باشگاه خبرنگاران جوان - در جهان پرشتاب امروز، معنویت بیش از هر زمان دیگری به یک نیاز درونی تبدیل شده است. اما در میان نقشها و مسئولیتهای متعدد زنان، از مادر و همسر گرفته تا کارمند، پرستار یا مراقب خانواده، تجربه معنویت چهرهای متفاوت مییابد. دیگر سخن از خلوتهای طولانی در مساجد یا دعاهای مفصل نیست، بلکه سخن از «حضور خدا در دلِ کارهای عادی» است؛ در آرامش میان همهمه زندگی.معنویت زنانه در جامعه معاصر ایران، گاهی نه در کلام و مناسک، بلکه در صبر، مهربانی و احساس مسئولیت تجلی مییابد. زنانی که ایمان را نه در کنارهگیری از زندگی، بلکه در ادامه دادنِ آن جستوجو میکنند.
در آپارتمانی در شرق تهران، صدای جوشیدن چای و قاشق زدنهای صبحگاهی با صدای قرآن تلفیق میشود. زهرا رضایی، ۳۷ ساله، کارمند بانک و مادر دو فرزند است. میگوید بیشتر وقتها فرصت دعا ندارد، اما سعی میکند ایمانش را در کارهای ساده حفظ کند. و مگر زندگی به سبک اسلام پیامبر رحمت صل الله علیه و آله وسلم جز این است؟رضایی میگوید: «من خدا رو وسط کارهای معمولی پیدا میکنم. وقتی دارم لباس بچههام رو پهن میکنم، یا حتی موقعی که با اربابرجوع بداخلاق سروکار دارم. همون لحظهها به خودم میگم «آروم باش، خدا داره میبینه.» برام همین یادآوری، خودش دعاست.»امام رضا علیه السلام درباره این نوع از عبادت در کلامی میفرمایند: «عبادت به بسیاریِ نماز و روزه نیست بلکه عبادت، بسیار اندیشیدن در کار خداست.»
در بیمارستانی در کرج، مریم نادری، پرستار ۴۲ ساله، معنویت را در لحظههای کاریاش تجربه میکند و میگوید: «شیفت شب سخته، مخصوصا وقتی بیماری از دنیا میره. اون موقعها دلم میخواد یه گوشه گریه کنم، ولی همونجا تو دلم میگم «خدایا، بهش آرامش بده، به ما هم صبر.» برای من دعا یعنی همدلی؛ یعنی وسط سختیها آدم موندن.»نادری میگوید خیلی وقتها همکارانش فکر میکنند او خیلی قوی است، اما خودش باور دارد که فقط ایمان است که نگهش داشته: «من هر روز یه بار با خدا حرف میزنم، بیهیچ تشریفاتی. انگار با یه دوست قدیمی دردودل میکنم. اما همیشه باور دارم پولی که از کارم درمیارم حلاله و به نظر خودم این خودش هم یه نوع عبادته.»امام صادق علیه السلام در بیانی، درآوردن رزق حلال را بخشی از عبادت میداند و میفرمایند: «عبادت ده بخش دارد، و یکی از آنها طلب حلال است. هر کس خوراک و نوشیدنی خود را پاک گرداند، در پناه خداست.»
در یکی از محلههای قدیمی قم، خانم رستگار، ۵۵ ساله، از مادر سالخوردهاش مراقبت میکند. میگوید معنویت برایش در خدمت خلاصه میشود: «گاهی دلم میخواد مثل قدیما نماز شب بخونم، ولی تا صبح بالای سر مادرم بیدارم. یه شب گریهام گرفت که چرا از عبادت دور شدم؟ همون موقع حس کردم انگار یه صدا تو دلم گفت «همین که اینجایی، خودش عبادته.» از اون شب دیگه با آرامش پرستاری میکنم.»پیامبر مهربانی صل الله علیه و آله و سلم در حدیثی نه تنها خدمت کردن را بلکه فقط نگاه با محبت به والدین را عبادت میداند و میفرمایند: «نگاه کردن به پدر و مادر از روی محبت، عبادت است.»
در روایت این زنان، خدا دیگر فقط در مسجد یا محراب نیست؛ در آشپزخانه، بیمارستان، محل کار و خانه پدری حضور دارد. برای این زنان، ایمان در «ادامه دادن» زندگی معنا پیدا میکند، در مهربانی، صبر، و لبخند زدن حتی وقتی خستهاند. و در واقعیت، این زنان، با تمام مشغلهها و فشارهای زندگی، تنها یک راز مشترک دارند: «خدا را در میان تکرارهای روزمره زندگیهایشان پیدا کردهاند.»
تجربه این زنان نشان میدهد که درک معنویت دیگر محدود به اشکال سنتی عبادت نیست. خداوند در زندگی روزمره آنان حضوری زنده دارد؛ در صبر هنگام کار، در مهربانی با دیگران، و در آرامشِ دلِ پرمشغله. این نوع از معنویت «زنانه» از آن جهت است که با عشق، مراقبت و استمرار گره خورده است نه در انزوا، بلکه در متنِ زندگی.آنان با ایمان خود، تعریف تازهای از عبادت ارائه میدهند؛ عبادت به مثابه «زیستن با آگاهی از حضور خدا». شاید راز ماندگاری و آرامش آنان نیز همین باشد؛ اینکه خدا را نه در دوردست، بلکه در میان تکرارهای ساده و بیادعای زندگیشان پیدا کردهاند؛ نزدیک و مهربان و گرم، به قول خانم نادری، دقیقا مثل یک دوست صمیمی!
منبع: فارس