سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

لحظه آزادی پدر زندانی در برنامه «مثل ماه» و ذوق‌زدگی دخترش + فیلم

برنامه «مثل ماه» با اجرای رسالت بوذری، شب گذشته میزبان خانواده یک زندانی بود.

به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، برنامه «مثل ماه» با اجرای رسالت بوذری روز گذشته میزبان خانم گودرزی و خانواده اش بود.

گودرزی درباره شرایط زندگی اش گفت: پنج سالگی تب شدید می‌کنم، از آنجا که واکسن فلج اطفال را نزده بودم کل بدنم فلج می‌شود. اما بعد از مدتی که زیر نظر پزشکان بودم فقط پای چپم ده سانت کوتاه می‌شود و لنگ می‌زند و موقع راه رفتن مشکل دارم.

وی افزود: کودکی شلوغی داشتم و بچه فعالی بودم. با اینکه پای سمت چپم مشکل داشت همیشه زنگ ورزش در مدرسه دوست داشتم والیبال بازی کنم و معلم‌ها به خاطر اینکه من ناراحت نشوم، با من بازی می‌کردند.

گودرزی درباره ازدواجش توضیح داد: من در یک مطب کار تزریقات انجام می‌دادم. همسرم آن روز‌ها که سرباز بود به مطب من برای یکسری آزمایشات آمده بود. در رفت و آمد‌هایی که برای آزمایش داشت به هم علاقه مند شدیم من تا آن روز به خاطر مشکل پایم به ازدواج فکر نمی‌کردم.

وی افزود: زمانی که همسرم با خانواده اش مطرح کرد با ازدواج ما مخالفت کردند و بیش از چهار سال طول کشید تا ازدواج کنیم. روز خواستگاری مادر همسرم نیامد و فقط خاله همسرم با شوهرش آمدند. تا۶ ماه با من قهر بودند تا زمانی که حسین پسرم به دنیا آمد و دیگر رابطه برقرار شد. اما به خاطر گرفتن وام ازدواج و قرض گرفتن دچار مشکلاتی شدیم. از طرفی کرایه خانه هم باید می‌دادیم.

گودرزی عنوان کرد: این موضوع ادامه داشت تا اینکه سال ۹۰ که قرار بود فرزند دومم نیایش را به دنیا بیاورم، حدود ۱۰۰ میلیون هزینه کردم چراکه به ما گفتند بچه دچار مشکل است و ما هم پیگیر موضوع بودیم. من دسته چک داشتم و برای هزینه چک می‌دادم. همسرم پشت چک‌ها را تایید می‌کرد و زمانی که نتوانستیم پول را تامین کنیم حکم جلب برای هر دوی ما گرفتند.

وی افرود: سعی کردیم با همه سختی‌ها کنار هم باشیم، اما این اتفاق همه زندگی ما را تغییر داد. پول پیش خانه، حتی بیشتر لوازم خانه هم به خاطر بدهی همسرم از دست دادم و طلبکاران وسیله‌ها را از خانه ما بردند. از همه مردم می‌خواهم آن‌هایی که توان دارند به ما کمک کنند و تا خانواده ما دوباره کنار هم جمع شود.

در قسمت پایانی برنامه پدر خانواده به کمک عوامل برنامه و پویش دوباره زندگی از زندان آزاد شد و در برنامه حضور پیدا کرد.


انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۳
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۸:۱۴ ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰
خدایا همه زندانیانی بیگناه که به خاطر فقر گرفتاران رو نجات بده
نوشنوس
۱۰:۲۲ ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰
چ خانواده ی باابهتی...خدا بهم ببخشدشون.اشکم دراومد
ناشناس
۱۴:۱۹ ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۰
واقعا ناراحت کننده بود دمتون گرم
احمد
۰۴:۲۵ ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۰
با احترام.در این شوآف ها مواظب آبروی مردم هم باشین.
ناشناس
۰۳:۴۶ ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۰
لعنت به کسایی که با آبروی مردم بازی میکنن.
خیرین واسه خدا کار میکنن.
این برنامه هم واسه مردم.
ناشناس
۱۷:۳۸ ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۰
ازخودش اجازه گرفتن
آرشان سلطانی
۱۷:۲۹ ۰۲ مرداد ۱۴۰۰
آقا جان لطفا خونسردی خودتون رو حفظ کنید
ناشناس
۰۳:۳۴ ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۰
اشکم دراومد.
خدایا دست هامون رو باز کن که بتونیم کمک کنیم.
محمدجواد
۲۲:۵۹ ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰
چطوری دلتون راضی میشه برید ترکیه خونه بخرید میخواید اخرت چی جواب بدید واقعا گریه م گرفت خدایا به ماها غیرت بده تا همدرد هموطنامون بشیم
آمین
ناشناس
۱۶:۰۱ ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰
چقدر کار زیبایی. مارو بگو که همش توی این فکریم که کجا و چجوری سرمایه گذاری کنیم.
محمد
۱۵:۰۲ ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰
درود به شرف خیرین، اگر خودمان به فکر خودمان نباشیم کسی به فکر ما نیست.....
ناشناس
۱۴:۵۶ ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰
کسانی که کارخیر انجام می‌دهند خدا همیشه پشت وپناهشان
ناشناس
۱۴:۳۷ ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰
خدا خیرشون بده خیرین رو و مالشون برکت بده