیو موضع بگیریم که فیلم را یک صدا در نمی‌آورد. کارگردان این است که مطمئن شود فیلم یک صدایی است و احساس دید یک نفر را به مخاطب بدهد، یعنی تبدیل صدای تمام افراد شرکت کننده در فیلم به یک صدای منسجم آمدن به کن برای شما راحت تر شده؟ جایی که بیشتر از هر فیلم ساز دیگری در آن حضور داشتید.
دلهره آور است برای نمایش فیلم‌تان دلهره دارید و نگرانید که آیا کارتان خوب از آب در آمده است؟
دلهره ی دیگر من فیلم بی محتوا نساختم و سومین دلهره هم این است ، که بدون اینکه از خودت یک احمق ساخته باشی از پس ساخت فیلمت برآمده ای.
درباره ی اینکه بیشتر از هر کس دیگری به کن راه یافته‌اید، چه نظری دارید؟ فوق العاده است ، باورم نمی‌شود فکر می‌کنم مهم‌ترین نکته این است که با یک نویسنده و تهیه کننده کار کرده ام، که سهمی برابر در کار را دارد فیلم ها حاصل مجموعه‌ی همکاری‌ها است .
انتهای پیام/
جیمی هال آخرین فیلم او و همچنین بلند ترین ساخته اش دوازدهمین فیلم لوچ است که به کن راه یافته است جیمی های درباره ی مبارزی است که برای به دست آوردن آزادی بیان در ایرلند کلیسا محور 1902 می جنگد.
این فیلم دهمین همکاری لوچ با پاول لاورتی است. لوچ هفتاد و هفت ساله از جشنواره کن جایزه دریافت کرده سال 1979 برای فیلم "جک سیاه" جایزه ی ، سال 2006 برای "فیلم بادی که در کشتزار جو می وزد" جایزه ی نخل طلا، سال 2012 برای فیلم سهم فرشته جایزه ی هیئت داوران را دریافت کرد.
فیلمنامه نویس دو فیلم آخر یعنی" بادی که در کشتزارجو می ورزد" و "سهم فرشته پاول لاورتی" است.
بر خلاف شهرت غیر قابل انکارش، لوچ از این خشمگین است که وقتی فیلم اش به کن راه یافته به او لقب auteur" بانی" یا سازنده فیلم نداده اند و فقط به او عنوان کسی که چهره های نا آشنا را به ستاره تبدیل می کند دادند.
در ادامه مصاحبه ای کن لوچ در باره عصبانیت اش و همچنین کارهای دیگر اش می خوانیم: این گفته را تایید می کنید که فیلم جیمی هال آخرین داستان روایی تان خواهد بود؟
وقتی می خواستیم جیمی هال را شروع کنیم اصلا فکر نمی کردم بتوانم از پس این یکی بریایم چون لحظه ی شروع لحظه ای است که بیشترین فشار بر روی شماست بالاخره کار را شروع می کنید و مدتها تنها از خانه و خانواده دور می شوید چشم انداز ترسناکی است که باید منبع تلاش تان را از جایی پیدا کنید و جایی را برای دفع اضطراب و احساساتتان و خیلی چیز‌های دیگر داشته باشید، پس خیلی ترسناک است اما حالا از جنبه ای دیگر به موضوع نگاه کنیم، در حالی‌که مطمئن هستیم به همین مشکل فیلم بسازم اما با هم دیگر لاورتی فیلمی خواهیم ساخت که بیشتر به مستند شبیه باشد.
مستند چیزی است که علاقه به ساخت اش دارید؟
فکر می کنم این موضوع یک موضع مقیاسی باشد هر چه مقیاس تان بزرگتر باشد چشم اندازتان خسته کننده تر می شود پس یک فیلم کوچک معاصر، احتمال می شود وقتی به پایان اشتباه هفتاد سالگی می رسید همه چیز یک چالش می شود.
چرا لحن جیمی هال به فیلم های دیگری که با لاورتی ساخته اید، شبیه است؟
فیلم بادی که در کشتزار از جو می وزد را در باره ی جنگ استقلال و جنگ داخلی ایرلند ساختیم که لحظات محوری تاریخ ایرلند بود.
جیمی هال داستان کم حجم تری که مربوط به ده سال بعد از باد در گشتزار جو می وزد، می شود چند رویدادی است که باعث تغییر و تحول جامعه بعد از جنگ‌ها می شود در تمامی جریان‌ها و خیزش‌ها، ایده و نظرات زیادی وجود دارد که در مبارزه برای به دست آوردن استقلال شهود پیدا می‌کند، برخی از این ایده ها و نظرات به عمل تبدیل نمی‌شوند پس جامعه‌ی رها شده هنوز هم اساس‌اش به علاقه های تسلط یافته‌گان قبلی، قدرت کلیسا است و به یک جامعه‌ی کاملا سه کوبگر تبدیل می‌شود. پس جیمی‌هال عواقب داستان بادی که در کشتزار جو می‌وزد است.
درباره‌ی انتخاب" بری وارد" به عنوان نقش اصلی چه می‌گویید؟ به کار همیشگی‌تان که چهره‌های نا آشنا را ستاره می‌کنید، ادامه دادید؟ "کهیلن کرافورد" بازیگران این فیلم بود با هر کسی که علاقه‌مند نبود و یا علاقه داشت و فقط می‌خواست امتحانی بکند، ملاقات کردیم صدها نفر را دیدیم کسانی که در این نقش بهتر دیده می شدند را انتخاب کردیم که باز آنها هم شایستگی‌های متفاوتی داشتند "جیمی" یک شخصیت پیچیده با جنبه‌های متفاوتی دارد.
چه تعریضی از بانی یا سازنده ی فیلم دارید؟
این کلمه‌ای نیست که من استفاده کنم به این معنی که سازنده‌ی فیلم و اثر او مثل نویسنده و کتابش نیست باید فیلم را ببیند تا بفهمد که فیلم حاصل همکاری است. تصاویر، اجراها، تمامی و مسیرهای هنری، لباس، همگی همکاری و تعاون می‌خواهد باید در مقابل نوع تولید استودیو موضع بگیریم که فیلم را یک صدا در نمی‌آورد. کارگردان این است که مطمئن شود فیلم یک صدایی است و احساس دید یک نفر را به مخاطب بدهد، یعنی تبدیل صدای تمام افراد شرکت کننده در فیلم به یک صدای منسجم آمدن به کن برای شما راحت تر شده؟ جایی که بیشتر از هر فیلم ساز دیگری در آن حضور داشتید.
دلهره آور است برای نمایش فیلم‌تان دلهره دارید و نگرانید که آیا کارتان خوب از آب در آمده است؟
دلهره ی دیگر من فیلم بی محتوا نساختم و سومین دلهره هم این است ، که بدون اینکه از خودت یک احمق ساخته باشی از پس ساخت فیلمت برآمده ای.
درباره ی اینکه بیشتر از هر کس دیگری به کن راه یافته‌اید، چه نظری دارید؟ فوق العاده است ، باورم نمی‌شود فکر می‌کنم مهم‌ترین نکته این است که با یک نویسنده و تهیه کننده کار کرده ام، که سهمی برابر در کار را دارد فیلم ها حاصل مجموعه‌ی همکاری‌ها است .
انتهای پیام/
