سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

روز ملی خلیج فارس، فرصتی برای صلح و تغییر نگرش‌های سنتی

مدیرعامل مرکز مطالعات خلیج فارس، روز ملی این دریا را فرصتی برای تغییر نگرش‌های سنتی کشور‌های پیرامون آن و صلح و دوستی در منطقه می‌داند.

روزبه پارساپور، مدیرعامل مرکز مطالعات خلیج فارس در گفت‌وگو با خبرنگار گروه استان‌های باشگاه خبرنگاران جوان از اهواز، گفت: روز ملی خلیج فارس فرصتی برای سردمداران کشور‌های حوزه خلیج فارس است تا برای تغییر نگرش‌های سنتی و واگرامحور گذشته خود تلاش کنند و در مسیر اهداف ملت‌های این منطقه که صلح و دوستی پایدار است گام بردارند.

او افزود: علی رغم تجربه غنی حضور ایرانیان و اعراب در خلیج فارس اما امروز این منطقه دچار چالش‎های امنیتی، واگرایی‌های اجتماعی و سردرگمی‌های ژئوپلیتیکی شده است؛ روابط کشور‌ها روز به روز پیچیده‌تر و غیرسازنده‌تر می‌شود و هر روز شاهد بروز تضاد‌های قابل توجهی در درون این منطقه هستیم.

پارسا پور بیان کرد: جمع تولید ناخالص داخلی ۸ کشور حوزه خلیج فارس رقمی بالغ ۲ هزار و ۱۰۲ میلیارد دلار می‌شود که ۳۲ درصد آن متعلق به اقتصاد عربستان و ۲۱.۳ درصد آن متعلق به اقتصاد ایران بوده که این حجم از تولید ناخالص داخلی در این منطقه استراتژیک، برابر است با هشتمین اقتصاد بزرگ دنیا است.

مدیرعامل مرکز مطالعات خلیج فارس بیان کرد: صلح و امنیت از جمله نیاز‌های فطری بشر است و تنها در سایه این تعامل سازنده و موهبت الهی است که می‌توان به رشد و تعالی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در جامعه دست یافت. منطقه غرب آسیا و به ویژه خلیج فارس همواره زیر سایه سنگین نظم و ترتیبات امنیتی به سر برده و می‎توان اذعان کرد که در قرن ٢١ منطقه‎ای به جز غرب آسیا نمی‎توان یافت که نظم و ترتیبات خود را اینگونه با شدت و سرعت دستخوش تحول و دچار سردرگمی و پیچیدگی‎های همگرامحور است.

این مقام مسئول اظهار داشت: ایران و عربستان و برخی کشور‌های خلیج فارس یکی از حلقه‎های اصلی این گره جغرافیایی صلح هستند. دهم اردیبهشت روز ملی خلیج فارس و سالروز اخراج پرتغالی‌ها از تنگه هرمز و خلیج فارس است. اهمیت حفظ هویت تاریخی این منطقه و شناخت فرصت‌ها و تهدید‌ها برای برقراری صلح و وحدت در این منطقه ضرورتی انکار ناپذیر است. در حقیقت نام‌های جغرافیایی بازگوینده هویت تاریخی و فرهنگی ملت‎های مختلف در پدیده‎های جغرافیایی هستند که اغلب به دور از امیال سیاسی دولت‌ها و در گذر چندین هزار سال تاریخ پدیدار می‌آیند.

نام‌های جغرافیایی، ریشه در فرهنگ محیطی ملل دارند

روزبه پارساپور با بیان اینکه نام‌های جغرافیایی ریشه در فرهنگ محیطی ملل از گذشته تا امروز دارند، تصریح کرد: این مسئله در چارچوب پیچیدگی ها، گویش‌های محلی و تاریخ و تمدن هر یک از این ملل رشد یافته و تکامل پذیرفته اند، مانند بیشتر نام‌های جغرافیایی داخلی کشور‌ها و به همین دلیل بود که در سال ۱۹۵۹ شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد سازمانی را جهت یکسان سازی نام‌های جغرافیایی ایجاد کرد تا با فراهم کردن بستری به منظور تثبیت نام‌های جغرافیای ملل، گامی در جهت صلح و امنیت بین الملل برداشته شود و از تحریف نام‌های جغرافیایی بر اساس سلیقه، اهداف سیاسی و منافع کشور‌ها جلوگیری شود.


بیشتر بخوانید


او در ادامه با اشاره به اهمیت استراتژیک خلیج فارس و ثروت و ظرفیت‌های کلان انسانی در آن، اذعان داشت: برای رشد و تعالی ملت‌های همجوار این دریا باید از نگاه نظامی و امنیتی به آن کاسته و به نگاه اقتصادی و همگرامحور آن افزوده گردد. خلیج فارس از دیدگاه اهمیت دارای ۳ ویژگی منحصر به فرد است که شامل منابع سرشار نفت و گاز، عمق کم دریا و پهنای عبور و مرور باریک کشتیرانی در تنگه هرمز است.

این خلیج فارس شناس در خصوص نقش ایران در این آبراه مهم بیان داشت: از دیدگاه امنیتی صرف نظر از برتری نظامی و جمعیتی ایران نسبت به کشور‌های جنوب خلیج فارس، مالکیت بر یکهزار و ۲۷۸ کیلومتر از سواحل شمالی خلیج فارس و بخشی از سواحل غربی اقیانوس هند به انضمام ۷۶۲ کیلومتر از سواحل دریای عمان در شمال، جایگاهی بلامنازع به ایران بخشیده و البته جزایر ایرانی هرمز، لارک، قشم، هنگام، تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی با موقعیت های راهبردی شان، نقش ممتاز ایران را در تعیین ترتیبات امنیتی خلیج فارس، بی بدیل ساخته اند.

اما از دیدگاه اقتصادی محاصره اقتصادی و تحریم‌های همه جانبه آمریکا علیه ایران، روند توسعه اقتصادی، جهانی شدن و حتی رسیدن به چشم انداز‌های درون حاکمیتی ایران را با چالش‌های اساسی مواجه کرده و کشور‌های جنوب خلیج فارس را به توسعه نزدیک‌تر کرده است.

حضور قدرت‌های طماع جهانی در خلیج فارس

حجم انبوه ذخایر نفت و گاز خلیج فارس، قدرت‌های طماع جهانی را در دهه‌های گذشته به این منطقه سرازیر کرد و در نتیجه ۸ کشور ساحلی خلیج فارس وارد یک مناقشه و دسته‎بندی غیردوستانه و غیرسازنده شدند. درگیری‎های فزاینده میان همسایگان در خلیج فارس به قدرت‌های خارجی این فرصت را می‌دهد تا با گردنی کشیده و سینه‌ای فراخ در منطقه عرض اندام کنند. پرتغالی‌ها، انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها با حضوری استعماری و واگرامحور در خلیج فارس حضور داشته و دارند.

به تازگی نیز ترکیه و اسرائیل با خیزی محافظه‌کارانه تلاش دارند وارد این منازعات شوند تا از تنش‌های موجود برای منافع خود بهره‌برداری و از وزن ایران نیز بکاهند. اینکه خلیج فارس تبدیل به یک منطقه ژئوپولیتیکی حساس در جهان شده است و این روز‌ها شاهد تنش‌های نظامی در این منطقه هستیم، بدلیل ماهیت علم ژئوپلتیک است. اصولا حوزه‌های ژئوپلتیکی بهتر است که در جهان شکل نگیرند، زیرا در صورت شکل‌گیری دارای نیرو‌های همگرا و واگرا فراوانی در درون خود هستند که تحت شرایط خاص عمل نموده و دائم با یکدیگر درحال رقابت منفی هستند.

اگر در این کشمکش و رقابت نیرو‌های همگرا تفوق یابند، در آن حوزه الگوی رفتاری تعاون شکل خواهد گرفت که این الگو صلح، همکاری و همگرایی را بدنبال دارد. در صورتی‌که همچون خلیج فارس نیرو‌های واگرا و تجزیه‌گرا چیرگی یابند، الگوی رفتاری خصومت‌آمیز را شکل می‌دهند که مولد تنش و ناامنی است.

اما این روند در نهایت باید پایان یابد، زیرا در مناسبات بین‌المللی منطقه‌گرایی اهمیتی راهبردی دارد، چرا که پایدار‌ترین راهکار برای رسیدن به اهداف کلان یک کشور از مسیر همگرایی با همسایگان خود بدست می‌آید. بروز مشکلات داخلی کشور‌ها از جمله نا امنی، تورم، رکود، جنگ و... موجب شده دولت‌ها بیش از پیش به منطقه‌گرایی روی آورند. با توجه به موضوع جهانی شدن اقتصاد و ضرورت همگرایی بیشتر سیاسی و اقتصادی بین کشور‌های یک منطقه جغرافیایی، کمتر کشوری را در دنیا می‌توان یافت که برای توسعه خود به همگرایی منطقه‌ای توجه نداشته باشد.

آرمان وحدت منطقه‌ای، قاره‌ای و جهانی از دیر باز الهام‌بخش ایده‌آلیست‌ها و جنبش‌های فکری نخبه بوده است، زیرا وحدت و صلح در یک منطقه در بلندمدت به تشکیل قدرت اقتصادی، امنیت پایدار، توسعه زیرساخت‌ها و رفع محرومیت می‌انجامد.

ضرورت همگرایی منطقه‌ای در خلیج فارس

منطقه خلیج فارس مجموع امتیاز‌ها و مولفه‌های «همسازه همگرا منطقه‌ای» را دارد که در صورت توافق در مورد آن‌ها و نشستن بر سر یک میز گفتگو بدون پیش‌فرض فکری، می‌توان به همکاری و مشارکت جمعی و سپس به همگرایی منطقه‌ای دست یافت. عوامل همگرا نظیر قلمرو جغرافیایی مشترک، موقعیت همسایگی، تجارت و سرمایه گذاری مشترک، دین و ارزش‌های فرهنگی مشترک، منابع نفت و گاز مشترک، شیلات و صیادی، صیانت از محیط زیست دریایی، توسعه گردشگری، همکاری علمی و دانشگاهی، مبارزه با مواد مخدر و ... نمونه‌هایی از این عوامل همگرا هستند.

باید پذیرفت ایران امن با مرز‌های امن، آب‌های امن و همسایگان امن، امنیت بیشتر و باثبات‌تری خواهد داشت تا با همسایگانی که مملو از نا امنی و تنش با یکدیگر هستند، پس صلح امروز دیگر تنها یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت است. از دیدگاه تاریخی، گرچه رقابت‌ها و کشمکش‌هایی میان اعراب و ایرانیان در طول تاریخ وجود داشته، اما مردمان شمال و جنوب این دریا تاریخ صد‌ها سال همزیستی مسالمت آمیز، اشتراکات فرهنگی و روابط خویشاوندی فراوان را تجربه کرده‌اند که امروز به فراموشی سپرده شده است.

با عنایت به مقوله همسایگی و جبر جغرافیایی و ضرورت همگرایی در عرصه منطقه‌ای، هیچ گزینه‌ای جز تساهل و تسامح برای خلیج فارس وجود ندارد و طرفین باید بپذیرند که احترام به عقاید، فرهنگ و ساختار اجتماعی و سیاسی یکدیگر، تنها راه حل صلح دائمی در خلیج فارس است.

تقویت اقتصاد با صلح در خلیج فارس

در جهان پیچیده امروز اقتصاد از مهم‌ترین مولفه‌های بنیادین تقویت قدرت ملی است و بررسی پارامتر‌های قدرت دهنده به ابرقدرت‌های جهان نشان می‌دهد که شکوفایی اقتصاد، تولید ملی و صادرات محصولات داخلی به جهان از مهمترین دلایل قدرت‌یابی این کشور‌ها است. ایران گرچه در مولفه‌های جغرافیا، جمعیت، قوای نظامی و فرهنگ دست بالایی را در جهان دارد، اما در مولفه اقتصاد از جایگاهی شکننده، غیرمستحکم و آسیب‌پذیر برخوردار است.

ایران تاکنون کمترین بهره را به نسبت جمعیت، وسعت جغرافیایی و سیطره تاریخی خود از دریای خلیج فارس برده است. تحریم و محاصره اقتصادی ایران طی سال‌های اخیر بحران داخلی بزرگی برای معیشت مردم و زیرساخت‌های کشور و منافع ملی ایجاد کرده و بیش از یک تریلیون دلار به کشور خسارت وارد نموده است.

تحریم موجب کاهش ورود سرمایه‌گذار خارجی، خروج سرمایه انسانی و مادی از کشور، ایجاد نوسانات شدید ارزی، افزایش تورم و نقدینگی، هزینه کلان دور زدن تحریم، بحران‌های اجتماعی، ایجاد رانت و فساد اقتصادی، عدم تجارت آزاد با جهان، کاهش چشمگیر صادرات، مصادره اموال ایران در جهان و... شده است. ایران اکنون با یکهزار و ۷۳۳ مورد تحریم در صدر کشور‌های تحت تحریم آمریکا قرار دارد.

ایران تاکنون نتوانسته از ظرفیت‌های اقتصادی خود در خلیج فارس استفاده کند. تحریم‌های غیرانسانی خارجی و نگاه سنتی مسئولین کشور به دریا و خلیج فارس مهم‌ترین عوامل توسعه نیافتن سواحل جنوب ایران است.

انتهای پیام/ن

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۹:۴۹ ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۰
به امید صلح و دوستی پایدار و به دور از دشمنی شیوخ با ایران در منطقه خلیج فارس