
باشگاه خبرنگاران جوان؛ رضوان پاک منش - چند پروژهٔ بزرگ (ازنا، الشتر، فازهای خرمآباد و چند تصفیهخانهٔ دیگر) در حال ساختاند و اگر تکمیل شوند پوشش جمعیتی و حذف ورود فاضلاب خام به رودخانهها بهطور چشمگیری بهبود خواهد یافت.
با این حال کمبود منابع مالی، فرسودگی شبکههای توزیع/جمعآوری، مدیریت و نگهداری ضعیف و عدم پیشبینی برای پساب صنعتی، همچنان چالشهای اصلیاند. منابع دولتی، مشارکت بخش خصوصی و برنامهریزی یکپارچه لازم است تا اهداف زیستمحیطی و بهداشتی استان محقق شود.
وضعیت تصفیهخانههای لرستان، میان امید و ضرورت
پروژهٔ تصفیهخانه فاضلاب ازنا: این پروژه با پیشرفت فیزیکی بالایی (حدود ۸۵٪ گزارش شده) در حال تکمیل است و ظرفیت سالانهٔ قابلتوجهی خواهد داشت که میتواند نیاز صنایع محلی از جمله فولاد را پاسخ دهد. تکمیل این طرح تا افق مشخص (۱۴۲۵ خورشیدی مطابق گزارشها) میتواند اثرات مثبتی در کاهش آلایندههای صنعتی و شهری داشته باشد.
الشتر: تصفیهخانهٔ الشتر نیز با پیشرفت مناسب (حدود ۷۰٪) در جریان است و برای تکمیل آن رقم قابلتوجهی اعتبار مورد نیاز اعلام شده است.
خرمآباد و فازهای آبی: دولت و شرکت آبوفاضلاب برنامههایی برای تکمیل یا احداث فاز دوم تصفیهخانهٔ آب خرمآباد در ترکیب با پروژهٔ سد مخملکوه دارند؛ با این حال فرسودگی شبکهٔ انتقال و توزیع آب شهری (گزارششده تا حدود ۴۰٪ فرسودگی) یک مشکل اساسی است که صرفِ احداث تصفیهخانهها بهتنهایی آن را حل نمیکند.
گامهای رو به جلو، چالشهای باقیمانده
برآوردها نشان میدهد برای تکمیل و بهرهبرداری پنج تصفیهخانهٔ اصلی در استان حدود ۲۲ هزار میلیارد ریال (بسته به پروژهها و فازبندی متفاوت گزارشها ارقام دیگری نیز ذکر کردهاند) یا معادلهای دیگری در منابع اخیر اعلام شده است؛ همچنین گزارشهایی وجود دارد که برای پنج تصفیهخانه هزینهای حدود ۲۵۰۰ میلیارد تومان نیز برآورد کردهاند. تفاوت در ارقام ناشی از محدوده پروژهها، هزینهٔ تجهیزات و تغییر شاخصهای ارزی و تورم است. این نشاندهندهٔ نیاز مبرم به تأمین منابع مالی پایدار و سازماندهی پروژههاست.
کمبود بودجه و کندی قراردادها: برخی قراردادها به دلایل حقوقی یا مالی متوقف یا خاتمهیافته که موجب تأخیر در تکمیل و افزایش هزینهٔ نهایی شده است.
فرسودگی شبکهٔ آب و فاضلاب: حتی در شهرستانهای بزرگ مثل خرمآباد فرسودگی شبکه انتقال آب بهعنوان یک عامل مهم در هدررفت آب و اثرگذاری منفی روی کیفیت و هزینهٔ نگهداری مطرح است.
آلودگی رودخانهها و ورود فاضلاب خام: شهرهایی که هنوز تصفیهخانهٔ مناسب ندارند (مثلاً دورود در گذشته گزارش شده که بخش زیادی از فاضلاب به رودخانهٔ تیره وارد میشود) باعث آسیب زیستمحیطی و بهداشتی میشوند؛ تکمیل تصفیهخانهها و جمعآوری جامع فاضلاب برای جلوگیری از این آلودگیها ضروری است.
پساب صنعتی و نیاز به پیشدرمان: وجود صنایع (از جمله فولاد) نیازمند آن است که قبل از ورود پساب به خطوط شهری یا منابع آب، پیشدرمان صنعتی انجام شود تا بار آلودگیها قابلکنترل باشد. برخی پروژهها با محوریت تأمین نیاز صنایع طراحی شدهاند، اما هماهنگی میان صنایع و مدیریت آب هنوز کامل نیست.
لرستان در نقطهای قرار دارد که با تکمیل چند پروژهٔ کلیدی و اصلاح نحوهٔ مدیریت شبکه و تأمین مالی میتواند به بهبود محسوس کیفیت آب و کاهش آلودگی رودخانهها دست یابد. اما مسیر بدون چالش است: تأمین منابع، اجرای مؤثر نگهداری، و همسوسازی سیاستهای صنعتی و محیطزیستی ضروریاند.
اگر استان بتواند پروژههای نیمهتمام را ظرف ۱–۳ سال آینده تکمیل کند و همزمان بر نگهداری و بازسازی شبکه تمرکز کند، اهداف پوشش فاضلاب تا حدود ۸۵٪ قابل دستیابی خواهند بود؛ در غیر این صورت هزینههای محیطی و اقتصادی بلندمدت افزایش خواهد یافت.