تفسیر آیات 216-217 سوره بقره

خواندن معنا و تفسير آيات قرآن كريم، به فهم درست آن و عملی كردن دستورات الهی در زندگی‌مان كمک می‌كند.

تقسیر آیات 216-217 سوره بقرهبه گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ قرآن سرتاسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتما اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجره الهی را برای شما آماده می‌كنيم. در این گزارش تفسیرآیات216-217سوره بقره را می‌خوانید:


کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسَی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
جهاد بر شما مقرّر شد، در حالی که برای شما ناخوشایند است و چه بسا چیزی را ناخوش دارید، در حالی که خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید، در حالی که ضرر و شرّ شما در آن است. و خداوند (صلاح شما را) می داند و شما نمی دانید. (216)

کلمه «کُره» به مشقّتی گفته می شود که انسان از درون خود احساس کند، مانند ترس از جنگ. و «کَره» به مشقتی گویند که از خارج به انسان تحمیل شود، مانند حکم اجباری در آیه ی (اتینا طَوعاً او کَرهاً قالَتا اَتینا طائعین)فصّلت، 11. به آسمان ها و زمین گفتیم: یا با رغبت بیایید یا با اکراه، گفتند: ما با رغبت می آییم.آیه قبل مربوط به مال دادن بود واین آیه مربوط به جان دادن است.

اکراه از جنگ، یا به خاطر روحیّه ی رفاه طلبی است ویا به جهت انسان دوستی و رحم به دیگران ویا بخاطر عدم توازن قوا و برتری دشمن است. قرآن می فرماید: شما آثار و نتایج جهاد را نمی دانید و فقط به زیان های مادّی و ظاهری آن توجّه می کنید، در حالی که خداوند از اسرار و آثار امروز وفردای کارها در ابعاد مختلفش آگاه است.

جنگ با همه ی سختی هایی که دارد، آثار مثبت و فوایدی نیز دارد. از جمله:
*توان رزمی بالا می رود.
* دشمن جسور نمی شود.
* روح تعهّد و ایثار در افراد جامعه بوجود می آید.
* قدرت و عزت اسلام و مسلمین در دنیا مطرح می شود.
* امدادهای غیبی سرازیر می گردد.
* روحیّه ی استمداد از خدا پیدا می شود.
* اجر و پاداش الهی بدست می آید.
* روحیّه ی ابداع و اختراع و ابتکار بوجود می آید.

جهاد در ادیان دیگر
برخلاف تبلیغاتی که دنیا برای صلح و علیه خشونت دارد، مسئله جهاد در راه دین، در تمام ادیان آسمانی بوده و یک ضرورت حتمی است.

در تورات می خوانیم:

* ساکنان شهر را بدم شمشیر بکش و اموالشان را جمع نمای. تورات، سِفر تثنیه، باب 13، جمله 15.
* همگی ایشان را هلاک ساز و ترحّم منما. تورات، سفر تثنیه، باب 7، جمله 3.
* چون برای مقاتله بیرون روی و دشمن را زیاد بینی، نترس.تورات، سِفر تثنیه، باب 20، جمله 1.
* برادر و دوست و همسایه خود را بکشد تا کفّاره گوساله پرستی باشد.. تورات، سِفر خروج، جمله 26.
* موسی جمعیّتی را به سوی جنگ حرکت داد و مقاتله مهمّی صورت گرفت.تورات، سِفر اعداد، باب 31، جمله 34.

در انجیل متی آمده است:

* گمان مبرید که آمده ام تا سلامتی بر زمین بگذارم، نیامده ام تا سلامتی بگذارم، بلکه شمشیر را.. انجیل متی ، باب 10، جمله 7.

* هرکه جان خود را دریابد (و به جنگ نیاید) آنرا هلاک سازد و هرکه جان خود را به خاطر من هلاک کرد آنرا خواهد یافت.انجیل متی ، باب 10، جمله 39.

در انجیل لوقا می خوانیم:
* دشمنان را که نخواستند من بر ایشان حکمرانی کنم، در اینجا حاضر ساخته، پیش من به قتل رسانید.انجیل لوقا، باب 19، جمله 28.

* هرکس شمشیر ندارد، جامه خود را فروخته آنرا بخرد.انجیل لوقا، باب 22، جمله 36.

در قرآن نیز در سوره های آل عمران، آل عمران، 147. مائدهمائده، 24. و بقرهبقره، 246. از وجود جنگ و جهاد در ادیان گذشته، سخن به میان آمده است.

پیام ها:
1- ملاک خیر وشر، آسانی و سختی و یا تمایلات شخصی نیست، بلکه مصالح واقعی ملاک است ونباید به پیشداوری خود تکیه کنیم. (عسی ان تکرهوا شیئاً وهو خیر لکم)

2- کراهت و محبّت نفسانی، نشانه ی خیر و شرّ واقعی نیست. (تکرهوا... و هو خیر لکم... تحبوا... و هو شرّ لکم)

3- جنگ و جهاد در راه دین، مایه ی خیر است. (کُتب علیکم القتال... و هو خیر لکم)

4- تسلیم فرمان خدایی باشیم که بر اساس علم بی نهایت به ما دستور می دهد، گرچه ما دلیل آنرا ندانیم. (واللّه یعلم و انتم لا تعلمون)

یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَکُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا یَزَالُونَ یُقَتِلُونَکُمْ حَتَّی یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَعُواْ وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُولَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَلُهُمْ فِی الْدُّنْیَا وَ الْأَخِرَةِ وَ أُولَئِکَ أَصْحَبُ الْنَّارِ هُمْ فِیهَا خَلِدُونَ
(ای پیامبر!) از تو درباره ی جنگ در ماه حرام سؤال می کنند، بگو: جنگ در آن ماهها (ذی القعدة، ذی الحجة، محرم و رجب، گناهی) بزرگ است، ولی بازداشتن (مردم) از راه خدا وکفر ورزیدن به او و (بازداشتن مردم از) مسجدالحرام و اخراج ساکنانش از آنجا، (گناهش) نزد خداوند بزرگتر است. (زیرا ایجاد) فتنه، از قتل بالاتر است. (مشرکان) پیوسته با شما می جنگند، تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند، و هر کس از شما که از دینش برگردد و در حال کفر بمیرد، اعمال آنان در دنیا و آخرت تباه می شود و آنان اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند بود. (217)

 

مراد از کلمه «فتنة» در آیه، شرک، شکنجه، امتحان وبلوی است.
در تفاسیر شیعه وسنی آمده است: رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شخصی را به نام عبداللّه بن جحش به همراه هشت نفر با نامه ای برای کسب اطلاعات از کفّار و مشرکین فرستاد،امّا بعد از ملاقات، درگیری پیش آمد و در این بین رئیس گروه مقابل کشته شد و دو نفر از آنان به اسارت درآمده و اموالشان مصادره گردید.

این حادثه در اوّل ماه رجب که از ماه های حرام استاز سنّت های ابراهیمی رایج در میان عرب قبل از اسلام، احترام گذاشتن به چهار ماه رجب، ذی القعده، ذی الحجّه و محرم بود که در این ماهها، به هیچ جنگ و قتالی نمی پرداختند. اسلام نیز این سنّت را امضا کرد و قتال و درگیری در این ماهها را تحریم نمود. واقع شده بود، در حالی که این گروه گمان کرده بودند که آخر جمادی الثانی است، نه اوّل رجب. به هر حال این قتال اشتباهاً در اوّل رجب صورت گرفت و کفّار این موضوع را دستاویز قرار داده و شایع کردند که مسلمانان احترام ماه های حرام را نگه نمی دارند.

در برابر این تبلیغات دشمنان، قرآن جواب می دهد که گرچه جنگ در ماه حرام واقع شده، ولی این قتال به اشتباه از سوی مسلمانان صورت گرفته است، در حالی که شما مشرکان به عمد مرتکب گناهانی شده اید که مجازات آنها به مراتب از قتال در ماه حرام بیشتر است. بنابراین شما با داشتن سابقه ی آن همه جنایت ورسوایی وارتکاب گناهان بزرگ، نباید این عمل اشتباه را دستاویز قرار دهید.

حبط عمل مرتد در دنیا، به این است که از فوائد اسلام محروم می شود. زیرا کیفر او، جدایی از همسر مسلمان، محرومیّت از ارث، قطع رابطه با مسلمانان، خروج از حمایت اسلام و در نهایت قتل است.

و حبط عمل او در آخرت، محو تمام کارهای خیر اوست. (حبطت اعمالهم فی الدنیا والاخرة)

پیام ها:
*به شبهات، پاسخ مناسب بدهید. (یسئلونک... قل)
2- *مسجد الحرام واهل آن، احترام ویژه دارند. (المسجد الحرام واخراج اهله منه اکبر)
*تعیین اهمیّت گناهان، بدست خداوند است. (اخراج اهله منه اکبر، الفتنة اکبر...)
* سلب امنیّت، مهمّ تر از قتل است. (والفتنة اکبر من القتل)
* لازم است آرزوها، هدف ها و تلاش های دشمن خود را بشناسیم. (ولایزالون یقاتلونکم حتّی یردّوکم عن دینکم)
*هجوم دشمن، توجیه کننده ی کفر و ارتداد شما نیست. (ولایزالون یقاتلونکم... ومن یرتدد منکم...)
* دشمنان، همواره در کمین هستند وارتداد و کفر وپشت کردن به دینتان را می خواهند وبه غیر آن راضی نمی شوند. آنها دنبال پیروزی موقت نیستند، بلکه می خواهند فرهنگ ومکتب شما را از بین ببرند. (حتی یردّوکم عن دینکم)
* حسن عاقبت، ملاک ارزش است. چه بسا مسلمانانی که کافر مرده اند. (فیمت و هو کافر)
*ارتداد، دارای آثار دنیوی و اخروی است. (مَن یرتدد منکم... حبطت اعمالهم فی الدنیا و الاخرة)
*ارتداد، مایه ی حبط کارهای نیک است. (من یرتدد... حبطت اعمالهم)
*ارزش ایمان و عقیده تا جایی است که اگر ایمان رفت، اعمال صالح نیز حبط می شود. (مَن یرتدد منکم... حبطت اعمالهم)

انتهای پیام/

تفسیر آیات 216-217 سوره بقره از تفسیر نور جلد 1

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار