در اولین روز از دهه دوم ماه مبارک رمضان دلهایمان را با زمزمه دعای ابوحمزه ثمالی روانه خانه دوست می کنیم و برای مناجات با حضرت دوست همنوا با امام سجاد علیه السلام می شویم .

نجوایی با دوست - بخش یازدهمبه گزارشگروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان با یازدهیمن بخش از ترجمه نسبتا ازاد دعای ابوحمزه ثمالی با شما هستیم :

* * *
ای خدای من ؛ فضل و رحمت تو وسیع تر و حلم و بردباری تو بزرگتر از آن است که مرا با عملم بسنجی یا به خاطر گناهانم خوارم کنی .

ای پروردگار مهربان ؛ من کیستم و چه قابلی دارم ؟. مرا به فضل و کرمت ببخش و با عفو و بخشش خودت برمن منت گذار و به لطفت بر کارهای زشتم پرده بینداز . تو را به عظمت وجودت قسم میدهم که از توبیخ من درگذر .
 
ای خدا ؛ من آن طفل صغیرم که تو مرا پروراندی، و آن نادانم که تو مرا دانایی بخشیدی، و آن گمراهم که تو مرا هدایت کردی، و آن خوار و ذلیلم که تو مرا عزّت و بزرگواری دادی. خدایا من آن موجود ترسان و هراسانی هستم که تو مرا ایمن ساختی و آن گرسنه ام که تو مرا سیر کردی و آن تشنه ام که تو مرا سیراب کردی. برهنه ای بودم که تو مرا پوشاندی و آن فقیری بودم که تو بی نیازش کردی .
 
پروردگارا من ناتوان بودم ؛ همان ناتوانی که تو توانایش کردی . من ذلیلی بودم که تو عزیزش گرداندی و مریضی بودم که تو شفایش دادی. نیازمندی بودم که تو به او نعمت ها عطا کردی و گنهکاری بودم که گنهش را با ستاریت خود پوشاندی و خطاکاری بودم که عذرش را پذیرفتی .
ای خداوند بزرگ مرتبه ؛ یا جلیل ؛ من آن موجود اندکی هستم که تو بسیارش کردی و خوارشده ای هستم که تو یاریش کردی و آواره ای هستم که تو جا ومکانش دادی .

( خدایا تو این همه نعمت دادی , من قدر آنها را ندانستم و حال خویش را معرفی می کنم ) : پروردگارا من آن کسی هستم که درخلوت از تو شرم نکردم و در آشکارا هم رعایت تو را نکردم . منم صاحب معصیتها و ماجراهای بزرگ ، منم کسی که بر آقای خود شاخ و شانه کشیده و گستاخی کرده است . منم کسی که نافرمانی خدای واحد قهاری را کرده ام که آسمان ها به قدرت او برپا شده است .
 
ای بخشنده مهربان ؛ منم کسی که نافرمانیهای بزرگی را مرتکب شده ام و برای ارتکاب گناهان بزرگ رشوه دادم ، منم آن کسی که هرگاه نوید گناهی را به من دادند به سویش شتابان رفتم. منم که مهلتم دادی ولی به خود نیامدم و بر من گناهانم را پوشاندی بازهم شرم حیا نکردم و معصیت را از حد و اندازه گذراندم . تو مرا از چشمت انداختى، اما اهميت ندادم .

(ای خدای کریم تو انقدر بخشنده ای که با وجود این همه بدی های من )، با بردبارى و صبر به من مهلت دادى، و با خصلت زیبای پرده پوشى ات ، مرا پوشاندى و رسوا نکردی تا آنجا كه گويی مرا از ياد برده اى، و از مجازات گناهان معافم نموده ای ، گويا تو از من حيا كرده اى .


به قلم : س . جعفری باشگاه خبرنگاران جوان کرمان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.