یادداشت/

آینده‌کاوی اصلاح‌طلبان در آرایش سیاسی کشور

«حمیدرضا ترقی» عضو ارشد حزب مؤتلفه اسلامی، در یادداشتی که در اختیار باشگاه خبرنگاران قرار داد، تأکید کرد: انتخابات 92 و روی کارآمدن دولت اعتدال، مرکب از اکثریت اصلاح‌طلبان معتدل و اقلیت اصولگرا بستر مناسب و جدیدی را برای خروج اصلاح‌طلبان از انزوای سیاسی بعد از فتنه 88 پدید آورد.

به گزارش حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، «حمیدرضا ترقی» عضو ارشد حزب مؤتلفه اسلامی، یادداشتی را با عنوان «آینده‌کاوی اصلاح‌طلبان در آرایش سیاسی کشور»، در اختیار باشگاه خبرنگاران قرار داد.

در متن این یادداشت چنین آمده است:

انتخابات 92 و روی کارآمدن دولت اعتدال، مرکب از اکثریت اصلاح‌طلبان معتدل و اقلیت اصولگرا بستر مناسب و جدیدی را برای خروج اصلاح‌طلبان از انزوای سیاسی بعد از فتنه 88 پدید آورد. اصلاح‌طلبان که به خاطر حمایت سران خود از روحانی، بر دولت اعتدال منت گذاشته و با تابلوداری و البته مصادره فرصت‌طلبانه وی، خود را در قدرت یافتن او سهیم می‌دانستند، نهایت فشار را بر دولت روحانی برای خارج کردن آن از حالت اعتدال و گرایش به اصلاح‌طلبان وارد ساختند و با نفوذ دادن عناصر خود به لایه‌های مختلف دولت میزان تأثیرگزاری خود بر برنامه‌ها و سیاست‌های دولت را افزایش دادند.
 
تلاش اصلاح‌طلبان برای تصرف وزارت علوم و تبدیل کردن دانشگاه‌ها به باشگاه سیاسی با شکست روبه‌رو شد؛ از طرف دیگر تلاش اصلاح‌طلبان برای رفع حصر سران فتنه و عادی‌سازی جرائم آن‌ها در جامعه همچنان ادامه دارد و کنش‌گران جریان مذکور با تأکید بر اینکه کسب قدرت برای آنچه آنان «بازی از نو» تعریف کرده‌اند ضروری است؛ لذا تلاش دارند تا با بررسی وضعیت و شرایط داخلی خود انگیزه‌ها و انگیخته‌های لازم را برای بیرون کشیدن تدبیر‌پردازان و بدنه‌ی اجتماعی‌شان از حالت انفعال فراهم سازند. لذا جریان مذکور سعی دارد تا با بحران نهایی وضع کشور و نسبت به دادن آن به اصولگرایان و مسئولان بالای کشور خود را تنها بازیگر جهت حل این معضلات تعریف و تفسیر کند.
 
اصلاح‌طلبان که شکاف‌های متعددی در درون آن‌ها وجود دارد و هنوز جریان «عارف» و «ندای ایرانیان» با فتنه‌گران و اصلاح‌طلبان و شورای هماهنگی اصلاحات، مرزبندی‌های فکری و روش دارند و محوریت قابل‌قبولی برای مرکز ثقل و گران‌بها به آن‌ها پدید نیامده است. از مدت‌ها قبل برای ورود به انتخابات مجلس دهم شروع به برنامه‌ریزی کردند، اگرچه تلاش آن‌ها برای کنار زدن وزیر کشور اصولگرا به نتیجه‌ای نرسد ولی در تغییر استانداران و فرمانداران توفیقات زیادی یافته‌اند.
 
آنان ضمن تلاش برای تخریب عملکرد دولت نهم و دهم و سیاه‌نمایی علیه آن به منظور تضعیف پایگاه اجتماعی اصولگرایان نسبت به تخریب اصولگرایان مجلس نیز تلاش وافری نموده و تمام مصاحبه‌ها و رسانه‌های خود را برای این منظور بسیج نمودند. تهدید بعضی دولتمردان علیه نمایندگان مجلس و سخنان وزیر امور خارجه در نیویورک در خصوص هشدار به غربی‌ها که اگر توافق هسته‌ای صورت نگیرد در انتخابات مردم باز به اصولگرایان رأی خواهند داد حاکی از این حقیقت است. اما علی‌رغم همه این تلاش چالش جدی اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده در چهار موضوع قطعی است.
 
1ـ نداشتن چهره سیاسی فاقد پرونده فتنه‌گری که برای انتخابات قابل طرح باشد
 
2ـ موضع سخت شورای نگهبان نسبت به عدم تأیید صلاحیت عناصر دخیل در فتنه
 
3ـ فقدان پایگاه اجتماعی به علت ناتوانی درحل مشکلات اقتصادی مردم

4ـ مسئله‌ساز بودن حمایت بیگانگان از آن‌ها در انتخابات.
 
اینک به نظر می‌رسد که اصلاح‌طلبان برای عبور از این چالش‌ها و بازگشت به قدرت با بی‌تفاوت گذشتن از کنار مواضع «عیسی سحرخیز» متوسل به مخالفان امام خمینی(ره) و ضد انقلاب داخلی برای تقویت سازمان رأی خود شده‌اند و سعی دارند با القاء انسداد سیاسی در جامعه، ضرورت ورود به صحنه رقابت سیاسی اصلاح‌طلبان را جا بیاندازند.
 
تلاش اصلاح‌طلبان برای جلب موافقت غرب در خصوص حل مسئله هسته‌ای به عنوان برگ برنده‌ای در انتخابات، هنوز به نتیجه نرسیده و اقدامات رسانه‌ای آن‌ها برای دو قطبی‌سازی احمدی‌نژاد ـ هاشمی در انتخابات ثمری نداده است.
 
در حال حاضر مجموعه فرصت‌های غرب در داخل کشور که در دو طیف فتنه و انحراف جابه‌جا شده بود، با مقاومت نرم نظام و مدیریت هوشمندانه «مقام معظم رهبری» به ظرفیت‌های سوخته یا نیمه‌سوخته تبدیل شده است. ولی درعین حال از نوع عملکرد جریان اصلاحات می‌توان متوجه شد که از نظر اتاق‌های فکر غربی، جریان اصلاحات هنوز حاوی عقبه‌ی فکری و ظرفیت‌هایی است که جریان‌های معارض دیگر فاقد آن هستند و در واقع عقبه تئوریک و پرانیک جریان اصلاحات در هیچ کدام از جریان‌های دیگر از جمله جریان انحراف دیده نمی‌شود به همین دلیل غربی‌ها اندک امیدشان برای ایجاد تغییرات در نظام جمهوری اسلامی ایران به ظرفیت‌های احیاء‌شده‌ی جریان اصلاح‌طلبی است.

لذا به نظر می‌رسد که استراتژی غربی‌ها برای دور جدید فعالیت‌های جریان اصلاحات دارای سه سرفصل کلیدی است:
 
1ـ خلق موقعیت‌های مطلوب
 
2ـ بهره‌برداری از موقعیت‌های موجود

3ـ تغییر موقعیت‌های نامطلوب
 
اگر‌چه عملیاتی کردن راهبرد اول و سوم با توجه به تجربه 8 ساله اصلاح‌طلبان غیرممکن است زیرا واسازی ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی در ایران از منظر غربی‌ها مستلزم پیمودن چند گام است.
 
الف) واسازی گفتمان اصلاح‌طلبی
 
ب) تدارک پایگاه اجتماعی برای باز تولید اقتدار جریان اصلاح‌طلب
 
ج) ایجاد همگرایی بین طیف‌ها و سلائق مختلف اصلاح‌طلبان
 
انجام این سه گام در حال حاضر با مشکلات جدی روبه‌رو است. لذا اصلاح‌طلبان سعی دارند از موقعیت‌های موجود برای نجات بخش جلوه دادن خود استفاده نمایند تا بلکه بتوانند در بین اپوزیسیون داخلی، طرفدار بیشتری پیدا کنند.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار