به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، محدودیت بارگذاری ویدئو در شبکه اجتماعی اینستاگرام یک دقیقه است. اما همین یک دقیقه هم باعث نمیشود تا بلاگرهای اینستاگرام از چیزی که در آن تبلغیات و به دنبالش پول باشد بگذرند. از انواع کالا گرفته تا خدمات ریز و درشت مثل رستورانها و حتی آرایشگاهها و نحوه آرایش کردنها. ویدئوهای اعجاب انگیز آرایش در اینستاگرام که در عرض یک دقیقه بدترین ترکیب چهره و پوست را به بهترین و زیباترین شکل تبدیل میکند از ویدئوهای پربازدید و پرطرفدار در این شبکههای اجتماعی است.
ویدئوهای آرایشی دستههای مختلفی دارند. بعضیها بلاگرهایی (به افراد تاثیرگذاری که در شبکههای اجتماعی تولید محتوا میکنند) هستند که در واقع صاحب شغل آرایش کردن، تبلیغ لوازم آرایشی و جذب دنبالکننده و درآمد به حساب میآیند. عدهای در کنار سایر فعالیتهای صفحه خود با دریافت پول ازبرندهای داخلی یا خارجی نه چندان مطرح دنبالکنندههای خود را به مصرف آن محصول آرایشی یا بهداشتی ترغیب میکنند. دسته سوم هم فقط ویدئوهای داخلی یا خارجی مربوط به آرایش کردن و تغییر چهره یک شخص را بازنشر میکنند.
فرقی نمیکند مخاطب، جذب کدام یکی از این صفحات بشود. طبق سازوکار اینستاگرام حتی با یکبار کلیک و مشاهده یکی از ویدئوها، صفحه جستجوی شما پر از پیشنهادات بیشتر در این سبک خواهد شد. شاید تا اینجای کار هم در چشم بعضیها اتفاق خاصی رخ نداده باشد، اما پشت پرده این ویدئوهای آرایشی خبرهای دیگری است.
در این گزارش علاوه بر بررسی تاثیر ویدئوهای آرایشی بر سبک زندگی مخاطب هدف، دکتر مهدی اسماعیلتبار، روانشناس از چرایی گرایش نوجوانان به آرایش زودرس که از تبعات فراگیر شدن این دست ویدئوهاست، گفته است.
توصیههای آرایشی و بهداشتی گاهی برای سلامتی مطرح میشود. مثلا وقتی توصیه میشود افرادی که پوست چرب دارند با یک راهکار سطح پوست خود را به تعادل برسانند در واقع یک توصیه برای داشتن یک پوست متعادل و سالم مطرح شده است.
اما گاهی توصیهها تفاوتهای فردی در چهره افراد را نادیده میگیرند. این روزها در دست بیوتی بلاگرها انواع لوازم آرایشی وجود دارد که بینی را کشیده، گونهها را برجسته و یا چشم را بزرگتر میکند. این استاندارها ممکن است کمتر از چند ماه دیگر عوض بشود و بیوتی بلاگری که صفحه او را دنبال میکنید بگوید: «دیگه دوره استفاده از این لوازم آرایش گذشته، حالا مدل جدیدی آمده که گونهها را به جای برجسته کردن، پرحجم نشان میدهد و این به روزتر است»
این بهروز بودن برای بیوتی بلاگر موردنظر درآمد و دنبال کننده بیشتر به دنبال دارد، اما برای مخاطب او احساس مداوم و تمام نشدنی «خودزشتپنداری». مخاطبی که کمکم میپذیرد بدون بینی کشیده و گونه برجسته حتما زشت است و در ادامه بدون اینها اعتماد به نفس حضور در جامعه را ندارد. پس اگر مرجع آرایشی او لوازم جدیدی را طبق استاندارهای به روز توصیه میکند، چارهای ندارد تا سراغ جدیدترینها و به روزترینها برود. به این ترتیب چرخه درآمدزایی برای بیوتی بلاگر و اعتیاد به آرایش مداوم و بهروز برای مخاطب او، ادامه پیدا میکند.
جاذبههای فضای مجازی فقط به یک مورد محدود نمیشود، اما طبق ذات زنانه، زیباتر شدن برای زنان همیشه جذاب است. در همه اعصار هم زنان برای زیبایی چهره خود طبق استاندارهای زمانه، وقت صرف میکردند. اما آرایش کردن به عنوان یک امر خصوصی و البته از بین رفتن احترام برای چهره طبیعی هرکس، راهش را به سمت آرایش در ملاءعام، آموزش عمومی بدون در نظر گرفتن نوع مخاطب و ستایش چهرهای پوشیده از انواع لوازم آرایش کج کرد.
همین موضوع باعث شده این روزها سن استفاده از لوازم آرایش در کشور ما به شدت پایین بیاید. طیف وسیعی از مخاطبین بیوتی بلاگرها نوجوانانی هستند که با دیدن ویدئوهای خوش آب و رنگ و جذاب، زودتر از آنچه لازم است به خطوط چهره و آنچه استاندارهای زیبایی آن را عیب و نقص مینامند، حساس میشود. تقلید از ویدئوهای آرایشی برای نوجوانان کار جذابی است. پس نوجوان اول با قرض گرفتن لوازم آرایش از بزرگترهای خانه شروع میکند تا به عنوان یک سرگرمی از یک ویدئوی آرایشی تقلید کند. اما ماجرا کمکم جذابتر از گذشته میشود و نوجوان ترفندهای زیبایی را روی صورت خودش امتحان خواهد کرد. تغییر چهره در سنی که او متوجه عواقب کار نیست و یا حتی درک درستی از چرایی آراستن صورت ندارد آنقدر خوشایند است که این کار به تکرار آن، خرید لوازم آرایشی شخصی، عدم اعتماد به نفس بدون آرایش و گرفتار شدن در چرخه تولید درآمد بیوتی بلاگرها، بیانجامد.
دکتر مهدی اسماعیلتبار، علت رشد و تاثیرگذاری بیوتی بلاگرهای مجازی را قبل از هر چیز عدم رسیدگی به وضعیت مدل قدیمی آنها در فضای حقیقی میداند: آرایشگری در جامعه ایرانی قدمتی طولانی دارد. همین الان در بعضی نقاط شهر خانمهایی در داخل منزل یا بخشی از منزل مسکونی خودشان آرایشگاه دارند که سابقه کارشان به پنجاه شصت سال پیش برمیگردد و قبل از آن هم، این طیف وجود داشتهاند. اما نکته تعجب برانگیز این است که صنف آرایشگری هیچوقت سروسامان درستی نداشته است. به عنوان مثال خیلی از این افراد قدیمی هیچوقت مجور فعالیت نداشتهاند و خیلی از افراد تازه وارد هم همین وضعیت را دارند. اما آنقدر معروف و مشهور شدهاند که به هیچوجه نمیشود ایرادی به کار آنها گرفت یا فعالیتهایشان را قانونمند کرد.
من همیشه به دنیال این بودم که سالنداران معروف آرایشی را با ترتیب دادن کلاس یا روشهای مشابه با مفاهیم روانشناسی آشنا کنم. چون زیبایی یک مفهوم ذهنی است. اگر کسی احساس زیبایی نداشته باشد طبیعی است که سراغ زیباکردن خودش برود. اما اینکه این حس تا کجا ادامه پیدا کند یک بحث روانشناسی است. وقتی آرایشگر به مفاهیم روانشناسی آشنا نباشد پابهپای مشتری خود، او را هرچه بیشتر در دنیای خیالی زیباتر شدن فرو میبرد و ولع مشتری هم به همین ترتیب هیچوقت کم نخواهد شد.
اما چرا سن آرایش کردن و مراجعه به آرایشگران از سنی که در جامعه یک عرف متعادل به حساب میآمد پایینتر آمده و به صورت غیرضروری نوجوانان و به خصوص نوجوانان دختر را گرفتار کرده است؟
علت این مسئله قبل از اینکه یک موضوع روانشناسی باشد، فرهنگی و تاریخی است. در کشور ما و در همین دهه گذشته، در طول کمتر از ۵ سال به یکباره کامپیوترهای ثابت یعنی سیستمها، به کامپیوترهای قابل حمل یعنی لبتاپها تبدیل شدند؛ و در کنار این ماجرا باز هم در مدت کوتاهی اینترنت ثابت به اینترنت قابل حمل تبدیل شد و در نهایت همه اینها در یک گوشی موبایل در دستان همه تجمیع شد. آن هم بدون اینکه فرصت و حتی تمایلی به آموزش استفاده از این وسائل بین مسئولین امر برای مردم وجود داشته باشد.
نتیجه این امر، بلوغ زودرس، رفتار بزرگسالی، توجه به امور بزرگسالانه، تمایل به دیده شدن و به تبع آن در برخی موارد رابطه جنسی در سن پایین را هم به دنبال دارد.
کشور ما بالاترین نرخ عمل جراحی زیبایی را نسبت به بسیاری از کشورها دارد. به دنبال آن ما یکی از بزرگترین مصرف کنندگان لوازم آرایش در دنیا هستیم و از آن طرف نرخ طلاق هم در کشور نرخ بالا و قابل توجهی است. به نظر من این یک مثلث هست که در آن جای خالی توجه به احساسات، تبیین درون انسانها و البته آموزش تاثیرگذار وجود دارد.
فرد به لوازم آرایش و عملهای زیبایی رو میآورد، اما از آنجایی که آموزش ندیده و فرهنگ وارد شدن در این فضا را ندارد، احساسات او درست مدیریت نمیشود و به اشتباه فکر میکند هرچه زیباتر باشد پسندیدهتر است، اما شکست میخورد. حتی در امری مثل ازدواج تنوعطلبیها و توجه بیش از اندازه به زیبایی ظاهر بدون توجه به باطن افراد طلاقهای زیاد را رقم میزند.
نسلی که این روزها در حال استفاده از فضای سایبر است و تلفن هوشمند دارد، باید خودش هم هوشمند باشد. موبایل هوشمند مالک هوشمند میخواهد؛ و قبل از آن خانواده هوشمند میخواهد که خبر داشته باشد در موبایل فرزندش چه خبر است و قبلتر از مسئولانی میخواهد که فضای آموزش و فرهنگسازی را قبل از همه اینها پیشبینی کرده باشند.
منبع: فارس
انتهای پیام/
برای خودتون شخصیت قایل شوید . .اینها که همشون افسرده اند و آمار خودکشی بالا