گفتگو با لاله اسکندری به بهانه سالروز تولدش؛

تولد «یلدایی‌»ام فراموش نمی‌شود/ «خاک سرخ» حاتمی‌کیا تجربه بزرگی بود

به دلیل اینکه تولدم در شب یلداست، به یاد دوستان می‌ماند و به بهانه شب یلدا همه دور هم جمع می‌شدیم.

به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ آغاز زمستان و بلندترین شب سال همیشه خاطره‌انگیز است؛ اما برای هنرمند مردمی کشورمان که با کار «خاک سرخ» در تلویزیون به مردم معرفی شد و درحوزه تجسمی و نقاشی کارهای بسیاری از او دیدیم، این خاطره بیشتر لذتبخش است؛ چرا که شب یلدا مصادف با تولد لاله اسکندری است که در ادامه گفتگویی با او داشتیم که می‌خوانید:
 
* شب یلدا برای شما که مصادف با تولدتان است، متفاوت است؟
 
به دلیل اینکه تولدم در شب یلداست، به یاد دوستان می‌ماند و به بهانه شب یلدا همه دور هم جمع می‌شدیم. تا زمانی که پدربزرگ و مادربزرگم زنده بود، معمولا زمستان‌ها می آمدند کنار ما و جشن تولد و شب یلدا را در کنار آن‌ها سپری می کردیم.
 
از سال های جنگ که هوا خیلی سرد بود و یادم است که ما کرسی داشتیم، تولدهایم از آن زمان به یادم مانده تا به امروز که شرایط زندگی تغییر کرده است. به هرحال برای هر کسی جذاب است در روز تولدش عزیزانش را در کنار خود ببیند و من این شانس را داشتم که به مناسبت شب یلدا خانواده همیشه کنار هم بودیم.
 
 
* علاقه شما به هنر از خانواده شکل گرفت؟
 
 از همان کودکی علاقه داشتم؛ چرا که پدربزرگم یکی از طراحان فرش استان خراسان بودند و من علاقه‌مند به وسایل و اتاق کار پدربزرگم بودم و از سن کودکی نقاشی می‌کردم. پدربزرگم تمایل داشت فرزندانش راه او را ادامه بدهند؛ اما کسی در حوزه نقاشی حرکتی انجام نداد. زمانی که رشته نقاشی و گرافیک را انتخاب کردم، مشوق جدی من پدربزرگم بود. این جرقه‌ها در حوزه تجسمی برای من اتفاق افتاد؛ اما عمویم که از گویندگان و مجریان رادیو بودند، مشوق اصلی من و ستاره در عرصه نمایش بود که در سن 5 سالگی در فیلم کوتاه عمویم بازی کردیم.
 
 
* تاثیر خانواده در انتخاب شغل برای شما تاثیر گذار بود؟
 
خانواده در یک انتخاب شغل تاثیر می گذارد، و اولین فرزند که در یک خانواده کار خود را شروع می کند هم در ادامه راه بقیه فرزندان موثر خواهد بود.
 
* رابطه شما با خواهر و بردارتان؟
 
5 خواهر و بردار هستیم. با توجه به اینکه برای پدر و مادر در اوایل سخت است و برای ما که فاصله سنی کمی با هم داریم، دوران شادی در زمان کودکی داشتیم؛ اما این اتفاق در بین خواهر و برداران امروزی کمتر رخ می‌دهد.
 
 
* در اولین حضور در سریال چه حس و حالی داشتید؟
 
 مجموعه «خاک سرخ» اولین سریالی بود که از من پخش شد و در آن زمان پربیننده ترین سریال انتخاب شد؛ اما وقتی اولین فیلم‌های خود را  که در «شراره» و «متولد ماه مهر» بازی داشتم روی پرده سینما دیدم، برایم هیجان انگیز بود. چرا که ابعاد پرده خیلی بزرگتر از فضای تلویزیون است. در حال حاضر هم همین حس و حال را دارم، زمانی که فیلمی از خود روی پرده سینما مشاهده می‌کنم.
 
 
* نظر خانواده در خصوص حرفه شما؟
 
پدرم خیلی مشوق من در این زمینه بود. همان طور که گفتم فرزندان اول سختی بیشتری می‌کشند و به دلیل اینکه فرزند چهارم هستم راحتتر پیش رفتم.
 
 
* می توانیم بگویم نقطه عطف کاری شما خاک سرخ بود؟
 
سریال «خاک سرخ» شروع کار من با تلویزیون است؛ شروع کار خوبی بود. اما من بعد از «خاک سرخ» کارهای دیگری مثل «رقص پرواز» را داشتم ولی به مرور کمتر شد.
 
 
* بهترین و بدترین اتفاق شما در عرصه هنر؟
 
حضور در کنار اساتیدی که همیشه دوست داشتم با آنها همکاری داشته باشم. در ابتدای کار همکاری با آقای حاتمی کیا خیلی فرصت خوبی بود. همچنین کار با آقای سلطانی، جوزانی. من با تمام کارگردانانی که کار کردم. همه آن‌ها جزو چهره‌های مطرح این حوزه بودند و به عنوان یک بازیگر برایم یک شانس بود که در کنار آن‌ها باشم. از طرفی به خاطر صبوری‌هایی که داشتم، کارهایی را انجام ندادم تا بتوانم با این عزیزان همکاری داشته باشم.
 
خاطره تلخ من به تصادف دی ماه 84 بر می گردد که خدا به من عمر دوباره دارد، چرا که شدت تصادف خیلی بالا بود و چشم چپ من بخیه خورد، که هنوز آثار آن مانند یادگاری باقی مانده است.
 
 
* دلیل حضور شما در چند کار دفاع مقدسی؟
 
شروع حضور در کارهای دفاع مقدس کاملا اتفاقی بود؛ اما این محیط و شرایط روی من اثر گذاشت. به خصوص در حوزه جنگ و خانم‌هایی که در این مدت درگیر جنگ بودند. به نظر من ادای دین به آن‌ها نشده بود، در این سریال‌ها نقش‌ها هر کدام جای کار خود را داشت و به قسمتی از زندگی آن‌ها پرداخته‌ایم.
 
 
* در حال حاضر کم کار شدید؟
 
من کم کار نشدم. در سال گذشته «دولت مخفی» را داشتم و امسال مجموعه «بی قرار» را بازی کردم.
 
 
* دوباره تولدتان را تبریک می گویم. حال و هوای شما در تولد 40 سالگی چگونه است؟
 
وارد هر دهه‌ای که می‌شویم از دور به نظر می رسد که چه اتفاق عجیبی می‌افتد؛ اما زمانی که این مسئله رخ می‌دهد تغییری نمی‌بینی؛ اما 40 سالگی اوج پختگی هر انسانی است. تمام تجربیات دوره نوجوانی و جوانی را پشت سر گذاشتی و وارد میانسالی می‌شوی. من بعد از 20 سال که از زمان دانشگاه و ورود به بازار کار برایم گذشته بخواهم معدل بگیرم، در مجموع خیلی راضی هستم.
 
 
* آرزوی شما در روز تولد؟
 
 آرزویم برای خانواده و همه مردم ایران سلامتی است و برای همه کشورها صلح و صفا را می‌خواهم.
 
 
* با توجه به اینکه تولد شما با شب یلدا مصادف شده، شما تا به حال غافلگیر شدید؟
 
نه، معمولا از قبل معلوم بوده است و به دلیل مناسبت شب یلدا کسی تولدم را فراموش نکرده است.
 
 
* توصیف شما در خصوص شب یلدا؟
 
خانواده من به این آیین و سنت اعتقاد دارند، سعی کردم این سنت‌ها را رعایت کنم؛ چرا که حیف است این آیین کهن فراموش شود. به خاطر اینکه تولدم بوده، شب یلدا من ابتدا فال حافظ می‌گیرم، پدرم آن فال را برایم می‌خواند و با حفظ این سنت‌ها متمایز از کشورهای دیگر می‌شوم.
 
 
* همکاری شما با شهرداری ادامه دارد؟
 
 از سال 86 با شهرداری همکاری داشتم. ماحصل آن 5 هزار متر کارهای زیبایی است که در سطح شهر مشاهده می‌کنید و این همکاری اتفاق خوبی بود.
 
 
* حرف پایانی؟
 
 یلدا را به همه هموطنانم تبریک می‌گویم، امیدوارم عمر آن‌ها به طولانی‌بودن شب یلدا باشد. همه عزیزان سالم و سلامت باشند.
 
 
گفتگو از: الهام قبادی
 
 
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید. 
 
انتهای پیام
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار