غربی‌ها البته با هیتلر مخالف بودند؛ اما خود روی دیگری از آن دیکتاتوری وحشی را در عمل اجرا می‌کنند.

باشگاه خبرنگاران جوان - همه عمر، غربی‌ها تصویری از رسانه برای غیرغربی‌ها و به طور اخص برای - به قول خودشان - جهان‌سومی‌ها و البته برای مردم خودشان ترسیم می‌کردند که با واقعیت به‌کارگیری رسانه در غرب متفاوت بود. آنها رسانه را ابزاری برای جریان آزاد اطلاعات معرفی کردند و چنان با قدرت و پرصدا بر طبل آزادی رسانه‌ها کوفتند که گویی همین آزادی همه کار را درمی‌آورد! در دنیای غرب، اما رسانه همان دیالوگ بیان شده از زبان کاراکتر گوبلز، وزیر اطلاع‌رسانی هیتلر در فیلم سینمایی «گوبلز و پیشوا» است؛ جایی که تأکید می‌کند: «رسانه در زمان جنگ، ابزار پیشبرد جنگ است، نه وسیله اطلاع‌رسانی.» شاید بگویید غربی‌ها مخالف هیتلر و گوبلز هستند؛ بله، اما کدام کار او را انجام نمی‌دهند؟ آیا نسل‌کشی نمی‌کنند یا دنبال سیطره قدرت خود نیستند یا با دیکتاتوری سیاست‌هایشان را تحمیل نمی‌کنند؟ که می‌کنند وگرنه آن دیالوگ که حرف خاصی نیست که من‌قال آن در ماقال مؤثر باشد. اشاره کنیم به یک تکنیک رسانه‌ای هیتلر، جایی که معتقد بود: «دروغ باید چنان عظیم باشد که هیچ‌کس باور نکند که کسی آن‌قدر گستاخ باشد که چنین بی‌شرمانه حقیقت را تحریف کند.»

آیا غربی‌ها با همین شیوه‌ها افکار عمومی جهان را به بردگی رسانه‌های خود نگرفتند و جای جلاد و شهید را حتی در موضوع روشنی مثل جنایات صهیونیست‌ها در غزه عوض نکردند؟ غربی‌ها البته با هیتلر مخالف بودند؛ اما خود روی دیگری از آن دیکتاتوری وحشی را در عمل اجرا می‌کنند؛ لذا بی‌راه نیست که همان سیاست رسانه‌ای را در عمل پیاده کنند. با این تفاوت که درظاهر آن را بیان نمی‌کنند و مخاطب را فریب می‌دهند. در حرف از آزادی رسانه‌ها و بی‌طرفی آنها می‌گویند؛ اما در عمل رسانه باید برای ایستادن در طرف غربی‌ها آزاد باشد، همین! برای رسانه‌های ایران هم عبارت «رسانه برای صرفاً اطلاع‌رسانی» را تبلیغ کردند تا ابزار جنگ بودن رسانه پنهان شود؛ اما در واقعیت از همان آغاز شکل‌گیری قیام مردم ایران در دهه ۴۰، رسانه‌های غربی علیه انقلابی که می‌خواست شکل بگیرد و بعدتر به وقوع پیوست، صف‌آرایی کردند و ابزار پیشبرد سیاست‌های دولت‌های متبوعشان علیه ایران شدند.

روزی که نتانیاهو پس از تجاوز نظامی به ایران، از مردم ایران خواست برخیزند و از فرصت! حمله اسرائیل استفاده کنند، امیدواری‌اش نه به مردم ایران که در واقع، به نتیجه‌بخش بودن سال‌ها کار رسانه‌ای برای وطن‌زدایی از هویت ایرانیان، برای فاصله‌اندازی بین ملت و نظام و برای خنثی‌سازی غیرت ایرانیان نسبت به تجاوز به میهن و کشتن هم‌وطنانشان بود. ایرانیان البته هسته سختی یک‌دست و ۹۰ میلیونی را به نمایش گذاشتند و با پا گذاشتن بر دوقطبی‌های جعلی دست‌ساز و فراموشی نکته‌های اختلافی که یقیناً هیچ‌یک به اندازه ایران، بزرگ و مبنایی نبودند، امیدواری نتانیاهو را به یأس کشاندند؛ اما آن سخنرانی نتانیاهو نشان داد هدف‌گذاری رسانه‌ای غرب برای مردم ایران برهم زدن انسجام ملی بوده است. آرایش رسانه‌ای لازم برای ایستادن مقابل این هدف‌گذاری، پرهیز از ایجاد و اصالت‌بخشی به دوقطبی‌ها و اختلافات داخلی است. وقتی رهبرانقلاب همه ملت ایران را بر محور مشترک «تلاش برای ایران» در چهارچوب بسیجی غیررسمی و غیرعضو معرفی می‌کنند، یعنی مهر هسته سخت نظام بر شناسنامه همه ماست و آرایش رسانه‌ای ما نیز باید بر محور همین وحدت ۹۰ میلیونی باشد.

اگر لزوم آرایش رسانه‌ای در برابر تلاش دشمن برای برهم‌زدن امر ملی فهم شود، دیگر نباید حواشی دوقطبی‌ساز، رسانه و فضای مجازی ما را درگیر خود کند و با غفلت نسبت به دشمن، تیربار رسانه‌ها و اکانت‌هایمان همدیگر را نشانه روند و در کشاکش جدال‌های خالی، انسجام ملی را به مسلخ ببریم. از سویی دیگر، می‌بینیم هدف‌گذاری تبلیغی دشمن در مقابل ایرانیان «معارف اسلامی، معارف شیعی و معارف انقلابی» است و باید آرایش رسانه‌ای ما در همین مسیر شکل بگیرد و گرچه تأکید رهبری بر این مورد در دیدار با مبلغان و مداحان - به فراخور حوزه کاری آنان - بیان شد؛ اما برای همه اهل رسانه این آرایش رسانه‌ای برای دفاع از هویت دینی و معارف انقلابی لازم است. دل‌بستن به آموزه‌های غرب و دوری از آنچه خود داریم، طبعاً مسیری است که دشمنان می‌پسندند و رؤیا‌هایی را می‌سازد که هیچ‌وقت نقد نخواهند شد. اگر فهم شود که دین با هویت ملی ایرانیان گره‌خورده و نمی‌شود ایرانیت و اسلامیت را جدا از یکدیگر به تصویر کشید و فهم شود که قدرت ایرانیان از قوت هویت دینی و انقلابی نشئت‌گرفته، آنگاه تمام‌قد برابر هدف قرارگرفتن معارف دین و انقلاب می‌ایستیم. مشکل آن است که برخی حمله دشمن به انسجام ملی را درنمی‌یابند و برخی هم حمله دشمن به دین ملت را؛ وقتی اصل جنگ را درک نکنیم، فهم آرایش رسانه‌ای درست هم نخواهیم داشت.

شاید خیلی زمان ازدست‌رفته باشد؛ اما می‌شود از ضرر در آینده جلوگیری کرد و ما اهل رسانه و مجازی به جای نقد‌های ناشی از ناآگاهی نسبت به نوع آرایش نظامی، نگاهی به خود و حوزه تخصصی خود یعنی کار تبلیغی و رسانه‌ای برای ایران کنیم و از خود بپرسیم آیا آرایش رسانه‌ای ما در مقابل هدف‌گذاری دشمن برای حمله به هویت دینی، تاریخی و فرهنگی ایرانیان درست بوده است؟ آیا آن‌قدری که موشک‌های نظامی در حمله به حیفا و تل‌آویو توانستند جهت جنگ ۱۲ روزه را تغییر دهند، قلم‌های ما توانسته در امر تبلیغ برای مفاهیم هویتی و معارف دینی و انقلابی موفق باشد و رسانه‌مان را نه فقط محمل اطلاع‌رسانی که ابزاری برای دفاع و پیش‌برد جنگ کرده باشد؟

منبع: فرهیختگان

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار