
باشگاه خبرنگاران جوان - اولین نشست برنامه «سینمای ایران برای وطن» با نمایش نسخه مرمت شده «خانه دوست کجاست؟» ساخته زنده یاد عباس کیارستمی شنبه ۴ مرداد با حضور محمود کلاری و عبدالجبار کاکایی و با اجرای حمیدرضا مدقق در موزه سینما برگزار شد.
کلاری در ابتدای این برنامه با بیان اینکه «خانه دوست کجاست؟» برای او معنای خاصی دارد، گفت: یکی از ویژگیهای بارز این فیلم برای من که با عکاسی این حرفه را شروع کردم و سپس با عشق و علاقه وارد سینما شدم، نمونهای از زندگی هنرمند است و این نگاه و شیوه پرداخت نیز ازهمین زیست هنرمندانه نشات میگیرد. درواقع فرم و ساختاری که در فیلم جاری است حاصل زیست هنرمند است.
وی با بیان اینکه نگاه ساده و بیپیرایه فیلمساز به صورت شاعرانه در فیلم وجود دارد، ادامه داد: به عقیده من کیارستمی اگر فیلمساز نمیشد، شاعر میشد. او شکلی از سینما را به من معرفی کرد که سرشار از خلوص بود. «خانه دوست کجاست؟» درحالی که سرشار از جنبههای هنرمندانه است اما مخاطب را وارد فضای اثر میکند، به گونهای که شما احساس نمیکنید که درحال تماشای یک فیلم هستید.
کلاری با اشاره به علاقه کیارستمی به شعر، بیان داشت: آقای کیارستمی مجموعهای از محفوظات شعر بود و به طرز عجیبی اشعار زیادی را حفظ بودند. وقتی به اسامی فیلمهای کیارستمی نگاه میکنیم مانند «خانه دوست کجاست؟» و «باد ما را با خود خواهد برد»، باز علاقه او به شعر نمایان میشود و درواقع سهگانه عباس کیارستمی اوج تقلای شاعرانه او است.
وی افزود: برای من خیلی دلایل تعلق خاطرم به نوع سینمای کیارستمی مشخص نبود و نمیدانستم چرا این سفر سینمایی عباس کیارستمی تا این حد برای من جذاب است درحالی که ردپایی از این نگاه در آثار خود نیز دیده میشود. به نظرم دلیلش این بود که کیارستمی به بهترین شکل ممکن بلد بود یک شعر را در فیلم سینمایی به تصویر بکشد و فیلمهای او علیرغم اینکه داستان مشخصی نداشتند اما کاملا دراماتیک هستند. نکته قابل توجه اینکه هرگز این مفاهیم شاعرانه به صورت شعاری در فیلم کیارستمی مطرح نمیشدند بلکه مربوط به ذات خود فیلم بودند.
در دانشگاههای دنیا بخشی به نام کیارستمی تدریس می شود
کلاری با بیان اینکه یکی از ویژگیهایی آثار کیارستمی این است که همهچیز به شدت شخصی است، گفت: کیارستمی سعی میکرد تمام تجهیزات پشت صحنه را تاحد امکان محدود کند. اینکه به عنوان یک فیلمبردار بخواهید با عباس کیارستمی کار کنید، بسیار سخت است و نباید این تلقی ایجاد شود که او تمام صحنه را خودش میچید بلکه ما همهچیز را برنامهریزی میکردیم و جزئیات اهمیت بسیاری داشتند.
وی خاطرنشان کرد: مهمترین دانشگاههای سینمایی دنیا بخش عباس کیارستمی را آموزش میدهند و سینمای او کاملا در دنیا جا افتاده است. این مکتب و سبک و سیاق در فیلمسازان پس از او ازجمله کوروساوا، نوری بیلگه جیلان، دیوید لینچ و... به وضوح دیده میشود. آقای کیارستمی در نقطه و زمان درستی مطرح شد؛ زمانی که در ایران انقلاب شده و نگاه مردم جهان به ایران معطوف شده بود. او توانست چهرهای از مردم این کشور را به دنیا نشان دهد که کاملا نسبت به چیزی که در رسانهها مطرح شده، متفاوت بود.
کیارستمی بازیچه جشنوارهها نشد
کلاری با بیان اینکه «خانه دوست کجاست؟» یک فیلم صلحطلب است، بیان داشت: در فیلمهای عباس کیارستمی آدمها سوالهایی مطرح میکنند، اما پاسخ مشخصی برایشان وجود ندارد و ما از بطن روایت فیلم به پاسخهای محکمتری برای این سوالات میرسیم. کیارستمی در روند زندگی خودش کودکی غالبی داشت و این سرگشتگی و بازیگوشی در زندگیاش همواره جاری بود و در فیلمهایش نیز نمایان میشد.
وی تاکید کرد: عباس کیارستمی بازیچه جشنوارهها نشد و جوایز را جدی نگرفت و مسیرش را به درستی پیش گرفته بود اما تقدیر کارش را ساخت.
این استاد فیلمبرداری پیشکسوت سینما، گفت: هیچکس بر این باور نیست که عباس کیارستمی ذهن سادهای داشت همه معتقد هستند که او ذهن بسیار پیچیده و چند وجهی داشت و چشم او در محیط و فضاهایی، جزئیات شگفانگیزی را میدید.
وی ادامه داد: الزاما واقعیت محض باورپذیر نیست بلکه شما واقعیت را باید به نوعی بسازید که قابل باور باشد و تبحر عباس کیارستمی دقیقا در همین نکته بود.
کلاری در پایان صحبتهای خود بیان داشت: عباس کیارستمی با زبان، فرهنگ و ماهیت ایرانی پیوند خورده بود.
پیدا کردن گوهر انسانیت از ارزشهای مهم فیلم است
در ادامه این نشست عبدالجبار کاکایی با اشاره به خلوص فیلم «خانه دوست کجاست؟» گفت: من نسبت به توانایی سینما رشک میبرم زیرا توانسته است در برخی موارد شعر را به حاشیه ببرد و خیلی حرفها را میتوان در پرده سینما واضحتر بیان کرد. پایه و اساس مفهومی «خانه دوست کجاست؟» تقابل مدرنیته و سنت است. درواقع این فیلم نشان میدهد که تمام تلاش بشر، برای پیدا کردن گوهر ارزشمند اخلاق و انسانیت در تلاش هستند.
وی افزود: در حوزه شعر ما در تقابل میان سنت و مدرنیته رویکردمان تسلیم بود و یک نوع بازگشت و رجوع به گذشته در ادبیات شکل گرفته بود. این اتفاق در فیلم «هامون» زنده یاد داریوش مهرجویی نیز به نوعی روایت شده است.
کاکایی تصریح کرد: پیدا کردن گوهر انسانیت و شرافت، پیدا کردن ارزشهای سنتی و تقابل سنت و مدرنیته از ارزشهای مهم این فیلم هستند.
کشف نگاه کودکانه کیارستمی نسبت به زندگی
کاکایی درباره نسبت فیلم با شعر سهراب سپهری نیز بیان داشت: نگاه یک کودک به جهان بدون پیشفرض است و ما هرچه سنمان بالاتر میرود، پیشفرضهای ذهنیمان نسبت به عناصر جهان بیشتر میشود. به عقیده من نگاه عباس کیارستمی در این فیلم کشف نگاه کودکانه نسبت به زندگی بود. سهراب سپهری نیز تقریبا همین مفاهیم را در شعرش برجسته میکند. درواقع عباس کیارستمی بروز و تجلی یک سهراب سپهری در عرصه سینما بود.
وی با اشاره به مفهوم دوستی ادامه داد: هدف این فیلم در نهایت کشف مفهوم دوستی است نه خود دوست. درواقع تلاش انسان ایرانی برای حفظ صداقتش در جهان مدرنیته به مثابه همان تلاش کودک در فیلم «خانه دوست کجاست؟» است.
کاکایی در بخش دیگری از این نشست گفت: مولانا محصول محیط شهری و مدارس کلاسیک فقهی و شمس برخاسته از نظام روستایی بود. مواجهه این دو باهم باعث شد تا مولانا با نظام مفهومی آشنا شود که فراتر از نظام درس و مدرسه است.
وی درباره شاعرانهترین صحنه فیلم «خانه دوست کجاست؟» گفت: خیلی از صحنهها و دیالوگهای این فیلم شعرهستند اما مواجهه پسربچه با پدربزرگش بسیار برای من نمادین بود. همچنین سکانس پایانی فیلم و این دیالوگ که «من مشق تو را نوشتم» برای من بسیار جالب توجه بود.
کیارستمی به من یاد داد فریب دنیای رنگارنگ را نخورم
کاکایی ادامه داد: تأثیرپذیری عباس کیارستمی از اشعار سهراب سپهری کاملا مشهود بود و فضاسازی کلاس درس در فیلم او شبیه به اشعار کتاب «اتاق آبی» سهراب سپهری است.
وی با اشاره به یادداشتی که پس از تماشای فیلم «خانه دوست کجاست؟» برای کیارستمی نوشته بود، خاطرنشان کرد: ما در دهه شصت بیشتر ذیل مجادلات سیاسی و اجتماعی شعر میگفتیم و من با دیدن فیلم کیارستمی و نگاه انسانی در بطن جامعه به یکباره به سن ۱۶ و ۱۷ سالگی خودم پرتاب شدم. فیلم کیارستمی هویت جامعه را به من معرفی کرد و نگاه من در آن زمان از مسائل سیاسی و اجتماعی به مسائل سنتی سوق پیدا کرد. از همانجا بسیاری از غزلها و اشعارم درباره فضای سنتی شهرم ایلام سروده شد. من از عباس کیارستمی یاد گرفتم که فریب این دنیای رنگارنگ را نخورم.
«خانه دوست کجاست» نسبت مستقیمی با وطن دارد
فریدزاده رئیس سازمان سینمایی هم که در میان تماشاگران این نشست حاضر بود با تشکر از مجموعه تصویرشهرشهرداری تهران، سالن های سینما و تهیه کنندگان آثار جهت مشارکت در برنامه «سینمای ایران برای وطن» و همکاران در سازمان سینمایی، فیلمخانه ملی و موزه سینما که شرایط برگزاری چنین برنامه ای را فراهم کردند گفت: عباس کیارستمی بزرگ و یک افتخار بزرگ برای ایران و سینمای ایران است. به قول برخی از اندیشمندان شعر درهر اثر هنری جریان دارد و اثر هنری نیز در شعر ساکن میشود و یک رابطه شکلی و معناداری بین ساخت اثر هنری و سرایش شعر وجود دارد. شما گاهی با گوش اثر هنری را میشنوید و گاهی با چشم یک اثر هنری را میشنوید. این شنیدن یعنی افق انسان برای پذیرش حقیقت باز است و این نکته به درستی در سینمای عباس کیارستمی دیده میشود.
وی با اشاره به اینکه کیارستمی فخر سینمای ایران است، بیان داشت: به همین دلیل است که اولین روز از مجموعه رویداد« سینمای ایران برای وطن» را با نمایش فیلم «خانه دوست کجاست» به یاد عباس کیارستمی شروع کردیم که نسبت مستقیمی با وطن دارد.
فریدزاده با بیان اینکه «خانه دوست کجاست؟» سکنی گزیدن آدمی در زبان و نسبت او را با جهان تایید میکند، گفت: عباس کیارستمی پیوند عمیقی با زبان و شعر داشت و بسیار متواضعانه این امر را بیان میکرد.
وی ادامه داد: کیارستمی پیوند عمیقی با زبان و شعر داشت و خیلی متواضعانه این مساله را پنهان میکرد و به دنبال فخرفروشی نبود. او با شعر و خاک عمیقا پیوند داشت و یکی از ایرانی ترین فیلمسازان سینمای ایران است.
رییس سازمان سینمایی در پایان تاکید کرد: تقریبا هیچیک از دانشکدههای تخصصی سینما در جهان را پیدا نمیکنید که آثارعباس کیارستمی در آنجا به نمایش درنیاید و تدریس نشود و افسوس که این فیلمساز بزرگ در سرزمین خود غریب واقع شد.
منبع: سازمان سینمایی