باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی* - در شرایطی که تنشهای هستهای و منطقهای ایران با غرب به نقطهای بحرانی رسیده، اظهارات سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، در گفتگوی ویژه خبری، نمایی از استراتژی مقاوم تهران در برابر فشارهای آمریکا را ترسیم میکند. این مصاحبه، که در پی تحولات اخیر خاورمیانه ایراد شد، بر تعهد ایران به مذاکره عادلانه تأکید دارد، در حالی که رفتار آمریکا را به عنوان ابزاری برای تحمیل خواستههای یکجانبه محکوم میکند. رویکرد عراقچی، ریشه در تجربیات تاریخی دارد و نشاندهنده بیاعتمادی عمیق حاکمیت به واشنگتن است، جایی که دیپلماسی اغلب پوششی برای زورگویی واشنگتن بوده است. با بررسی دقیق این اظهارات، میتوان مشاهده کرد که ایران نه تنها در دفاع از حقوق هستهای خود ایستاده، بلکه با افشای نیت واقعی آمریکا در مذاکرات، به جهان نشان میدهد که چگونه قدرتهای غربی از ابزار گفتوگو برای سلطهجویی استفاده میکنند.
تحمیل به جای مذاکره؟ رویکرد همیشگی آمریکا
عراقچی در تشریح مذاکرات حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، اشاره کرد که آمریکاییها درخواست دیدار مستقیم داشتند، اما شرطهایی برای این دیدار در نظر داشتند. با توجه به برخی اسناد به نظر میرسد شروطی همچون تخلیه ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصدی در ازای تعلیق ششماهه اسنپبک را مطرح کردند. که ایران این شروط را کاملا تحمیلی دانست و رد کرد. وزیر خارجه کشورمان تأکید کرد: طرف آمریکا تاکید بر قبول شروط خود قبل از شروع مذاکرات داشت که طرف ایرانی آن را غیر ممکن و غیر معمول میدانست در مقابل شروط ایران برای مذاکره حضور وزرای خارجی تروئیکای اروپایی و رافائل گروسی بود که طرف آمریکای از پذیرش این شروط سرباز زد. عراقچی افزود: «ما برای جلوگیری از اجرای اسنپبک همه تلاش خود را انجام دادیم... پیشنهاد ما کاملاً معقول و منصفانه بود، اما آنها نپذیرفتند».
این موضعگیری عراقچی، نه تنها دفاع از منافع ملی است، بلکه انتقادی تند از استراتژی آمریکا در مذاکرات هستهای به شمار میرود. واشنگتن، در دوره ترامپ، با خروج یکجانبه از برجام در ۲۰۱۸، نشان داد که دیپلماسی را به عنوان ابزاری برای اعمال فشار حداکثری میبیند، نه حل واقعی مسائل. این رویکرد، که با تحمیل تحریمهای فلجکننده همراه بوده، ریسک جنگ را افزایش داده و فرصتهای دیپلماتیک را نابود کرده است. تحلیلگران بر این باورند که آمریکا با طرح خواستههای غیرواقعی مانند محدودیتهای موشکی، عمداً مسیر مذاکره را مسدود میکند تا ایران را به تسلیم وادار سازد، نه اینکه به توافقی متوازن برسد. این الگو، که حتی در روابط با متحدان اروپایی تکرار شده است و ریشه در هژمونیطلبی آمریکا دارد و مذاکرات را به بنبستی تبدیل کرده که تنها با زور پیش میرود.
رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای، بارها این رویکرد را پیشبینی و محکوم کردهاند. ایشان در سالهای قبل فرمودند: «دلیل اینکه من سالها است تکرار میکنم که ما با آمریکا مذاکره نمیکنیم، همین است. این نشان میدهد که مشکلات ما با آمریکا با مذاکره حل نمیشود.» صحبتهای رهبری، که ریشه در تجربیات تلخ ایران از مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم با طرف امریکایی دارد، تأکید میکند که مذاکره با آمریکا نه تنها بیفایده، بلکه خطرناک است، زیرا به جای حل مسائل، به تحمیل خواستههای واشنگتن منجر میشود.
همچنین، ایشان در ماههای گذشته تأکید کردند: «آمریکا به دنبال مذاکره نیست؛ هدفش تحمیل است.» این هشدارها، که در طول سالها تکرار شده، نشاندهنده عمق بیاعتمادی است که از خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای جدید ناشی میشود. در واقع، آمریکا با این رفتارها، نه تنها اعتماد جامعه ایرانی را از دست داده، بلکه کل سیستم دیپلماسی بینالمللی را تضعیف کرده است.
این زیادهخواهیها، مانع نتایج منصفانه شده و ایران را وادار به ایستادگی کرده است. عراقچی با اشاره به دلایل بیپایه طرف غربی مانند شک در همخوانی نظر وزیر با حاکمیت، آن را غیرمنطقی خواند. تحلیلی که نشان میدهد که طرف غربی، با بهانهجویی، سعی در حفظ فشار با هدف تضعیف کشور را دارد، رویکردی که در تاریخ دیپلماسیاش با دشمنان و دوستان تکرار شده و اعتماد را نابود کرده است.
پرچم مذاکره در دست ایران، بنبست در برابر زیادهخواهی
عراقچی با تأکید بر اینکه «پرچم مذاکره همواره در دست ما بوده است»، ادامه داد: اگر پیشنهادی متوازن و بر پایه احترام متقابل ارائه شود، ایران آماده بررسی است. وی با اشاره به تجربیات تلخ مانند خروج از برجام و انجام حمله به کشور در میانه مذاکرات افزود: «مذاکره با آمریکا... بنبست محض است».
تحلیلی عمیق از نگاه جامعه و سیاستمداران کشور نسبت به شکست دیپلماسی در مقابل آمریکا، جایی که واشنگتن مذاکره را نه برای حل مشکلات، بلکه برای تحمیل اراده خود استفاده میکند. منتقدان این رویکرد ترامپ را مشکلساز میدانند، زیرا نه تنها به بنبست در مذاکرات منجر شده، بلکه ریسکهای امنیتی را معادلات بینالمللی افزایش داده بدون اینکه به اهداف واقعی منجر شود. از سوی دیگر اروپا نیز، با ناتوانی در عمل مستقل و ترغیب ایران به مذاکره مستقیم با آمریکا، عملاً به ابزاری برای تحمیل خواستههای واشنگتن تبدیل شده، که این وابستگی، دیپلماسی چندجانبه را تضعیف کرده است.
رهبر انقلاب در طی ماههای گذشته فرمودند: «مذاکره با آمریکا نه هوشمندانه، نه عاقلانه و نه شرافتمندانه است. مشکلات ما را حل نمیکند. دلیل؟ تجربه» این سخنان رهبری، که بر پایه تجربیات تاریخی مانند نقض برجام استوار است، نشان میدهد که آمریکا همیشه از مذاکره برای کسب امتیازات یکجانبه استفاده کرده. ایشان همچنین بارها تأکید کردند: «آمریکا دشمن شماره یک ملت ماست.» این دیدگاه، که در طول دههها تکرار شده، ریشه در اقدامات آمریکا مانند حمایت از رژیم صهیونیستی و انجام تحریمهای اقتصادی دارد، که نه تنها ایران، بلکه کل منطقه را تحت تأثیر قرار داده است. در نتیجه، موضع ایران در مذاکرات، نه انعطافناپذیری، بلکه پاسخی منطقی به سابقه خیانتآمیز آمریکاست.
همچنین در خصوص حقوق هستهای نیز عراقچی بر خط قرمز غنیسازی تأکید کرد، اما آمادگی ایران برای اعتمادسازی را نیز اعلام نمود، به شرط برداشتن تحریمها. این موضع، انتقادی است از اقدامات و خواستههای نامشروع آمریکا مبنیبر غنیسازی صفر در کشور و حفظ تحریمهای ظالمانه که هرگونه پیشرفت در مذاکرات را مسدود کرده و مذاکره را به ابزاری برای سلطه تبدیل کرده است.
تجربیات اخیر نشان میدهد که آمریکا، با تکرار الگوی خروج از توافقات، اعتماد را از بین برده و ایران را مجبور به دفاع از حقوقش کرده، رویکردی که نه صلحآمیز، بلکه هژمونیک است. رهبر معظم انقلاب در این زمینه فرمودند: «مذاکره با آمریکا به معنای تجارت است. شما چیزی میدهید و چیزی میگیرید. چه میدهید؟ نقاط قوت خود را. چه میگیرید؟ اجازه انجام آنچه حق شماست.» سخنانی که نشاندهنده نابرابری ذاتی در مذاکرات با آمریکاست، جایی که واشنگتن همیشه به دنبال تضعیف طرف مقابل است. گسترش این دیدگاه در سیاست خارجی ایران، نه تنها موجب حفظ حقوق هستهای، بلکه الگویی برای کشورهای دیگر در برابر زورگویی غرب شده است.
پیام نتانیاهو به پوتین: تله یا ضعف؟
در قسمتی دیگر از این کفتگو عراقچی درباره تماس نتانیاهو با پوتین گفت: «نتانیاهو تأکید کرده قصد جنگ یا درگیری مجدد با ایران را ندارد»، اما افزود که این خبر تغییری در آمادهباش ایران ایجاد نکرده و احتمال فریبکاری از سوی رژیم بالاست.
این موضعگیری از سوی وزیرخارجه کشورمان، تحلیلی هوشمندانه از بازیهای منطقهای است، جایی که پیام نتانیاهو ممکن است تلهای جدید برای غافلگیری ایران باشد، با هدف جلوگیری از حمایت روسیه و ترمیم خسارات و صدمات ناشی از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه. از سوی دیگر منتقدان این پیام را نتیجه ضعف اسرائیل و عدم بازیابی نظامی و اجتماعی پس از ضربات سنگین در جنگ اخیر میدانند، اما رژیم در هماهنگی کامل با آمریکا برای فشار بر ایران اقدامات ایضایی و رسانهای گستردهای انجام داده است، رویکردی که دیپلماسی را با تهدید نظامی آمیخته و صلح را تهدید میکند.
آمریکا، با حمایت از حملات اسرائیل در میانه مذاکرات، نشان داده که مذاکره را پوششی برای اقدامات تهاجمی میبیند، که این دوگانگی در رفتار، ایجاد هرگونه اعتماد را به طور کل نابود کرده و ایران را به هوشیاری وادار میسازد. جنگ ۱۲ روزه، که با واکنش قاطع ایران همراه بود، ضربهای سخت به استراتژی غافلگیری غرب زد و فضاسازیهای فعلی را به جنگ روانی تقلیل داد، اما هوشیاری ایران در برابر این تلهها، ضرورتی برای حفظ امنیت ملی کشور است.
رهبر معظم انقلاب در ماههای پیش از جنگ ۱۲ روزه فرمودند: «هیچ ملت شرافتمندی مذاکره زیر تهدید را نمیپذیرد و هیچ سیاستمدار عاقلی آن را تأیید نمیکند.»
*کارشناس بینالملل
آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
اضافه کنم که دشمنان داخلی هم هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.
دشمنان داخلی و خارجی همانند حباب روی آب
اخرش هم خودشون بمب انداختن رو میز مذاکره
حالا که شکست خوردن دوباره دارن فضاسازی میکنن برای مذاکره جدید