به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، جمعه‌ها روی آنتن می‌رود. حول و حوش ساعت شانزده؛ بیست سالی از به دنیا آمدنش می‌گذرد. پنج شش ساله بود که اسمش را گذاشتند «از آسمان».

پیشتر به نام ویژه‌های دفاع مقدس شناخته می‌شد. کارش پرداختن به مقولۀ حماسه و جهاد و شهادت است. مدام از این خانه به آن خانه می‌رود. یک جا برای نشستن سر سفرۀ خاطرات شهید و جای دیگر برای هم صحبتی با جانبازان و آزاده‌ها و بچه رزمنده ها. خلاصه اینکه هر هفته زیر این گنبد کبود با یک قصۀ تازه به خانۀ مردم می‌رود. گاه از پشت کوه‌های بلند؛ گاه از آن سوی جنگل و بعضی وقت‌ها از همین خانۀ بغلی.

عدد تولیداتش از هزار و سیصد رد شده و حالا برای خودش یک دانشنامۀ تصویری جهاد و شهادت است. در بساطش همه جور قهرمانی پیدا می‌شود. از جوان‌های پر شور گرفته تا بابای جوانی که دخترک خردسالش را بوسید و رفت. از تنها پسر خانواده‌ای که سی و چند سال پیش راهی جبهه شد و هنوز برنگشته تا جانباز قطع نخاع گردنی که روزی هزار بار جلوی چشم همسرش شهید می‌شود. جانم برایتان بگوید که این قصه سر دراز دارد.

کار «از آسمان» هم سخت است و هم آسان. یکجور‌هایی باید در دل آتش گلستانش را به تصویر بکشد. هر چند که ابراهیم داستانهایش همیشه قربانی می‌گردد. ماجرا به همینجا ختم نمی‌شود. سر دوربینش را که می‌چرخاند قاب تصاویرش حماسه باران می‌شود. انگار که خود کربلاست. حر دارد؛ حبیب دارد؛ قاسم دارد؛ ام وهب که فراوان دارد.«از آسمان» هم قرار است که دنباله رو حضرت عقیله النساء، زینب کبری سلام الله علیها باشد و کار قهرمان‌های داستانش را تکمیل کند. اسم کرببلا آمد. چندباری از آسمان همراه با جانباز‌های بالای هفتاد درصد زیارت اولی به زیارت حضرت اباعبدالله علیه السلام هم مشرف شده است. نمی‌دانید که چه حال قشنگی داشتند موقع زیارت؛ به ویژه جانباز بصیری که روبروی حرم ایستاد و با چشم دل یک دل سیر صحن و سرای ارباب را تماشا کرد.

راستی! خودش هم سینه سوخته است. سال هشتاد و هشت صدای انفجار یک بمب در منطقۀ پیشین بلوچستان ایران را لرزاند. یکی دو ساعت بعد، خبر شهادت سردار نورعلی شوشتری و چندین نفر دیگر در کشور دهان به دهان شد. دو نفر از شهدا مال «از آسمان» بودند. محمد فراهانی و عباس گودرزی، از آن به بعد، قصه‌های «از آسمان» خوش رنگتر شد.

«از آسمان» کوچه‌های شهید دادۀ ایران را مثل کف دستش می‌شناسد. از شمال غرب تا جنوب شرق؛ از جنوب غرب تا شمال شرق. شهر و روستا و حتی چادر‌های پر مهر و محبت عشایر برایش فرقی ندارد؛ نام شهید یا ایثارگر را که بشنود، دوربینش را روشن می‌کند تا ماجرای تازه‌ای را برای تاریخ دیار دلاوران، ایران قهرمان روایت کند.

حمید بناء نویسنده «از آسمان»

انتهای پیام/