زیادند کسانی که اگر میتی روی زمین مانده باشد، خوب می‌دانند باید چه کسی را خبر کنند. «محمدرضا درویش» اما، خودش سریع بالای سر میت می‌رود و امور کفن‌ودفنش را بر عهده می‌گیرد.

به گزارش  گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بیش از ۴۰ سال است که این کار را می‌کند؛ حرفه‌ای است. چون همیشه برای مراسم تدفین حاضر و آماده است و برای برداشتن میت از روی زمین پیش‌قدم و پایه کار، هر وقت میتی روی زمین مانده باشد صدایش می‌کنند که برود و بسم‌الله! این‌طوری شده که طی این سال‌ها بیش از ۳۰ میت بی‌کس‌وکار را از روی زمین برداشته و به امور کفن‌ودفنشان پرداخته. هرسال هم در بیش از ۴۰ مراسم تدفین و ختم آشنایان دور و نزدیک و حتی غریبه‌ها کمک می‌کند یا مدیریت و هماهنگی کل مراسم را بر عهده می‌گیرد. درواقع چون همه می‌دانند که به این کارها آشناست امور مربوط به تدفین را به وی می‌سپارند تا به نحو احسن انجام شود. اینکه چطور شده چنین کاری می‌کند ماجرایی دارد که برایمان تعریف می‌کند ولی همین اول کار راز می‌گشاید که: «این کار یاد مرگ را در آدمی همواره زنده نگه می‌دارد.»


بیشتربخوانید :ماجرای شغل عجیب با مزایای وسوسه کننده در یک جزیره!


پیرمردی تنها بود که...

۶۰ سال دارد و هنگامی‌که هنوز ۲۰ سال هم نداشت در کار تدفین اموات پیش‌قدم بود. اما اولین بار که به تدفین میتی بی‌کس‌وکار پرداخت به گفته خودش ماجرا ازاین‌قرار بود: «یادم است پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اهالی محله‌مان که پیرمردی تنها بود در خانه اجاره‌ای‌اش فوت کرده بود. با بچه‌محل‌ها و همسایه‌ها بالای سر میت رفتیم و دست‌به‌کار شدیم. یادم است که دو نفر از همان بچه‌محل‌ها هزینه‌ها را بر عهده گفتند و کار به سرانجام رسید.» در سال ۵۷ در اوج درگیری‌ها و مبارزه برای پیروزی انقلاب در تشییع و تدفین شهدا کمک می‌کرد. بعد هم در سال‌های دفاع مقدس که بسیجی بود و رزمنده جبهه‌های جنوب، همین کار را ادامه می‌داد. تا سال ۶۶ یک کار مهم هم داشت؛ انتقال پیکر شهدا از میدان‌های نبرد به شهرها. پس‌ازآن هم همواره در روزهای سخت به کمک دیگران شتافته؛ در روزهایی که داغ عزیز، توان حرکت را هم از آدمی می‌گیرد چه برسد به رسیدگی به امور پذیرایی و کارهای اداری کفن‌ودفن و باقی اقدامات و هماهنگی‌های ضروری.

وظیفه شرعی و اخلاقی است

در این کار خیر تنها نیست؛ هیچ‌وقت تنها نمانده است. خودش می‌گوید: «مثل هر کار دیگری توکل که بکنی و همت داشته باشی خدا کمکت می‌کند. علاوه بر آن ما مردمی عاطفی داریم که در این‌جور مواقع همدردی و خیرخواهی می‌کنند. هنگامی‌که افراد بی‌کس‌وکار فوت می‌کنند مردم برای کمک می‌آیند و دوست دارند گوشه‌ای از کارها را بر عهده گیرند. البته این کار سختی‌هایی هم دارد که خب ممکن است هرکسی مایل نباشد برایش کمک بدهد یا از عهده‌اش برنیاید. من همیشه برای میت‌های بی‌کس‌وکار فقط کارهای مربوط به کفن‌ودفن را انجام داده‌ام؛ فقط تا همین حد. یعنی فقط کمک کرده‌ام که میت روی زمین نماند. چون این وظیفه شرعی و اخلاقی است. ولی چند بار هم پیش‌آمده که برای امواتی که کسی را نداشتند علاوه بر کفن‌ودفن مراسمی ساده هم در مسجد برگزار کرده‌ایم. دیگر اینکه گاهی پیش‌آمده که بخشی از هزینه‌ها را خودم پرداخته‌ام ولی خیران بزرگ و گمنامی می‌شناسم که در این‌جور کارها مرا یاری می‌دهند و بیشتر هزینه‌ها را بر عهده می‌گیرند. پزشکان خیری هم می‌شناسم که برای متوفیان بی‌کس‌وکار طبق روال قانونی بر اساس معاینه یا مدارک پزشکی، گواهی فوت صادر می‌کند. البته اول پرس‌وجو می‌کنم تا اگر پزشکی قبلاً فرد متوفی را معاینه کرده و با شرایط جسمی و پزشکی وی آشنا باشد برای صدور گواهی فوت به دنبال آن پزشک بروم. چون به‌هرحال اخذ گواهی فوت برای کفن‌ودفن لازم است و افرادی که در خانه فوت می‌کنند باید برایشان گواهی فوت صادر شود.»

ناگفته‌های یک مرد از سختی‌های شغل عجیبش

بی‌کسان چه کسانی هستند؟!

از «درویش» می‌پرسیم این اموات معمولاً چه کسانی هستند؟ می‌گوید: «اغلبشان افراد سالمندی هستند که اصالت شهرستانی دارند یا چند سالی است که از شهری دیگر آمده‌اند. این افراد یا اصلاً کسی را ندارند یا در تهران کسی را ندارند. یعنی اگر فامیل دور یا آشنایی هم داشته باشند، طول می‌کشد تا خبردار شود یا خودش را برساند. درهرصورت باید یک نفر همت کند و میت را از زمین بردارد. البته ۵ سال پیش پیرمردی را کفن‌ودفن کردیم که فرزند هم داشت ولی به هر دلیل طردش کرده بودند و برای تدفینش هم نیامدند.» باز می‌پرسیم اگر بی‌کسان هرجایی فوت کنند برای کفن‌ودفنشان می‌روی؟ و می‌گوید اگر هر بی‌کسی هر جای این شهر فوت کند و خبردار شوم همین‌الان می‌روم! و باز می‌گوید تدفین میت واجب کفایی است و ثواب زیاد دارد.

این کار سختی‌های خودش را دارد

آخرین بار که «درویش» میتی را از زمین برداشته کی باشد خوب است؟ تعریف می‌کند:«چند روز پیش در مجتمع آپارتمانی محل سکونتم یک پسر جوان که مستأجر بود فوت کرد. سه روز بود که فوت کرده و در خانه مانده بود. خبر کردن اقوام و آشنایانش را به صاحب‌خانه سپردم و خودم کارهای مربوط به پزشکی قانونی و کلانتری را انجام دادم و میت را تحویل دادیم و تمام.» از سختی‌های کمک در تدفین و تشییع و برگزاری مراسم برای اموات هم می‌پرسیم و می‌گوید: «سختی‌های خودش را دارد. بالاخره همه عزادارند و شرایط، خاص است. این‌جور کارها آدابی دارد که ازنظر شرعی و عرفی باید رعایت شود. گاهی کسانی که با روال کار آشنا نیستند در کارها دخالت می‌کنند. گاهی حرف و سخن پیش می‌آید که باید نادیده گرفت. باید مراقب باشی همه کارها سروقت و به‌موقع باشد و آبرومند پیش برود. کمی هم بر روحیه‌ام تأثیر می‌گذارد که البته وقتی مدام با عزاداری سر‌‌وکار داشته باشی، طبیعی است.»

ناگفته‌های یک مرد از سختی‌های شغل عجیبش

هر بار می‌بینمش...

«رضا غلامزاده» حدود ۲۰ سال است که «درویش» را می‌شناسد و در کار خیر همراه و یاور اوست. به او سپرده که هر وقت میتی روی زمین مانده بود خبرش کند. می‌گوید: «به قول دوستان، رسته کاری ما تدفین است!» چند بار هم در تدفین میت بی‌کس‌وکارها با رفیقش همراهی کرده است. درباره «درویش» می‌گوید که سرش برای کار خیر درد می‌کند! و می‌افزاید: «فقط در کار تدفین نیست؛ کارهای خیر زیاد انجام می‌دهد. مردم‌دار است و هر کاری از دستش برآید برای کمک مضایقه ندارد. برای مثال می‌دانم که بیماران بی‌بضاعت را به پزشکان خیر معرفی و خودش کارها درمانشان را پیگیری می‌کند. هرکسی کار دشواری داشته باشد روی کمک او حساب می‌کند. این هم یک موهبتی است که خداوند به او عطا کرده که مردم برای کارهایشان نزد او می‌آیند. هر وقت می‌بینمش درگیر یک کاری است برای دیگری؛ اصلاً انگار کل وقتش را وقف دیگران کرده است.»

منبع: فارس

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.