در سالهای اخیرسلطه صنعت مد و تشریفات، الگو برداریهای غلط، تجملگرایی وهزینههای کمرشکن در امر ازدواج خواسته و ناخواسته راه دشوار و پیچیدهای برای ازدواج ساده در پیش پای جوانان قرار داده است.
مردی که متهم است یک مادر و دختر خردسالش را خفه کرده و با صحنه سازی محل جنایت قصد گمراه کردن ماموران را داشته، در دفاع از خود ادعا کرد: مقتول من را دوست داشت ما میخواستیم با هم ازدواج کنیم.
بسیاری از ازدواج ها بر پایه هیجانات و احساسات زودگذر و بدون شناخت کافی اتفاق می افتد و پس از ازدواج به سرعت این هیجانات فروکش کرده و موجب دلسردی و طلاق در بین زوجین می شود.
در جملاتشان همدیگر را همخانه خطاب کرده و میگویند: اینجا همهچیز شراکتی است، یکجورهایی سعی میکنند معامله پایاپای باشد؛ به قول مرد جوان «برد - برد» و من در دفترچهام مینویسم: دو سر باخت!