
باشگاه خبرنگاران جوان - تعداد چشمگیری از برندگان نوبل پس از برنده شدن به باورهای شبهعلمی که معمولاً خارج از حوزه تخصصیشان بود، روی آوردند. برخی از این افراد، دانشمندان برجستهای بودند که بعدها به موضوعاتی مانند تحقیقات روانی، ادراک فراحسی و حتی ادعاهایی عجیب مانند ملاقات با راکون سبزرنگ درخشان و موتورسواری که توانایی صحبت کردن داشته است، علاقهمند شدند.
پژوهشگران در یکی از فصلهای کتاب تفکر انتقادی در روانشناسی (Critical Thinking in Psychology)، تعدادی از این نمونهها را بررسی کردهاند. درحالیکه برخی به باورهای شبهعلمی ملالآور و نگرانکننده مانند عقاید بیاساس جیمز واتسون درباره نژاد و هوش گرایش یافتند، برخی دیگر به نسخههای سرگرمکنندهتری از بیماری نوبل مبتلا شدند.
پیر کوری که بهدلیل کشف رادیوم و پولونیوم جایزه نوبل فیزیک گرفت، بعدها در جلسات احضار ارواح شرکت میکرد و باور داشت بررسی پدیدههای ماوراءالطبیعه میتواند در درک پدیدههایی، چون مغناطیس به ما کمک کند. ژوزف تامسون، کاشف الکترون و دیگر برنده نوبل فیزیک، نیز علاقهای مشابه به پدیدههای روانی پیدا کرد و ۳۴ سال عضو انجمن تحقیقات روانی بود.
شارل ریشه، برنده نوبل فیزیولوژی یا پزشکی در سال ۱۹۱۳، مخترع اصطلاح «اکتوپلاسم» بود. او معتقد بود این ماده (اکتوپلاسم) میتواند از بدن واسطهها (افرادی که ادعا میکنند با ارواح ارتباط برقرار میکنند) در جلسات احضار ارواح خارج شود. گرچه هر چیزی که در این جلسات بهعنوان «ماده خاص» یا «اکتوپلاسم» نشان داده میشود، تنها حقه و فریبی از طرف واسطهها بود. برای مثال، واسطهای به نام هلن دانکن پارچهای نازک را قورت میداد و بعد به درخواست دیگران آن را دوباره بالا میآورد و گاهی برای ترسناکتر شدن، دستکش پلاستیکی یا عکسهایی از مجله به آن میچسباند.
گاهی بیماری نوبل میتواند پیامدهای خطرناکتری داشته باشد. ریچارد اسمالی، برنده نوبل شیمی در سال ۱۹۹۶ برای کشف ساختار سوم کربن، پس از دریافت جایزه با نظریه فرگشت مخالفت کرد. دیگرانی نیز بودهاند که از ایدههایی مانند اصلاح نژاد بشر، لوبوتومی (نوعی جراحی افراطی روی مغز) و نظریههای مضر درباره اوتیسم حمایت کردهاند.
دکتر کاری مولیس، برنده نوبل شیمی ۱۹۹۳ نیز پس از دریافت جایزه، درباره تغییرات اقلیمی و نقش ویروس HIV در ایدز ابراز تردید کرد. او همچنین ادعا کرد راکونی سبزرنگ و درخشان را دیده است که سوار موتورسیکلت نارنجی با او صحبت کرده است.
طبق گفته پل نرس، یکی از برندگان نوبل، فشار خارجی رسانهها و گروههای مختلف میتواند عاملی باشد که برندگان را به اظهارنظر در زمینههایی خارج از تخصصشان سوق میدهد. او در یادداشتی در ایندیپندنت نوشت: «در نظر بسیاری از مردم، ناگهان به یکی از برجستهترین کارشناسان جهان در تقریباً همه زمینهها تبدیل شده بودم. این موضوع برایم تا حدی شوکآور بود.» او افزود: «شما با درخواستهای فراوانی برای اظهار نظر درباره مسائل متنوع، امضای نامهها و طومارها و به طور کلی حمایت از موضوعات مختلف مواجه خواهید شد. اما نباید وسوسه شوید از حوزه تخصص خود یا از علم به طور کلی فاصله بگیرید.»
پژوهشگران در بررسی دیگری از برندگان نوبل توضیح میدهند که افراد بسیار باهوش گاهی دچار اشتباهات فکری میشوند که باعث میشود تواناییها و محدودیتهای خود را درست نبینند و احساس کنند همهچیز را میدانند و همیشه حق با آنهاست. این موضوع میتواند آنها را به باورهای غیرمنطقی و خودبزرگبینی سوق دهد.
با اینکه این ایده جالب است، هنوز مدرکی وجود ندارد که ثابت کند برندگان جایزه نوبل بیشتر از بقیه به باورهای غیرعلمی گرایش دارند. هرچند جالب است بدانیم حتی آنها هم ممکن است چنین تفکراتی داشته باشند، اما این موضوع نباید باعث شود که شما از ادامه تحقیقات و کارهای علمی خود دست بکشید، چون این «بیماری» واقعاً بیماری نیست و جای نگرانی ندارد.
منبع: زومیت