دشمن به 40 متری رزمندگان رسیده بود و مدام به برادران میگفتند که تسلیم شوید. سرپرست این گروه که یک برادر روحانی بود بلند شده و فریاد میزند سرباز امام زمان و تسلیم! سرباز امام خمینی و تسلیم! و با تیرباز خود به سمت دشمن هجوم میبرد چند تن از آنها را به هلاکت میرساند و در نهایت تیری به سرش اصابت میکند و به شهادت میرسد.
مابقی رزمندگان که این صحنه را میبینند همگی به سمت دشمن هجوم میبرند و تعدادی شهید و زخمی میشوند اما مابقی تعداد کثیری از دشمن را اسیر میگیرند و غنایم زیادی را با خود میبرند.
و این تنها یک نمونه از این است که چگونه تعداد کم ما در برابر تعداد کثیر آنها حماسهآفرینی میکند. مابقی خاطرات فوق را از زبان حاج احمد متوسلیان در ویدئوی زیر ببینید.