جنگ‌های رسانه‌ای/ آفند و پدافند

در بخش دیگری از این جلسه، نوبت به ساوین رسید و گفت: در حالت کلی، فرهنگ نمی‌تواند به شکل مستقیم نتیجه سیاست و ایدئولوژی باشد. برای مثال در شوروی همه چیز ابتدا از سطح سیاسی به سطح فرهنگی رسید و یا در کوبا بعد از انقلاب آن کشور، فیدل کاسترو برای فرهنگ‌سازی شروع به فعالیت‌های رسانه‌ای کرد. باید بگویم در زمینه ساخت مستند درباره جنگ بوسنی و مسائل دیگر خلائی حس می‌شود که اگر ما آن را پر نکنیم، آمریکایی هر جور که بخواهند آن را پر خواهند کرد. این‌گونه بین دیدگاه‌های مختلف جنگ رخ خواهد داد. برای مثال، بحث جنگ بوسنی با ایده‌های صرب‌ها شرایط خاص خودش را داشت اما واقعیت جوری نبود که رسانه‌ها آن را اشاعه می‌دادند.

او ادامه داد: کار کردن پیرامون این موضوع می‌تواند مسئله تحقیقاتی خوبی برای مستندسازان و روزنامه‌نگاران باشند. چنین جنگ‌های رسانه‌ای جنبه‌های آفندی و پدافنی دارند. برای مثال غربی‌ها به ایرانی‌ها و روس‌ها می‌گویند در حالت دفاعی هستیم در صورتی که این‌طور نیست. لذا باید فعالیت‌هایمان را بیشتر کنیم. ناتو سعی می‌کند این روزها جنگ شناختی را افزایش بدهد تا بر ذهن انسان‌ها غلبه کنند. حتی فراتر از پروپاگاندا هم پیش رفته و از طرق مختلف روایت‌های انتخابی خود را وارد اذهان مردم می‌کنند. جالب است بدانید همه این اطلاعات را از طریق ویروسی‌ کردن کامپیوتر‌ها انجام می‌دهد و از اینترنت برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنند. البته من فکر می‌کنم این روزها در آمریکا انشقاقی پیش آمده که در نتیجه ما باید عملکردی تهاجمی‌تر داشته باشیم.

حمرونی همچنین درباره نقش مستند در ایجاد ادراک برای مردم گفت:درباره خلق اطلاعات که چرا باید ایجاد کنیم؟ مخاطب کیست و چه هدفی داریم؟ باید صحبت کرد. در این سال‌ها شاهد بودیم که بسیاری از پژوهشگران غربی درباره افول غرب نوشته‌اند. بنابراین اصل یک تمدن مانند بدن انسان است و دوره‌ای دارد. عصر ما نیز عصر نابودی و افول غرب است. اما چه ادراک جایگزین آن می‌شود؟ آیا ادراک چین، هند، ایران، اوراسیا و... می‌توانند جایگزین این ادراک شوند؟ به هر ترتیب از ۲۰ سال پیش غرب با ایجاد بحران‌های مختلف برای حفظ ابرقدرتی خود تلاش می‌کند که نشان از افول آن است.

او ادامه داد: آمریکا امروزه سعی می‌کند به کمک قدرت اقتصادی و نیروهای اطلاعاتی که دارد بر سه مرکز شرق آسیا، غرب آسیا و اوراسیا فشار وارد کند. به همین‌خاطر امروزه شاهد هستیم که آمریکا و بریتانیا در دو منطقه مختلف در حال بحران‌زایی کردند. اول در اوکراین و بعد اطراف ایران را نشانه گرفتند. درک اهداف آمریکا امروزه مشکل شده است و در بازی شطرنجی گرفتاریم که چند بازیکن مهم مثل گروه آنگولاساکسون‌ها و مسلمان‌ها دارد. آنگولاساکسون‌ها نیروی اقتصاد را در دست دارند. اوراسیایی‌ها نیروی نظامی دارند اما مسلمانان و عرب‌ها انرژی دارند اما مدل اجتماعی ندارند. امروز می‌بینیم که ولادمیر پوتین در نقش طراح استراتژیک یک جامعه صحبت می‌کند برای‌ جامعه‌ای که نیاز به مدل اجتماعی دارد. گاهی این سپال پیش می‌آید که چطور می‌توان اسلام را مدرن کرد یا مدرنیته را اسلامی کرد؟ اما چون هیچ‌کدام از این دو ممکن است کشورهای مسلمان عقبگرد می‌کنند. زبان امروز، زبان تصویر است.

مشکل سانسور در پلتفرم‌های آمریکایی

ساوین بیان کرد: از آن‌جا که در رسانه‌های آمریکایی مشکلاتی در زمینه سانسور، تحریم اطلاعاتی، و…. دارند. بهتر است کشورهایی که مورد این تحریم‌ها هستند شروع به ایجاد شبکه‌های اطلاع‌رسانی و اجتماعی خود کنند. صحبت فیدل کاسترو را نباید فراموش کرد که می‌گوید تاریخ را نباید فراموش کرد. مستندسازی هم مقوله‌ای است که تاریخ را ثبت می‌کند.

حمرونی در پایان گفت: گاهی فکر می‌کنم چه کسی قرار است تاریخ جدید ما را روایت کند. دنیای غرب امروز این توانایی را ندارد چون خالی از تمدن است. آمریکایی‌ها هم نمی‌توانند و تلاش می‌کنند تا تاریخ جدیدی بنویسند. فکر می‌کنم ما در غرب آسیا باید برای نوشتن این تاریخ با هم متحد شویم.