کارگرانی که سربازان تا دندان مسلح استعمار را به خاک و خون کشیدند

نبرد آدوا که اواخر قرن ۱۹ میان اتیوپی و رژیم اشغالگر ایتالیا رخ داد، با پیروزی ارتش اتیوپی که متشکل از دهقانان و کارگران بود، به پایان رسید. این شکست بدل به درس عبرتی برای استعمار بود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، همه ساله روز دوم مارس در اتیوپی روز نبرد آدوا (۱) یا روز پیروزی است. این روز باعث غرور ملی برای مردم است و در تقویم آن کشور به عنوان تعطیل رسمی ثبت شده. اما موضوع نبرد آدوا چیست؟ نبرد آدوا اتفاق خارق العاده‌ای بود که در آن، ایتالیا شکست سنگینی را از مردم اتیوپی پذیرفت و پس از آن پایه‌های حاکمیت اتیوپی مستحکم شد. واقعیت خارق العاده جنگ‌ها هنگامی آشکار می‌شود که افراد از خود بپرسند که چگونه سیاه‌پوستان اتیوپی توانستند در برابر یک استعمارگر فاشیست سفیدپوست پیروز شوند. به عبارت ساده، این مورد شبیه داستان داوود و گلیات از کتاب مقدس است و در واقع از محبوب‌ترین داستان‌های آن نیز به شمار می‌رود.

در این داستان کتاب مقدس که سرشار از درس شجاعت، ایمان و غلبه بر غیر ممکن‌هاست، بیان می‌شود که در طول جنگ باستانی بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها، غول بزرگ فلسطینی به نام گلیات که بیش از نه فوت قد داشت، چهل روز مداوم و هر روز به به خط مقدم نبرد می‌آمد و قوم بنی اسرائیل و خدای آن‌ها را به سخره می‌گرفت و همه قوم بنی اسرائیل از او می‌ترسیدند و تنها داود بود که هر چند با جثه کوچک خود توانست در برابر او مقاومت کند و با پرتاب یک سنگ با فلاخنی که در دست داشت او را از پای درآورد. کتاب مقدس نقل می‌کند که سنگ بر پیشانی او فرو نشست و او با صورت به زمین افتاد.

در اول مارس ۱۸۹۶، آدوا صحنه خارق العاده نبرد مهمی بود؛ پیروزی قاطع اتیوپی بر ارتش متجاوز ایتالیایی. پیروزی آفریقایی‌های اتیوپی در آدوا استقلال اتیوپی را تضمین و آن را به یکی از مهمترین نبرد‌ها علیه ارتش‌های اروپایی در دوره استعمار تبدیل کرد. در واقع نبرد آدوا، نماد پیروزی مردم آفریقا بر سفیدپوستان بود. این نبرد در زمان تقابل تنگاتنگ اروپاییان در آفریقا صورت گرفت، هنگامی که قدرت‌های اروپایی خواستار زمین‌ها و منابع مردم آفریقایی به عنوان دارایی‌های استعماری خود بودند. در این نبرد در حدود ۶۰۰۰ نفر از ارتش ایتالیا کشته و بیش از ۳۰۰۰ زخمی و اسیر شدند البته تعداد تلفات اتیوپی نیز در حدود همین اعداد بود.

بازماندگان لشکر شکست خورده ایتالیا به اریتره عقب نشینی کردند و اتیوپیایی‌ها به علت نداشتن وسایل و تجهیزات از تعقیب آن‌ها بازماندند. نکته شگفت انگیز عدم تعادل تسلیحات بین دو طرف بود. اما اتیوپیایی‌ها دارای خرد، استقامت، اشتیاق، شجاعت و عشق به سرزمین مادری بودند که به آن‌ها کمک می‌کرد تا بتوانند این پیروزی را ثبت کنند.

در عصر گسترش بی‌امان اراضی اروپا در قاره آفریقا، اتیوپی تنها کشوری بود که با موفقیت از استقلال خود دفاع کرد و باعث بیرون راندن استعمارگران از سرزمین خود شده بود و اگر این اتفاق در آن زمان نمی‌افتاد، قطعاً دیر یا زود کل قاره آفریقا در سیطره اروپاییان قرار می‌گرفت.

ریموند جوناس در کتاب خود با عنوان: «نبرد آدوا: پیروزی آفریقا» نبرد آدوا در سال ۱۸۹۶ نتیجه تجاوز ایتالیایی‌ها در جنوب مستعمره خود یعنی اریتره در دریای سرخ می‌دانست و نبرد آدوا باعث شد که پنجاه سال بعد از آن یعنی بعد از جنگ جهانی دوم، مبارزات دردناک مردم آفریقا برای خروج از دست استعمارگران به نتیجه نشسته و ثمر دهد.

چگونه ایتالیا وارد اتیوپی شد؟

ایتالیا ابتدا از طریق یک فرصت تجاری وارد منطقه شاخ آفریقا شد. پس از افتتاح کانال سوئز در سال ۱۸۶۹، یک شرکت فعال ایتالیایی در حوزه بخار به نام روباتینو، بندر آساب را در دریای سرخ از سلطان رائیتا به عنوان ایستگاه سوخت گیری اجاره کرد. در سال آینده این قرارداد اجاره، شرکت مذکور بندر را با قیمت ۹،۴۴۰ دلار از سلطان خرید. کمپانی روباتینو امیدوار بود با کنترل ترافیک بندر و همچنین اسارت سیاهان و برده‌داری و قاچاق اسلحه بتواند درآمد خوبی کسب کند.

در همین حال، در اروپا، پارلمان پادشاهی تازه متحد شده ایتالیا برای اولین بار نوامبر سال ۱۸۷۱ در رم تشکیل جلسه داد. دولت جدید ایتالیا بسیار بلندپرواز و به دنبال راه‌هایی برای اثبات موفقیت‌های خود در چشم جهان بود و بهترین روش و البته کم حاشیه‌ترین آنها، استعمار سرزمین‌هایی بود که دیگر قدرت‌های اروپایی ادعایی برای آن‌ها نداشتند. اگرچه ایتالیا آرزو داشت که کلیه سرزمین‌های آفریقایی در سراسر دریای مدیترانه را در اختیار داشته باشد و با همین دستورکار تلاش‌هایی را نیز برای اشغال تونس و مصر در سال‌های ۱۸۸۱-۱۸۸۲ انجام داد، اما در نهایت شکست خورد.

در پادشاهی جدید ایتالیا تصور جدید مبتنی بر این موضوع بود که کلید دستیابی به دریای مدیترانه، دریای سرخ است (جایی که احتمال برخورد ایتالیا با منافع دیگرقدرت‌های اروپایی کمتر خواهد بود.) بنابراین سال ۱۸۸۲، دولت ایتالیا بندر آساب را از کمپانی روباتینو به قیمت ۴۳.۲۰۰ دلار خریداری کرد و بدین ترتیب شرکت سرمایه گذاری بخار سود خوبی در سرمایه گذاری خود بدست آورد و این اتفاق به منزله ورود غیر رسمی ایتالیا به شاخ آفریقا بود و در واقع به طور غیر رسمی اولین مستعمره ایتالیا در آفریقا از زمان سزار‌ها ایجاد شد.

ایتالیا که با تملک املاک و مستغلات در دریای سرخ حالا حس قدرت طلبی بیشتری می‌کرد، در کنفرانس برلین (۲) در سال ۱۸۸۴-۱۸۸۵ شرکت و به تقسیم آنچه را که از آفریقا پس از موج اولیه استعمار اروپا باقی مانده بود، پرداخت.

کارگرانی که سربازان تا دندان مسلح استعمار را به خاک و خون کشیدند

در این کنفرانس، کشور اتیوپی به عنوان سهم ایتالیا به وی داده شد. فقط کافی بود که سربازان ایتالیایی این جایزه خود را به تصرف درآورند و این امر به زمان و گسترش محتاطانه از بندر آساب به سایر نواحی نیاز داشت.

ارتش ایتالیا و سربازان محلی تصمیم گرفتند که بندر آسان که از مناطق ساحلی بود را اشغال کنند و در اواخر دهه ۱۸۸۰ این منطقه مورد حمله قرار گرفت. رهبران دولت ایتالیا احتمالاً دستاورد‌های خود در تجارت و اعتبار را بیش از حد ارزیابی می‌کردند و شهرت اتیوپیایی‌ها به عنوان مبارزان روحانی، را که در نبرد با مصری‌ها در دهه ۱۸۷۰ و علیه مهدویت‌ها در دهه ۱۸۸۰ پیروز شده بودند، مورد توجه جدی قرار نمی‌دادند. این نگرش ایتالیایی‌ها به زودی تغییر کرد وقتی که آن‌ها با مردم اتیوپی در زمین‌های خشن تیگرای روبه‌رو شدند و در یک غافلگیری، مردم اتیوپی ۵۰۰ نفر از سربازان ایتالیایی را قتل عام کردند و ایتالیا در صدد انتقام برآمد به همین جهت ۵،۰۰۰ سرباز ایتالیایی را برای تقویت نیرو‌های موجود اعزام کرد تا اتیوپی را محاصره کنند. این درگیری‌ها همگی در زمان یوهانس چهارم (۳) که پادشان اتیوپی بود صورت گرفت.

هنگامی که امپراتور یوهانس در نبرد با ماد‌ها در محل متمما در مارس ۱۸۸۹ کشته شد، ایتالیایی‌ها احساس کردند که زمان مناسبی است تا بتوانند جایگاه خود را از طریق مذاکره با اتیوپیایی‌ها مستحکم کنند. به همین جهت آن‌ها Count Pietro Antonelli را برای مأموریتی که برای ادای احترام به امپراتور جدید منلیک دوم بود به اتیوپی اعزام کردند؛ و این ملاقات منجر به امضای پیمانی در سال ۱۸۸۹ میان ایتالیا و اتیوپی شد. در واقع این پیمان نامه اساس ایجاد نبرد آدوا بود. چرا که ایتالیا بعد از این پیمان نامه اریتره را به مستعمره خود تبدیل کرد و به دنبال جمع آوری نیرو و تجهیزات برای تسلط بر کل اتیوپی بود؛ لذا این رفتار‌ها و رویکرد‌های ایتالیا باعث ایجاد عصبانیت در میان توده‌ها و رهبران اتیوپی شد و سال ۱۸۹۵ این درگیری میان ارتش اتیوپی و ایتالیا به وقوع پیوست.

اصلاحات امپراتور منلیک دوم اقتصاد اتیوپی را دگرگون کرده و پایه مالیاتی کشور را بهبود بخشیده بود و به او امکان می‌داد مانند گذشته به جمع آوری نیرو و تجهیز ارتش بپردازد. منلیک نیرو‌های خود را جمع کرد و به سمت شمال کشور حرکت کرد تا با متجاوزین ایتالیایی روبه‌رو شود. در ماه دسامبر آن سال، ارتش اتیوپی با ۳۰،۰۰۰ نیرو توانست ۲،۴۵۰ سرباز ایتالیایی را در Amba Alaghe در جنوبی‌ترین نقطه نفوذ ایتالیا در اتیوپی به دام انداخته و در یک نبرد ۱.۳۲۰ ایتالیایی را کشته یا اسیر کند.

اتیوپیایی‌ها در نبرد خود توانستند یک قلعه قدرتمند ایتالیایی در شهر مکله را به تصرف خود درآورند. منلیک دوم هنوز هم به حل و فصل مناقشه خود با ایتالیایی‌ها امیدوار بود و ترجیح می‌داد به صورت مسالمت آمیز این مناقشه را حل و فصل کند؛ بنابراین با ایتالیایی‌ها وارد مذاکره شد و به موجب آن محاصره لشکریان ایتالیا را پایان داد تا بتوانند به هموطنان خود بپیوندند. این وقایع باعث ناراحتی ایتالیایی‌ها شده بود و فرماندهان خود را به دلیل ناتوانی و ناجوانمردی مورد تعرض قرار دادند. آن‌ها اتیوپیایی‌ها را شورشیان می‌نامیدند که به نوعی مدیون ایتالیا بودند.

کارگرانی که سربازان تا دندان مسلح استعمار را به خاک و خون کشیدند

رخداد مقاومت

در اواخر فوریه ۱۸۹۶، ارتش ایتالیا در اطراف کوه Enticho در تیگرای قرار گرفت و رهبری این لشگر با ژنرال براتی بود که به تازگی از رم آمده و لقب عقاب سرخ داشت. او به همراه ۲۰،۰۰۰ پیاده ایتالیایی و دستیاران بومی مستقر خود منتظر بودند تا اتیوپیایی‌ها را در منطقه آدوا در تیگرای غافلگیر کرده و با آن‌ها مانند آنچه با لشگر ایتالیا در گذشته انجام داده بودند برخورد کنند. آنان قصد داشتند تا سربازان اتیوپی را قتل عام کرده و از طریق این خفت مواضع ایتالیا را در این کشور مستحکم کنند. چرا که شکست قبلی برای ارتش مدرن اروپایی ایتالیا با این اندازه و با تشکلات نظم یافته و مجهز، غیرقابل تصور بود.

در انتظار ارتش ایتالیایی‌ها یک ارتش عظیم از مردان و زنان اتیوپیایی بود که تعداد آن‌ها به ۱۰۰۰۰۰ نفر می‌رسید که از هر منطقه و گروه‌های قومی این کشور حضور یافته بودند. آن‌ها توسط تیمی از ستارگان جنگجو که توسط منلیک مأمور شده بودند تا فرماندهی را به عهده بگیرند. حدود دو سوم از سربازان به صورت رایگان برای پادشاه خود می‌جنگیدند و مستمری دریافت نمی‌کردند و عمدتاً از دهقانان و کشاورزان و کارگران کشور بودند. نبرد خونینی در اول مارس میان ارتش اتیوپی و ایتالیا در گرفت و بسیاری از سربازان ایتالیایی در این نبرد به خاک و خون کشیده و کشته شدند.

سربازان دهقان اتیوپیایی، بی رحمانه جنگیدند و تعداد زیادی از زنان اتیوپیایی نیز در کنار آنان بودند به عنوان نمونه ملکه جنگجو، امپراطوریست تیت (۴) نیز در میدان نبرد حضور داشت.

کارگرانی که سربازان تا دندان مسلح استعمار را به خاک و خون کشیدند

ایتالیایی‌ها تلفات سنگینی را در منطقه آدوا متحمل شدند. خدمه توپخانه ایتالیا به ویژه در مورد شلیک توپ‌های خود تا زمانی که ممکن بودند و دفاع از مواضع خود تا زمانی که همه کشته شوند را ادامه می‌داد و توپخانه نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. اما نیرو‌های ایتالیایی و تجهیزات آن‌ها در دام استراتژیک منلیک دوم گرفتار شدند و وقتی پیاده نظام و توپخانه اتیوپی در مکانی مناسبی مستقر شدند، لشگر ایتالیا کشته‌های بسیاری داد و در پایان روز، ایتالیایی‌ها یکی از بزرگترین بلا‌های تاریخ استعماری خود را متحمل شد که در تاریخ اروپا نیز مانند ندارد.

در این نبرد در حدود ۶۰۰۰ سرباز ایتالیایی کشته و به همین میزان نیز سرباز اتیوپیایی کشته شده بود، لذا بقایای ارتش ایتالیا به سمت شمال عقب نشینی کرد و ۱۹۰۰ سرباز ایتالیایی اسیر و ۱۰۰۰ سرباز اریتره‌ای نیز در میان آنان بود. علاوه بر این، ارتش اتیوپیایی‌ها چهار میلیون فشنگ و پنجاه و شش توپ نیز به عنوان غنیمت جنگی به دست آوردند. منلیک دوم تصمیم گرفت برنامه شکرگزاری برپا کند و یک دوره سه روزه عزاداری ملی نیز اعلام کرد. جشن پیروزی اتیوپیایی‌ها در سکوت برگزار شد، زیرا امپراطور هیچ دلیلی برای شادی از مرگ سربازان مسیحی ارتش اتیوپی نمی‌دید. شکست در آدوا بزرگترین تحقیر ایتالیا از زمان اتحاد آن کشور بود و باعث تحقیر واقعی مردم ایتالیا نیز شد.

پی‌نوشت‌ها

۱. آدوا، نام محلی در ایالت تیگرای است.

۲. کنفرانس برلین را می‌توان رسمی شدن تقلا برای تصاحب آفریقا دانست. این کنفرانس در دوره‌ای از فعالیت‌های استعماری شدید توسط قدرت‌های اروپایی، که استقلال آفریقا را از بین برده بودند بوجود آمد.

۳. یوهانس چهارم، متولد لیج کاشا مرچا بود و به عنوان یوهانس یا جان چهارم نیز شناخته می‌شود. زمان حکومت او در تیگرای مابین سال‌های ۱۸۶۷-۷۱ بود. او همچنین از ۱۸۷۲ تا ۱۸۸۹ امپراطور اتیوپی بود و از او به عنوان یکی از معماران برجسته اتیوپی مدرن یاد می‌شود.

۴. امپراتور Taytu Betul در وولو از یک خانواده مسیحی و مسلمان متولد شد. او یک دوره آموزش کامل گذرانده بود و به خط و زبان Geez نیز مسلط بود، این زبان، زبان کلاسیک اتیوپی بود و در آن زمان یک دستاورد نادر بود چرا که تحصیلات بیشتر برای پسران اختصاص داشت.

منبع: مهر

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار