در سال ۱۹۸۹، یعنی همان زمانی که دیوار برلین سقوط کرد، یک هنرمند آمریکایی به نام «جیم سنبورن»، یک مجسمه جالب طراحی کرد و آن را در محوطه آزاد سازمان CIA در «لنگلی» در ایالت ویرجینیا نصب کرد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،فارنت: در سال ۱۹۸۹، یعنی همان زمانی که دیوار برلین سقوط کرد، یک هنرمند آمریکایی به نام «جیم سنبورن»، یک مجسمه جالب طراحی کرد و آن را در محوطه آزاد سازمان CIA در «لنگلی» در ایالت ویرجینیا نصب کرد.


این مجسمه حدود ۳٫۵ متر ارتفاع دارد و به صورت یک صفحه مسی پیچ و تاب خورده است که حوضی و فواره‌ای را احاطه می‌کند و در کناره‌ها به یک تیرک چوبی می‌رسد.


روی این صفحه مسی، تعداد زیادی حرف لاتین -حدود ۱۸۰۰ حرف- درج شده است که عباراتی رمزنگاری شده هستند. در کل ۴ عبارت رمزی روی این صفحه مسی حک شده است.

تا به حال سه تا از این عبارات کشف رمز شده‌اند. ظاهرا رمزنگاری بخش اول با شیوه‌ای صورت گرفته که اولین بار یک مرد فرانسوی به نام Blaise de Vigenere در قرن شانزدهم اختراع کرده بود. در این روش هر حرف، با حرف معین دیگری جایگزین می‌شود.

در هر زبانی، بعضی از حروف بیشتر از بقیه تکرار می‌شوند، پس اگر حروفی که بیش از بقیه در رمز هم به کار رفته‌اند، مشخص کنیم، می‌توانیم حدس بزنیم که آنها معادل چه حروف واقعی هستند. اما در بخش‌های دیگر، سنبورن با تمهیداتی، رمزگشایی را دشوارتر کرد.


در سال ۱۹۹۵، چند متخصص رمزگشایی سازمان امنیت ملی آمریکا NSA سه رمز این مجسمه را رمزگشایی کردند. افراد رده‌بالایی از CIA متوجه این قضیه شدند، اما داستان به بیرون درز نکرد.

در سال ۱۹۹۸، یک از کارکنان خود CIA به نام «دیوید اشتاین» تصمیم گرفت که در زمان فراغت‌اش در هنگام صرف وعده‌های نهار، اقدام به رمزگشایی کند و سرانجام بعد از صرف مجموعا ۴۰۰ ساعت، موفق به این کار شد.

یک سال بعد، یک دانشمند علوم کامپیوتر به نام «جیم گیلوگلی» هم با یک کامپیوتر مجهز به پردازنده پنتیوم ۲ موفق به رمزگشایی سه پیام از ۴ پیام شد.

سه پیام به ترتیب اینها هستند:


    Between subtle shading and the absence of light lies the nuance of iqlusion.


    It was totally invisible. How’s that possible? They used the earth’s magnetic field. x The information was gathered and transmitted undergruund to an unknown location. x Does Langley know about this? They should: it’s buried out there somewhere. x Who knows the exact location? Only WW. This was his last message. x Thirty eight degrees fifty seven minutes six point five seconds north, seventy seven degrees eight minutes forty four seconds west. Layer two.


    Slowly, desparatly slowly, the remains of passage debris that encumbered the lower part of the doorway was removed. With trembling hands I made a tiny breach in the upper left-hand corner. And then, widening the hole a little, I inserted the candle and peered in. The hot air escaping from the chamber caused the flame to flicker, but presently details of the room within emerged from the mist. x Can you see anything? q

اولین پیام را خود سنبورن نوشته بود. سومی هم بخشی از خاطرات کشف‌کننده مقبره پادشاه مصر (توت) یعنی مصرشناس مشهور انگلیسی -هووارد کارتر- است.

اما پیام چهارم تا امروز رمزگشایی نشده، این قسمت متشکل از ۹۷ حرف است. پنج سال پیش، سنبورن وقتی دید که کسی نمی‌تواند این قسمت را رمزگشایی کند، راهنمایی‌ای کرد و گفت یک عبارت شش حرفی از ۹۷ حرف، کلمه «برلین» را می‌سازند.

اما حالا به مناسبت هفتاد سالگی‌اش و نیز گذشت ۲۵ سال از سقوط دیوار برلین، او راهنمایی دیگری کرده است و گفته است که بخش دیگری از این قسمت از مجسمه، به معنی ساعت یا Clock است.


اما این «ساعت برلین» به چه معنا است؟!

بعضی‌ها عقیده دارند که شاید منظور ساعت عجیب و غریبی باشد که متفکر و مخترع آلمانی به نام دیتر بنینگر در دهه ۱۹۷۰ ساخت و در برلین نصب کرد.

برای خواندن زمان در این ساعت باید به تعداد قسمت‌های روشن در ردیف یک و دو توجه کرد. هر قسمت روشن در ردیف یک، نمایانگر ۵ ساعت و هر قسمت روشن در ردیف دو نمایانگر یک ساعت است.


اما کسی چه می‌داند، ساعت‌های جالب دیگری هم در برلین وجود دارند، از جمله ساعتی که در سال ۱۹۸۲ در مرکز اروپا نصب شده است و «ساعت وقت شناور» نام دارد و ۱۳ متر ارتفاع دارد.


در این ساعت ردیف هرم‌های کوچک، نمایانگر دقایق و ردیف هرم‌های بزرگ، نمایانگر ساعات هستند.

اما حدس‌ بعدی این است که اصلا Clock می‌تواند معرف شیوه رمزگشایی باشد که در سال‌های جنگ جهانی دوم برای کشف رمز آلمان‌ها موسوم به انیگما صورت گرفت. آن روش را یک ریاضی‌دان هلندی پیشنهاد کرده بود و بعدها توسط الن تورینگ توسعه پیدا کرده بود.

( همین جا باید بگویم که به زودی فیلمی در مورد الن تورینگ به نام The Imitation Game اکران می‌شود که در آن نقش تورینگ را بندیکت کامبربچ بازی می‌کند. برخی علت راهنمایی دوم سنبورن را نزدیک بودن اکران همین فیلم می‌دانند.)


در این سال‌ها افراد زیادی خود را وقف رمزگشایی از مجسمه حیاط CIA کرده‌اند، مثلا در این گروه یاهو، می‌توانید بخشی از این تلاش را ببینید.

سنبورن در مصاحبه‌ای در سال ۱۹۹۵ گفته که بخش چهارم، مختصات بخشی از سازمان CIA را می‌دهد.

بعضی‌ها عقیده دارند، مختصات مربوط به محل نصب قطعات یادگاری دیوار برلین هستند در CIA هستند. سه قطعه از دیوار برلین در سال ۱۹۹۲ به CIA هدیه شده بودند.

جالب است که مجسمه سنبورن، حاوی اشتباه‌های عمدی املایی و نیز جابجایی حروف است. سنبورن در سال ۲۰۰۶ بعد از سال‌های متوجه شد که یک حرف X را هم به کل در هنگام ساخت این مجسمه جا انداخته است.

مجسمه‌ساز ۷۰ ساله امیدوار است که در زمان حیات‌اش، بخش چهارم هم کشف رمز شود.

در پایان باید بگویم که جیم سنبورن، آثار جالب دیگری هم دارد، از جمله مجسمه‌ای که در دانشگاه هوستون بنا کرده در آن عباراتی از شعرها و رمان‌ها به زبان‌ها عرب، انگلیسی، اسپانیایی، چینی و انگلیسی درج شده است و می‌بینید که وقتی یک منبع روشنایی در میان آن در شب روشن می‌شود، چه منظره زیبایی ایجاد می‌کند.


برچسب ها: مجسمه ، مرموز ، حیاط
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار