باشگاه خبرنگاران جوان- اواخر هفته گذشته زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن برادرزادهاش خبر داد و گفت: «صبح برادرزادهام را به مهدکودک میبردم که ناگهان مرد موتورسواری به ما نزدیک شد و میخواست بچه را با خود ببرد که مقاومت کردم، اما قمهاش را بیرون کشید و بعد هم بچه را به زور با خود برد.»
رد پای مادر
با گزارش این خبر، تحقیقات به دستور بازپرس عظیم سهرابی آغاز شد و در ادامه پدر کودک به کارآگاهان گفت: «وضع مالی متوسطی دارم و اختلافی نیز با کسی ندارم که بخواهد برای انتقامگیری یا اخاذی دخترم را برباید. فقط به همسر سابقم مشکوک هستم. مدتی قبل از هم جدا شدیم و قرار بود هر چند روز یکبار دخترمان را ببیند، اما هر بار که او دخترم را با خود میبرد، رفتار بچه تغییر و بیقراری میکرد، من هم دیگر اجازه ندادم به دیدن دخترمان بیاید. الان هم فکر میکنم ربودن بچه کار مادرش باشد.»
در ادامه کارآگاهان با تحقیقات محلی دریافتند دختربچه را در خانه پدربزرگش مخفی کردهاند، بنابراین بازپرس جنایی دستور احضار مادر کودک را صادر کرد.
با احضار زن جوان، او کودک را به پدرش برگرداند و در تحقیقات به اجیر کردن مردی برای ربودن فرزندش اعتراف کرد. با دستگیری مرد موتورسوار و اعترافات وی، به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی پایتخت، آنها با قرار وثیقه آزاد شدند.
نمیدانستم کارم جرم است
پسر ۳۰ ساله درباره این ماجرا گفت: «ما همسایه مادر این بچه هستیم. چند وقت قبل مادرم برایم تعریف کرد که پدر بچه اجازه نمیدهد مادرش او را ببیند. دلم برایش سوخت و به مادرم گفتم کاش میشد برای این زن کاری کرد تا اینکه یک روز مادر بچه به خانه ما آمد و من به او گفتم اگر از دستم کاری برمیآید بگویید انجام دهم. او هم این پیشنهاد را مطرح کرد و گفت خیلی دلم برای بچهام تنگ شده فقط میخواهم چند روزی پیش من باشد.»
برای این کار پول گرفتی؟
من بدون هیچ چشمداشتی این کار را کردم. فقط برای اینکه دل مادری را شاد کنم.
پس ماجرای قمهکشی چه بود؟
برای ترساندن بود. اول با زبان خوش به عمهاش گفتم بچه را به من بدهد، اما او مخالفت کرد و من مجبور شدم دست به قمه شوم تا او بترسد. اصلاً نمیدانستم این کاری که میکنم جرم است و برای من و مادرش مشکل به وجود میآورد. فقط میخواستم حال یک مادر با دیدن بچهاش خوب شود.
منبع: روزنامه ایران