این روزها زندگی عده ای از آدم ها در پشت چراغ های قرمز می گذرد، روزهایی که این افراد برای گذراندن معاش زندگی خود دست گدایی جلویمان دراز می کنند.

زندگی پشت چراغ های قرمز شهر/ بزرگترین مشکل تکدی گران چیست؟به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بیرجند،  آدم هایی که هر روز در شهر دست گدایی جلوی مردم دراز می کنند، هرکدام  قصه متفاوتی دارند.

تک تک این افراد به دلیلی دست به تکدی گری می زنند؛ عده ای اعتیاد دارند، عده ای بی خانمانند. 

خانم تو را به خدا کمک کنید! بیمارستان مریض دارم! 

اینها جملاتی است که روزانه شاید پشت چراغ های قرمز سطح شهر بشنویم و بی توجه از کنار این افراد بگذریم، یا شاید هم مبلغی برای کمک به این افراد بدهیم و مسیرمان را ادامه دهیم.

زندگی پشت چراغ های قرمز شهر

اعتیاد، کاسه گدایی به دستشان داد

قدم به قدم همراه او شدیم، پاهایی که روزی برای تکدی گری قدم برمی داشت.

محبوبه مادر خانواده‌ای است که ۵ سال به همراه خانواده اش تکدی گر بوده است.

او می گوید:« من ، همسرم ، دو پسر و یک دخترم اعتیاد داشتیم و مجبور بودیم برای بدست آوردن پول موادمان گدایی کنیم. روزی چند بار ، راهی چهار راه ها، بازار و مساجد می شدیم، شوهرم نابینا بود و همین باعث می شد تا مردم کمک بیشتری به ما کنند.»

از آن روزها و وضعیت زندگی اش از او پرسیدیم با بغض گفت:« روزهای خیلی سختی بود، مردم نگاه های بدی به ما داشتند، مجبور بودیم برای پول اندک ، دست مان را به سوی همه دراز کنیم خیلی ها تحقیرمان می کردند و بی توجه از کنارمان رد می شدند اما عده ای هم کمک مان می کردند.»

زندگی پشت چراغ های قرمز شهر

بهزیستی کلید نجات خانواده

نگاه های مردم هم در محله ، رهایشان نمی کرد، بیشتر همسایه ها ارتباطشان را با آنها قطع کرده بودند ، اعتیاد و تکدی گری باعث شد تا اهالی محل برای پایان دادن به این اوضاع با بهزیستی و ستاد مبارزه با مواد مخدر تماس بگیرند.

محبوبه می گوید : «همه معتاد بودیم و خانه ما برای دیگر معتادان پاتوقی شده بود ، در خانه رفت و آمد زیاد بود و این باعث آزار و اذیت همسایه ها می شد.

البته چند باری هم با همسایه ها  دعوا کردیم تا اینکه پس از گزارش اهالی محل ، بهزیستی و ستاد مبارزه با مواد مخدر به خانه مان آمدند و ما راهی کمپ شدیم.»

اعضای خانواده برای ترک اعتیاد به مراکز درمان بهزیستی تحویل داده شدند، سه ماهی در مرکز ترک اعتیاد ماندند تا دوباره سلامتی شان را به دست آوردند و پدر خانواده را هم بعد از ترک اعتیاد راهی خانه سالمندان کردند.

محبوبه می‌گوید: آن ۵ سال به اندازه ۵۰ سال برایمان گذشت، روز‌هایی که تنها فکر و ذکرم به دست آوردن مواد مخدر بود و حتی توانایی درست کردن غذا برای فرزندانم را نداشتم، می‌دانستم بچه‌ها هم از این وضعیت خسته شده اند، ولی در باتلاق اعتیاد گیر کرده بودم و راهی برای نجات نمی‌یافتم.

روزهای خیلی سختی بود اما بالاخره تمام شد حالا دو سالی است که پاک شدیم و اعتیاد را کنار گذاشتیم،اما همسرم همچنان در خانه سالمندان است. امیدوارم که او هم به زودی به جمع خانواده برگردد.»

زندگی پشت چراغ های قرمز شهر

راهی خانه اش شدیم، درب خانه را باز کرد و وارد خانه شدیم.

 حالا از آن روزهای تاریک و سیاه خبری نبود، خانه مرتب با گل های زیبا، زندگی در این خانه گویا دوباره جریان گرفته بود و محبوبه مادری مسئولیت پذیر شده بود و جای پدر راهم در خانه پر کرده بود.


بیشتر بخوانید


«در حین ترک اعتیاد در کمپ شهرداری در کلاس های حوله  بافی که برگزار می شد ، شرکت کردم ، پس از گذراندن  دوره حوله بافی ، مسئول کمپ، یکی از دستگاه های حوله بافی و نخ ها را به من قرض دادند و من در خانه حوله بافی را ادامه دادم و حالا دو سالی است که حوله بافی می کنم.»

پشت دستگاه حوله بافی نشست و ادامه داد: « خداروشکر معاش زندگی مان را با حوله بافی می گذرانیم ، وقت هایی هم که خسته می شوم کیسه حمام می دوزم و یا بافتنی می کنم.»

حالا همسایه هایی که روزی نگاه بد به محبوبه و خانواده اش داشتند امروز خریداران دست بافته های محبوبه هستند و از او و خانواداه اش حمایت می کنند.

بیشتر فروش حوله ها و کیسه های حمام بین همسایه های اوست ولی در آینده قصد دارد با یک مغازه دار قرارداد بسته و اجناسش را در آنجا به فروش برساند.

زندگی پشت چراغ های قرمز شهر

اعتیاد، علت بیشتر تکدی گری

 امیرآبادی مسئول کمپ شهرداری  خراسان جنوبی می گوید:«در ابتدا این افراد را شناسایی می کنیم و بعد از اینکه راهی کمپ می کنیم ، پس از تشکیل پرونده ریشه یابی علت تکدی گری این افراد ، مشکلات خودشان و خانواده شان را حل می کنیم و آنهایی هم که بی خانمانند در همین کمپ شهرداری نگهداری می شوند.»

مسئول کمپ ، دلیل بیشتر تکدی گری بین بانوان را اعتیاد می دانست.

 بعد از ترک اعتیاد و بازگشت مجدد سلامتی، بانوان برحسب علاقه شان در کلاس های مختلف از جمله خیاطی، بافتنی،حوله بافی و... شرکت می کنند، اما اینجا پایان کار نیست بلکه پس از گذراندن دوره ها نیز به این افراد وسایل مورد نیازشان برای شروع کار داده  می شود وهر از گاهی هم از منازل شان بازدید می شود تا اگر چیزی کم و کسر داشتند مشکل شان را برطرف کنند. سال گذشته نیز برای 20 نفر از بانوان بهبود یافته از اعتیاد خراسان جنوبی شغل ایجاد شده است.

معتادان بهبود یافته، نیازمند حمایت و پذیرش اجتماعی

شاید اگر این حمایت ها صورت نگیرد و این افراد توسط اطرافیان طرد شوند و جامعه هم این افراد را نپذیرند، ممکن است دوباره این افراد به همان سمت و سو برگردند.

نیاز بیشتر این خانواده ها علاوه بر حمایت مالی؛ حمایت معنوی و روحی است تا بتوانند بعد از بازگشت سلامتی ، زندگی دوباره شان را به کمک فامیل و آشنایان شروع کنند.

زندگی پشت چراغ های قرمز شهر

گزارش از زهرا رضوانیان

انتهای پیام/ک

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.